اخبار ویژه
زیباکلام: سخنرانی روحانی در سازمان ملل برای به دست آوردن دل کیهان بود (!)
عضو ستاد تبلیغاتی روحانی میگوید هر ساعت از ریاست جمهوری روحانی به ضرر اصلاحطلبان خواهد بود.
افراطیون در گذشته با تعابیری نظیر رحم اجارهای و کاتالیزور، از دولت روحانی یاد کردهاند اما اکنون صادق زیباکلام در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ به این سؤال که از «سفر روحانی به نیویورک چه ارزیابی دارید؟»، میگوید این سفر هیچ دستاوردی نداشت و هیچ تغییر و تحولی به وجود نیامد و روزنهای باز نشد. آقای روحانی حرفهای همیشگی زد و گفت «آمریکا، عربستان و اروپا مقصر وضعیت فعلی هستند.»
او در پاسخ این سوال که «چرا برخی منتقدان از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل تقدیر کردند؟»، گفت: مثلا کیهان باید راضی باشد چون آقای روحانی آنجا برای انبساط خاطر مخالفان دولتش در داخل کشور صحبت کرد. حرفهایی زد که به مذاق مخالفانش خوش آید و مراقب بود چیزی نگوید که خاطر آنها را مکدر کند.
زیباکلام در پاسخ به این سوال هم که «پس به نظر شما اگر آقای روحانی به نیویورک نمیرفت بهتر بود؟» گفت: آقای روحانی آب پاکی را روی دست اروپاییها و سایر میانجیها بین ایران و آمریکا ریخت و این سفر هیچ سود، ثمر و فایدهای نداشت.
او تصریح کرد: خلاصه حرف آقای روحانی این بود که آمریکاییها باید گامی را بردارند و گشایشی را در حوزه کاهش تحریمها به نمایش بگذارند. اما فرض کنیم که آمریکاییها این گام را برداشتند، از کجا معلوم آقای روحانی نگوید این گام کافی نیست و شوخی است. اینستکس وقتی مطرح شد دولت آقای روحانی گفت «این صدقه است و مگر میخواهند به گدا پول بدهند». حالا امروز با مخالفتی که آمریکا انجام داد، باید پیشنهاد فرانسه برای 15 میلیارد دلار را نیز منتفی دانست. در مجموع آقای روحانی نه فتح بابی برای مذاکره کرد و نه چراغ نیمه سبزی به آمریکا و اروپا نشان داد.
«دو سال پایانی دولت آقای روحانی را چهطور میبینید؟» زیباکلام در پاسخ این سوال مدعی شد هر روزی که میگذرد ناکارآمدیهای اقتصادی دولت، سرعت ریزش محبوبیت اصلاحطلبان و شمار پشیمانها، سرخوردگان و ناراضیان از رایدهی به روحانی بیشتر میشود. در واقع روحانی دارد شانس روی کارآمدن مجلس و رئیسجمهور اصولگرا را بیشتر و بیشتر میکند.
بعید میدانم که آقای روحانی نداند هر روز و ساعتی که میگذرد ریاست جمهوریاش بیشتر و بیشتر به نفع مخالفانش تمام میشود و برای آنها محبوبیت میآورد. شاید آقای روحانی به دوره بعد از ریاست جمهوری خود میاندیشد و این روزها به دنبال کسب رضایت مخالفان جدیاش است نه 24 میلیون رایدهنده به خود.
به جای فرار به جلو حساب وعدههای برجامی را صاف کنید
متهم پرونده نظرسازان به نفع آمریکا میگوید باید سراغ برجام منطقهای هم رفت و اشکال برجام این بود که فاقد این موضوع بود(!)
عباس عبدی که سابقه ملاقات با جاسوس آمریکایی در پاریس و عذرخواهی از وی را هم در کارنامه خود دارد، در روزنامه اعتماد نوشت: هنگامی که برجام مورد توافق طرفهای ذیربط قرار گرفت، به نوعی پایداری مقدماتی در منطقه برقرار شد ولی به علت دیگر تنشهای منطقهای بهویژه در یمن و سوریه؛ ناپایداری گذشته دوباره و در مسیر جدید بازتولید شد و تداوم یافت.
در واقع یکی از نقاط ضعف برجام که خود را نشان داد این بود که فقط مساله هستهای را محور خود میدانست و سایر مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفین برجام گمان میکردند که مراحل بعدی برجام در ترتیبات منطقهای خواهد بود و مساله هستهای گام اول است ولی مرحله بعدی هیچگاه در دستور کار قرار نگرفت.
