جواد حیدری در گفتوگو با کیهان:
برخی ازمسئولان فرهنگی ارزش شعر ولایی را نمیدانند
به عنوان اولین سؤال بفرمایید، چرا فعالیتهای مجمع شاعران اهل بیت(ع) در سالهای اخیر کاهش یافته و فعالیت هدف انتظار و اثرگذار را ندارد؟
مجمع شاعران اهل بیت(ع) یک سال بعد از دیدار شاعران آئینی با رهبر معظم انقلاب یعنی در سال 91 تاسیس شد. بنای کار این بود که در سه زمینه پژوهش، آموزش و آفرینش شعر ولایی و اهل بیتی فعالیت کنیم. ما یک بانک اطلاعاتی از شاعران ولایی، ارزشی و اهل بیتی سراسر کشور ایجاد کردیم و در این باره پژوهشهای مختلفی انجام دادیم، اردوهای مختلفی برگزار کردیم و به آموزش شاعران جوان پرداختیم.
همچنین از سیره و سنت اهل بیت(ع) غافل نبودیم و سعی کردیم در اردوها و کلاسهای مختلف از پیرغلامان نیز استفاده کنیم تا جوانها از تجربیات و علم آنها استفاده کنند.
خب شاید شعر گفتن به تنهایی نیاز به هزینه آنچنانی نداشته باشد اما تربیت شاعران تراز و آموزش آنها آن طور که شایسته است، نیاز به هزینه دارد. در سیره و سنت حضرت آقا نیز این مسئله وجود دارد که در جاهای مختلفی شاعران اهل بیتی و انقلابی را مورد لطف قرار میدهند.
تا چندسال پیش بنیاد خاتم الاوصیا مجمع شاعران اهل بیت(ع) را حمایت میکرد، اما رفته رفته این بنیاد نیز به خاطر مسائل مالی کوچک شد و دیگر نمیتواند آن جور که شایسته و لازم است از مجمع حمایت کند. ما در این چند سال سراغ همه دستگاهها و مسئولان فرهنگی که با شعر ولایی و انقلابی مرتبط هستند رفتهایم، اما هیچ کدام کمکی به مجمع شاعران اهل بیت(ع) نکردهاند. متاسفانه بجز حضرت آقا هیچکس آنطور که باید، ارزش شعر را نمیداند. حضرت آقا از شعر به عنوان ثروت ملی یاد میکنند و شما میبینید که هر سال حداقل دو دیدار با شاعران به صورت رسمی و دیدارهایی نیز به صورت خصوصی و غیر رسمی برگزار میکنند. اما متاسفانه هیچ یک از مسئولان فرهنگی دیگر چنانکه شایسته است، ارزشی برای شعر ولایی و انقلابی قائل نیستند. خب ما برای حفظ و تکثیر این ثروت ملی چه کردهایم؟ بجز حضرت آقا، دیگران تقریبا هیچ کاری نکردهاند.
دلیل کمتوجهی برخی مسئولان به شعر و خصوصا شعر ولایی و اهلبیتی چیست؟
علتش این است که برخی مسئولان ارزش شعر ولایی و اهل بیتی را نمیدانند. من در این سالها که در این عرصه فعالیت دارم به جرات میگویم تنها کسی که بدرستی ارزش و قیمت شعر ولایی، شعر ارزشی و این نوع خوش سابقه شعر فارسی را میداند؛ حضرت آقاست.
گذشته از آن، جایگاه این شعر در جامعه به درستی تبیین نشده است. شما ببینید در حرمهای اهل بیت(ع) شعر چه جایگاهی داشته و دارد. مثلا وقتی یک در برای حرم امام رضا(ع) میساختند برای آن شعر میگفتند و روی آن حک میکردند. در و دیوار حرم امام رضا(ع) را ببینید که چقدر شعر روی آنها نوشته شده است. نه فقط حرم امام رضا(ع) که حتی در حرم امامزادهها نیز این سنت وجود داشته، مثلا همین امام زاده عبدالله شهر ری را هم بروید ببینید که وقتی در آن را عوض کردند برای آن شعر گفتند.
