پروژه ضدایرانیسازی اعتراضات در عراق
مرحله نخست اعتراضات در عراق، روز 9 مهرماه با شعارهایی همچون انجام اصلاحات اقتصادی، گسترش خدمات عمومی و مبارزه با فساد آغاز شد؛ اما رفته رفته مطالبات سیاسی به آن اضافه شد، بهطوری که گروهی از معترضان خواستار اصلاح قانون انتخابات و قانون اساسی این کشور شدند و برخی شعار براندازی دولت و نظام حاکم را سر دادند.
مرحله دوم اعتراضات در عراق، از سوم آبان آغاز شد و دولت این کشور با وجود تن دادن به اغلب خواستهها برای اصلاحات ساختاری و قانونی، ارائه بستههای اقتصادی و صدور دستورالعملهای مختلف، هنوز موفق به بازگرداندن آرامش کامل به کشور نشده است.
نکته قابل توجه در چرایی و ماهیت اعتراضات عراق، آن است که این حرکت در وهله اول منشأ داخلی داشته و مطالبات مردم خصوصاً در عرصه مسایل اقتصادی و معیشتی و مبارزه با فساد، برحق است؛ نکتهای که مرجعیت عالی نجف اشرف نیز در پیامهای متعدد خود بر آن صحه گذارده است.
اما طولی نکشید که دشمن وارد این معرکه حساس شده و تلاش کرد اعتراضات و درگیریها را در جهت اهداف و منافع خاص خود هدایت کند. یکی از اهداف مهم دشمن که عمدتاً شامل مثلث آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی میباشد، تحریف و هدایت شعارها علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این سناریو، در ادامه وارد فاز میدانی و خشونتآمیز شده و کنسولگری ایران در کربلا در 13 آبان و سپس، دوبار در نجف (6 و10 آذر)، مورد حمله عناصر مشکوک قرار گرفت.
درباره تلاشهای پیدا و پنهان دشمن در جهت ضدایرانی کردن اعتراضات مردم عراق، چند نکته مهم قابل ذکر است:
1- از مدتها پیش، دستگاه رسانهای دشمن خصوصاً در فضای مجازی هجمه سنگینی را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده بود. این هجمه با ادعای دخالت و نفوذ ایران در عراق شکل گرفته و با آغاز اعتراضات، به مخاطب عراقی چنین القا شد که دولتی که به ناکارآمدی و فساد آن اعتراض دارید، مورد حمایت و بلکه دستنشانده ایران است!
همچنین ادعاهایی مانند نقش نیروهای ایرانی و یا حشدالشعبی در سرکوب معترضین، چاشنی این جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی شد و پروژه ایجاد فتنه و شکاف میان عراق و ایران وارد مرحله جدیدی شد.
علاوه بر رسانههای غربی و عربی، لشکر سایبری عربستان سعودی، نقش زیادی در تحریک عراقیها علیه ایران در شبکههای اجتماعی ایفا کرد، تا جایی که به وسیله ربات، اقدام به تولید انبوه هشتگهای خاص کردند.
در این بین، نقش نهادهای جامعه مدنی را نیز نباید از نظر دور داشت، نهادهایی که آمریکا طی سالهای حضور خود در عراق با عناوین مختلف فرهنگی، آموزشی، فناوری و غیره ایجاد و تقویت کرده و در مواردی مانند بحران اخیر، از آن بهره لازم را برده است.
2- در سطح میدانی، برخی گزارشها حاکی از آن است که اغتشاشگران و خصوصاً عناصر مهاجم علیه کنسولگری ایران، طی هفتههای اخیر مبالغ مالی قابل توجهی از سوی سفارتهای برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دریافت کرده و خط لازم جهت حمله به مراکز ج اا به آنان داده شده بود.
گزارشهای مزبور همچنین به بازماندگان بعثی و جریانات انحرافی شیعه (صرخی، شیرازی و یمانی) بهعنوان عوامل حمله اخیر اشاره دارند، همان کسانی که در حمله به کنسولگری ایران در کربلا نیز دخیل بودند.
3- فاز دیگری از تلاشهای دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران که در گیرودار اعتراضات و درگیریهای عراق صورت گرفت، افشای اسنادی توسط برخی مطبوعات آمریکایی بود که مدعی افشای حضور و نفوذ ایران و بهویژه نیروی قدس سپاه پاسداران در عراق بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ میباشد.
به ادعای روزنامه نیویورکتایمز، اسناد و مدارکی از ایران به بیرون درز کرده که نشانگر نقش تهران و مداخله مقامات این کشور در امور عراق بوده و نقش ویژه سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را در تصمیماتی که در بغداد گرفته میشود نمایان میکند.
چنین اقدامی در برهه کنونی، در جهت تکمیل پازل سناریوی ضدایرانی در عراق و به منظور بدبین کردن عراقیها نسبت به ایران صورت گرفته است.
4- استعفای نخستوزیر عراق را میتوان در عرض طرحهای ضدایرانی در عراق ارزیابی کرد که هر چند به دنبال بیانیه مرجعیت و در شرایط دشوار و بحرانی عراق، با تصمیم شخصی عادل عبدالمهدی صورت گرفت؛ اما سناریوی دشمن از ابتدا آن بود که علیه دولت عراق بهعنوان همپیمان جمهوری اسلامی ایران، اعمال فشار کند تا او را وادار به عقبنشینی و استعفا کند.
به عبارتی دشمن سعی کرد علاوه بر منحرف کردن شعارهای معترضان، تظاهرات مسالمتآمیز را تبدیل به آشوب و حرکتهای خشونتبار کند و بهطور خاص مراکز گروههای نزدیک به ایران و نیز کنسولگری جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داد. تشدید خشونت و ناامنی در شهرهای مختلف عراق، بهطور طبیعی دولت را در تنگنا قرار داده و با توجه به ناتوانی در مدیریت بحران مجبور به استعفا شد.
5- اگر پروژه اغتشاشات در ایران را هم به این سناریو اضافه کنیم، معلوم میشود دشمن طراحی گستردهای را علیه ایران و جریان مقاومت به راه انداخته و احتمالا در آینده به شیوههای گوناگون استمرار خواهد داشت.
از این منظر، دشمنان جغرافیای فتنه و آشوب در منطقه را از لبنان تا ایران تعریف کردهاند، یعنی همان محور مقاومت. لذا برخی برآوردها حاکی از آن است که بعد از عراق و لبنان و ایران، نوبت به سوریه رسیده و بعید نیست پروژه اغتشاش، در پوشش اعتراض و تظاهرات مردمی، در این کشور تکرار شود.
هدف از این پروژه زنجیرهای، ایجاد ضعف و شکاف در این کشورها و اعمال فشار بر کانون مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران جهت تنازل و تسلیم و تن دادن به مذاکره با آمریکا است؛ خصوصاً آنکه در سایر عرصهها (بهویژه یمن) شکستهای سختی را متحمل شده و اکنون به نوعی درصدد تسویه حساب با مقاومت برآمدهاند.
در همین راستا، برخی کاربران شبکههای اجتماعی سعودی، حمله به کنسولگری ایران را پاسخی به حملات آرامکو قلمداد کردند.
اما تجربه نشان داده طرحهای دشمن هر چقدر پیچیده و هوشمندانه باشد، نهایتا در برابر توانمندی و ظرفیتهای مقاومت رنگ باخته و با هوشیاری ملتهای منطقه، ناکامی تازهای را برای دشمن رقم خواهد زد.
منبع: بصیرت