او میافزاید: برخی گمان دارند که برای رسیدن به پایداری جدید یکی از راههای زیر باید پیموده شود.
الف- ایران تسلیم خواست ترامپ شود.
ب- ترامپ یا ایالات متحده عقبنشینی کنند و به برجام بازگردند.
به نظر میرسد که هیچکدام از این دو راه به موازنه قدرت و پایداری سیاسی در منطقه منجر نخواهد شد.
پیشنهاد سه تن از سیاستمداران و مقامات پیشین آمریکا میتواند راهگشا باشد. توصیه به عربستان برای تمام کردن جنگ یمن و آتشافروزی، توقف تنشها، پذیرش طرح اروپا و...
کاهش تحریمها و همزمان گفتوگو برای بازگشت کامل به برجام و نیز انجام گفتوگوهای 5+1 برای برخی توافقات متوازن درباره برجام از جمله پیشنهاد آقای روحانی در سازمان ملل که شامل انجام تغییراتی در تعهدات طرفین در خصوص غروب هستهای و حذف کامل تحریمها میشود. ولی مهمتر از اینها، توسعه توافقات به مسائل منطقهای است. بدون توافقات منطقهای بعید است که برجام یا قویتر از آن بتواند دوام پیدا کند؛ حتی اگر ایالات متحده به آن بازگردد. آنچه مسلم است، ادامه وضعیت کنونی غیرممکن است. ایران نه میتواند و نه میباید که به این وضعیت تن دهد. عربستان نیز باید خود را از اوهام محمد بنسلمان رهایی بخشد و در یک موقعیت قابلقبول و متناسب با قدرتش خود را تعریف کند، نه اینکه بخواهد با حمایت دیگران در منطقه سروری کند! به این رفتار سروری نمیگویند، بلکه نام دیگری دارد.
ادبیات در زرورق پیچیده شده عباس عبدی نهایتاً به همان جایی که آمریکا و اروپا با فشار و فریب دنبال آن بوده و نتوانستهاند عمل کنند؛ وادارکردن ایران به تغییر در برجام، محتمل دیکته مطالبات جدید در قبال برنامه هستهای ایران، و ضمناً خلع قدرت نظامی و منطقهای ایران با مشتی وعده قابل نقض جدید که باید در برجام و در قالب لغو تحریمها عملی میشد.
با این اوصاف، آیا امثال عباس عبدی جز میرزابنویسی دیکتههای امثال ترامپ و پمپئو، کار دیگری انجام میدهند؟
عبدی توضیح نمیدهد چرا باید مطالبات هستهای جدید آمریکا را در برجام گنجاند در حالی که آمریکا و اروپا برجام را مطلقاً نقض میکنند؟ و اگر عهدنشناسی میکنند، تضمین تعهد جدید آنها چیست؟ در واقع امثال عبدی درباره دفاعیاتی که در گذشته از امکان مذاکره و توافق عادلانه با آمریکا کردهاند، باید پاسخگو باشند اما با طرح دعاوی و مسائل جدید، به زعم خود میکوشند راه در رو برای خویش باز کنند.
مجری فاکسنیوز: ترامپ مذاکره میکند اما امتیاز نمیدهد
مجری مشهور تلویزیون فاکسنیوز آمریکا که روز سهشنبه با آقای روحانی مصاحبه داشت، میگوید ترامپ نمیخواهد به منظور نشاندادن حسن نیت خود به ایران امتیاز بدهد.
«کریس والس» گفت: او خیلی خوب صحبت کرد و در حاشیه مصاحبه و در پاسخ این سؤال از یکی از همراهان هیئت ایرانی که «آیا ترامپ که مرتب از گفتوگو با تهران سخن میگوید، آماده است با کاهش فشارها گامی برای حسننیت بردارد گفت: نه، انجام نخواهد داد. او امتیاز نمیدهد.»
همشهری: چرا برخی مقامات بدعهدی و خیانت فرانسه را توجیه میکنند؟!
برخی افراطها در غش کردن به سمت فرانسویها صدای روزنامه همشهری را هم درآورد.
