kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۲۶۷۹
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۷

بوسه امام بر دست خدا



براساس آیات قرآن، توحید فعل از مهم‌ترین اموری است که انسان را در مرتبه ایمان حقیقی قرار می‌دهد؛ زیرا اگر شخص به توحید فعل اعتقاد نداشته باشد، گرفتار شرک خواهد بود؛ به این معنا که دیدن وسائط و علل و اسباب که مجرای فیض الهی است، به معنای شرک است؛ زیرا وسائط در توحید فعل محو و نابود می‌شود؛ چنانکه وقتی شخصی می‌خواهد در آینه خود را ببیند، دیگر آینه را نمی‌بیند؛ اما اگر بخواهد آینه‌ای را بخرد، خودش را نمی‌بیند بلکه تنها آینه را می‌بیند. اهل توحید، وسائط را نمی‌بینند، بلکه خدا را می‌بینند؛ از این رو نمی‌گویند: اگر فلانی نبود هلاک شده بودم، بلکه می‌گویند خدا مرا از هلاکت نجات داد و اگر می‌خواهند به هر دلیلی مانند تکریم و احترام به واسطه و شخص، او را مطرح کنند، می‌گویند:  خدا مرا به دست فلانی از هلاکت نجات داد و یا کارم را انجام داد.
این سبک زندگی را خدا در قرآن به بندگان خویش آموخت، چنانکه درباره هلاکت دشمنان به دست مجاهدان می‌فرماید: فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَه قَتَلَهُمْ؛ شما دشمنان را نکشتید، بلکه این خدا بود که دشمنان را کشت.(انفال، آیه 17) در اینجا خدا حتی واسطه بودن مجاهدان را در قتل نمی‌پذیرد، بلکه قتل را به خود نسبت می‌دهد، از همین رو نمی‌فرماید: فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ - اذ قتلتموهم - وَلَکِنَّ اللهَ قَتَلَهُم.؛ شما دشمنان را نکشتید، آن هنگام که آنها را کشتید، بلکه این خدا بود که دشمنان را کشت.
البته برای تکریم نسبت به پیامبر(ص) می‌فرماید: وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللهَ رَمَى؛ و تو.پرتاب نکردی وقتی پرتاب کردی بلکه خدا پرتاب کرد.(انفال، آیه 17) با اینکه در اینجا هم بر اساس توحید فعل، پرتاب از سوی خدا است نه از سوی پیامبر(ص) ولی فعل را به پیامبر به عنوان واسطه نسبت می‌دهد تا این گونه نشان دهد که پیامبر(ص) به عنوان انسان خدایی شده، از مظهریتی برخوردار است که مجاهدان از آن برخوردار نیستند. تاکید بر مظهریت واسطه به خاطر تکریم پیامبر(ص) به عنوان مظهر الهی است.
عارفان موحد و اهل توحید محض، هرگز وسائط را نمی‌بینند، پیروزی رزمندگان اسلام را به خدا نسبت می‌دهند و اگر آن را مطرح می‌کنند تنها از باب تکریم است؛ زیرا بر اساس توحید فعل، همه افعال خیر و نیک به خدا ارتباط مستقیم دارد، از همین رو هلاکت را هر چند که به واسطه مجاهدان یا فرشتگان یا دیگر مظاهر انجام می‌دهد، به خود نسبت داده و می‌فرماید: فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ پس ریشه آن گروهى که ستم کردند برکنده شد و ستایش براى خداوند پروردگار جهانیان است. (انعام، آیه 45)
امام خمینی(ره) نیز بر اساس آموزه‌های قرآن پس از عملیات پیروز فتح‌المبین در سال 61 می‌فرماید: اینجانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مى‌بوسم و بر این بوسه افتخار مى‌‌کنم.(61/1/10، صحیفه نور، جلد 16)
این کلام امام(ع) مانند همان کلام خدا است که می‌فرماید: وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللهَ رَمَى. در حقیقت این بوسه به دست خدایی است که بالای دستان مجاهدان است، هر چند که در ظاهر به دست مظاهر آن است. امام در جریان آزادسازی خرمشهر فرمود: «... اینجانب با یقین به آنکه «مَا النَّصْرُ إلامِنْ عِندِاللهِ...» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و... کشور بقیهًْ‌اللَه الاعظم - ارواحنا لمقدمه الفداء - را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت‌هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً آمریکای جهانخوارند، بیرون آورد و... تشکر می‌کنم...» (صحیفه امام، ج‏ 16، ص 257)
در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: مَا وَرَدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللهِ‌(ع) فِی قَوْلِ اَللَهِ تَعَالَى - وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ قَالَ هُوَ قَوْلُ اَلرَّجُلِ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَهَلَکْتُ وَ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَمَا أَصَبْتُ کَذَا وَ کَذَا وَ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَضَاعَ عِیَالِی أَ لاَ تَرَى أَنَّهُ قَدْ جَعَلَ لِلَهِ شَرِیکاً فِی مُلْکِهِ یَرْزُقُهُ وَ یَدْفَعُ عَنْهُ قُلْتُ فَیَقُولُ- لَوْ لاَ أَنَّ اَللَه مَنَّ عَلَیَّ بِفُلاَنٍ لَهَلَکْتُ قَالَ نَعَمْ لاَ بَأْسَ بِهَذَا وَ نَحْوِهِ؛ خدا می‌فرماید: و بیشترشان به خدا ایمان نمى‌آورند، جز اینکه با او چیزى را شریک مى‌گیرند؛ زیرا کسی می‌گوید: اگر فلانی نبود هلاک شده بودم و یا اگر فلانی نبود چنین و چنان بر سر من می‌آمد و یا اگر فلانی نبود عیالم از دست رفته بود. آیا نمی‌بیند با این سخنان برای خدا شریکی در ملکش قرار داده که روزی‌اش می‌دهد یا از او چیزی را دفع می‌کند. راوی می‌گوید: از امام پرسیدم: اگر بگوید: «اگر خدا بر من به وسیله فلانی منت نگذاشته بود هلاک می‌شدم.» این درست است؟! امام صادق(ع) فرمود: اگر این گونه و مشابه آن بگوید، باکی نیست.(عدهًْ‌الداعی‌، ج 1‌، ص 99؛ نیز‌: تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 476، ح 235)