بررسی زمینههایی برای بیان مطالبات مردمی با نگاهی به حوادث اخیر-بخش پایانی
ارتباط نزدیک با مسئولان از کانالهایی مردمیتر از احزاب
رضا الماسی
آنچه به اعتقاد کارشناسان سیاسی- اجتماعی، کمتر به آن توجه شده و میشود این است که برای تحقق ارتباط نزدیکتر مردم و مسئولان کشور، باید کاری فراتر از فراهم نمودن مقدمات قانونی بلکه در «عمل» از سوی مسئولان اجرایی کشور صورت بگیرد. این در حالی است که متاسفانه دائماً از سوی دولتهای مختلف فقط دیده میشود که بر این موضوع تاکید میکنند اما در عملیاتی کردن آن اهتمامی نمیورزند.
به طور خاص در همین قضایای اخیر ملاحظه میکنیم که اگر دولت دوازدهم (که خود را صاحب تدبیر معرفی میکند) مقداری با مردم صحبت میکرد و با محرم دانستن آنها؛ ضمن تبیین کامل و دقیق محسنات طرح سهمیهبندی بنزین، زمینه شنیدن صدایشان را فراهم مینمود، بسیاری از سوءاستفادههایی که از مطالبات مردم صورت گرفت را شاهد نبودیم.
رسانهها و بسیاری از مجموعههای مردم نهاد که اتفاقاً مولود خود انقلابند میتوانند به خوبی نقش واسطهای را میان مردم و مسئولان ایفا نمایند. بهطوری که در راس رسانهها، صدا و سیما و همچنین در راس مجموعههای مردم نهاد، مجموعه بسیج مستضعفین از چنین ظرفیت عظیمی برخوردار هستند. اما متاسفانه این دو نهاد نیز از سوی برخی مسئولان که ظرفیت کافی برای ارتباط دو سویه با مردم و شنیدن صدای آنها را دارا نیستند، بایکوت میشود و اجازه نقشآفرینی به آنها داده نمیشود. مثلاً در همین قضیه اخیر(اصلاح قیمتهای بنزین) صدا و سیما برای انعکاس نگاه و نظرات مردم و حتی برپایی جلسات و نشستهای کارشناسی به دولت اعلام آمادگی کرده بود اما، دولت حاضر به اطلاعرسانی به موقع و به بحث گذاشتن موضوع نشد.
رهبر معظم انقلاب در بیان مثالی از نحوه مشارکت مردم در بستر نهادی مثل بسیج، سوم آذرماه 95 در دیدار بسیجیان میفرمایند: «بسیج در همه عرصهها مظهر مردمسالاری دینی و اسلامی است. اگر چنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد میشود مردمسالار؛ این اقتصاد مقاومتی اگر بتواند از قوّت و قدرت بسیج استفاده کند، میشود اقتصاد مقاومتی مردمسالار.»
تقلیل شنیدن صدای مردم به برگزاری تظاهرات خیابانی!
در این میان تا سخن از لزوم توجه به خواستههای مردم و شنیدن صدایشان مطرح میشود، برخی مسئله را در حد برگزاری یک تظاهرات خیابانی با علمداری احزاب یا اصناف تنزل میدهند و با سیاسی جلوه دادن موضوع، باب هرگونه توجه عمیق به این مهم را میبندند. در حالی که مدلهای بهتری نیز برای شنیدن صدای مردم متناسب با شرایط و فرهنگ عمومی کشورمان نیز قابل تصور است. چرا که احزاب سیاسی مطابق آنچه از غرب گرفته شده، بسیاری از اوقات در مسیر منافع شخصی اعضای حزب قرار گرفته و از اهداف مطروحه دور میشوند. ضمن اینکه فراتر از دغدغه تظاهرات خیابانی، اصل بالاتری به نام چگونگی ارتباط مردم و مسئولان دچار خلاء بوده و محل چارهاندیشی است.
تعدادی از بزرگان انقلاب طرحهایی را در این زمینه بیان کردهاند که میتوان از آنها بهره جست. طرحهایی که زمینه بیشتر فعالیتهای اجتماعی مردم را فراهم خواهد نمود و راه تقلیل این مشارکتهای مردمی در حد یک اعتراض خیابانی را نیز به روی فرصتطلبان خواهد بست.
