اشتغالزایی برای500نفر با راه اندازی کارگاه نساجی
یک بانوی کارآفرین بیرجندی موفق شده با توکل برخدا و اعتماد به تواناییهای خویش کارگاه نساجی بزرگی در یک روستا راه اندازی نماید.
خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی با تهیه گزارشی درباره این بانوی کارآفرین نوشته است: مقصدم یکی از روستاهای اطراف بیرجند است، روستایی که در سالهای اخیر جمعیت زیادی را در دل خود جای داده است و این روزها بزرگترین کارگاه نساجی سنتی کشور هم در آنجا است، قرار گفتو گو با کسی را دارم که عزم خود را جزم کرده تا برای اهالی این روستا اشتغال ایجاد کند.
وارد روستا که میشوم به انتهای میدان امام حسین(ع) میروم، یک سوله بزرگ در آنجا خودنمایی میکند، سولهای که حالا خانه امید بسیاری از زنانی است که به علت خشکسالی در روستا با مشکلات زیادی مواجه بوده و حالا توانستهاند برای خود درآمد و کسب و کاری داشته باشند.
در ابتدای ورود به این کارگاه جملات امیدبخش و سخن بزرگان در خصوص توانمندی بانوان نظرم را جلب میکند و خانمی که نگاه من به این نوشتهها را میبیند میگوید این جملات جلوی چشمانمان است تا باورمان این باشد که میتوانیم چرخ این کارگاه را به حرکت دربیاوریم.
به سراغ صحبت با بانوی سختکوشی رفتم که علیرغم ایفای نقش همسری و مادری نه تنها توانسته در بهبود اقتصاد خانواده خود مؤثر باشد بلکه با هنر و باور خود زمینهساز ایجاد اعتماد به نفس و حل مشکلات مالی بیش از ۵۰۰ نفر از بانوان یک روستا شود.
خانم «حوا دهقان» بانویی ۴۴ ساله است که تصمیم میگیرد عطای شغل کارمندی را به لقایش ببخشد و خود را بازنشسته کند تا قدم به عرصه تولید بگذارد.
برای ورود به عرصه تولید خود را بازنشست کردم
خانم «دهقان» میگوید «در پشت میزنشینی پیشرفت زیادی حاصل نمیشود و روند کار تکراری است و من نمیتوانستم این موضوع را تحمل کنم به همین دلیل تصمیم به بازنشسته کردن خودم و حضور در عرصه تولید گرفتم. البته به دلیل مشکلاتی که برایمان ایجاد شد محل زندگیمان را از شهر به روستای حاجیآباد انتقال دادیم و حدود ۸ سال است که ساکن این روستا شدهایم.
در میان اطرافیان و مردم این روستا نکتهای که توجهم را جلب کرد مشکلات مالی و وجود هنرهایی بود که بانوان این منطقه از آن غفلت کرده بودند و علیرغم اینکه هر کدام از بانوان میتوانستند در چرخاندن چرخ اقتصاد خانواده خود نقش ایفا کنند اما به آن توجهی نداشتند و در صحبتهایشان همیشه گلایه از بیکاری و مشکلات مالی را عنوان میکردند.
پدرم قالیباف بود و من نیز در دوران نوجوانی در ایام تعطیلات مدرسه قالیبافی رفته بودم و تا حدودی با کارهای صنایع دستی و سنتی آشنا بودم.
صرف وقت دو ماهه برای برنامهریزی
طی دو ماه به طور کامل تواناییهای خود و مردم این روستا را بررسی کردم و با یک برنامهریزی دقیق و نوشتن فرآیند کارآفرینی و بررسی همه جوانب آن و رضایت و پشتیبانی خانوادهام کارم را شروع کردم.
با مراجعه به فرمانداری و استانداری و جویا شدن روند کار،ابتدا یک فراخوان برای آموزش مشاغل خانگی در روستای حاجیآباد دادیم که در این فراخوان ۲۵۰ نفر متقاضی به ما مراجعه کردند.
حدود ۱۸۰ نفر از آنها متقاضی برگزاری دوره آموزشی حولهبافی و پارچهبافی بودند و بقیه افراد در رشتههای قالیبافی، تابلو فرش، سنگتراشی و گلیمبافی درخواست داده بودند.
راهاندازی بزرگترین
کارگاه نساجی سنتی شرق کشور
از هر نهادی قولهای مساعدی گرفتم و با توکل برخدا و مراجعه به صندوق کارآفرینی امید و اخذ وام ۲۱۰ میلیون تومانیاشتغالزایی، بزرگترین کارگاه نساجی سنتی شرق کشور را راهاندازی و ثبتنام و آموزش افراد را به صورت رایگان در رشته حولهبافی و پارچهبافی شروع کردیم.
سه ماه آموزش اولیه برگزار کردیم و سپس برای کار حرفهای یک دوره ۴۵ روزه گذاشتیم تا افراد در عرصه عمل کار حرفهای را انجام دهند.
