عابد اکبری
خبرنگار والاستریت ژورنال از تلاش آمریکا برای تصویب قطعنامهای در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین علیه جمهوری اسلامی ایران خبر داده است. وزیر خارجه و برخی مقامات دیگر کاخ سفید طی روزهای اخیر به کرات در این خصوص اعلام نظر کردهاند و تلاشهای دیپلماتیک آمریکا در جهت همراه نمودن سایر بازیگران با ایده ایالات متحده مبنی بر پایان نگرفتن تحریمهای تسلیحاتی ایران بهصورت جدی در دستور کار بوده است. نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در پیامی توییتری اعلام کرده که محافل ضدایرانی سعی دارند هراس بهوجود آورند و ادعا میکنند که گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اقدامات فوری از نقطه نظر عدم اشاعه سلاح هستهای را میطلبد.
بر اساس توافق هستهای تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران میبایست در ۲۷ مهر خاتمه یابند. آمریکا امروز تلاش میکند مانع برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران شود موضوعی که پس از انعقاد برجام هم خیلی دور از اذهان واقعگرایان ایرانی نبود اما مسئله مهم برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران واکنش سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی به این اقدامات یکجانبه ایالات متحده است. در این میان واکنشهای مقامات اروپایی هم بهعنوان بازیگران اصلی درگیر در مذاکرات سالهای اخیر با جمهوری اسلامی و هم بهعنوان بازیگران منتفعشده از ایران به دقت مورد رصد قرار میگیرد.
ایران در سه مسئله مهم در جریانهای پساجهانی شدن همیشه به اروپا انتفاعی غیرمستقیم رسانده است: در ممانعت از گسترش جریان مواد مخدر و دیگر جرایم سازمانیافته به اروپا، در ممانعت از جریان جابهجایی انسانها و در مبارزه با تروریسم، و در جریان امنیت اقتصادی و انرژی. با وجود این، دیدگاه مداخلهگرای آمریکای پساشوروی، اینطور که به نظر میرسد در اتحادیه اروپا خریداران بسیاری دارد و اروپای امروز را دچار نوعی انفعال در مواجهه با مسئلههای خود نموده است. از ابتدای خروج یکجانبهگرایانه آمریکا از برجام، اروپا با تصور آیندهای در پناه همپیمانی آمریکا، درصدد حل برجام، از خلال مماشات با آمریکا برآمد و این موافقت ضمنی با آمریکا را رویارو با ایران، با تأکید بر لزوم انعقاد برجامهایی چندگانه طرح کرد موضوعی که حتی در بحثهای نظامی و موشکی، بسیاری از کارشناسان اروپایی نیز آن را اساعهای به قیمومیت ایران دانستند.
امروز کمتر کسی در میان مقامات ایرانی میتوان یافت که امیدی به «پیکر کمجان برجام» داشته باشد و افکار عمومی ایرانیان نیز دیگر نسبت به برنامه جامع اقدام مشترک تحریکپذیری خود را از دست داده و گویی برجام در ذهن کارگزاران و مردم ایران مرده است و مرده را توان وجهالمصالحه نیست. افکار عمومی جامعه ایرانی دیگر چه با رئیسجمهور فعلی و چه با جایگزین دمکرات احتمالی آن انتظار مذاکره با ایالات متحده بر سر برجام یا روایتهای جدید از آن را ندارد و بهطور قطع خروج از برجام را واکنشی نسبت به بیمنطقی یکجانبه آمریکایی در تمدید تحریمهای تسلیحاتی بهعنوان خط قرمزی در توافق برجام نخواهد دانست و حداقل انتظار، خارج شدن از معاهده منع گسترش هستهای خواهد بود. خروجی که بهطور قطع پیامدهای ناگواری نیز برای همپیمانان این سوی آتلانتیک ایالات متحده به همراه خواهد داشت.