نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روحانی شعار تدبیر داد اما برای معیشت مردم تدبیر ندارد
سرویس سیاسی ـ
ژنرالهای اصلاحطلب به تعطیلات و استراحت بروند، در قبر «سرا» جنازهای نیست! و آدرس و تحلیل غلط نشست کمیسیون مشترک برجام از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «رئيسجمهوري که با شعار تدبير به ميدان آمد چطور براي معيشت مردم تدبيري ندارد... مردم نبايد به اين نتيجه برسند که دولت... وضعيت آنها را درک نميکند. اين اقدامات هوشمندانه نيست و باعث ميشود مردم اعتمادشان را به دولت در آستانه انتخابات از دست بدهند. عدم اعتماد به دولت ميتواند به ريزش سرمايههاي اجتماعي و دلسردي مردم منجر شود.»
متاسفانه رسانههای مدعی اصلاحات فقط در آستانه انتخابات به یاد مطالبات مردم میافتند.
کارنامه دولت روحانی در حوزههای مختلف و از جمله اقتصاد و سیاست خارجی به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. این در حالی است که اکثریت مطلق دولت در اختیار طیف مدعی اصلاحات است.
مدعیان اصلاحات به طرق مختلف در پی آن هستند تا سفره خود را از دولت جدا کنند. این طیف ید طولایی در فرار از مسئولیت و فرافکنی دارد.
در قبر «سرا» جنازهای نیست!
روزنامه سازندگی، اظهارات مرعشی در گفتوگو با خبرآنلاین را منتشر کرده و به نقل از او آورده است: «طرح سرا و بقیه طرحها مثل گریه کردن سر قبری است که در آن جنازه وجود ندارد. همه اینها بر مبنای یک خوشبینی است که فردا شما 200 نفر آدم تأیید صلاحیت شده در تهران دارید و میخواهید از این 200 تا به 30 تا برسید. میگویم که در این قبر جنازه نیست. ما میتوانیم بگوییم که نظر درستی نیست... قبل از تأیید صلاحیت اصلاً شما میخواهید راجع به چه کسی رأیگیری کنید؟ برای انتخابات ریاستجمهوری این کار خیلی خوب جواب میدهد اما برای مجلس چون فرصت برای تأیید صلاحیت نهایی و شروع تبلیغات 48 ساعت بیشتر نیست، در 48 ساعت هم نمیشود. به اضافه اینکه شما باید از قبل اوراقتان را آماده کنید و چاپ کنید. یعنی به لحاظ زمانبندی نمیرسیدیم که انجام دهیم؛ شاید هم اجرایش به انتخابات ریاستجمهوری برسد. رأی من که منفی بوده است و حتی بحثی هم ندارم چون اکثریت شورای عالی آن را پذیرفتند. در ادامه سیاست ما سکوت است تا ببینیم تصمیم شورای عالی برای اجرا چه میشود. اگر سرا میخواهد اجرا شود من مخالفتی ندارم. این یک نوع بستن لیست فرع بر اصل است.»
از دست رفتن اعتبار در دوره اصلاحطلبان
روزنامه شرق در ابتدای سرمقاله دیروز خود که به قلم سردبیر این روزنامه نوشته شده به «سخنان هفته اخیر رئیسجمهوری درباره بیخبری از زمان اعلام افزایش بنزین» پرداخت و نوشت: «این سخنان چه خواسته و ناخواسته بر زبان آمده باشد نتیجه یکسان دارد و آن چیزی نیست جز تحریک مردم و مسئولان دولتی اما این اظهارنظرها بیش از آنکه به روحانی آسیب بزند که میزند به نهاد انتخابی ریاستجمهوری و باور مردم به این نهاد لطمه میزند...»
این نوشتار در ادامه افزوده: «...مجلس هم یکی دیگر از رکنهای اساسی نهادهای انتخابی کشور در بیخبری و انفعال در برابر افزایش قیمت بنزین با بحران مقبولیت روبهرو شده است و از سوی دیگر تصمیم زودهنگام برخی از نمایندگان مجلس برای استعفا و بعد صرفنظر کردن از استعفا تیر خلاص را به این نهاد انتخابی زد.»
