پیرامون تذکر رهبر انقلاب درباره نفوذ جریانی در مراکز علمی
مصداق «جریان بددل و بدخواه در دانشگاهها» چه افرادی هستند؟
مقام معظم رهبری در دیدار با جامعه نخبگانی کشور نسبت به وجود «جریانی بددل و بدخواه در دانشگاههای کشور» هشدار دادند؛ اما این جریان رخنه کرده در دانشگاهها اشاره به چه افراد یا جریاناتی دارد؟!
فرار مغزها کلید واژهای بود که از سال 1389 عمومیت یافت و در حد یک مسئله ملی مطرح شد اما به تازگی معاونت علمی ریاست جمهوری از حقیقی نبودن برخی از آمارهای ارائه شده در رابطه با فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور خبر میدهد البته این به آن معنا نیست که این پدیده به طور کامل از بین رفته باشد و مهاجرتی در سطح جامعه نخبگانی کشور صورت نپذیرد.
پیش از این معاونت علمی ریاست جمهوری اعلام کرده بود که اخبار منتشر شده درباره مهاجرت نخبگان و فرار مغزها به خارج از کشور حقیقت ندارد و ایران هیچگاه جزو 20 کشور اول مهاجرفرست نبوده و نیست؛ معاونت علمی به جهتگیریهای مغرضانه رسانهها در رابطه با فرار مغزها اشاره داشته و معتقد است بسیاری از این اخبار مخدوش و پر از اشتباهات آماری است.
به دنبال همین گزارش ها بود که معاون علمی رئیسجمهور هم از بازگشت 130 دانشجو به کشورمان که در دانشگاههای برتر جهان تحصیل میکردند، خبر داد؛ سورنا ستاری آمار دانشجویان کشور در خارج از کشور را بدین شرح اعلام کرده بود: «کشوری مانند ایران با دارا بودن 4 میلیون دانشجو تنها 50 هزار نفر آنها در خارج از کشور تحصیل میکنند و بر این اساس ما باید حدود 250 تا 300 هزار دانشجو در خارج از کشور داشته باشیم چراکه میانگین جهانی در این زمینه 3 درصد تعداد دانشجویان را شامل میشود اما تعداد 50 هزار دانشجو در دنیا به این معناست که 1.1 دهم درصد از کل دانشجویان ایران، در خارج از کشور تحصیل میکنند؛ آمار کذبی به نقل از گزارش صندوق بینالمللی پول ارائه شده است که اعلام میکند ایران در سال 2009 رتبه اول را در فرار مغزها دارد؛ این آمار در حالی منتشر شده که اصلاً چنین گزارشی وجود ندارد و حتی ما اعلام کردیم که هر کس این آمارها را برای ما پیدا کند، ما به آنها تشویقی میدهیم!»
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور با تاکید بر اینکه آی.ام.اف اصولاً آماری به عنوان فرار مغزها منتشر نمیکند، یادآور شده بود: «گزارشهای مرتبط با مهاجرت نخبگان از سوی نهادهایی چون سازمان ملل و سازمان مهاجرت آمریکا ارائه میشود و چنین گزارشهایی در سایتهای سازمان مهاجرت آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی وجود دارد و بر اساس آخرین اطلاعات این سایت در سال گذشته، 1400 دانشجوی ایرانی ویزای1F و 450 نفر ویزای 1J از آمریکا دریافت کردهاند که روند نزولی شدیدی را داشته است.»
اما در کنار تمام تلاشهای صورت گرفته برای کاهش میزان خروج نخبگان از کشور، مقام معظم رهبری در تازهترین دیدارشان با نخبگان کشور نسبت به وجود «جریانی بددل و بدخواه در دانشگاهها» هشدار دادند که به دنبال القائات منفی و انکار جنبشهای علمی کشورمان است.
ایشان در این دیدار متذکر شدند: «یک جریان بددل و بدخواه که متأسفانه در داخل دانشگاهها نیز حضور دارد، اصل جهش علمی کشور را که یک واقعیت عیان است، انکار و تلاش میکند با القای اینکه هیچ اتفاق علمی مهمی رخ نداده است، مردم را دچار تردید و نخبگان را ناامید کند.»
رهبر انقلاب اسلامی، یکی دیگر از کارهای زشت این جریان بددل را دلالی و انتقال نخبگان مستعد به خارج از کشور دانستند و گفتند: «جوان نخبه به ایران تعلق دارد و پاره تن کشور است اما آنها بهدنبال دلسرد کردن و یا فریفتن او با وعدههای پولی یا غیرپولی و موهوم هستند که مسئولان وزارتخانههای بهداشت و علوم موظفند از دانشگاهها در مقابل این جریان مراقبت کنند؛ برخلاف القائات این جریان، مقامات عالی کشور از مشکلات و اخبار منفی هم باخبر هستند اما یقیناً جنبههای مثبت جریان علمی کشور بر جنبههای منفی آن غلبه دارد؛ با وجود این دستاوردهای واضح، برخی افراد حرکت علمی کشور را تخریب و انکار و اگر بتوانند بر سر راه آن مانعتراشی میکنند.»
حال که این مسئله مهم توسط رهبر انقلاب گوشزد شده است آیا نباید جریان معرفی شده از جانب ایشان در دانشگاهها شناسایی و فکری به حال آنها شود؟
با توصیفاتی که صورت گرفت، اینگونه به نظر میرسد که شبکه یا جریانی ضد پیشرفت در بدنه دانشگاهها و حتی برخی رسانهها وجود دارد که بهدنبال القای بیهویتی و کاهش اعتماد به نفش ملی در زمینه پیشرفت علمی است تا در ابتدا مانع انعکاس، پیشرفتها و جنبش علمی کشور شده و از طرف دیگر مسئولیت القای نامیدی بین جامعه نخبگانی کشور را برعهده گرفته است!
به نقل از تسنیم؛ متاسفانه در حال حاضر برخی از اساتید دانشگاههای برتر کشور دانسته یا ندانسته در این مسیر گام برمیدارند و حتی برخی از آنها پا را فراتر گذاشته و خود اقدام به شناسایی مقصد برای برخی دانشجویان خود و اخذ پذیرش برای آنها میکنند!
آیا در این مقطع زمانی و در ابتدای گام دوم انقلاب، زمان آن فرا نرسیده که عناصر این جریان را حداقل در داخل دانشگاها شناسایی و مانع استمرار صدمات ناشی از حضور چنین جریانی در پیکره دانشگاههای کشور شد؟!