این روزنامه مینویسد: محمدرضا نجفیمنش، عضو هیأترئیسه اتاق بازرگانی ایران و فرانسه با اشاره به گفتههای وزیر صنعت مبنی بر اینکه رنو و پژو دیگر جایگاهی در ایران ندارند، گفت: بهنظر من نباید این اندازه تند با آنها برخورد کرد. شرایطی که آمریکا بهوجود آورد باعث شد رنو و پژو به ترک ایران مجبور شوند.
درحالیکه برخی فکر میکردند خوشی زیر دل آنها زده اما همین الان این شرکتها با چمدان پر از دلار پشت در ایستادهاند و به محض اینکه شرایط برای حضور آنها فراهم شود به ایران خواهند آمد. پس نباید خروج آنها را بهحساب بدعهدی گذاشت.
همشهری با طرح این پرسش که «دفاع از فرانسه به چه بهایی؟» نوشت: برخی مقامات مسئول چنان بدعهدی فرانسویها را برعکس جلوه میدهند و مظلومنمایی میکنند که گویا آنها در تلاش برای ارائه خدمات رایگان به ایران هستند. از قدیم گفتهاند هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد. تجربه تلخ دوبار بدعهدی رنو و پژوی فرانسه، که سالها تحتتأثیر لابیهای سیاسی بازار انحصاری خودروی ایران را از دست دیگر رقبای ذیصلاح ربوده بودند، هنوز از خاطرهها نرفته است، اما هر دوبار وقتی ایران با تحریمهای ظالمانه آمریکا روبهرو شد آنها حاضر نشدند حتی یکدقیقه به منافع بزرگی که از بازار ایران بهدست آوردهاند فکر کنند. افرادی که با علوم مالی آشنا هستند، میدانند در اختیار گرفتن بازار انحصاری ایران، این دو شرکت بهویژه پژو را که با کاهش فروش در اروپا مواجه شده بود، نجات داد. آنها در 2دهه گذشته از طریق نفوذهای سیاسی نوعی انحصار خارجی در بازار انحصاری خودروسازی ایران ایجاد کردند و با کسب سودهای هنگفت بخشی از مشکلات مالی خود را رفع کردند، در مقابل هر وقت دلشان خواست آمدند و هرگاه خواستند بیعذر رفتند. با این بدعهدی فرانسویها، میتوان گفت که حرف رضا رحمانی، وزیر صنعت در مورد اینکه بازار خودروسازی ایران دیگر جای فرانسویها نیست کاملا بهجا بود زیرا این 2شرکت در یک فضای رقابتی، بازار ایران را بهدست نیاورده بودند؛ چنانکه همین حالا دستکم 30 تا 40درصد از بازار خودروی ایران همچنان دراختیار خودروهای فرانسوی است. بنابراین اگر قرار باشد که دوباره رنو و پژو به ایران بازگردند، دستکم این اتفاق باید در یک فضای رقابتی با شرکای دیگر خارجی رخ دهد، نه از طریق ایجاد انحصار.
نشنال اینترست: محاسبات آمریکا کمانه کرد ایران به جای تسلیم، مهاجمتر شد
یک نشریه آمریکایی معتقد است تصور کاخ سفید اشتباه بود که فشار بر ایران موجب تسلیم شدن ایران میشود.
نشنال اینترست، با تاکید بر این که راهبرد ایران برای مقابله با آمریکا بسیار کارآمد و موثر بوده است، نوشت: ایران مقاوم در برابر تحریمهای آمریکا، به دونالد ترامپ نشان داده که قصد ندارد هیچکدام از درخواستهای آمریکا را بپذیرد، مگر آنکه تحریمهایش لغو شوند.
این نشریه میافزاید: این تصور کاخ سفید اشتباه بود که تحت فشار قرار دادن ایران باعث میشود تهران در برابر خواستههای آمریکا مبنی بر دستیابی به توافقی سختگیرانهتر و جامعتر کوتاه بیاید.
با وجود فشارهای شدید آمریکا، ایران تاب آورده است. علاوه بر آن در به هم ریختن اعصاب ترامپ هم موفق بوده است. ایران پهپاد آمریکا را ساقط کرد و به تلافی توقیف نفتکش ایرانی به اتهام نقض تحریمهای اتحادیه اروپا نفتکشی را که با پرچم انگلیس حرکت میکرد، توقیف کرد و مقامات جبلالطارق، نفتکش ایرانی آدریان دریای1 را با وجود مخالفت آمریکا آزاد کردند.
