نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مواضع ترامپ درباره ایران تند نبود فقط اصطلاحاتش تند بود!
سرویس سیاسی-
روزنامه همدلی در شماره اخیر خود قاسم محبعلی، دیپلمات سابق وزارت امور خارجه به مصاحبه پرداخته و به نقل از وی تیتر کرده است: «ترامپ به دنبال تغییر حکومت در ایران نیست»
این دیپلمات اصلاحطلب در پاسخ به سؤالی درخصوص سخنان ترامپ در سازمان ملل گفت: «به نظر من هم سخنرانی ترامپ در موضوع ایران تندیهایی داشت، اما باید توجه کرد که فقط ازنظر اصطلاحات تند بود، ولی از جهت موضعگیری، این تندی احساس نمیشود؛ زیرا تهدید به اقدام عملی نکرد.»
وی در این مصاحبه گفته است: «ترامپ برخلاف روسای جمهور قبلی آمریکا یعنی اوباما و بوش، ادعا میکند که خواستار تغییر رژیمها و حکومتها نیست. از این پاسخ ترامپ میتوان این نکته را برداشت کرد که جورج بوش در عراق و افغانستان به دنبال تغییر رژیم و حکومت بود و باراک اوباما هم با حمایت از بهار عربی، به دنبال تغییر رژیم در کشورهای عربی بود. اما ترامپاشاره میکند همانند عراق عمل نمیکنیم، چراکه به دنبال تغییر حکومت ایران نیستیم؛ بلکه دنبال تسلیم ایران هستیم. تفاوت موضعی است که ترامپ با دولتهای قبلی آمریکا دارد. قبلیها برای آنچه با نام توسعه دموکراسی اعلام میکردند، خواستار تغییر حکومتها بودند که در برخی موارد آن را انجام دادند و در برخی مواقع هم به فاجعه منجر شد، مانند یمن و سوریه و لیبی و افغانستان.»
سیاستهای انفعالی و سازشکارانه مدعیان اصلاحات در قبال آمریکا در حالی است که اتفاقاً ترامپ در سخنرانی خود در سازمان ملل با طرح اتهامات ناروا و تهدیدآمیز علیه ایران گفت: «یکی از بزرگترین تهدیدهای امنیتی نسبت به کشورهای طرفدار صلح، ایران است. کارنامه این رژیم پر از منع و تخریب است. نهتنها ایران حامی اول تروریسم است، بلکه مقامات ایران در تنور جنگ سوریه و یمن میدمند. ایران صرف ثروت این کشور برای رسیدن به سلاحهای هستهای است. اجازه این کار را نمیدهیم!»
ترامپ در اظهاراتی گستاخانه گفت: «یک طبقه حاکم مردم را کنار میگذارد و راه خودش را میرود. حکومت ایران شعارهای سنتی مرگ بر آمریکا را تکرار میکند.... مردم ایران باید دولتی داشته باشند که به دنبال ریشهکنکردن فساد باشد. وقت آن رسیده که مقامات ایران پا پیش بگذارند و از تهدیدکردن دنیا دست بردارند.»
بیانیه3 کشور اروپایی به خاطراشتباه ما در کاهش تعهدات بود!
روزنامه همدلی به نقل از این دیپلمات اصلاحطلب آورده است: «من فکر میکنم که ایران هم در کاهش تعهدات برجامی خوداشتباه محاسبه داشت. طراحان کاهش تعهدات گمان میکردند که اروپاییها به این اقدام امتیاز میدهند که در عمل نتیجهای عکس داشت. بعد از گام سوم شاهد این بودیم که آنها به آمریکا نزدیک شدند و در روزهای اخیر هم با توجه به اتفاقات جدید در خاورمیانه، اروپاییها به این درک و تصمیم رسیدند که باید بیشتر به آمریکا نزدیک شوند. ازاینرو این بیانیه را صادر و در آن ایران را مسئول حمله به تأسیسات نفتی شرکت آرامکو عربستان اعلام کردند و هم اینکه خواستار توافق جدید بهجای برجام شدند.»
پیش از این فعالین اصلاحطلب و برخی دولتمردان تاکید داشتند که اگر در موضوع هستهای با آمریکا و اروپا به توافق برسیم، تمامی تحریمها لغو شده و مشکلات کشور رفع میشود. علاوهبر این بهانه از دست آمریکا و اروپا گرفته شده و ایران هراسی نیز پایان مییابد.برجام امضا و اجرا شد، اما نه تحریمها لغو شد، نه مشکل رکود و گرانی و بیکاری رفع شد و نه اقدامات ضدایرانی آمریکا و تروئیکای اروپایی کاهش یافت.
