مشکل اصلی فوتبال ما در بودن یا نبودن کیروش نیست
هشدار درباره «بحثهای انحرافی»...!
سرویس ورزشی-
یکی از اقدامات ضروری و کارهای بایستهای که بیش از هر وقت، پس از پایان یک رویداد ورزشی- چه داخلی و چه خارجی- لازم است پیش از هر کس از سوی مسئولان و دستاندرکاران ورزش و متولیان آن رشته صورت بگیرد، تشکیل جمعها و نشستهای کارشناسانه برای آنالیز و بررسی دقیق، علمی و منصفانه اتفاقات آن رویداد و به ویژه عملکرد آن رشته ورزشی است. این اقدام درباره یک مسابقه ورزشی تا میادین بزرگی چون المپیک و جام جهانی باید در دستور کار مسئولان و دستاندرکاران باشد. نکته بعدی همان است که تلویحا بالاتر اشاره شده تشکیل جلسات و برگزاری جلسات به تنهایی کافی نیست، برای اینکه این جلسات و نشستها، نتایج مثبتی هم دربر داشته باشد، نقاط قوت و مثبت آن رویداد و عملکرد ورزش به درستی مشخص و روشن شود و بر مبنای آن، اقدامات بعدی و برنامههای تقویتی و اصطلاحی طراحی و اجرا شود، لازم است روح حاکم بر آن جلسات، نشستها، اظهارنظرها و... «نیت خیر» و نگاه کارشناسانه و علمی باشد نه نگاه و نظری که آلوده به منیت و آغشته به انواع غرض و مرضها باشد و به اسم نظر کارشناسی به خورد جامعه داد و به مسئولان القاء کرد.
سالهاست که در ورزش ما نیز پس از هر اتفاق مهم و رویدادی که توجه اکثر مردم جامعه را به خود جلب کرده است، علاوه بر نقدها و نظرهای رسانهای، شاهد اقدام به تشکیل جلسات و نشستهای کارشناسانه هستیم که ماموریت دارند عملکرد فلان تیم یا کاروان ورزشی ایران در رویدادی تازه تمام شده را بررسی کنند، که این همان طور که اشاره شد کاری لازم و اقدامی ضروری و بایسته است اما از طرف دیگر میبینیم بعد از پایان این نشستها و ارائه گزارش کمیته بررسی فلان رویداد و خلاصه با فرو نشستن احساسات و هیجاناتی که معمولا بعد از این گونه رویدادهای ورزشی رخ میدهد و جامعه را تحت تاثیر خود میگذارد، تقریبا میشود گفت آب از آب تکان نمیخورد و درِ ورزش یا فلان رشته ورزشی بر پاشنه قبلی میچرخد. در میادین بعدی هم اتفاقات قبلی کم و بیش تکرار میشود و مشکلات پیشین کماکان حضور خود را به رخ ورزش ما میکشند که این میتواند دو دلیل داشته باشد، یکی اینکه آن کمیته یا آن بحثها و نشستها، نیت خیر نداشته و اعضای آن بیش از آنکه به فکر بررسی ریشهها و دلایل پیروزیها و شکستها باشند، قبل از آنکه به دنبال یافتن علتها باشند، دنبال این هستند که از فرصت به دست آمده با این و آن مسئول «تصفیه حساب» کنند و گزارش نهایی را بر مبنای نظر «تصفیه حسابی» که آلوده به انواع اغراض و بیماریهای اخلاقی و روحی است و نه نظر «کارشناسی» که باید به علم و انصاف آمیخته باشد، تهیه و تنظیم میکنند و...! در این حالت معلوم است علتها و مسائل اصلی، از نظرها پنهان و معلولها و موضوعات فرعی بزرگ و زیر ذرهبین قرار میگیرند و اذهان را به خود مشغول میدارند. مثلا علاقهمندان ورزش خوب به خاطر دارند که بعد از ناکامی فوتبال ایران در راه صعود به جام جهانی 2002، بحث اصلی که رسانهها و تلویزیون هم بیشتر از دیگران به آن دامن میزد، غافل از مسائل مهمتر و اساسیتر، موضوع «ملیت مربی» بود که مثلا بلاژویچ خوب است یا بد است؟ مربی خارجی بهتر است یا مربی وطنی و...؟ بدون اینکه به اصل ماجرا، ریشهها، علتها و موضوعات اصلی توجه کنند... و یا بعد از مسابقات جام ملتهای آسیا 2007 از سوی رسانهها به سردمداری برنامههای تلویزیونی در تحلیل علت ناکامی تیم ملی «ادبیات مربی»! مطرح شد غافل از مسائل ریشهای و علل قریب و بعید و مسائل اصلی و... که ما همان موقع و الان اسم این گونه بحثها را که حالا یا به طور حساب شده و مغرضانه صورت میگیرد یا از سر نابلدی و ناآشنایی فرد کارشناس! با اصول تحقیق و روشهای تحلیل، «بحثهای انحرافی» گذاشتهایم امروز هم شاهدیم باز یک موضوع فرعی (ماندن یا رفتن کیروش) به جای موضوعات اصلی (چگونگی ایجاد تحول زیربنایی در فوتبال و...) از سوی رسانهها مطرح است و باز هم تلویزیون البته به بهانه دفاع از اصحاب رسانه! سردمدار ماجراست. (به این موضوع بازمیگردیم) و دلیل دوم اینکه این جمعهای کارشناسی و آن نشستها و کمیتههای بررسی به نکات و نتایج خوبی میرسند، به مسئولان هم گزارش میدهند، اما از طرف آنان حالا به هر دلیل، تغییر دولت، عوض شدن مسئولان ورزش، بیتوجهی مسئولان و... جدی گرفته نمیشود و... خلاصه علت آن باشد یا این، یا هر دو، آنچه که روشن است این است که ورزش ما تاکنون از این جلسات و بحثها و گفتهها و نوشتههایی که به قصد ارزیابی و تحلیل و یافتن علتها و پی بردن به نقاط قوت و ضعف و... در این رسانه از سوی آن تشکیلات و... راه افتاده و ارائه شده نفع چندانی نبرده است بلکه ضرر هم کرده است! این همه را گفتیم تا به این چند جمله آخر برسیم.
امروز که فوتبال ما با نمایش قابل قبول به کشور بازگشته، طبق معمول و به طور طبیعی باز هم بازار بحثهای این چنینی داغ شده است و هر کس به بهانه ارزیابی عملکرد تیم ملی در جام جهانی نظر و ایده خود را مطرح میکند و... که هیچ اشکالی هم ندارد، اشکال آنجاست که مسئولان ورزش و فوتبال تحت تاثیر القائات و شانتاژها و بحثهای انحرافی مثل این بحث که حسابی هفته پیش در محافل فوتبال و رسانهای گرم بود که «آیا کیروش بماند یا برود...»؟! یا اینکه «کیروش را باید به هر قیمتی حفظ کرد...»! حتی عدهای برای القای نظر و خواست خود دست به لشکرکشی! زده و طومار جمع کرده، قرار بگیرند، مشکل اصلی فوتبال ما همان طور که پیش از این در «ملیت مربی» یا «ادبیات مربی» نبود، امروز هم در بودن یا نبودن کیروش نیست، امروز فوتبال ایران بیش از هر وقت دیگر نشان داده مستعد پیشرفت و بزرگی کردن است. نیاز خود را به «تحول» اعلام کرده است و... مسئولان باید فارغ از موضوعات سطح پایین و بحثهای انحرافی و... برای یافتن راههای تحول در فوتبال و پاسخگویی به نیاز اصلی این رشته که به مطالبه و توقع بحق علاقهمندان این رشته جذاب هم هست، فکر و چارهاندیشی نمایند و وقت و انرژی و... خود را صرف پرداختن به این کار کنند چرا که به قول وزیر ورزش «ما نباید تابع یکسری بحثهای ژورنالیستی و هیجانات جامعه بشویم، چرا که این اتفاقات ما را از تصمیمات واقعبینانه دور میکند...»