kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۶۹۵۶
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۴

عـلل و عواقب تـرک زکـات


 
  مسعود صفی‌زاده
  زکات در اصطلاح فقه اسلامی، حق واجبی در مال است که در صورت تحقق نصاب، باید پرداخت شود؛ عدم پرداخت، گناه و انکار آن، به معنای کفر و ارتداد است زیرا از واجبات دینی است و  انکار هر واجب دینی چون نماز و روزه و حج و زکات موجب خروج از اسلام و کفر می‌شود. در مطلب پیش‌رو علل و عوامل فریضه زکات و آثار پرداختی آن بیان شده است.
***
علل ترک واجب و انکار آن
واژه زکات از «زکو» و «زکی» در اصل به معنای رشد و زیادت (معجم مقاییس اللّغه، ج 3، ص 17، «زکى») و طهارت، رشد، برکت و مدح (لسان‌العرب، ج 6 ، ص 65 ، «زکا») است.
بر اساس آموزه های قرآن، تطهیر مال از حقوق دیگران یکی از عوامل رشد و برکت در مال است(نگاه کنید: مجمع‌البیان، ج 1 - 2، ص 212؛ جواهرالکلام، ج 15، ص 2)؛ از همین رو، نامیدن جنس مالى به زکات، بدین سبب است که دهنده آن به برکت در مال خود یا پاک شدن نفسش از گناه  یا هر دو امید دارد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 381، «زکا») به این معنا که پرداخت حق واجب مالی به عنوان زکات نه تنها مال را تطهیر می‌کند و موجب رشد و برکت و زیادت آن می‌شود، بلکه موجب تطهیر و تزکیه نفس آدمی نیز می‌گردد.
قرآن تصریح می‌کند، در هر مالی، حقوقی دست کم برای دو دسته سائلان و محرومان است.(ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25) بنابراین، کسی نمی‌تواند مدعی شود که مالی پاک و حلال در اختیار دارد، حتی اگر مهریه‌ای باشد که حلال‌ترین و پاک‌ترین اموال است؛ زیرا در آن نیز حقی برای سائلان و محرومان قرار داده شده است.
انفاقات مالی به دو دسته مستحب و واجب تقسیم می‌شود که زکات و خمس از جمله انفاقات واجب مالی است که ترک آنها گناه و انکار آنها کفر و ارتداد است. بنابراین، هر کسی می‌بایست کاری کند تا واجبات مالی خویش را انجام دهد تا نه تنها مال وی پاک و تطهیر شود، بلکه موجبات تطهیر و تزکیه نفس نیز فراهم آید.
بسیاری از مردم  اعم از مسلمان یا غیرمسلمان  ممکن است تارک زکات باشند. اما پرسش این است که چرا مسلمانان و مومنان تارکان زکات واجبی می‌شوند که خدا در همه شرایع آن را واجب کرده است؟ در پاسخ به این پرسش قرآن علل و عواملی را بیان می‌کند که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- بینش غلط: از مهمترین علل ترک پرداخت زکات از سوی مسلمانان بینش نادرست و غلط آنان است؛ زیرا تصویری که از خیر و شر دارند، تصویری نادرست و باطل است. آنان گمان می‌کنند که داشتن ثروت، گواهی بر خیر بودن است؛ چنانکه بر این باورند که هر نعمتی از جمله ثروت بیانگر عنایت کرامتی خدا به ایشان است(فجر، آیات 15 و 16)؛ در حالی از نظر قرآن، نعمت‌های ظاهری و باطنی و نیز مادی و معنوی که در اختیار بشر قرار می‌گیرد همگی در چارچوب ابتلاء و آزمون‌های الهی است؛ زیرا همان‌طوری که خدا با ایجاد فقر و کمبود، انسان‌ها را می‌آزماید با دارایی و ثروت و نعمت نیز می‌آزماید.(بقره، آیه 155) پس از نظر قرآن، فقر و غنا ملاکی برای کرامت و اهانت نیست؛ در حالی که برخی گمان می‌کنند که نعمت و ثروت، مساوی با خیر است و فقر و نداری مساوی با شر است؛ در حالی که در تحلیل قرآنی چنین نیست. همین بینش غلط در برخی از مسلمانان موجب می‌شود تا معیار سنجش و ارزش‌گذاری آنان تغییر یابد و گمان کنند هر نعمتی که خدا داده خیر است؛ در حالی که اگر نعمت به‌درستی به کار گرفته نشود و خود و دیگران از آن سود نبرند، نه تنها شر خواهد بود، بلکه مانع جدی بر سر راه انسان می شود و او را از کمالات و فضایل اخلاقی دور می‌سازد. از همین‌رو بینش غلط و نادرست، موجب می‌شود تا برخی از مسلمانان بخل ورزند و از پرداخت زکات پرهیز کنند(آل عمران، آیه 180)؛ زیرا آن را عامل فقر و از دست دادن ثروت خویش می‌دانند؛ در حالی پرداخت زکات مایه افزایش و برکت مال و همچنین تزکیه وتطهیر نفس است.
