اخبار ویژه
ریشه حقوقهای نجومی بودجه فربه و غیرشفاف شرکتهای دولتی
«ریشه حقوقهای نجومی را باید در بودجه شرکتهای دولتی و عدم شفافیت آن جستوجو کرد».
میثم مهرپور کارشناس اقتصادی در روزنامه وطن امروز نوشت: طبق لایحه بودجه سال 99، بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی 1483 هزار میلیارد تومان است، این در حالی است که این رقم سال جاری[98] 1277 هزار میلیارد تومان بوده و برای بودجه سال آینده با افزایش 200 هزار میلیارد تومانی مواجه شده است. بر اساس سهم این شرکتها از مجموع بودجه چیزی بیش از 70 درصد است.
2 انتقاد عمده به بودجه این شرکتها وارد است: عدم شفافیت در درآمدهای شرکتها و موسسات دولتی، هدررفت منابع، ریخت و پاش و عدم نظارت بر هزینهکرد این شرکتها.
اصولا ریشه کمبازده بودن این شرکتها و نرخ پایین سود برخی از شرکتهای دولتی یا ضررده بودن برخی از این موسسات در کنار تولد پدیدههایی چون ژن خوب، وجود افراد چندشغله، تسهیلات پرابهام، حقوقهای نجومی و پاداشهای میلیاردی ریشه در همین عدم نظارت و شفافیت چه در بحث درآمدی و چه در بحث هزینهکرد این شرکتها و موسسات دارد. چنانکه در سالهای گذشته شاهد این موضوع بودیم که بهرغم اینکه یک شرکت زیانده بوده اما علاوه بر دریافت حقوقهای نجومی میان مدیران آن شرکت، مدیران این موسسات پاداشهای چندصدمیلیونی نیز دریافت کردهاند؛ سوال این است: این افراد دقیقا پاداش انجام چه کاری را گرفتهاند؟! پاداش زیانده کردن آن بنگاه یا موسسه را! موضوعی که ریشههای آن را باید در عدم شفافیت و ضعف نظارت در بودجه شرکتهای دولتی بررسی کرد.
چرا خاتمی شهامت ندارد باورهایش را علنی بگوید؟
خاتمی عادت کرده در محافل خصوصی حقایق را بگوید اما همین حقایق را در افکار عمومی کتمان میکند.
به گزارش رجانیوز، اخیراً صادق خرازی دبیرکل حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان، در برنامه جهانآرا و در خلال صحبتهایش اظهار داشت: خاتمی در دولت اصلاحات به من گفت خدا رهبری را حفظ کند که در این شرایط سخت دولت را حمایت کرد. اگر حمایت رهبری از دولت نبود معلوم نبود سرنوشت دولت چه میشد.
محمدعلی وکیلی نماینده اصلاحطلب مجلس نیز در گفتوگو با رودررو، درباره مواضعی که خاتمی در جلسات خصوصی اتخاذ میکرد، گفته بود: برخلاف موسوی و کروبی، هاشمی و خاتمی اعتقادی به تقلب در انتخابات نداشتند. بعد از انتخابات 88 در جلسات خصوصی متعددی خدمت آقایان هاشمی و خاتمی رسیدم و شاهد بودم که آقای خاتمی بارها نسبت به بیانیههای موسوی و کروبی اعتراض داشت.
یادآور میشود خاتمی در چند محفل خصوصی نیز اذعان کرده که تقلب در انتخابات را باور نداشته است. با این وجود، او تا زمان سرنگونی و شکست کامل فتنهگران، از آنها حمایت کرد و خود سردمدار فتنه 88 بود.
سال گذشته در فیلمی که برای اولین بار از سخنان رهبر انقلاب اسلامی در تیر ماه سال 88 منتشر شد، حضرت آیتالله خامنهای بیان میکنند که خاتمی در پاسخ به سؤال ایشان درباره اینکه آیا وی معتقد به تقلب در انتخابات است، منکر تقلب در انتخابات میشود. خاتمی برای نشان دادن باور قلبیاش به طرح آشتی ملی که هر از چند گاهی از سوی او مطرح میشود، باید فتنه 88 را محکوم کرده و در مقابل دوربین قرار گرفته و صراحتاً از مردم ایران بابت 9 ماه بحرانآفرینی برای کشور عذرخواهی کند. در غیر این صورت باید گفت او و جریان اصلاحات در برابر «غایت مردانگی» حضرت آیتالله خامنهای، «غایت نامردی» را بکار برده است.