با توجه به مثالی که زدید، در این سالها جایگاه شعر مثلا در حرم
امام رضا(ع) چگونه است؟
الان 41 سال از انقلاب گذشته، شما بروید آستان قدس رضوی ببینید چقدر این آستان بزرگ شده، ولی در عوض چند تا شعر برای آستان گفته شده؟ شاعران آستان چه شدند؟! الان شعرای پیشکسوت مشهد مثل آقاسیدرضا موید، آقای غفورزاده شفق، آقای رستگار، آقای اکبرزاده و بعضیها که فوت کردهاند مثل مرحوم آقاهاشم شکوهی، مرحوم غلامرضا شکوهی چرا ازاشعارشان استفاده نمیشود؟
در سالهای اخیر بودجههایی به شعر اختصاص داده میشد اما صرف برنامههایی مثل مشاعره میشد. در حالی که مشاعره هیچ جایگاهی در شعر فارسی ندارد. بحث من صرفا موضوع شعر است.
جدای از این نکته؛ به نظر میرسد باید زیرساختهای ادبی در جامعه تقویت شود...
نکتهای که باید بگویم این است که برخی در این شلوغیهای اقتصادی، دارند زیرساختهای فرهنگیمان را خراب میکنند، هیچ کس هم حواسش نیست. یک جا را شلوغ کردهاند و حواس همه را پرت کردهاند تا در جای دیگر خرابی به بار بیاورند، الان شعر خوب کجا هست؟ وضعیت بازار کتاب چگونه است؟ وضعیت شاعران و نویسندگان و مولفان ناشران چگونه است؟ چقدر شاعر میشناسیم که به خاطر مشکلاتی که داشتهاند به ترانه روی آورده اند!
سازمانها و نهادهای فرهنگی غیردولتی چطور؟ آنها از مجمع حمایت نمیکنند؟
چرا، مسئولان جدید سازمان تبلیغات و خصوصا آقای قمی میخواهند به ما کمک کنند، و در حد بضاعتشان نیز کمک میکنند اما دستشان بسته است. ولی الحمدلله یک مکان مناسب در حد وسعشان در اختیار ما گذاشتند ولی خب آنها هم اوضاعشان جوری نیست که آن طور که نیاز است، کمک کنند.
ما الان به یک بلوغ کاری رسیدهایم، ولی برنامهها و کارمان روی زمین مانده، استادان هستند، محتواها آماده است، شعرا آماده هستند و کشور نیز مهیای شعر ولایی و اهل بیتی است و ما الان باید برویم اردو برگزار کنیم، آموزش بدهیم و تولیدات داشته باشیم که متاسفانه بخاطر مسائل مالی این امکان فراهم نیست.
حالا سراغ مبحث دیگر برویم، در ایام فاطمیه و در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا(س)هستیم، شعر فاطمی چه شعری است و چه ویژگیهایی دارد؟
جانسوزترین فریاد تاریخ، شعر فاطمی است. غریبترین فریاد تاریخ، شعر فاطمی است. شعر فاطمی، یکی از مهمترین قسمتهای شعر ولایی و اهل بیتی است.
فاطمیه مثل خود حضرت زهرا(س) بسیار بزرگ و باعظمت است و هرکسی را به حریم فاطمیه و شعر فاطمی راه نمیدهند.
ما باید در زمینه عبرتهای فاطمی تحقیق کنیم و آنها را بیان کنیم و مثلا نباید فکر کنیم رویدادی مانند سقیفه طی دو سه روز اتفاق افتاد، نه سقیفه از زمان بعثت شروع شد... خب درباره این مسائل باید تحقیق شود و بیان شود.
ماجرای اینکه حضرت زهرا(س) با حضرت امیرالمؤمنین(ع) رفتند و در خانههای اهل مدینه و به آنها میفرمودند مگر شما در روز غدیر نبودید؟ چرا بیعت نمیکنید؟ خب این مسئله هم از مسائلی است که باید بیان شود. ما باید خودمان سراغ مسائل ضروری و مهم برویم. مثلا در همین گام دوم باید ما خیلی سریع تر گام دوم را اجرا کنیم و به فکر گام سوم باشیم. نباید مثل برخی از مردم مدینه باشیم که امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) در خانه آنها را زدند و گفتند بیایید بیعت کنید.
