kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۰۵۸
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۸

آمادگی برای کوچیدن در هر صبح وشام(کیمیای اخلاق)


فی وصایا النبی(ص) لعبدالله بن مسعود قال:
يَابنَ مَسعُودٍ قَصِّر اَمَلَكَ فَاِذا اَصبَحتَ فَقُل اِنِّي لا اُمسِي وَ اذا اَمسَيتَ فَقُل اِنّي لا اُصبِحُ وَ اعزِم عَلي مُفارَقَةِ الدُّنيا وَ اَحِبَّ لِقاءَ اللهِ وَ لا تَكرَه لِقائَهُ فَاِنَّ اللهَ يُحِبُّ لِقاءَ مَن اَحَبَّ لِقائَهُ وَ يَكرَهُ لِقاءَ مَن يَكرَهُ لِقائَهُ[1]
 ترجمه حدیث: در سفارش‌های پیامبر اکرم صلَّي‌الله عليه وآله و سلَّم به عبدالله‌بن مسعود آمده است که فرمودند:
اي پسر مسعود! آرزوي خود را كوتاه كن و آن هنگام كه صبح كردي، بگو: من امروز را به شب نمي رسانم و آن هنگام كه شب كردي، بگو: من امشب را به صبح نمي‌رسانم و بيا و عزم خود را براين بگذار كه تو از اين دنيا و زندگي جدا مي‌شوي، و ملاقات خداوند را دوست داشته باش و از ديدار خداوند گريزان و متنفر مباش. به راستي كه خداوند دوست دارد كسي را كه ديدار خداوند را دوست داشته باشد و متنفر است از كسي كه از ديدارش متنفر و گريزان است.
 شرح: عده‌­اي در كنار پيامبر اكرم بودند كه تحت فشار مادي قرار داشتند. خطاب حضرت به عبدالله بن مسعود،‌ يك خطاب عمومي است. در اين روايت، مراد از اَمل، مطلق آرزو نیست. علماي اخلاق طولِ امل را آرزوي بودن زياد در دنيا مي‌دانند و در روايت،‌ آرزوي دنيا داشتن مدنظر مي باشد.
 انسان براي جلوگيري از فشارهاي مادّي به روح خود وقتي شب را به صبح رسانيد تلقين كند كه معلوم نيست امروز را به شب برساني. وقتي هم روز را شب كرد و از دنيا نرفت، باز به خود بگويد: معلوم نيست كه شب را به صبح برساني، يعني هر لحظه ممكن است مرگ به سراغت بيايد وروزی در اين دنيا نباشي؛ پس دنيا را براي خود سبك بگير و آن طرف را سنگين كن. ديدار خداوند را دوست بدار. نه پول، پُست،‌ شهرت و... را و گريزان و متنفر نباش از لقاءالله و غصه­‌ات همين باشد. زيرا گريزان بودن از خداوند، فرار از خود و اعمال زشت خويشتن است؛ و الا انسان مؤمن، معتقد و صالح و... عاشق ديدارخداوند است. نمونه بارز در مرتبه بالا، علي علیه‌السلام در هنگام ضربت خوردن است كه مي‌فرمايد: «فُزتُ وَ رَبِّ الكَعبة»
سرور شهيدان امام حسين(ع) روز عاشورا هر مقدار به شهادت نزديك مي‌شد، چهره مبارك ايشان برافروخته‌تر و نوراني‌تر مي‌شد، زيرا مشتاقان لقاي الهي اين چنين مي‌باشند.
* پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله
 شیخ مجتبی تهرانی(ره)
[1] بحارالانوار، جلد 74، صفحه 103