2- دنیاطلبی و سرگرم تجارت شدن: یکی از عوامل ترک زکات از سوی مسلمانان، گرفتار شدن به دنیا طلبی و غوطه‌ور شدن در تجارت و داد و ستدهایی است که انسان را سرگرم لهو و لعب دنیا می‌کند.(نور، آیه 37) در حالی که اگر انسان برای دنیا ارزشی جز وسیله و اسباب بودن برای آخرت قائل نباشد، می‌تواند به سادگی از مال دل بکند و آن را خرج آخرت کند. از نظر آموزه‌های قرآن و اسلام، مال برای سه گانه خوردن و پوشیدن و انفاق به دیگران است و اگر کسی این گونه عمل نکند، هیچ بهره‌ای از تجارت و داد و ستد و ثروت نخواهد برد.
3- عدم ترس از آخرت: ترس از آخرت عامل مهمی در عمل به تقوای الهی و انجام حدود الهی و احکام اسلامی است؛ در مقابل، عدم ترس از آخرت و حتی تشکیک در آن عاملی در فجور و بی‌تقوایی آدمی است.(قیامت، آیات 1 تا 5) خدا در قرآن بیان می‌کند که مسلمانان تارک زکات کسانی هستند که ترسی از آخرت ندارند؛ زیرا اگر ترس از آخرت و حساب و کتاب آن داشتند، حقوق دیگران را ادا می‌کردند و به واجب مالی زکات عمل می‌کردند.(نور، آیه 37)
4- بخل: از دیگر عواملی که موجب ترک زکات می‌شود، بخل‌ورزی انسان است. از نظر قرآن، بخل بخیلان کوته فکر، سبب ترک زکات است، در حالی که آنان از مواهب الهى بهره‌مند هستند، ولی حاضر نیستند بخش کوچک و اندکی از این مواهب الهی را در راه خدا انفاق کنند و به واجب و تکلیف الهی خویش عمل کنند.(آل عمران، آیه 180) خدا در قرآن بیان می‌کند که برخى از منافقان، به رغم تعهّد قبلى خود، حاضر به پرداخت زکات مال خویش نیستند؛ زیرا گرفتار بخل‌ورزی هستند و همین بخل‌ورزی سبب ترک زکات از سوی آنان است؛ یعنی با آنکه تعهد سپرده‌اند تا به هنگام تحقق نصاب زکات مال خویش را بپردازند ولی در هنگام عمل به وعده از انجام آن سر باز می‌زنند.(توبه، آیه 75 تا 77)
5- فقدان حکومت صالح: مردم تابع حکومت هستند و رفتارهای خویش را بر اساس رفتار رهبران  و حاکمان تنظیم می‌کنند؛ بنابراین، اگر حکومت صالح وجود داشته باشد، مردم به کارهای نیک و خیر از جمله پرداخت زکات روی می‌آورند؛ اما با فقدان حکومت صالح، فرایض الهی از جمله فریضه واجب زکات ترک می‌شود و مردم مسلمان حاضر به پرداخت زکات نمی‌شوند و این گونه به خود و اجتماع خیانت می‌ورزند و عاقبت امور خویش را تباه می‌سازند؛ در حالی که اگر حکومت صالحان بر قرار باشد، مردم به انجام فرائض اقدام کرده و در کنار امر به معروف و نهی از منکر، زکات واجب خویش را ادا می‌کنند.(حج، آیه 41)
6- شرک: کسانی که به توحید اعتقادی ندارند و در کنار خدا، اعتقاد به خدایان دیگر دارند، چون اعتقادی به خدای واحد و آخرت ندارند، از پرداخت زکات خودداری می‌کنند.(فصلت، آیات 6 و 7)
7- کفر: کفر بویژه کفر به آخرت و رستاخیز یکی از مهم‌ترین علل ترک زکات از سوی افراد است.(فصلت، آیه 7)
8- ریاکاری: کسانی که خلوص و اخلاص دارند اهل زکات هستند، اما ریاکاران بویژه نمازگزاران ریاکار از پرداخت زکات خودداری می‌کنند(ماعون، آیات 4 تا 7)؛ از على(ع) روايت شده که مراد از «ماعون» کسانی هستند که زكات واجب خویش را پرداخت نمی‌کنند. (الميزان، ج 20، ص 520)
9- رباخواری: رباخواری هر چند که به ظاهر موجب رشد مال می‌شود، ولی در باطن عامل اصلی کاهش ثروت و برکت از مال است؛ این در حالی است که زکات عامل حقیقی رشد مال و برکت و نیز تطهیر مال و تزکیه نفس آدمی است. قرآن هشدار می‌دهد که کسانی رباخواری می‌کنند از پرداخت زکات خودداری می‌کنند. باید توجه داشت که علت و فلسفه تشریع زکات برای آن است تا جلوی رباخواری گرفته شود.(بقره، آیات 276 و 277؛ روم، آیه 39)