مواجهه مناسب شورای نگهبان با انتقادات جریانهای سیاسی
در بخشی دیگر از این سرمقاله میخوانیم: «نهاد ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران از نهادهایی هستند که در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی و علی لاریجانی و محسن هاشمی اعتبار و جایگاه خود را از دست دادهاند و ناگفته پیداست این نهادها اغلب در دست اصلاحطلبان بوده... پس عملکرد نسنجیده اصلاحطلبان در ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراها نه تنها آن را تضعیف میکند بلکه از شأن و منزلت این نهادها نزد مردم میکاهد و این چهبسا خسارتبارتر از تضعیف اصلاحطلبان باشد... هر گونه رفتار نامتعارف روسای جمهور و نمایندگان و عملکرد نامناسبشان در آینده دموکراسی ایران نقش تعیینکنندهای دارد خاصه آنکه نهادهای انتصابی در ماههای اخیر و در برخورد با مواضعی معتدلتر داشتهاند برای نمونه میتوان از مواجهه مناسب شورای نگهبان با انتقادات جریانهای سیاسی به این نهاد و برخورد مناسبتر قوه قضائیه با معترضان نسبت به موارد مشابه نام برد.»
در مورد استعفای نمایندگان مجلس و به عنوان مصداقی برای آنچه این سرمقاله نوشته لازم به یادآوری است که محمود صادقی، نماینده پرحاشیه لیست امید در نخستین جلسات مجلس پس از افزایش قیمت بنزین استعفای خود را به هیئت رئیسه مجلس دهم داد؛ آن هم در حالی که تنها چندماه به پایان این مجلس باقی مانده و اسفندماه انتخابات مجلس یازدهم برگزار میشود اما در روزهای قبل که کار ثبتنام برای نمایندگی مجلس یازدهم انجام میشد، محمود صادقی، برای ثبتنام به محل تعیینشده رفت! این اقدام وی در فضای رسانههای رسمی و بیش از آن در فضای مجازی بازتاب یافت و با انتقاد کاربران مواجه شد. ابهام آنها از این موضوع بود که چطور صادقی به فاصله چند روز از تقدیم استعفای خود به هیئترئیسه برای ثبتنام مجلس یازدهم آمده است؟ همین موضوع باعث شد برخی کاربران آن استعفا را نمایشی بخوانند.
نشست کمیسیون مشترک برجام، تکرار وعدههای اروپا
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی به برگزاری چهاردهمین نشست کمیسیون مشترک برجام اشاره کرد و نوشت: «اروپاييها حتي پيش از برگزاري نشست كميسيون مشترك برجام هم از نشان دادن چماق به ايران پرهيز نكردند و همزمان با خبرسازيهاي رسانهاي مبني بر تصميم اروپا براي ارجاع به سازوكار حل اختلاف در برجام با توسل به مكانيسم ماشه، نامه تروييكاي اروپايي به سازمان ملل در نقد برنامه موشكي ايران هم منتشر شد. از سوي ديگر اروپاييها يك هفته منتهي به نشست كميسيون مشترك برجام را با سر و صدا درباره پيوستن 6 عضو جديد اروپايي به سازوكار مالي براي كار با ايران موسوم به اينستكس گذراندند و به نظر ميرسد كه در جلسه روز گذشته نيز اين مسئله را به عنوان مصداقي از تلاش خود براي نجات برجام مطرح كردهاند. اقدامي كه ايران آن را مثبت اما ناكافي ميداند و اصرار دارد كه اروپا بايد روند فروش نفت ايران بهرغم تحريمهاي آمريكا يا تخصيص بودجه به اينستكس را كليد بزند.»
روزنامه ایران نیز تیتر «حفظ برجام بدون ماشه» را برای کمیسیون مشترک برجام انتخاب کرد در حالی که برجام در روز نخست اجرا توسط اوباما نقض و با رساندن آن به ایستگاه آخر توسط ترامپ و معطلسازی و پشتهماندازی اروپا، سندی پایمال شده است.