برخی کارشناسان معتقدند ناتوانی خاتمی در بیان علنی و عمدی واقعیاتی که به آنها در پنهان اذعان دارد، ناشی از عدم استقلال وی نسبت به برخی حلقههای مافیایی در میان اصلاحطلبان یا آتو داشتن در دست دشمنان نظام و انقلاب است.
معاون بوش: ترامپ، ایران و روسیه را تبدیل به قدرتهای خاورمیانه کرد
دیک چنی معاون رئیسجمهور در دولت نومحافظهکار بوش تصریح کرد: ترامپ، ایران و روسیه را به قدرتهای جدید خاورمیانه تبدیل کرد. ادعای چنی در حالی است که پیروزیهای ایران در منطقه، با شکست دولت بوش در عراق و افغانستان آغاز شد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: دیک چنی، معاون پیشین ریاست جمهوری ایالات متحده هشدار داد «عدم مداخله آمریکا» در خاورمیانه تنها به سود ایران و روسیه خواهد بود. او بهطور غیرمستقیم از وعده دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده به خروج کامل نیروها از منطقه انتقاد کرد.
معاون پیشین ریاست جمهوری آمریکا تنها یکبار با ذکر نام به ترامپ اشاره کرد و آن هنگامی بود که خروج وی از قرارداد هستهای ایران را تحسین کرد. اما حمایت چنی از پاسخ پرزور نظامی در خاورمیانه، در تضاد شدید با تعهد ترامپ به خروج آمریکا از چیزی است که وی «شنزار خونی» خاورمیانه میخواند.
چنی در انجمن استراتژی اعراب گفت: «روسیه همیشه منتظر ایستاده تا یک خلأ قدرت را پر کند. اینگونه است که با خروج ایالات متحده از شمال سوریه، سربازان روسی به محل سرازیر شدند. اگر بخواهیم این داستان دنباله دار را خلاصه کنیم، میتوان گفت: کسی از آن بهعنوان لحظه باشکوه یاد نخواهد کرد».
چنی گفت، به همراه دیگر چالشهای ناشی از گروههای افراطی مانند القائده و داعش، معلوم میشود «خطر بیعملی گاهی حتی از عمل بیشتر است».
چنی گفت: در گستره خاورمیانه، نیروهایی عمیقا بدنهاد در کارند و تاثیراتی آزاردهنده نیز از خارج میآید. عدم مداخله، در واقع به معنای خالی کردن میدان و سپردن کامل قدرت به آنها است.
چنی در رابطه با ایران، مدعی شد تهران بیش از هرچیز خواهان بهدست آوردن تسلیحات هستهای است. با این حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید ایران هرگونه پژوهش سازمانیافته تسلیحات اتمی را در ۲۰۰۳ متوقف کرده و تهران، همچنانکه شروع به نقض محدودیتهای قرارداد کرده، اصرار میورزد برنامه هستهای کشور برای مقاصد صلحآمیز است.
چنی، ناتو را نیز محکمترین اتحاد تاریخ خواند. معاون ریاست جمهوری، بدون اشارهای به انتقاد ترامپ از این اتحاد، همچنین افزود، «این سیستم پساجنگ چنان بنیادین بوده که در طول سالها هرگز اهمیتی نداشته کدام حزب سیاسی آن سال در قدرت است».
چنی میگوید، سیاست ترامپ در خاورمیانه عملا رقبای اصلی آمریکا یعنی ایران و روسیه را به قدرت های برتر خاورمیانه بدل کرده و واشنگتن بعد از سال ها احاطه بر این منطقه دیگر قدرت سابق را ندارد.
روزنامه بزککننده برجام خواستار توبه اقتصادی دولت شد
یک روزنامه حامی دولت که در بزک کردن برجام نقشی ویژه داشت، میگوید دولت فاقد نظریه و برنامه روشن اقتصادی است.