در این سه ماه ایران توانست فعالیتهای هستهایاش را به اهرمهای فشار تبدیل کند. از ماه مه ایران اعلام کرد که روند کاهش پایبندی به تعهداتش در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را آغاز میکند و البته تصریح کرد اگر اروپاییان به قول خود عمل و برای رهایی از تحریمهای آمریکا به ایران کمک کنند، خیلی سریع پایبندی به تعهداتش را از سر خواهد گرفت.
ایران تلاش آمریکا رابرای ایجاد یک ائتلاف دریایی خنثی کرد زیرا تنها استرالیا، بحرین و انگلیس به این ماموریت تحت رهبری آمریکا پیوستند. به عبارت دیگر آمریکا و متحدانش برای مقابله با جمهوری اسلامی همچنان با مشکلات عظیمی دست به گریباناند.
قرار نبود اصلاح ساختار بودجه به حذف یارانهها محدود شود
آیا موضوع اصلاح ساختار بودجه، به حذف یارانه بگیران محدود شده است؟
روزنامه جوان ضمن طرح این پرسش مینویسد: طرح اصلاح ساختاری بودجه در چهارمحور «درآمدزایی پایدار»، «هزینهکرد کارا»، «ثباتسازی اقتصاد کلان و توسعه پایدار» و «تقویت نهادی بودجه» تعریف شد و در پی آن نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در توئیتی در ۲۰ خرداد از صاحبنظران خواست تا نظرات تکمیلی خود را در این خصوص ارائه کنند. از تاریخ مذکور بیش از سه ماه گذشته است، اما آنچه شاهدش بودیم تنها حذف ۲۰۰ هزار خانوار از یارانهبگیران و انتشار اوراق بهادار بودهاست.
این در حالی است که قرار بود بر اساس برآوردی که در سال ۹۷ انجام شد، درباره حدود ۹۳۶ هزار میلیارد یارانه پنهان و ۴۵ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در کشور تجدیدنظر شود و در حوزه حاملهای انرژی نیز تصمیمات جدیتری اخذ شود.
اگر چه حذف یارانهبگیران بر اساس اطلاعات و دادههای واقعی کاری درست است، اما این اقدام کافی نبوده و نمیتوان آن را به عنوان اصلاح ساختار اقتصاد و بودجه به شمار آورد، بلکه بر اساس طرح خود برنامه و بودجه این کار جزئی بسیار کوچک از یک برنامه بزرگ است.
کمکاریهای سازمان برنامه و بودجه در حوزه تحقق اصلاح ساختاری مدنظر مقام معظم رهبری یا تصمیمات سران سه قوه مبنی بر فرامین مقابله با گرانی به شکل قهری، بیشتر بیانگر آن است که هنوز هم تصمیمسازان به دنبال برنامههایی آسان و سهل هستند و نگاه کوتاهمدت به اقتصاد دارند و برنامهها بیشتر برای گذران زمان چند ماه است در حالی که تأکید رهبری بر وجود فرصت بسیار در دوسال اخیر برای فعالیتهای ماندگار است.
باید قبول کرد که «هزینهکرد کارا» به خصوص در بخشهای اقتصادی دولت از ملزومات جدی گذر از کسری بودجه کشور است و اطلاعرسانی در اینباره و نشان دادن آن به مردم که در مشکلات تنها نیستند و دولت نیز در حال رژیم لاغری در تخصیص بودجه است، وضعیت را به مراتب قابل تحملتر و البته اوضاع اقتصادی را با چشمانداز بهتری ترسیم میکند.
طبق اظهارات متعدد دولت برای مدیریت صحیح شرایط موجود قرار بوده که ۶۲ هزار میلیارد تومان از هزینهها کم کند و تا ۷۵ هزار میلیارد تومان دیگر را از محل منابع جدید مانند صندوق توسعه ملی تأمین کند، اما کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بدون شک نمیتواند تنها از محل کاهش یارانههای مردم صورت بگیرد، بنابراین ارائه برنامه قابل فهم برای عموم مردم از سوی سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی درباره نحوه کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بسیار حائز اهمیت است و نباید اسیر جریان انتخابات حزبی و جناحی شود. ضمن آنکه تأمین ۷۵ هزار میلیارد تومان از محل منابع جدید هم کاری بسیار سخت است و نباید آسانترین کار را انتخاب کرد.
بدانیم که با گفتن یک جمله: «امسال کسری بودجه نداریم» نه فقط دغدغهها کم نمیشود، بلکه اوضاع اقتصاد هم به سامان نمیشود.