گفتنی است، متاسفانه اروپاییها در اثر انفعال دولت ما، در هر نشست کمیسیون مشترک دست پیش میگیرند و تهدید مصنوعی میسازند تا نوبت شکایت و مطالبه ایران نرسد.
تاسفبار اینکه تیم ظریف در اوج مذاکرات و در پاسخ منتقدان ادعا میکردند امکان بازگشت تحریمها وجود ندارد و مکانیسم ماشه به نفع ایران است تا هر وقت احساس کرد حقوقش ضایع میشود، اقدام به توقف تعهدات کند. اکنون این روند وارونه عمل میکند؛ چرا که پاسخ کافی به بدعهدی اروپا داده نمیشود. روند وارونه به جایی رسیده که آقای ظریف به گلایه توییت میزند «انگلیس، آلمان و فرانسه، به جای تهدید ایران یا دادن وعدههای توخالی روی کاغذ، به کودکان ایرانی مبتلا به بیماری پروانهای دارو برسانند».
همزمان بیبیسی درباره کمیسیون مشترک برجام خبر داده؛ «به ایران گفته شد اگر گام دیگری (در مسیر کاهش تعهدات برجامی) در ماه ژانویه بردارد، استفاده از مکانیسم ماشه بررسی خواهد شد».
به همین سادگی، تضییع حق ایران به حاشیه رانده میشود و چون برجام، فاقد ساختار تضمینشده و معتبر است، ابزار فشار دوچندان علیه ایران قرار میگیرد. چاره چیست؟ همچنان معطل بهانههای غرب ماندن و تلاش نافرجام برای رفع آنها؟ یا اقدام متقابل و بازدارنده، نظیر کاری که با انگلیس در ماجرای توقیف نفتکش حامل نفت ایران صورت گرفت؟
وقت پاسخگویی است نه فرافکنی
علی ربیعی دیروز در ارگان دولت نوشت: «متأسفانه هرچه از زخمهای التیام نیافته آبان عبور میکنیم میبینم که چگونه آنان که در کسب مجلس و 1400 بهانه یافتهاند، نه در دل غمی دارند و نه رنج و درد مردم. سرمستانه نه تنها به نقد بلکه با تحریف و توهین در پی کسب قدرت شادمانه پای میکوبند. باید مصیبت قربانیان و بازماندگان و داغداران را به رسمیت شناخت وغم آنها را یک غم همگانی و ملی دانست. بیسبب نیست که رهبری بخشی از قربانیان را شهید دانستند و بخشی دیگر را که از سر هیجانات جوانی در یک آشوب جمعی ذوب شده بودند مخاطب خود قرار دادند و بر ضرورت دلجویی ملی تأکید کردند. رسانههای مروج جنگ و تحریم میخواهند آن خونها را خرج عبور از اصل انتخابات و جریانی در داخل آن خونها را خرج کسب قدرت کنند... خیلی صریح باید گفت که پس از آبان دیگر نمیتوان انتخابات را به شیوه سابق برگزار و تکرار کرد.»
آیا رئیسجمهوری که پس از وارد کردن شوک بنزینی به مردم، میگوید؛ «خبر نداشتم و من هم مثل شما صبح دیدم قیمت تغییر کرده است» رنج و درد مردم را در دل دارد؟ منتقدان دولت دنبال کسب قدرتاند یا افرادی که برخلاف تأکید قانون برنامه ششم بر اصلاح تدریجی قیمت بنزین، یکباره تکانه شدید به مردم وارد کرده و آن را به پس از پایان دولت یازدهم موکول کردند و به جای مسئولیت پذیری و با غرضِ فرافکنی فلش انتقاد خود را به طرف نظام میگیرند؟ چنین عناصر مسئولیتگریزی نسبتی با مشکلات مردم دارند؟ چرا آنها که امروز باید پاسخگو باشند، از موضع یک دگراندیش مطلب مینویسند؟
بروید تعطیلات!
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با محمدرضا تاجیک، مشاور رئیسدولت اصلاحات با تیتر «ژنرالهای اصلاحطلب به تعطیلات و استراحت بروند» منتشر کرد.