روزنامه شرق، در اوج فضاسازیهای مربوط به مذاکرات و توافق، افراطیتر از روزنامههای شبهاصلاحطلب دیگر عمل میکرد؛ تا جایی که مدیرمسئول آن بعدها تصریح کرد که برای جا انداختن و باوراندن برجام به مردم، «مجبور شدیم اغراق کنیم»! در آن زمان چنین القا میشد که کلید همه مشکلات اقتصادی و ایجاد رونق، بستن با آمریکا و دادن امتیاز است.
اما اکنون همین روزنامه در یادداشتی مینویسد: کشور با رکود تورمی روبهرو است. آخرین آمار رسمی، رشد منفی 4/9 درصدی سال 97 و تورم 41 درصدی آبان سال جاری را نشان میدهد و صندوق بینالمللی پول رشد منفی 9/5 درصدی را برای سال جاری کشورمان پیشبینی کرده است. البته رئیسجمهوری در سخنان خود هنگام ارائه لایحه بودجه، از مثبت شدن رشد اقتصادی بدون نفت و کاهش تورم نقطهای به 27 درصد و... سخن گفتند، اما حتی در صورت صحت این اطلاعات، تا گذر از دشواری «رکود تورم» فاصله بسیار است.
این روزنامه ادامه میدهد: ایجاد «ستاد هماهنگی امور اقتصادی دولت» مرکب از اقتصاددانان و مدیران مجرب و مورد اعتماد فعالان اقتصادی و مردم، آغازگر تلاشی بود که اگرچه بسیاری از موارد توصیه شده آنان عملیاتی نشد و بار اصلی بر دوش سیاست و «برجام» نهاده شد؛ اما دستکم الفبا و راه و روشی برای درمان بیماریهای حاد مبتلا به اقتصادی در فضای ذهنی جامعه و بدنه کارشناسی دولت وارد کرد که سبب اعتماد و اطمینان و ارتقای گفتار دولت و دستگاه بوروکراتیک شد و فضای گفتوگو و همزبانی را بین دولت و فعالان و کارشناسان اقتصادی ایجاد کرد. این ستاد در اولین اقدام خود با آسیبشناسی وضعیت اقتصادی کشور و دلایل ایجاد آن وضعیت در چارچوبی علمی و تئوریک (نظریه چرخههای تجاری)، راهکار «خروج غیرتورمی از رکود» را ارائه داد و بخشهای پیشرو اقتصادی را مشخص و توصیههایی را روی میز گذاشت. اما اکنون متأسفانه در وضعیتی به مراتب سختتر از آن سالها، نه از نهاد و ساختار تحلیلگر و راهکاردهنده برای حل مسائل و مشکلات حاد موجود که مورد اجماع همگانی باشد، خبری هست و نه اصولاً مبنا و پشتوانه نظری و پیشینه موفق تجربی بسیاری از اقدامات و سیاستهای اقتصادی به کار بسته شده دولت مشخص است و عمده اقدامات از منظر «سیاست» و در قالبی موقت و کوتاهمدت اجرایی میشوند.
این روزنامه در پایان مینویسد: دولتی که تئوری و نظریه اقتصادی ندارد و ساختار و سازوکار مناسب برای تحلیل و تصمیمسازی ایجاد نکرده و اقداماتش عمدتاً از منظری کوتاهمدت و ساکت کردن افکار عمومی واقع میشود، نمیتواند توقع موفقیت و رسیدن به اهداف مشخص شده، هر چند مثبت و در راستای خیر عمومی، داشته باشد. به قول دکتر نیلی که خود در ستاد اقتصادی قبل حضور داشت، تحلیل و آسیبشناسی وضعیت فعلی و قبول اشتباهات و توبه از آنها و نیز تبیین راهکارهای علمی و کارشناسانه در ارتباط و تعامل با جامعه و ایجاد گفتوگوی اجتماعی و ارتقای سرمایه سیاسی ضرورتهای گذار از وضعیت نامناسب اقتصادی امروز است؛ بنابراین با چند عدد و رقم بیجان بودجهای که بسیاری از آنها رؤیاپردازانه است، نمیتوان مشکلی را حل کرد و زندگی مردم را بهبود بخشید.