مشارکت اجتماعی مردم در بسترهایی غیر از حزب
آیتالله مصباح یزدی در کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» در این خصوص میگوید: «از حدود يك قرن پيش تا به حال، چنين وانمود شده كه اگر بخواهيم كار اجتماعى در قالب تشكل باشد، بايد به صورت حزب باشد. از صدر مشروطيت تا به حال هم احزابى كه تشكيل شده كارنامههاى خوبى ندارند، حتى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى هم احزابى كه تشكيل شد، چندان چنگى به دل نمىزد. اگر به ياد داشته باشيد، با اين كه مؤسسان حزب جمهورى اسلامى، مرحوم دكتر بهشتى، دكتر باهنر، مقام معظم رهبرى و آقاىهاشمى بودند، اما امام(قدس سره)خيلى تأكيد نكردند كه حزب تشكيل شود. ايشان فرمودند اگر مىخواهيد حزب داشته باشيد، حزبِ جمهورى اسلامى باشد. اين تعبير تفاوت دارد با اين كه حتماً برويد حزب تشكيل بدهيد. به هر حال، اينگونه براى ما توجيه شده است كه در مسائل سياسى و اجتماعى، كار يا فردى و يا حزبى است. از كار حزبى هم كه دل خوشى نداريم، لذا كار فردى انجام مىدهيم. غافل از اين كه شكل سومى هم هست. هيچ كدام از اينها مدل اسلامى نيست؛ مدل اسلامى همان است كه خود امام(قدس سره) به آن رسيد، ولى متأسفانه در مورد آن پژوهش لازم و تلاش كافى انجام نگرفت.»
تفاوت مردم سالاری دینی
و دموکراسی غربی
آقای مصطفی قاسمی پور عضو اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور، با اشاره به آفاتی که در فعالیتهای حزبی وجود دارد به گزارشگر کیهان میگوید: «بنا بر تجارب گذشته، انگيزههاى مادى و دنيوى در فعاليت هاى حزبى بسيار مؤثر است. بعضى از احزاب براى پيروزى در انتخابات از اموال عمومی که در اختیارشان است ـ با اين كه در قانون آمده كه ممنوع مىباشدـ استفاده كردهاند! اما در روشى كه حضرت امام پیشنهاد كردند اين حرفها جايى ندارد. مطابق فرمایش بزرگان و مشاهدات میدانی، در هيئات و تشکلهای مذهبى انگيزه دين است و اگر كسى در ميان جمعيت يا هيئتى انتخاب مىشود كه نقش بيشترى ايفا كند، براى اين است كه واقعاً تشخيص دادهاند او واقعاً مىتواند بيشتر خدمت بكند. چيز ديگرى در اينگونه تشكلها نيست. در حزب امكان سوءاستفاده از امكانات خارجى يا تبليغات سوء و مسائلى از اين قبيل وجود دارد، اما در مجموعههای مذهبى نيست و يا خيلى كم است. اینها با يكديگر قابل مقايسه نيستند. آفت بزرگ احزاب، رقابتهايى است كه بين آنها واقع مىشود.»
وی میافزاید: «چنين نظامى، مردمى خواهد بود، مردمسالارى كه غربىها مىگويند دروغ است. طیف بسیاری از مردم هيچ نقشى در آن ندارند. مردم سالارى اين است كه همه مردم يك محل، خودشان تصميم بگيرند بدون اين كه اجبار و ترسى در كار باشد؛ آنچه انجام مىشود بر اساس احساس وظيفه است، مردم سالارى حقيقى و حكومت مردمى اين است، نه آنچه كه با تبليغات فريبنده، تهديد، تطميع، با وعده پول و مقام، افرادى را به راهى جذب كنند. در حكومت مردمى اسلامى، هر كس بر اساس احساس وظيفه دينى فردى را انتخاب مىكند كه بتواند بهتر براى اسلام كار كند. البته ممكن است بين صد نفر يكى دو نفر هم سوءاستفادهاى كنند، اما اين در مقابل صد نفر، قابل اغماض است. اما در دموكراسى غربى اصل بر سوءاستفاده، فريبكارى و تبليغات سوء به نفع اغراض شخصى است.»
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از دیدار بسیجیان میفرمایند: «ما که میگوییم مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسلامی، بعضی خیال میکنند این مردمسالاری فقط پای صندوق رأی و انتخابات است؛ آن [تنها] یکی از جلوههای مردمسالاری دینی است. مردمسالاری یعنی بر اساس دین و بر اساس اسلام، سالارِ زندگیِ جامعه، خود مردمند.»