شعر فاطمی همچنین در نوحه، مرثیه، حتی ترانه و سرود و حماسهاش میتواند به مسائلی از این دست بپردازد که چه شد که حضرت زهرا(ع) آمد در کوچه و میان مردم فریاد زد و از امام علی(ع) دفاع کرد؟... اینها باید در شعر فاطمی گفته شود.
یک بحث دیگر که ضرورت دارد به آن پرداخته شود، سبک زندگی حضرت زهرا(س) است، آقای ناصر فیض شعری دارند که در یک بیت آن میگوید «آنچه شرحش همیشه دشوار است/ زندگانی ساده زهراست»، خب این سبک زندگی در شعرها چقدر بیان میشود؟ چقدر مردم به این سبک زندگی عمل میکنند؟ حضرت زهرا(س) تا زمانی که قرار بود مادری کنند، در خانه بودند، دستاس میچرخاندند، نان میپختند، بچه داری میکردند و بزرگترین انسانهای عالم امکان را تربیت کردند، وقتی قرار بود برای پدرشان دختری کنند، آنقدر وظایف دختری را خوب انجام دادند که به ایشان امابیها میگفتند. زمانی هم که دفاع از ولایت ضرورت داشت به میدان آمدند و تا جایی که توانستند از ولی شان دفاع کردند.
شعر فاطمی چه بایدها و نبایدهایی دارد؟
اولین نکتهای که وجود دارد این است که شاعران باید سعی کنند کشف شاعرانه داشته باشند، اینکه بیاییم بدون هیچ دقت ادبی و هنری ماجرا را بیان کنیم که نمیشود شعر فاطمی، بعضیها نه تنها شعر نمیگویند بلکه آنچه مینویسند نظم هم حساب نمیشود. شاعر باید حتما یک کشف شاعرانه داشته باشد، مثلا شاعری گفته است:
خس و خاشاک آوردند دریا را بسوزانند
حرامیها نفهمیدند آب، آتش نمیگیرد
زمانی کعبه را آتش زدند و همچنان قبلهست
اگر چادر بسوزد که حجاب آتش نمیگیرد
خب ببینید در این شعر هم ماجراها گفته شده و هم کشف شاعرانه دارد.
مرحوم غروی اصفهانی در یک شعر به آن بیت منتسب به مولا امیرالمومنین(ع) «نفسی علی زفراتها محبوسه» اشاره کرده و گفته است:
سینه تنگم مجال آه ندارد
جان به هوای لب است و راه ندارد
ببینید در این بیت چقدر زیبا عین شعر امیرالمومنین(ع) را به زبانی دیگر بیان کرده است.
ما در موضوع فاطمیه مضامین بسیار زیادی داریم که در شعر میتوانیم از آنها استفاده کنیم، ما نباید تمام شعر فاطمی را در یکی دو موضوع خلاصه کنیم. همانطور که قبلا عرض کردم، موضوعاتی مثل رفتن در خانه اهل مدینه، موضوع بیت الاحزان، ماجرایگریههای حضرت زهرا(س)، ماجرای بیموقع اذان گفتن بلال و ناتمام گذاشتن اذان و بسیاری از موضوعات دیگر که از اهمیت بسیار بالایی هم برخوردار هستند باید در شعر فاطمی مطرح شود.
نکته دیگر که باید مد نظر شاعران باشد این است که نباید شعری بگویند که شان و منزلت حضرات معصومین پایین بیاید، ببینید محتشم کاشانی وقتی در شعرش میگوید «گویا عزای اشرف اولاد آدم است» او در عین مرثیه سرودن به جایگاه رفیع اباعبدالله الحسین(ع) اشاره میکند. این نکته نیز متاسفانه کمتر مورد توجه قرار میگیرد.