kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۸۵۱
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۲

آثار روحی و اخلاقی نماز


  مرتضی پورمقصود

بسیاری از مردم در جهان امروز دچار انواع بیماری‌های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی هستند. افسردگی شدید، اختلافات خانوادگی، خیانت همسران، طلاق و جدایی، خانه‌گریزی، هنجارشکنی و شرارت و مانند آنها تنها گوشه‌ای کوچک از آثار اجتماعی فقدان تعادل روانی در افراد جامعه است.
روان شناسان به عنوان درمانگران خط‌مقدم تلاش دارند تا با شیوه‌های روان‌درمانی و گاه دارودرمانی، به کاهش علل و عوامل بپردازند و تعادل را به شخص بازگردانند. هر چند که میان تن و روان ارتباط تنگاتنگی است، ولی همیشه نمی‌توان با نگاه مادی به روان به درمان بیماری‌های آن پرداخت. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های وحیانی قرآن بر آن است تا راهکارهای آفریدگار انسان را در این حوزه بررسی کند و مسیری دیگر را برای درمان مشکلات اخلاقی، روحی وروانی مطرح کند. از جمله راهکارهای پیشنهادی قرآن، نماز است که به عنوان ذکرالله عامل اطمینان و سکونت روحی و روانی بشر می‌شود و تعادل و میانه‌روی را به شخصیت انسانی باز می‌گرداند.
***
خاستگاه بیماری‌های روانی و اخلاقی از نظر قرآن
از نظر آموزه‌های قرآنی ریشه همه بیماری‌های روانی و اخلاقی در اموری چون کفر، شرک، نفاق، ولایت شیطان و مانند آن نهفته است؛ زیرا خداوند انسان را در حالت تعادل کامل آفریده است (شمس، آیه7)، اما اموری چون کفر و شرک و شیطان، آدمی را به فجور می‌کشاند و زمینه سرکوب و زنده به گور کردن عقل و فطرت را فراهم می‌آورد (شمس، آیات 8 تا 10) و انسان را از تعادل بیرون می‌برد. این‌گونه است که انسان از درون دچار خلأ شده و احساس تهی شدن به او دست می‌دهد و به اضطراب و تلاطم می‌افتد. این اضطراب و تلاطم تعادل روانی را از شخص سلب می‌کند و نمی‌تواند در فکر و اندیشه و رفتار، طبیعی باشد.
عوامل اضطراب
اضطراب که در لغت به معنای پریشانی، بی‌تابی و سراسیمگی است (فرهنگ فارسی معین) در اصطلاح روان‌شناسی، حالتی همراه با احساس بیم و نگرانی است و با نشانه‌های جسمانی که از وجود فعالیت مفرط دستگاه عصبی حکایت دارد، به صورت خودکار مشخص می‌شود. (چکیده روان‌پزشکی بالینی، ص 111-110)
احساس بیم واقعی هر چند دارای علل و عوامل متعددی است، ولی باید توجه داشت که ریشه اصلی را می‌بایست در فقدان ذکر خدا جست؛ زیرا حقیقت انسان را خداوند پر کرده است و وجودی در هستی جز خدا نیست که همه موجودات به وجودشباقی و برقرار هستند؛ هرگاه آدمی دچار اموری چون نسیان از خداوند شود، نوعی خلا در او پدید می‌آید که موجب اضطراب و تلاطم می‌شود؛ چراکه خداوند در صورت نسیان آدمی، او را به حال خود رها می‌کند که در اصطلاح نسیان پاداشی است. (توبه، آیه67)
این حالت نسیان که آدمی نسبت به خدا دارد، به‌طور طبیعی موجب می‌شود که انسان خود را گم کرده و فراموش نماید و دچار خلا وجودی شود. از همین‌رو خداوند در آیه 19 سوره حشر، بازتاب نسیان خدا را نسیان خودشان دانسته است. این نسیانی که برآیند نسیان خداست، موجب می‌شود که انسان دچار انواع مشکلات روحی و روانی شود و به اضطراب و تلاطم افتد و روح و روانش آرامش خود را از دست دهد.