راه جلوگیری از نفوذ اشرار
به اجتماعات و مجموعههای مردمی
موضوعی که در این خصوص قابل تامل است، بررسی امکان نفوذ دشمنان اسلام و انقلاب، حتی به اینگونه اجتماعات است که در بخش دیگری از کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا در این باره آمده است: «سعى كنيد اجتماعات خود را تقويت كنيد، روح محبت را بين خودتان تقويت كنيد... با هم رابطه محبت آميز داشته باشيد، كدورتها را كنار بگذاريد، وحدتى كه مىفرمايند، «اعتصام بحبلالله» كه مىفرمايند، اينها را عمل كنيم. اما دشمنان اسلام در اين مورد هم سوءاستفاده مىكنند، گمان مىكنند هر وحدتى به هر شكلى حاصل شود، مطلوب است؛ حتى اگر در جايى قدرت در دست نااهلان بود، براى اين كه وحدت حاصل بشود، همه تابع آنها بشوند، تا وحدت حاصل شود. خوب، اگر چنين وحدتى مطلوب باشد، اكثر مردم روى زمين كافر و مشرك هستند، پس براى اين كه وحدت بشود، مسلمانها هم كافر بشوند!... آيا اين وحدت مطلوب است؟ نه، بلكه وحدت بر اساس محور حق مورد تأييد است: «أَن أَقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيه،» دين را معيار قرار بدهيد و پيرامون آن وحدت داشته باشيد، نه اين كه با بى دينها متحد شويد. وحدت با دشمنان جز هلاكت چه نتيجهاى ممكن است داشته باشد؟... چه ملاكى را بايد در نظر بگيريم؟ دو ملاك ممكن است مطرح شود كه بازگشت هر دو به يك چيز است؛ در بخش قوانين، «احكام اسلام» و در بخش اجرا «ولى فقيه» ملاك وحدت است. براى كسانى كه بخواهند واقعاً دين در جامعه به دست كسى كه مأذون از طرف امام زمان ـ عجل الله تعالى فرجه الشريف ـ است اجرا شود، اين دو ملاك، مهم است: حاكميت قوانين اسلام به دست ولىفقيه؛ اين مىتواند معيار وحدت باشد.»
به این ترتیب ارتباط حقیقی مردم و مسئولان، در یک مسیر دوسویه شکل میگیرد که قائدتاً از یک سو خود مسئولان باید با حضور دائمی میان مردم از نزدیک و نه از پشت شیشه، صدای آنها را بشنوند و از سوی دیگر، مردم میتوانند با ارتباطات دائمی میان خود حول محور ولایت فقیه و حضور در صحنههای مختلف، مسئولان را به پاسخگویی بکشانند.
صدای مردم
تظاهرات و راهپیماییهایی که در روزهای اخیر توسط مردم در اکثر قریب به اتفاق استانهای کشورمان و در محکومیت وحشیگریهای عدهای آشوبطلب و اراذل اجارهای برگزار شد، به خوبی مهر تاییدی بر این نکته بود که محور بیان مطالبات مردم دقیقاً همین دو شاخص است؛ قانون گرایی بر محور تبعیت از ولی فقیه.
در یکی از همین راهپیماییها، مردی که برای دفاع از امنیت جامعه به خیابانها آمده است، در پاسخ به سؤال خبرنگاری میگوید: «خط قرمز ما امنیت کشور است. ما نظام و رهبرمان را قبول داریم و برای حفظ آن میکوشیم اما در عین حال به برخی ناکارآمدیهای مسئولان نیز اعتراض داریم.»
شهروند دیگری نیز با تاکید بر لزوم در خط انقلاب بودن همه مردم و مسئولان اظهار میدارد: «ای کاش برخی مسئولانی که هنوز دل در گرو غربیها دارند، به دامان ملت برگشته و با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، با رهبر انقلاب هماهنگی بیشتری نشان دهند. مردم ما هیچ وقت دست از انقلابی که میراث خون صدها هزار شهید است برنمی دارند و تمام مشکلات ما درون انقلاب و توسط خودمان حل خواهد شد.»
وی میافزاید: «مطمئناًاشراری که بیشرمانه به اموال عمومی و خصوصی مردم آسیب میزنند و خون هم میهنان خود را میریزند دل شان برای مملکت ما نسوخته و اینها همان کسانی هستند که اتفاقاً به نمایندگی از دشمنان درجه یک کشورمان به جنگ با مردم آمدهاند. در چالشهایی که در مقاطع مختلف انقلاب اتفاق افتاده، دشمنان داخلی و خارجی کشورمان هیچگاه نتوانستهاند از خطوط قرمز حقیقی انقلاب که همان حاکمیت اسلام، ولایت فقیه، امنیت و تمامیت ارضی کشور است عبور کنند. فتنه اخیر نیز آزمونی بزرگ برای مردم و مسئولان بود که طبق معمول، مردم انقلابی کشورمان پیروز از آن بیرون آمدند. امیدوارم مسئولان نیز قدر چنین مردمی را بیش از پیش دانسته و تمام تلاششان را برای اعتلای جمهوری اسلامی به کار ببندند.»