kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۶۱۱۳
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۷
شرح حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر فرازهایی از نهج ‌البلاغه-3

ضرورت ایجاد رابطه شخصی با خدا




ضرورت داشتن ارتباط مستمر
 با معارف اسلامی
توصیه می‌کنم آقایان با آثار اسلامی رابطه‌تان را قطع نکنید. البتّه ممکن است بعضی رابطه ضعیفی داشته‌اید یا نداشته‌اید، بعضی هم داشته‌اید و ممکن است در کشاکش کارهای اجرائی و وزارت و امارت و مانند اینها این رابطه ضعیف شده باشد. من خواهش می‌کنم و توصیه مؤکّد می‌کنم که آقایان رابطه‌تان را با معارف اسلامی برقرار کنید؛ چون شما وزیر دولت اسلامی هستید و نمی‌شود ماها که مسئول درجه یک هستیم در جمهوری اسلامی، از معارف اسلامی فاصله داشته باشیم؛ باید بدانیم که اسلام چه می‌گوید؛ یکی‌ همین است که با نهج‌البلاغه انس داشته باشید؛ البتّه از این واجب‌تر قرآن است. من خواهش می‌کنم آقایان هر روز قرآن بخوانید؛ یعنی یادتان باشد، قرآن خواندن را ترک نکنید؛ روزی بر شما نگذرد که در آن قرآن نخوانید؛ البتّه غیر از قرآنی که در نماز می‌خوانید. بعضی‌ها می‌گویند ما هر روز قرآن می‌خوانیم، منظورشان همان حمد و سوره داخل نماز است! همان هم خوب است؛ آن را هم حالا عرض می‌کنم. یک توصیه دیگر که به ذهنم بود، همین نماز بود که عرض کنم، پس آن را در جایش می‌گویم.
پس قرآن را هر روز ولو یک صفحه، نصف صفحه، هر روزی پنج آیه [بخوانید]. پنج آیه را اگر چنانچه با تدبّر بخوانید، دو دقیقه طول خواهد کشید،‌ سه دقیقه طول خواهد کشید؛ سه دقیقه واقعاً در 24 ساعت [چیزی نیست]. مثلاً گاهی می‌شود که ما منتظر یک فیلمی هستیم در تلویزیون- بنده چون اهل تلویزیون و رادیو هستم و تماشا می‌کنم؛ البتّه هر وقت که وقت بکنم- بنا می‌کند [به پخش] آن برنامه‌های مقدّماتی‌اش که آقای‌هاشمی راه‌انداخته [یعنی] تبلیغات، با همان آهنگ مخصوص؛ بنده حساب کردم دیدم گاهی اوقات 25 دقیقه، 20 دقیقه فقط تبلیغات است! می‌بینم بنده همین‌طور نشسته‌ام منتظر آن [پای] تلویزیون؛ غفلت را توجّه کنید! واقعاً می‌بینید این چه غفلت عجیبی است؟ 25 دقیقه وقت کمی است؟ [اگر] انسان بخواهد نماز بخواند، در ظرف 25 دقیقه می‌تواند مثلاً فرض کنید که به‌قدر بیشتر از یک شبانه‌روز نماز بخواند؛ اگر بخواهد 25 دقیقه را مطالعه کند، [همین‌طور]؛ مثلاً گاهی مطالعه درس بنده 25 دقیقه، نیم ساعت طول می‌کشد؛ یک مطالعه راحت. اصلاً [اگر انسان] بخواهد کتاب بخواند، سی چهل صفحه کتاب می‌خواند؛ 25 دقیقه وقت کمی است؟ ما همین‌طور 25 دقیقه را راحت صرف می‌کنیم. خب حالا خود آن فیلم را کار نداریم که چیست که یک ساعت، دو ساعت [حرف می‌شود]؛ یعنی چون بنا بر انتقاد از افراد حاضر در جلسه نداریم عرض نمی‌کنیم، وَالّا می‌شد گفت!  غرضم این است که حالا خود آن فیلم هرچه [می‌خواهد باشد]. خب فیلم‌های خوب هم انصافاً هست. حالا فیلم هم ممکن است خوب یا بد [باشد]؛ خود آنکه حالا یک ساعت، یک ساعت‌ و نیم، گاهی اوقات مثلاً‌ 100 دقیقه طول می‌کشد، این هیچ، 20 دقیقه،‌ 25 دقیقه هم مقدّمات شد. خب آدم که 25 دقیقه برای مقدّمات صرف می‌کند،‌ چه ‌اشکال دارد که 3 دقیقه هم صبح قرآن بخواند؟ قرآن شوخی است؟
و من به شما عرض بکنم، این مسئولینِ بعضی از این کشورهای عربی که اصلاً هم با قرآن وجودشان و زندگی‌شان هیچ ارتباطی ندارد- شماها بر اساس قرآن دارید حرکت می‌کنید و زندگی می‌کنید و حکومت می‌کنید، آنها با قرآن زمین تا آسمان فاصله دارند- امّا با قرآن انس دارند. از خود همین، آدم خوشش می‌آید که یک چیزی بین آنها هست. به نظر من باید با قرآن [مأنوس بشوید]. البتّه شما دیگر آنهایی نیستید که بگویید خب حالا قرآن را بخوانیم برای ثوابش؛ نه، برای ثوابش بخوانید امّا ثوابش برای شماها آن است که معنایش را که می‌فهمید هیچ، تدبّر هم بکنید؛ یعنی واقعاً با تدبّر و تأمّلِ در قرآن [باشد]؛ قرآن، نهج‌البلاغه که حالا عرض کردیم، گاهی حدیث مثلاً تحف‌العقول خیلی خوب است. البتّه سابقها در دولت این معمول بود- حالا معمول نیست- که یک حدیثی خوانده می‌شد؛ خب خوب بود، بد نبود؛ حالا هم یا به آن شکل یا به هر شکلی که مصلحت بدانید [انجام شود]. من نمی‌خواهم یک شکل خاصّی را حتماً بگویم که این‌جور باشد؛ نه، بالاخره باید با معارف انس داشته باشید؛ این یک نکته.
