تغییر گفتمان جامعه به جای حذف آن
خداوند بر این نکته تاکید دارد که عوامل بسیاری اندیشه و رفتار ما را مدیریت و مهار میکند. از جمله مهمترین عوامل موثر ، فرهنگها و گفتمانها است که از عوامل بیرونی و محیطی به شمار میآید.(نوح، آیه 27 )
به سخن دیگر، انسانها با فرهنگها و گفتمان حاکم بر اجتماع، مهار و مدیریت میشوند و همان کاری را انجام میدهند که سنت شفاهی و سیره کتبی اجتماع بر افکار و رفتار شهروندان تحمیل میکند. انسانها با آنکه فرهنگها و گفتمانها را میسازند؛ ولی خودشان اسیر این فرهنگها و گفتمانها میشوند.
انسانها نمیتوانند این فشارها را حذف کنند و از میان بردارند و از آن رها شوند، بلکه تنها کاری که میتوانند بکنند تغییر این گفتمانها و فرهنگها است. بنابراین برای تغییر در رفتار و برداشتن فشار بیرونی و محیطی فرهنگ و گفتمان بر افکار و رفتار و عملکردهای خودشان و قرار گرفتن در مسیر تعالی و رشد جمعی، باید گفتمانها و فرهنگهای حاکم را تغییر دهند تا این گونه از فشارهای آن به نفع رشد و شکوفایی و کمال سود ببرند و از سقوط و خسران و نیز نابهنجاریها و گناه رها شوند.
خداوند با توجه به این حقیقت حاکم بر جوامع بشری، در آیات قرآن از جمله آیات سوره عصر، تنها راه رهایی از خسران ابدی را نه حذف فشار گفتمانی و فرهنگی، بلکه تغییر در آن دانسته است؛ زیرا فشار گفتمانی و فرهنگی قابل حذف نیست و باید با آن کنار آمد.
پس به جای تلاش برای حذف فشار محیطی فرهنگ و گفتمان، باید گفتمان و فرهنگ حاکم بر جامعه را تغییر داد و آن را در مسیر درست جهتدهی و سمت و سو داد. بر همین اساس، خواهان تغییر و جهتدهی گفتمان و فرهنگ جاهلی باطل محور و زشت کردار و هنجارشکن، به گفتمانی حق محور و نیک رفتار شده و توصیه جمعی به آن را در قالب امر به معروف و نهی از منکر همراه با اعتقاد و عمل بدانها میشود. این گونه است که امر به معروف و نهی از منکر، در راستای تغییر فشار محیطی فرهنگ و گفتمان حاکم بر جامعه، در دستور کار قرار میگیرد و به عنوان یک فریضه بسیار مهم و اساسی مورد تاکید قرار میگیرد و امام حسین(ع) نیز جانش را در سر این راه میگذارد؛ چنانکه همه تلاشهای پیامبران (ع) در راستای اصلاح و تغییر گفتمان و فرهنگ حاکم در حد استطاعت انجام گرفته است. بدین ترتیب به جای حذف فشار محیطی و فرار از مسئولیت فشار گفتمانی و پاسخگویی در برابر خدا و خلق، باید جهت گیری فشار محیطی و فرهنگ گفتمانی را به سوی حق محوری و نیک رفتاری قرار داد و برای تحقق یک جامعه با فرهنگ گفتمانی مثبت و حق و عدالت محور و صالح کردار تلاش کرد و از مسئولیت نگریخت و به توجیه اعمال بد به عنوان تحت فشار بودن نپرداخت؛ زیرا چنین توجیهاتی پذیرفتنی نیست و انسان را از مسئولیت پذیری معاف نمیکند.