چرایی نیامدن عذابهای الهی همانند امتهای پیشین(3)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا عذابهای الهی که طبق فرموده قرآن کریم برای امتهای گذشته نازل شده و موجب هلاکت آنها گردیده است، برای جوامع امروزی که ظلم و گناه در آنها به شدت رواج دارد، نازل نمیگردد؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر انواع مجازاتهای الهی طبق فرموده قرآن کریم به قوانین ثابت و سنتهای متعدد در نظام تکوین الهی اشاره و به عوامل و شرایط وقوع عذابهای الهی شامل: 1- اتمام حجت و امهال و استدراج و انواع عذابهای الهی شامل 1- عذاب استیصال 2- عذاب غیراستیصال 3- عذابهای روحی و روانی 4- عذابهای جسمی و موانع نزول عذاب شامل: 1- حضور و وجود پیامبر گرامی (ص) در میان مردم 2- استغفار مردم پرداختیم.
اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
۳. وجود مؤمنین میان مردم: از امام باقر(ع)روایت شده است: لا یصیب قریهًْ عذاب و فیها سبعهًْ من المؤمنین (اصول کافی، ج ۲، ص ۲۴۷) عذاب الهی در قریهای که در آن هفت نفر از مؤمنین وجود داشته باشد نازل نمیشود.
۴. دعا: از امام زینالعابدین(ع) روایت شده است: الدعاءیدفع البلاء النازل و مالَم ینزل (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۶۹) دعا بلاهای نازل شده و نازل نشده را دفع میکند.
اما اینکه چرا عذاب استیصال بسان صاعقهًْ آسمانی معارضان و منکران را نابود نمیکند، میتوان به یکی از دو وجه تحلیل کرد:
وجه اول: اختصاص عذاب استیصال به کفار:
از آیات قرآن بدست میآید عذاب استیصال اختصاص به کافران دارد، اما عذابهای تنبیهی ممکن است بر جامعه کافران و مؤمنان نازل شود(راه و راهنماشناسی، محمدتقی مصباح یزدی، ص 143)
میتوان این معنا را از آیه شریفه ربنا ولاتحمل علینا اصرا کما حملته علی الذین مِن قبلنا (بقره ۲۸۶) استفاده کرد. یعنی: پروردگارا سنگینی بر ما قرار مده آنگونه که بر امتهای پیشین قرار دادی، پروردگارا آنچه را طاقت نداریم بر ما قرار مده.
از قرینه «کما حملته علی الذین من قبلنا» فهمیده میشود که از جمله اموری که از امت اسلامی رفع شده عذاب استیصال است و تفسیری که علامه طباطبایی در المیزان و طبرسی در مجمع البیان از این آیه شریفه ارائه میدهند مؤید همین معنا است.(المیزان، ج2، ص 230)
به علاوه درصحیح مسلم روایتی آمده است که از امت اسلامی عذاب استیصال رفع شده، و در تفسیر نورالثقلین در ذیل آیه شریفه فوق روایتی ذکر شده که میتوان از آن این معنا را استفاده کرد(نورالثقلین،ج 1، ص 307)
وجه دوّم: وجود مصلحت:
بر فرض وجه اول را نپذیریم ولی این نکته مسلّم است که نزول عذاب استیصال منوط به یکسری مصالح خفیهای است که چه بسا به خاطر نبردن آن مصالح، واقع نمیشود. مانند بودن افراد مؤمن در صلب پدران عصیانگر و گناهکار که البته بسیاری از آن مصالح برای ما روشن نیست).