علت مواضع متفاوت کوفیان(4)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا مردم کوفه تا این اندازه از خود چهره متفاوت و متلونی نشان دادند، و ظرف مدت کوتاهی، مواضع مختلف و متناقضی نسبت به امام حسین(ع) اتخاذ کردند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال، ضمن تأکید بر اهمیت و پیچیدگی مردمشناسی کوفه، به سه عامل کلیدی شامل: 1- ویژگیهای منفی روحی و روانی. 2- ساختار اجتماعی قبیلگی ناهمگون 3- و ساختار اقتصادی اشاره کردیم، و در ادامه به دو ویژگی منفی روحی و روانی کوفیان شامل: الف) غلبه خستگی از جنگ و عافیتطلبی ب) دنیاطلبی پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
ج) نظامناپذیری
در مباحث گذشته مطرح شد که ساکنان اوّلیّة کوفه مجاهدانی بودند که برای جنگ با امپراتوری ایران از عربستان به سوی ایران حرکت کرده بودند. و چون مردم جزیرة عربستان غالباً قبایل بادیهنشین بودند، پس در واقع بیشتر ساکنان عرب کوفه را در دهههای بعد، مردمانی تشکیل می دادند که قبلاً در میان قبایل خود، در صحراها و بیابانها زندگی میکردند و بدویّت عربی بر آنها حکمفرما بود و اینک در کوفه اوّلین بار بود که شهرنشینی را تجربه میکردند.
از طرف دیگر یکی از ویژگیهای این صحرانشینان و کوچنشینان، آزادی بدون حدّ و مرزی بود که در صحرا و بیابان داشتند که این صفت باعث میشد تا در مقابل قوانین یک نظام منسجم، تاب تحمّل کمتری داشته باشند و از این جهت درست نقطة مقابل شامیان بودند که قرنها از شهرنشینی آنها میگذشت و لذا در مقابل حکومت، مردمی مطیع و رام بودند. این ویژگی کوفیان باعث میشد تا آنان دائماً با امیران و والیان خود در نزاع و نافرمانی باشند. و همین صفت باعث شده بود تا در طول تاریخ این شهر، کجمداران آنان با امیران و فرماندهان خود ناسازگاری کنند.
شاید بتوان گفت: حضور فراوان صحابه و قُرّاء در کوفه، یکی از عوامل تشدیدکنندة این خُلق و خوی بود، زیرا آنان خود را در مقابل حکومت، مجتهد و صاحب نظر به حساب میآوردند و تا آن هنگام که میتوانستند و بر جان خود بیم نداشتند، در مقابل حکومت قد عَلَم میکردند که نمونة بارز آن را در جنگ صفین مشاهده میکنیم و نیز در منابع، به این نکته برخوردیم که جمع کثیری از خوارج نهروان را قُرّاء و حافظان قرآن معرفی کردهاند. (مروجالذهب،مسعودی، ج2، ص405)
بدین جهت باید گفت چنین جامعهای، امیری عادل و ضابطهمند را برنمیتابد، در این جامعه با اینگونه امیران نافرمانی شده و در مقابل آنها به معارضه برمیخیزند و از فرمانهای آنها اطاعت نمیکنند. در این جامعه تنها امیری میتواند به راحتی خواستههای خود را به پیش ببرد و به عنوان امیری موفّق معرفی شود، که با استبداد و دیکتاتوری به قلع و قمع و سرکوب آنان اقدام کند.
ادامه دارد