عضو ستاد تبلیغاتی روحانی میگوید هر ساعت از ریاست جمهوری روحانی به ضرر اصلاحطلبان خواهد بود.
افراطیون در گذشته با تعابیری نظیر رحم اجارهای و کاتالیزور، از دولت روحانی یاد کردهاند اما اکنون صادق زیباکلام در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ به این سؤال که از «سفر روحانی به نیویورک چه ارزیابی دارید؟»، میگوید این سفر هیچ دستاوردی نداشت و هیچ تغییر و تحولی به وجود نیامد و روزنهای باز نشد. آقای روحانی حرفهای همیشگی زد و گفت «آمریکا، عربستان و اروپا مقصر وضعیت فعلی هستند.»
او در پاسخ این سوال که «چرا برخی منتقدان از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل تقدیر کردند؟»، گفت: مثلا کیهان باید راضی باشد چون آقای روحانی آنجا برای انبساط خاطر مخالفان دولتش در داخل کشور صحبت کرد. حرفهایی زد که به مذاق مخالفانش خوش آید و مراقب بود چیزی نگوید که خاطر آنها را مکدر کند.
زیباکلام در پاسخ به این سوال هم که «پس به نظر شما اگر آقای روحانی به نیویورک نمیرفت بهتر بود؟» گفت: آقای روحانی آب پاکی را روی دست اروپاییها و سایر میانجیها بین ایران و آمریکا ریخت و این سفر هیچ سود، ثمر و فایدهای نداشت.
او تصریح کرد: خلاصه حرف آقای روحانی این بود که آمریکاییها باید گامی را بردارند و گشایشی را در حوزه کاهش تحریمها به نمایش بگذارند. اما فرض کنیم که آمریکاییها این گام را برداشتند، از کجا معلوم آقای روحانی نگوید این گام کافی نیست و شوخی است. اینستکس وقتی مطرح شد دولت آقای روحانی گفت «این صدقه است و مگر میخواهند به گدا پول بدهند». حالا امروز با مخالفتی که آمریکا انجام داد، باید پیشنهاد فرانسه برای 15 میلیارد دلار را نیز منتفی دانست. در مجموع آقای روحانی نه فتح بابی برای مذاکره کرد و نه چراغ نیمه سبزی به آمریکا و اروپا نشان داد.
«دو سال پایانی دولت آقای روحانی را چهطور میبینید؟» زیباکلام در پاسخ این سوال مدعی شد هر روزی که میگذرد ناکارآمدیهای اقتصادی دولت، سرعت ریزش محبوبیت اصلاحطلبان و شمار پشیمانها، سرخوردگان و ناراضیان از رایدهی به روحانی بیشتر میشود. در واقع روحانی دارد شانس روی کارآمدن مجلس و رئیسجمهور اصولگرا را بیشتر و بیشتر میکند.
بعید میدانم که آقای روحانی نداند هر روز و ساعتی که میگذرد ریاست جمهوریاش بیشتر و بیشتر به نفع مخالفانش تمام میشود و برای آنها محبوبیت میآورد. شاید آقای روحانی به دوره بعد از ریاست جمهوری خود میاندیشد و این روزها به دنبال کسب رضایت مخالفان جدیاش است نه 24 میلیون رایدهنده به خود.
به جای فرار به جلو حساب وعدههای برجامی را صاف کنید
متهم پرونده نظرسازان به نفع آمریکا میگوید باید سراغ برجام منطقهای هم رفت و اشکال برجام این بود که فاقد این موضوع بود(!)
عباس عبدی که سابقه ملاقات با جاسوس آمریکایی در پاریس و عذرخواهی از وی را هم در کارنامه خود دارد، در روزنامه اعتماد نوشت: هنگامی که برجام مورد توافق طرفهای ذیربط قرار گرفت، به نوعی پایداری مقدماتی در منطقه برقرار شد ولی به علت دیگر تنشهای منطقهای بهویژه در یمن و سوریه؛ ناپایداری گذشته دوباره و در مسیر جدید بازتولید شد و تداوم یافت.
در واقع یکی از نقاط ضعف برجام که خود را نشان داد این بود که فقط مساله هستهای را محور خود میدانست و سایر مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفین برجام گمان میکردند که مراحل بعدی برجام در ترتیبات منطقهای خواهد بود و مساله هستهای گام اول است ولی مرحله بعدی هیچگاه در دستور کار قرار نگرفت.