خداوند در همین راستا مخالفت با خود و پیامبرانش را عامل دیگر اضطراب معرفی می‌کند و به آدمی هشدار می‌دهد که چنین رویه‌ای جز اضطراب و پریشانی برای آنان ثمره‌ای نخواهد داشت؛ چراکه هرگونه مخالفت با خدا و پیامبر(ص) رعب و دلهره را در دل‌های آدمی سبب می‌شود و آرامش و سکونت و اطمینان را از او سلب می‌کند. (انفال، آیات12 و 13؛ حشر، آیات 2و4)
قرآن  امور دیگری را به عنوان علل و عوامل اضطراب معرفی کرده است که از جمله آنها می‌توان به جنگ (توبه، آیه25؛ احزاب، آیات9 تا 19)، شایعات و اراجیف (احزاب، آیه60)، طوفان‌های شدید (یونس، آیه22 و 23)، محاصره (احزاب، آیات9 و 10)، گرفتاری و بلایا و مصائب (بقره، آیه214؛ انعام، آیات 63 و 64) اشاره کرد؛ اما باید دانست که همه اینها به کفر و شرک (آل‌عمران، آیه151) و سست ایمانی باز می‌گردد؛ چراکه اگر خداوند در همه جان انسان حضور دایمی داشته و انسان به یاد خدا دلش را آباد کرده باشد، دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند این کشتی استوار شده با لنگر خدا و یادش را تکان دهد و مضطرب سازد. از این‌رو خداوند به صراحت ذکر الله را در آیه 28 سوره رعد به عنوان لنگر اطمینان قلوب معرفی می‌کند و به ذکر الهی فرمان می‌دهد.
ذکرالله، علت اطمینان و آرامش
خداوند در آیه 10 سوره قصص به روشنی بیان می‌کند که ارتباط با خداوند مهم ترین عامل اطمینان و آرامش است که به طور طبیعی موجب می‌شود که رفتارهای انسان، عقلانی، منطقی، فطری و مثبت باشد و از هرگونه مشکل‌آفرینی در امان ماند.
قرآن تاکید می‌کند که ذکر الهی می‌تواند دل‌ها را آرام کرده و در حالت اعتدال و تعادل نگه دارد و از هرگونه اضطراب و تلاطم در امان دارد یا اضطراب را بردارد و درمان نماید. از جمله مهم ترین آیات می‌توان به آیه 28 سوره رعد اشاره کرد که خداوند می‌فرماید: الذین آمنوا و تطمئن‌ قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ همان کسانی که ایمان آورده و دل‌هایشان به ذکر الهی مطمئن شده است؛ آگاه باشید که به یاد خداوند دل‌ها آرام می‌شود.
نماز، ذکرالله و آثار آن
از آموزه‌های قرآنی و روایی این معنا به دست می‌آید که نماز یکی از مهمترین اذکار الهی است. خداوند در آیاتی به مصادیق ذکر الهی اشاره کرده و نماز را به عنوان یکی از آنها معرفی نموده است. (بقره، آیات 238 و 239؛ آل‌عمران، آیه 191؛ نساء، آیه 142: طه، آیه 14؛ توبه، آیه 37؛ عنکبوت، آیه 45؛ انسان، آیه 25، جمعه، آیه 9)
پس اگر انسان می‌خواهد گرفتار اضطراب نشود یا از اضطراب بیرون آید و خود را به ساحل آرامش و اطمینان رساند یا در دریای توفان زده دنیا خود را به لنگر محکمی استوار سازد و ثبات و اطمینان به دست آورد باید به نماز به عنوان یکی از مصادیق بلکه مهم ترین مصداق ذکر الهی چنگ زند و از آن سود برد.
