راههای تقویت صميميت بین مؤمنين(1)(زلال بصیرت)
در اسلام وظايف بسيار گستردهاي درباره معاشرت وجود دارد، كه هم در احكام فقهي و هم در مسائل اخلاقي و ارزشي درباره آن بحث میشود. در بخش مهمي از مجموعه روايات، در مورد «عشرت» به معني معاشرت، بحث و تأكيد شده است. با ديگران رفتار خوب داشتن، خوش اخلاق بودن، خوش برخورد بودن، خدمت كردن و محبت كردن، اموري مطلوب خدا و از اعمال خيري است كه در ماه رمضان بايد اهتمام بيشتري به آن داشت. اگر كسي با ما رفتار ناروايي دارد بايد ما چگونه با او برخورد نماييم و عكسالعمل ما در مقابل رفتار ديگران چه بايد باشد؟
در نظام ارزشي اسلام و در احكام فقهي، سعي شده است تا مؤمنين با همديگر روابط دوستانه داشته باشند. انسان نسبت به همه مؤمنين وظايفي دارد كه مجموع آنها را میتوان«وظايف اجتماعي اسلام»، نامگذاري کرد. اگر كتابهاي حديث بررسي شود بخشهاي زيادي به اين موضوع پرداخته است. به عنوان نمونه اگر دو مؤمن به همديگر رسيده و سلام كنند، چقدر ثواب دارد. اگر مصافحه كنند، چقدر ثواب دارد. به ديدار هم رفته و رفت و آمد داشته باشند چقدر ثواب دارد.
بارش رحمت در سايه محبت دو مؤمن
در روايات آمده است اگر دو مؤمن به هم ديگر رسند، وقتي مصافحه نموده و به همديگر دست دهند، بين دو انگشت ابهام آنها، يك صد رحمت ريزش ميكند، نود و نه رحمت آن براي كسي است كه ديگري را بيشتر دوست ميدارد.(1)؛ اين نشان میدهد كه اسلام تا چه اندازه تشويق میكند تا مؤمنين همديگر را دوست داشته باشند. در روايت ديگر آمده است وقتي مؤمن به خانه مؤمن ديگري رفته و در خانه او را میزند خدا فرشتهاي را ميفرستد تا از آن شخص بپرسد كه در اينجا چه كار دارد؟ اگر در پاسخ بگويد كه به ديدن دوستم آمده ام، به او خطاب ميشود بپرس چه حاجتي داري و چه چيزي از او ميخواهي؟ آيا كاري با او داري؟ وقتي بگويد: خير، هيچ احتياج و كاري ندارم و تنها دلم تنگ شده بود و آمدم تا او را ببينم، خداي متعال به فرشته ميفرمايد: به اين شخص بگو تو در حقيقت به ديدن من آمدهاي و مهمان من هستي و پذيرايي تو بر عهده من است.(2)؛ در روايت ديگري ميفرمايد :«مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِي بَيْتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَيْفِي وَ زَائِرِي عَلَيَّ قِرَاك»(3)؛ كسي كه به ديدار برادر دینیاش در منزل او میرود خداوند میفرمايد در حقيقت به ديدار من میآيي و پذيرايي تو بر عهده من است. چرا كه دوست را براي خدا انتخاب نموده است و چنين دوستي است كه انسان را به ياد خدا انداخته و او را در انجام وظايف ياري میرساند.
تدابير ائمه اطهار (ع) براي تقويت صميميت بين مؤمنين
ائمه اطهار(ع)تدابير گوناگوني انديشيدهاند تا بين مؤمنين و بويژه بين شيعيان، روابط دوستانه بيشتر تقويت شود. در روايتي آمده است كه در كوفه بين دو نفر از شيعيان مشاجره و اختلافي بر سر يك زمين پيش آمد. هر كدام حق را از آن خود میدانستند. يكي از اصحاب امام صادق (ع) كه به نحوي از امام (ع) نمايندگي داشت، يكي از طرفين را به منزل خود دعوت کرد و در آنجا كيسهاي از پول را در برابرش نهاد و به او گفت كه مشاجره را تمام كند. اين شخص با ديدن پول ناراحت شد و گفت كه من احتياج به پول نداشته و میخواهم حق خود را بگيرم. نماينده امام صادق (ع) به آن مرد گفت: اين پول را امام صادق (ع) در نزد من قرار داده است تا اگر بين دو نفر از شيعيان اختلاف مالي پيش آمد با اين پول آن را حل كنم. آن شخص نيز با شنيدن اين سخن، كوتاه آمد و از حق خود گذشت.