وی به ارگان دولت میگوید: «خلاصه کردن و تقلیل دادن جریان اصلاحطلبی تاریخی به فضای سیاسی، یک جفای تاریخی بود که من همواره از آن نام بردم. عدهای از کسانی که بهنام اصلاحطلبی وارد فضا شدند، جز بازی قدرت، زبان قدرت و زبان سیاست مرسوم، متوجه چیز دیگری نبودند.»
مشاور رئیسدولت اصلاحات در پاسخ به این مطلب که حوزه رسمی قدرت اجازه نمیدهد تا اصلاحطلبان پیوندهای اجتماعی خود را گسترش دهند یا آن را تحکیم بخشند، گفت: «مشکل در نگاه ما است. وقتی اصلاحطلبان سیاست را علم حکومت یا علم قدرت میدانند و سیاستورزی را تحدید و متمرکز در بازی قدرت میکنند، نمیتوانند امر سیاسی را جور دیگری تعریف کنند. سیاست یعنی ممکن کردن امر ناممکن، یعنی زمانی که درها بستهاند، زمانی که پنجرهها بستهاند، زمانی که امکانات از دست تو گرفته شده است، اگر این زمان کنشورزی کردی، سیاست ورز هستی. در غیر این صورت شما فقط از کس دیگری دریوزگی سیاستورزی میکنی که شرایط را برای تو فراهم کند.»
تاجیک معتقد است: «به باور من، نه تنها یک چرخش گفتمانی در فضای اصلاحطلبی ضرورت تاریخی دارد، بلکه یک چرخش میان نخبگان اصلاحطلبی و حاملان و عاملان تاریخی آن هم ضرورت تاریخی دارد. حتی اگر ما بتوانیم در شرایط کنونی گفتمان اصلاحطلبی را تاریخی کنیم و با نیازهای تاریخ اکنونمان وفق بدهیم، اما اگر بر دوش همان حاملان و عاملان گذشته بگذاریم، ره بهجایی نمیبریم. این امر از دیدگاه مردم، این طور تحلیل میشود که اینها به بنبست رسیدهاند و میخواهند تاکتیکی برای برون رفت از آن پیدا کنند. بنابراین، ما باید به چهرهها و به نیروهای جدید مجال بدهیم، به کسانی که پر از استعداد هستند، اما رؤیت نمیشوند. بنابراین، به کسانی که خود را ژنرالهای جریان اصلاحطلبی تعریف کردهاند و یک مقدار به تعطیلات تاریخی و به استراحت احتیاج دارند، باید اجازه بدهند نیروهای باطراوت و با انگیزه وارد صحنه شوند تا جریان جدید اصلاحطلبی بر دوش اینان قرار بگیرد. در این صورت شاید بتوانیم جریان اصلاحطلبی را بازسازی کنیم.»
وی چندی پیش به شرق نیز گفته بود: «اصلاحطلبان امروز در چهارراه درونیای ایستادهاند که یک راهش گسست رادیکال است؛ یعنی گسست از کلیت جریان اصلاحطلبی، چراکه دیگر جریانی به نام اصلاحطلبی کارآمدی ندارد. ما باید در کالبد دیگری رسوخ کنیم تا استراتژی و تاکتیکمان عوض شود. باید چشممان را بشوییم و جور دیگری به جامعه نگاه کنیم و طرح کاملاً نویی دراندازیم... یک تصمیم تاریخی میتواند ما را از شرایط کنونی رها و جریان اصلاحطلبی جدیدی را ایجاد کند. میتواند نعش این جانباخته عزیز را زیر پاهای ما قرار دهد و دیگر چیزی از آن باقی نماند.»
تاجیک سال گذشته در مصاحبه با آرمان هم گفت: «از حسن روحانی انتظاری نمیرفت که در کنار اصلاحطلبان باقی بماند، اما اصلاحطلبان سرشناس باید در پیشگاه تاریخ محاکمه شوند که چرا آبروی اصلاحات را بردند؟ و آرام آرام به مقطعی نزدیک میشویم که باید برباددهندگان سرمایه عظیم اصلاحات را در پیشگاه وجدان عمومی محاکمه کنیم... من به خاتمی گفتم به صلاح نیست در انتخابات آینده «تکرار میکنم» را تکرار کنید.»