البته باید توجه داشت که ذکر الهی تنها موجب آرامش دلها نمی‌شود چنانکه در آیه 28 سوره رعد و آیات 123 و 124 سوره طه بیان شده است، بلکه ذکر الهی حتی در جسم نیز آثار آرامش پدید می‌آورد و پوست بدن انسان نیز به نوعی آرامش خاص می‌رسد که از راه‌های دیگر حاصل نمی‌شود. (زمر، آیه 23)
انسانی که اهل نماز است، در چنان آرامشی قرار می‌گیرد که دیگر اهل جزع و فزع نخواهد بود و هنگامی که با مشکلات و گرفتاری‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، با استعانت به این ذکر الهی چنان آرامش دارد که هیچ تندبادی از گرفتاری‌ها و مشکلات و مصائب نمی‌تواند آرامش خاطر و روح و روانش را به هم زند و رفتارش را غیرمتعادل سازد.
از نظر قرآن اصولا کسانی که اهل نماز نیستند و با ذکر الهی در ارتباط نمی‌باشند گرفتار حالات روانی شدید و هیجانات نامتعارف روحی و روانی چون جزع و فزع می‌شوند و در هنگام مشکلات خود را می‌بازند (معارج، آیات 20 و 22) چنانکه در هنگام رفاه و دارایی، رفتاری زشت و ضداخلاقی چون بخل را در پیش می‌گیرند و کارهای نیک انجام نمی‌دهند. (همان، آیات 21 و 22)
خداوند در سوره معارج به تفصیل به دو رفتار متضاد اهل نماز و بی‌نماز اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه اهل ذکر بودن می‌تواند انسان را به رفتارهای صحیح اخلاقی و تعادل و اعتدال در روح و روان برساند، در حالی که بی‌نمازی و ترک ذکرالله عامل اصلی بسیاری از مشکلات روحی و روانی و نابهنجاری‌های رفتاری و اخلاقی است.
نماز به عنوان معراج مومن، موجب افزایش ظرفیت روحی انسان و سیر ملکوتی او می‌شود و به گونه‌ای که از نظر فهم و شهود در درجات بالاتری از دیگران قرار می‌گیرد. از آیات 2 و 5 و 6 سوره مزمل برمی آید که اقامه نماز زمینه دریافت معارف بلند و سنگین را فراهم می‌آورد و مشکلات علمی و ادراکی را برطرف می‌سازد.
خداوند در خصوص آثار و فلسفه‌های نماز، به دوری انسان از ناپسندها و منکرات و فحشا و گناهان در آیه 45 سوره عنکبوت اشاره می‌کند. بنابراین، کسی که در اندیشه تقوا و رهایی از هر گونه زشتی است می‌بایست به نماز به عنوان بازدارنده و جلوگیری‌کننده ازآن‌ها توجه داشته باشد. اگر کسی بخواهد یاد خداوند را همیشه در دلش زنده نگه دارد باید نماز را بارزترین مصداق ذکر بداند. البته براساس آیات قرآنی، نماز و قرآن هر دو از این ویژگی ذکرالله بودن برخوردار می‌باشند.
با توجه به این آیه می‌توان گفت که خواندن قرآن، اقامه نماز و ذکر دائم سه موضوعی است که می‌تواند آدمی را در برابر زشتی‌ها حفاظت کند. ذکر در آیه به عنوان امر بزرگ از آن یاد شده است که در نماز و قرآن خواندن بروز پیدا می‌کند.
از نظر قرآن، بسیاری از  بیماری‌های روحی و روانی و نیز مشکلات اخلاقی را می‌توان با نماز و ذکر الهی برطرف کرد و باید به نماز و دیگر اذکار الهی چون قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان راهکارهای درمان اضطراب و تشویش توجه داشت و از آنها بهره برد. اگر خداوند دنیا را براساس نظام اسباب مدیریت می‌کند و از انسانها خواسته است که از اسباب برای رسیدن به هر مطلوبی استفاده کنند، (مائده، آیه 35) به این نکته هم توجه داده که اسباب معنوی و فرامادی در بسیاری از موارد قوی‌تر و سریع‌تر از اسباب مادی و دنیوی عمل می‌کنند و از همین رو خداوند دعا و استعانت از صبر و نماز را برای رسیدن به آرامش و خشوع و دیگر نیازها و برطرف کردن مشکلات مطرح می‌کند و از بشر می‌خواهد  تا از عوامل معنوی برای درمان خود و رسیدن به مقاصد بهره گیرند. (بقره، آیات 45 و 153؛ نمل، آیه 62)