او میافزاید: برخی گمان دارند که برای رسیدن به پایداری جدید یکی از راههای زیر باید پیموده شود.
الف- ایران تسلیم خواست ترامپ شود.
ب- ترامپ یا ایالات متحده عقبنشینی کنند و به برجام بازگردند.
به نظر میرسد که هیچکدام از این دو راه به موازنه قدرت و پایداری سیاسی در منطقه منجر نخواهد شد.
پیشنهاد سه تن از سیاستمداران و مقامات پیشین آمریکا میتواند راهگشا باشد. توصیه به عربستان برای تمام کردن جنگ یمن و آتشافروزی، توقف تنشها، پذیرش طرح اروپا و...
کاهش تحریمها و همزمان گفتوگو برای بازگشت کامل به برجام و نیز انجام گفتوگوهای 5+1 برای برخی توافقات متوازن درباره برجام از جمله پیشنهاد آقای روحانی در سازمان ملل که شامل انجام تغییراتی در تعهدات طرفین در خصوص غروب هستهای و حذف کامل تحریمها میشود. ولی مهمتر از اینها، توسعه توافقات به مسائل منطقهای است. بدون توافقات منطقهای بعید است که برجام یا قویتر از آن بتواند دوام پیدا کند؛ حتی اگر ایالات متحده به آن بازگردد. آنچه مسلم است، ادامه وضعیت کنونی غیرممکن است. ایران نه میتواند و نه میباید که به این وضعیت تن دهد. عربستان نیز باید خود را از اوهام محمد بنسلمان رهایی بخشد و در یک موقعیت قابلقبول و متناسب با قدرتش خود را تعریف کند، نه اینکه بخواهد با حمایت دیگران در منطقه سروری کند! به این رفتار سروری نمیگویند، بلکه نام دیگری دارد.
ادبیات در زرورق پیچیده شده عباس عبدی نهایتاً به همان جایی که آمریکا و اروپا با فشار و فریب دنبال آن بوده و نتوانستهاند عمل کنند؛ وادارکردن ایران به تغییر در برجام، محتمل دیکته مطالبات جدید در قبال برنامه هستهای ایران، و ضمناً خلع قدرت نظامی و منطقهای ایران با مشتی وعده قابل نقض جدید که باید در برجام و در قالب لغو تحریمها عملی میشد.
با این اوصاف، آیا امثال عباس عبدی جز میرزابنویسی دیکتههای امثال ترامپ و پمپئو، کار دیگری انجام میدهند؟
عبدی توضیح نمیدهد چرا باید مطالبات هستهای جدید آمریکا را در برجام گنجاند در حالی که آمریکا و اروپا برجام را مطلقاً نقض میکنند؟ و اگر عهدنشناسی میکنند، تضمین تعهد جدید آنها چیست؟ در واقع امثال عبدی درباره دفاعیاتی که در گذشته از امکان مذاکره و توافق عادلانه با آمریکا کردهاند، باید پاسخگو باشند اما با طرح دعاوی و مسائل جدید، به زعم خود میکوشند راه در رو برای خویش باز کنند.
مجری فاکسنیوز: ترامپ مذاکره میکند اما امتیاز نمیدهد
مجری مشهور تلویزیون فاکسنیوز آمریکا که روز سهشنبه با آقای روحانی مصاحبه داشت، میگوید ترامپ نمیخواهد به منظور نشاندادن حسن نیت خود به ایران امتیاز بدهد.
«کریس والس» گفت: او خیلی خوب صحبت کرد و در حاشیه مصاحبه و در پاسخ این سؤال از یکی از همراهان هیئت ایرانی که «آیا ترامپ که مرتب از گفتوگو با تهران سخن میگوید، آماده است با کاهش فشارها گامی برای حسننیت بردارد گفت: نه، انجام نخواهد داد. او امتیاز نمیدهد.»
همشهری: چرا برخی مقامات بدعهدی و خیانت فرانسه را توجیه میکنند؟!
برخی افراطها در غش کردن به سمت فرانسویها صدای روزنامه همشهری را هم درآورد.
این روزنامه مینویسد: محمدرضا نجفیمنش، عضو هیأترئیسه اتاق بازرگانی ایران و فرانسه با اشاره به گفتههای وزیر صنعت مبنی بر اینکه رنو و پژو دیگر جایگاهی در ایران ندارند، گفت: بهنظر من نباید این اندازه تند با آنها برخورد کرد. شرایطی که آمریکا بهوجود آورد باعث شد رنو و پژو به ترک ایران مجبور شوند.