پس از پایان اولین دوره آموزشی به ۵۰ نفر،دستگاه برای کار در خانه دادیم و در یک سوله ۵۰۰ متری نیز که با همکاری شورای روستا و دهیاری در اختیارمان قرار گرفته بود با ۱۵ دستگاه پارچهبافی کار پارچه بافی را آغاز کردیم.
الان حدود دو سال از شروع کارمان میگذرد و طی این مدت چندین دوره آموزشی در این کارگاه برگزار شده و کارآموزان درآمد ماهیانه بین ۵۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی را توانستهاند کسب کنند.
ایجاداشتغال خانگی برای ۵۰۰ نفر
اکنون حدود ۷۰۰ نفر با این کارگاه همکاری دارند و برای ۵۰۰ نفراشتغال خانگی و ۱۰ نفراشتغال مستقیم در کارگاه ایجاد شده است.
طی این مدت سایت و فروشگاه اینترنتی و همچنین مؤسسه توانمندسازی «جامهسرا» نیز راهاندازی شده است.
در ابتدای کار برای خودم برنامه زمانبندی شدهای را تعیین کردم و اکنون دو سال آموزشی که برنامهریزی شده بود روبه پایان است و خوشبختانه نتایج خوبی نیز دیدهام و به دنبال بازاریابی در سطح گسترده و تولید لباس خواب مردانه و لباس نوزادی با پارچههای تولیدی کارآموزان هستیم.
هیچوقت به شکست فکر نمیکنم
البته تنوع محصول در پارچهبافی استان زیاد است ولی با اتکا و توکلی که به خداوند دارم هیچ وقت به شکست فکر نمیکنم و حتی اکنون طرح بزرگترین بازارچه صنایعدستی و محصولات روستایی در استان را نیز در ذهن دارم.
خوشبختانه خانواده طی این مدت همراهی خوبی داشتهاند و همسرم و فرزندانم در حدی که بتوانند برخی کارهای کارگاه را انجام میدهند و برای خانواده کارگاه و خانه تفاوتی ندارند و تنها به رسیدن به اهدافمان فکر میکنیم.
طبق برنامهریزی که داریم حتی اگر با ۳۰ نفر از کارآموزان تولید گسترده لباس را آغاز کنیم ماهیانه تولید هفت هزار و ۲۰۰ متر پارچه را خواهیم داشت که برای شروع بسیار خوب است.
یکی از اهدافی که در این کار دنبال میکردم دادن حس اعتماد به نفس به بانوان این روستا بود و اکنون بعد از دوسال تغییرات افراد را شاهد هستم و اینکه در عبور از کوچههای روستا صدای بافت پارچه از خانهها میآید و درآمدی برای خانوادهها ایجاد شده و دیگر ترسی که برای خوداشتغالی داشتند وجود ندارد این وضعیت ،انگیزه بیشتری برای کار بیشتر را به من میدهد.
یکی از نکاتی که همیشه در میان نسل جدید وجود دارد توجه به کارهای اداری است در حالی که با اینگونه مشاغل ،فرزندان این مادران نیز مهارت کار تجربی و تولید را به خوبی حس و با آن عجین میشوند و در آینده به دنبال پشت میزنشینی نمیروند.
به سنگاندازیها بیتوجه هستم
طی این مسیری که دو سال از آغاز آن میگذرد مشکلات و سختیهای زیادی هم وجود داشته چرا که مطمئناً راهاندازی کار تولیدی بدون پشت سرگذاشتن سختیها ممکن نمیشود اما همیشه افکار منفی و سنگاندازیها را در نظر نمیگیرم و با مثبتنگری راهی برای رسیدن به هدفم پیدا میکنم.
صبوری لازمه موفقیت در کار است
صبر، صداقت و هدف مشخص لازمه هر کار موفقی است و خودباوری را باید داشت و من در مدت کارم اینها را به خوبی درک کردهام و چون به کار و هدفم ایمان داشتم حتی پاسخ حرفهایی که گاهی پشت سرمان زده شده بود را ندادم و فقط به موفقیت فکر کردهام.
در شروع کارم خیلیها گفتند شاید افراد در این کارگاه آموزش رایگان ببینند و بعد برای جای دیگری کار کنند اما توجهی به این سخنان نداشتم چرا که هدف بزرگی را برای خودم ترسیم کرده بودم و میدانستم وقتی پشتیبانم خدا باشد امکان ندارد که شکست بخورم و به همین دلیل تا روزی که بتوانم به این مسیر ادامه خواهم داد.
از هر دستی که بدهی از همان دست میگیری
همیشه معتقد بودهام از هر دستی که بدهی از همان دست میگیری و به همین دلیل همیشه سعی میکنم همه اطلاعات و داشتههایی که دارم را به دیگران منتقل کنم.
کارآفرینی و رونق تولید نتیجه باور افراد است لذا اگر هر فرد ایرانی توانایی خود و هموطنانش را باور داشته باشد به سراغ اجناس خارجی نمیرود.