لزوم اختصاص دادن وقتی خاص
 برای توجّه و ذکر خدا
نکته دیگر این است که می‌خواهم عرض بکنم آقایان! یک وقتی را در شبانه‌روزتان بگذارید برای کار شخص خودتان؛ کار مردم نه، کار خودتان؛ یک وقتی را برای این باید بگذارید. البتّه همه کار شبانه‌روزتان که کار برای خدا باشد، [آن] کار مثل عبادت هم هست امّا غیر از آن [را می‌گویم]؛ چرا می‌گویم این را؟ این را درست توجّه کنید تا شبهه نشود که خب ما که داریم مثلاً [کار می‌کنیم]، وزارتخانه هم برای خدا است؛ بله من می‌دانم و قبول هم دارم که وزارتخانه واقعاً برای خدا است در جمهوری اسلامی منتها وزارتخانه‌ را حتّی در جمهوری اسلامی دو جور می‌شود اداره کرد، دو جور می‌شود در وزارتخانه بود؛ یکی اینکه برای خدا باشد، یکی آنکه برای شیطان؛ در جمهوری اسلامی هم می‌شود. برای اینکه بتوانید وزارتخانه را برای خدا اداره بکنید، محتاج آن چند دقیقه و نیم ساعت وقتی در روز هستید که برای خودتان بگذارید؛ این عرض من.
یک رابطه شخصی با خدا به‌طور مرتّب داشته باشید؛ یعنی ذکر، توجّه، انابه. انابه به پروردگار یعنی تضرّع کردن، به خدا برگشتن، که واقعاً خدا انسان را هدایت می‌کند. یعنی یک عامل قطعی برای هدایت وجود دارد که [جای] شک ندارد و آن انابه است، که «وَ يَهدي اِلَيهِ مَن يُنيب»؛ این وعده الهی است، شک و تردید ندارد. هر‌ که انابه کند، خدا هدایتش می‌کند. خب ما به هدایت احتیاج داریم. در همین کار زندگی‌مان، که زندگی ما امروز بحمدالله آمیخته با دین است، به هدایت احتیاج داریم؛ در روابطمان با دنیا،‌ در روابطمان با کار، در روابطمان با مردم، در روابطمان با مسائل فنّی که در اختیار ما است به هدایت الهی احتیاج داریم؛ بدون هدایت الهی که نمی‌شود؛ و شما آن چند دقیقه‌ در هر شبانه‌روزی را فارغ کنید برای خودتان؛ بهترین وقتش هم به نظر من صبح است؛ صبح زود، مثلاً پیش از اذان صبح؛ [اگر] بشود، یک چند دقیقه‌ای بیدار بشوید؛ یک ربع ساعت، بیست دقیقه پیش از اذان صبح آماده ‌باشید تا فرض کنید که یک ربع، بیست دقیقه بعد از اذان صبح یا حدّاکثر نیم‌ساعت بعد از اذان صبح،‌ یک سه ربع ساعتی در این فاصله این دو طرف اذان صبح همه این کارهایی که گفتم، قابل عمل است. یک نماز صبح خوب، اگر ان‌شاءالله بشود، قبل از نماز صبح یک ده یازده رکعتی نافله شب- که بسیار بسیار برکات دارد و خیلی خوب است- بعدش هم یک، یک ربع بیست دقیقه‌ای تعقیبات، توجّه، دعا، ذکر؛ اگر توانستید و تعقیب مأثور خوبی پیدا کردید و به دست آوردید، چه بهتر؛ [اگر] هم نشد، همین‌طور در سجّاده‌تان بنشینید با خدا حرف بزنید؛ می‌دانید هم که در حرف زدن با خدا لازم نیست انسان به زبان بیاورد؛ البتّه به زبان آوردن بهتر است امّا نخواستید هم، انسان در دلش با خدا حرف می‌زند؛ این [رابطه] را ایجاد کنید، این رابطه را شما لازم دارید.