درحالیکه برخی فکر میکردند خوشی زیر دل آنها زده اما همین الان این شرکتها با چمدان پر از دلار پشت در ایستادهاند و به محض اینکه شرایط برای حضور آنها فراهم شود به ایران خواهند آمد. پس نباید خروج آنها را بهحساب بدعهدی گذاشت.
همشهری با طرح این پرسش که «دفاع از فرانسه به چه بهایی؟» نوشت: برخی مقامات مسئول چنان بدعهدی فرانسویها را برعکس جلوه میدهند و مظلومنمایی میکنند که گویا آنها در تلاش برای ارائه خدمات رایگان به ایران هستند. از قدیم گفتهاند هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد. تجربه تلخ دوبار بدعهدی رنو و پژوی فرانسه، که سالها تحتتأثیر لابیهای سیاسی بازار انحصاری خودروی ایران را از دست دیگر رقبای ذیصلاح ربوده بودند، هنوز از خاطرهها نرفته است، اما هر دوبار وقتی ایران با تحریمهای ظالمانه آمریکا روبهرو شد آنها حاضر نشدند حتی یکدقیقه به منافع بزرگی که از بازار ایران بهدست آوردهاند فکر کنند. افرادی که با علوم مالی آشنا هستند، میدانند در اختیار گرفتن بازار انحصاری ایران، این دو شرکت بهویژه پژو را که با کاهش فروش در اروپا مواجه شده بود، نجات داد. آنها در 2دهه گذشته از طریق نفوذهای سیاسی نوعی انحصار خارجی در بازار انحصاری خودروسازی ایران ایجاد کردند و با کسب سودهای هنگفت بخشی از مشکلات مالی خود را رفع کردند، در مقابل هر وقت دلشان خواست آمدند و هرگاه خواستند بیعذر رفتند. با این بدعهدی فرانسویها، میتوان گفت که حرف رضا رحمانی، وزیر صنعت در مورد اینکه بازار خودروسازی ایران دیگر جای فرانسویها نیست کاملا بهجا بود زیرا این 2شرکت در یک فضای رقابتی، بازار ایران را بهدست نیاورده بودند؛ چنانکه همین حالا دستکم 30 تا 40درصد از بازار خودروی ایران همچنان دراختیار خودروهای فرانسوی است. بنابراین اگر قرار باشد که دوباره رنو و پژو به ایران بازگردند، دستکم این اتفاق باید در یک فضای رقابتی با شرکای دیگر خارجی رخ دهد، نه از طریق ایجاد انحصار.
نشنال اینترست: محاسبات آمریکا کمانه کرد ایران به جای تسلیم، مهاجمتر شد
یک نشریه آمریکایی معتقد است تصور کاخ سفید اشتباه بود که فشار بر ایران موجب تسلیم شدن ایران میشود.
نشنال اینترست، با تاکید بر این که راهبرد ایران برای مقابله با آمریکا بسیار کارآمد و موثر بوده است، نوشت: ایران مقاوم در برابر تحریمهای آمریکا، به دونالد ترامپ نشان داده که قصد ندارد هیچکدام از درخواستهای آمریکا را بپذیرد، مگر آنکه تحریمهایش لغو شوند.
این نشریه میافزاید: این تصور کاخ سفید اشتباه بود که تحت فشار قرار دادن ایران باعث میشود تهران در برابر خواستههای آمریکا مبنی بر دستیابی به توافقی سختگیرانهتر و جامعتر کوتاه بیاید.
با وجود فشارهای شدید آمریکا، ایران تاب آورده است. علاوه بر آن در به هم ریختن اعصاب ترامپ هم موفق بوده است. ایران پهپاد آمریکا را ساقط کرد و به تلافی توقیف نفتکش ایرانی به اتهام نقض تحریمهای اتحادیه اروپا نفتکشی را که با پرچم انگلیس حرکت میکرد، توقیف کرد و مقامات جبلالطارق، نفتکش ایرانی آدریان دریای1 را با وجود مخالفت آمریکا آزاد کردند.