آثار پرداخت نکردن زکات
از نظر قرآن، ترک واجبات بویژه زکات آثار مخربی در زندگی فردی و اجتماعی و نیز دنیوی و اخروی و در ابعاد مادی و معنوی دارد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر ‌اشاره کرد:
1- آلودگی روحی و روانی: همان‌طور که پرداخت زکات موجب تطهیر و تزکیه نفس انسان است، ترک زکات و عمل نکردن به این واجب، موجب آلودگى روحى و محرومیّت از طهارت روحانى است.(توبه، آیه 103)
2- بدترین مردمان: خوددارى مشرکان و اهل کتاب از پرداخت زکات، از علل قرار گرفتن آنان در زمره بدترین مردمان است.(بینه، آیات 1 تا 6)
3- دوزخ ابدی: کسانی که به عمد و انکار از پرداخت زکات خودداری می‌کنند، فرجامی جز دوزخ برای آنان نیست.(همان) از نظر قرآن کسی که به عمد و انکار زکات خویش را نمی‌پردازد، به عنوان کفر عملی گرفتار دوزخ ابدی خواهد بود.(همان)
4- فسق: ترک زکات از جانب مسلمانان از جمله مسلمانان منافق، از اسباب قرار گرفتن آنان در زمره فاسقان است که خود آثار بدی در پی دارد.(توبه، آیات 75 تا 80)
5- کفرعملی: مسلمانی که زکات مال خویش را پرداخت نمی‌کند، گرفتار کفر عملی است، هر چند که از نظر اعتقادی کافر نباشد و به عنوان اهل توحید شناخته شود.(مائده، آیه 12؛ توبه، آیات 5 و 80؛ فصلت، آیات 6 و7)
6- محرومیت از آمرزش: مسلمانی که اهل پرداخت زکات نیست، از آمرزش و مغفرت الهی محروم خواهد شد.(توبه، آیات 75 تا 80)
7- محرومیت از تزکیه نفس: پرداخت زکات مال همان طوری که مال را افزایش می‌دهد و آن را پاک و پاکیزه می‌گرداند، همچنین موجب طهارت روان و روح و تزکیه نفس خواهد شد و رشد نفس و شرح صدر را موجب می‌شود؛ ترک پرداخت زکات موجب محرومیت از طهارت و تزکیه نفس می‌شود.(توبه، آیه 103)
8- محرومیت از هدایت پاداشی الهی: کسی که زکات مال خویش را پرداخت نمی‌کند، از هدایت‌های پاداشی محروم می‌شود و نمی‌تواند در راه مستقیم هدایت الهی گام بردارد.(توبه، آیات 75 تا 80)
9- نفاق: مسلمانی که زکات مال خویش را پرداخت نمی‌کند، گرفتار نفاق می‌شود و قول و فعل او مطابق نمی‌افتد و این مشکل تا دم مرگ همراه او خواهد بود.(همان)
10- پشیمانی و درخواست رجعت به دنیا: ترک زکات در زمان حیات، موجب پشیمانى هنگام مرگ و درخواست مراجعه به دنیا از سوی این افراد می‌شود؛ ولی پاسخی جز هرگز از سوی خدا به آنان داده نمی‌شود.(مومنون، آیات 99 و 100) از امام صادق(ع) نقل شده است: آيه ياد شده درباره كسى است كه از دادن زكات خوددارى مى‌كند.(مجمع‌البيان، ج 7 - 8 ، ص 187)
11- عذاب دردناک: از موجبات عذاب‌های دردناک در دوزخ ترک واجب مالی زکات از سوی مسلمانان است. از همین رو خدا به مدعیان رهبانیت و عالمان به‌ظاهر متدین دنیاپرست و دنیادوست مسلمان هشدار می‌دهد تا زکات خویش را بپردازند و به کنز اندوزی و جمع ثروت نپردازند که آنان را گرفتار عذاب دردناک دوزخ می‌کند.(توبه، آیات 34 و 35)
12- گناه کبیره: ترک عمدی پرداخت زکات از سوی مومنان به عنوان گناه کبیره شمرده می‌شود که نتیجه آن جز عذاب دوزخ و جاودانگی در آن نیست(همان)؛ چرا که امام صادق(ع) با استشهاد به آيه ياد شده منع زكات را از گناهان كبيره دانسته‌اند. (تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 214، ح 135)