kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۶۶۰۴
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۷

چگونگی تعامل با انحرافات فکری و بدعت‌ها (3)(پرسش و پاسخ)



پرسش:
امام حسن عسکری(ع) در دوران خود در برابر نهضت‌ها، جنبش‌ها و مکتب‌های فکری انحرافی و التقاطی چه تعاملی داشتند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال ضمن تأکید بر مواضع حکیمانه و مبارزات امام حسن عسکری(ع) در برابر تفکرات و نحله‌های انحرافی و التقاطی به مباحثی همچون: 1- بحث حدوث و قدم قرآن 2- شبهه جاثلیق نصرانی و برگشت مردم از دین اسلام پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
3- ثنویت و موضع امام عسکری(ع)
ثنویت به گروهی اطلاق می‌شود که قایل به قدمت نور و ظلمت هستند. آنها می‌گویند نور و ظلمت ازلی هستند، همان‌گونه که مجوس قایل به حدوث ظلمت و قدمت نور هستند؛ یعنی مجوس قایل به قدمت نور و حدوث ظلمت هستند در حالی که ثنویه قایل به قدمت هر دو امر هستند. (1) صاحب مجمع‌البحرین گفته است که ثنویه گروهی هستند که با قدیم، قدیم دیگری را اثبات می‌کنند و به آن باورمندند. گفته شده که آنها همان فرقه مجوس هستند که دو مبدأ را قایلند، مبدأیی برای شر. مبدأ خیر نور و مبدأ شر ظلمت است و آنها قایل به نبوت ابراهیم(ع) هستند. باز درباره آنها گفته شده که آنها دسته‌ای هستند که می‌گویند هر مخلوقی مخلوق خلق اول است. برای بطلان این گفته، استناد به این گفته معصوم(ع) برای ما کافی است که در وصف خدای سبحان فرمودند: ان‌‌ الله تعالی لا من شیء کان و لا من شیء خلق، یعنی با این گفتار امام(ع) که فرمود خداوند از هیچ چیزی نیست و از هیچ چیزی خلق نشده است اثبات می‌شود که گفته ثنویه که می‌گویند هر مخلوقی مخلوق خلق اول است و با این گفتار می‌خواهند خدا را هم مخلوق بدانند، باطل است. (2)
یکی از مذاهب ابداعی که در زمان حضرت استمرار داشت مکتب ثنویه بود. خلفای وقت به جهت مسایل سیاسی، مسلمانان را درگیر این مسایل اعتقادی می‌کردند تا مردم از مسایل سیاسی و حکومتی باز مانند و هرازگاهی خود آنها از گردانندگان اصلی چنین محافل علمی بودند.
محمدبن ربیع‌الشائی می‌گوید: من در اهواز به شخصی برخوردم که باور به ثنویت داشت. آنگاه به سر من رأی رفتم و در قلبم رشحاتی از گفتار آن مرد ثنوی بود. من بر در خانه احمدبن خطیب نشسته بودم که ناگاه امام عسکری(ع) وارد شد و سپس به من نظر کرد و با انگشت شهادتش اشاره کرد احد احد. امام بدین‌وسیله به محمدبن الربیع فهماند که ثنویت امری باطل است و باور بدان کفر است؛ چرا که ثنویت عدول از توحید و باور به شریک برای خدای تبارک و تعالی است و خداوند منزه از این مقولات است که خلق برایش قایل می‌شوند.

ادامه دارد
____________
1- ملل و نحل، ج 1، ص 244
2- مجمع‌البحرین، ص 16