در این سه ماه ایران توانست فعالیتهای هستهایاش را به اهرمهای فشار تبدیل کند. از ماه مه ایران اعلام کرد که روند کاهش پایبندی به تعهداتش در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را آغاز میکند و البته تصریح کرد اگر اروپاییان به قول خود عمل و برای رهایی از تحریمهای آمریکا به ایران کمک کنند، خیلی سریع پایبندی به تعهداتش را از سر خواهد گرفت.
ایران تلاش آمریکا رابرای ایجاد یک ائتلاف دریایی خنثی کرد زیرا تنها استرالیا، بحرین و انگلیس به این ماموریت تحت رهبری آمریکا پیوستند. به عبارت دیگر آمریکا و متحدانش برای مقابله با جمهوری اسلامی همچنان با مشکلات عظیمی دست به گریباناند.
قرار نبود اصلاح ساختار بودجه به حذف یارانهها محدود شود
آیا موضوع اصلاح ساختار بودجه، به حذف یارانه بگیران محدود شده است؟
روزنامه جوان ضمن طرح این پرسش مینویسد: طرح اصلاح ساختاری بودجه در چهارمحور «درآمدزایی پایدار»، «هزینهکرد کارا»، «ثباتسازی اقتصاد کلان و توسعه پایدار» و «تقویت نهادی بودجه» تعریف شد و در پی آن نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در توئیتی در ۲۰ خرداد از صاحبنظران خواست تا نظرات تکمیلی خود را در این خصوص ارائه کنند. از تاریخ مذکور بیش از سه ماه گذشته است، اما آنچه شاهدش بودیم تنها حذف ۲۰۰ هزار خانوار از یارانهبگیران و انتشار اوراق بهادار بودهاست.
این در حالی است که قرار بود بر اساس برآوردی که در سال ۹۷ انجام شد، درباره حدود ۹۳۶ هزار میلیارد یارانه پنهان و ۴۵ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در کشور تجدیدنظر شود و در حوزه حاملهای انرژی نیز تصمیمات جدیتری اخذ شود.
اگر چه حذف یارانهبگیران بر اساس اطلاعات و دادههای واقعی کاری درست است، اما این اقدام کافی نبوده و نمیتوان آن را به عنوان اصلاح ساختار اقتصاد و بودجه به شمار آورد، بلکه بر اساس طرح خود برنامه و بودجه این کار جزئی بسیار کوچک از یک برنامه بزرگ است.
کمکاریهای سازمان برنامه و بودجه در حوزه تحقق اصلاح ساختاری مدنظر مقام معظم رهبری یا تصمیمات سران سه قوه مبنی بر فرامین مقابله با گرانی به شکل قهری، بیشتر بیانگر آن است که هنوز هم تصمیمسازان به دنبال برنامههایی آسان و سهل هستند و نگاه کوتاهمدت به اقتصاد دارند و برنامهها بیشتر برای گذران زمان چند ماه است در حالی که تأکید رهبری بر وجود فرصت بسیار در دوسال اخیر برای فعالیتهای ماندگار است.
باید قبول کرد که «هزینهکرد کارا» به خصوص در بخشهای اقتصادی دولت از ملزومات جدی گذر از کسری بودجه کشور است و اطلاعرسانی در اینباره و نشان دادن آن به مردم که در مشکلات تنها نیستند و دولت نیز در حال رژیم لاغری در تخصیص بودجه است، وضعیت را به مراتب قابل تحملتر و البته اوضاع اقتصادی را با چشمانداز بهتری ترسیم میکند.
طبق اظهارات متعدد دولت برای مدیریت صحیح شرایط موجود قرار بوده که ۶۲ هزار میلیارد تومان از هزینهها کم کند و تا ۷۵ هزار میلیارد تومان دیگر را از محل منابع جدید مانند صندوق توسعه ملی تأمین کند، اما کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بدون شک نمیتواند تنها از محل کاهش یارانههای مردم صورت بگیرد، بنابراین ارائه برنامه قابل فهم برای عموم مردم از سوی سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی درباره نحوه کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بسیار حائز اهمیت است و نباید اسیر جریان انتخابات حزبی و جناحی شود. ضمن آنکه تأمین ۷۵ هزار میلیارد تومان از محل منابع جدید هم کاری بسیار سخت است و نباید آسانترین کار را انتخاب کرد.
بدانیم که با گفتن یک جمله: «امسال کسری بودجه نداریم» نه فقط دغدغهها کم نمیشود، بلکه اوضاع اقتصاد هم به سامان نمیشود.