بيش از سه روز، قهر كردن ممنوع
تلاش و اهتمام احكام اخلاقي و تربيتي اسلام بر اين است كه مؤمنين را از اختلاف دور نموده و روح مهرباني و دوستي را در جامعه تقويت كند. با وجود همه اين چاره انديشيها، پيشگيريها و درمانها گاهي ممكن است كدورتها و سوء تفاهمها و اختلافاتي پيش بيايد. چه بسا شيطان با وسوسه مؤمنين، آنان را به كار ناروايي كشانده و بين آنان اختلاف و دعوايي ايجاد كرده و دوستي بين آنان را به كدورت تبديل نمايد. در اين باره روايت میگويد كه: «فَلَا يَهْجُرُ أَخَاهُ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَيَّام»(4)؛ اگر بين شما با كسي، دلخوري و دعوايي پيش آمد، حق نداريد بيش از سه روز به اين دلخوري ادامه دهيد و پس از سه روز بايد با همديگر آشتي كنيد. دو مؤمن بيش از سه روز حق ندارند با هم كدورت داشته باشند. بلكه هرچه سريعتر بايد اين كدورت را با گذشت يا با داوري ديگران حل نمايند. در برخي موارد تنها كدورت و اختلاف نيست، بلكه اموال مؤمن مورد تعرض قرار گرفته يا به او توهين شده و يا مورد ضرب و شتم قرار میگيرد. در اينجا ديگر بحث سوء تفاهم و اختلاف لفظي نيست. در چنين مرحلهاي انسان چگونه بايد رفتار كند؟ آيا هميشه بايد عفو كرد؟ در اين موارد اخلاق و تربيت اصيل اسلامي چه میگويد؟ آيا هر كسي به انسان ظلم كرد، بگويم من تو را بخشيدم! شبيه آنچه انجيل تحريف شده براي حضرت عيسي(ع) نقل كرده است؟ مسيحيان به حضرت عيسي (ع) نسبت دادهاند که به حواريين و يارانش فرمود: اگر كسي به شما سيلي زد، آن طرف صورت را نيز بياور و بگو بر اين طرف نيز سيلي بزن! آيا اسلام چنين چيزي را میپسندد؟ آيا در چنين مواردي بايد انتقام گرفت يا از فرد ظالم گذشت؟ جا دارد در اين مسئله اخلاقي پژوهشگران، تحقيقات وسيعي داشته و احكام فقهي و اخلاقي اين مسئله را براي مردم روشن كنند. چرا كه بسياري از مردم نمیدانند در چنين حوادثي چگونه بايد عمل كنند.
گذشت در عين عزّت، خواسته اسلام
آنچه كه روشن است به طور طبيعي انسان ميتواند در برابر كسي كه در حق انسان ظلم کرده، عكسالعمل مناسبي نشان بدهد. در اينجا دو مسئله مطرح است. نخست آنكه كسي كه مظلوم واقع ميشود آيا حق تظلّم داشته و میتواند اقدام به رفع ظلم و مقابله به مثل كند؟ دوم آنكه در جايي كه حق با اوست آيا بهتر است كه عفو كند يا حق خود را بگيرد؟ در اسلام براي كسي كه مظلوم واقع شده، حق تظلّم محفوظ است: «لا يُحِبُّ الله الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ»(5)؛ يا «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ»(6)؛ هر آن كس كه به او ظلم شده و درصدد ياري برآمده و از ديگران كمك بخواهد تا از خود رفع ظلم كند، يا درصدد انتقام بر آيد تا رفع ظلم بكند، اشكالي ندارد. در اسلام اين حق براي انسان محفوظ است. از اين آيه كه: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(7)؛ میشود فهميد اسلام نخواسته است تا مسلمانها ذليل باشند. در روايتي آمده است «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ»(8)؛ اگر كسي در راه گرفتن حق خود كشته شود، شهيد است. ممكن است به اموال، ناموس و حريم كسي تجاوز شود. اگر در چنين حالتي انسان براي دفاع از خود به سوي متجاوز حمله کرد و در اين نزاع كشته شد روايت ميفرمايد هيچ ملامتي بر آن نيست بلكه حكم شهيد را دارد. اسلام در چنين مواقعي از مؤمن خواسته است تا ذليل نباشد اما بايد توجه داشت كه هنگام مقابله به مثل پا را از حد خود فراتر نگذارد: «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلي أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوي»(9)؛ اگر در مقام تظلم و مقابله به مثل مجاز برآمديد، مواظب باشيد كه از حد خود تجاوز نكنيد، اگر يكي سيلي به شما زده شما حق داريد يك سيلي بزنيد. آن هم همانگونه كه او زده، نه شديدتر. اين نكتهاي است كه خيلي مورد غفلت قرار ميگيرد. همين كه انسان ميبيند مظلوم شد و بايد دفاع كند، بيش از حد خود اقدام ميكند. اين جايي است كه بايد تقوا خود را نشان دهد. بخصوص در حال عصبانيت مشكل است انسان خود را كنترل كند تا حد و مرز را رعايت كرده و يك كلمه اضافه نگويد.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب قم ؛ 27/06/87 .
_____________________________
1. ر.ك: بحارالأنوار، ج 5، ص 323، باب 17، «أن الملائكهًْ يكتبون أعمال العباد».
2. وسائلالشيعهًْ، ج 12، ص 56، باب 32، «استحباب الابتداء بالسلام».
3. الكافي، ج 2، ص 176، «باب زيارهًْ الإخوان».
4. وسائلالشيعهًْ، ج 12، ص 262، باب «تحريم هجر المؤمن بغير موجب».
5. نساء / 148. 6. شورى / 41.
7. بقره / 279. 8. الكافي، ج 5، ص 52، باب «من قتل دون مظلمته».
9. مائده / 8.
زلال بصیرت در ماه مبارک رمضان روزهای فرد منتشر میشود.