هدف کشورهای سلطه گر غربی این است که مولفههای قدرت ساز جمهوری اسلامی ایران را فشل کنند. این پروژه ضدایرانی با صنعت هستهای آغاز شد و صنعت موشکی، قدرت منطقهای و هر آنچه که موجب پیشرفت و اقتدار ایران است، در گامهای بعدی قرار دارد.
برجام بیش از پیش ثابت کرد که گره زدن معیشت مردم به نشست و برخاست با مقامات غربی و دلخوشی به وعدههای آنان، جز خسارت عایدی دیگری در بر نخواهد داشت.اما متاسفانه کار مدعیان اصلاحات به جایی رسیده که در مقام توجیه خباثت و بد عهدی غربیها برآمدهاند.
عصبانیت حامیان دولت از تعبیر دقیق آیتالله جنتی
تعبیر شیوا و به دور از ابهام آیتالله جنتی در اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری، مدعیان اصلاحات را که به دنبال ایجاد راه فرار از پاسخگویی و مسئولیت پذیری برای دولتاند، خوش نیامد. این سخن متقن که جریان غربگرا را به جوش انداخته، از این قرار بوده است: «سال گذشته 18 میلیارد دلار با نرخ ارز دولتی به جیب دلالها ریخته شد و اکنون به سمت فرانسه و اروپاییها، دست گدایی دراز کردهاند و آنها هم دولت ما را سر کار میگذارند.»
ارگان دولت دیروز نوشت: «در شرایطی که مخالفان خارج نشین نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از محورهای اصلی تمرکز فعالیتهای خود را القای ناکارآمدی نظام قرار دادهاند، خواسته یا ناخواسته برخی تریبونهای داخلی هم بر همین طبل میکوبند. این جریانها یا تریبونهای داخلی اگر چه در ظاهر تفکیکی بین کلیت نظام و نهادهای آن قائل میشوند و لذا به خود حق میدهند هر نهاد غیر منطبق بر خواستهها و مواضع خود را آماج تخریب و ادعای ناکارآمدی قرار دهند اما توجه ندارند این تفکیکسازیها نه برای افکار عمومی و نه بدخواهان خارجی ایران چندان اهمیتی ندارد. یعنی ادعا یا القای ناکارآمدی دولت یا مجلس در نهایت تعبیر به ناکارآمدی نظام میشود چنانکه غائله دی ماه سال 96 هم با فرض همین تفکیکسازی علیه دولت از سوی مخالفان کلید خورد اما در نهایت شعارها سمت و سویی دیگر پیدا کرد.»
ارگان دولتی که حاضر نیست شکست برجام و خطا بودن مسیر انفعال و امتیازدهی به حریف را بپذیرد و به جای فعال سازی ظرفیتهای درونی و مقاوم سازی اقتصاد، به کاخهای الیزه و باکینگهام دخیل میبندد، مینویسد؛ ناکارآمدی دولت را القا نکنید، به ناکارآمدی نظام تعبیر میشود! دولت اگر نگران نظام و مردم است، بار بر زمین مانده اقتصاد مقاومتی را از زمین بردارد. علاوهبر این، ناکارآمدی دولت را پای نظام نوشتن، علاوهبر بدخواهان خارجی، رویه ارگان دولت و مدعیان اصلاحات است. آنها میگویند برجام ـ که شروط نظام در آن رعایت نشد ـ تصمیم نظام بود!
روزنامه ایران همچنین مدعی شد: «در این سخنان علاوهبر دولت و مجلس، مجموعه مدیریتی کشور، سرمایهدارها و کارشناسان هم بینصیب از حمله رئیس93 ساله مدعی جوانگرایی مجلس خبرگان رهبری نماندند. او پولدارها را در کنار غارتگران قرار داد و گفت که آنها تلاش میکنند مردم مستمند باشند و علیه نظام شورش کنند. در فرازی دیگر و در تبیین مخالفت با مذاکره با آمریکا معتقدان به مذاکره را جاهل و نادان خواند. او گفت: «در ایران هم برخی آدمهای نادان و جاهل دنبال مذاکره با آمریکا هستند.» حال آنکه التزام داشتن نسبت به تصمیم نظام مبنی بر مذاکره نکردن با آمریکا یک موضوع است و اینکه احیاناً برخی کارشناسان بر اساس ارزیابیهای خود این مذاکره را مناسب بدانند چیز دیگری است. اعتقاد نداشتن یا حتی انتقاد داشتن نسبت به یک تصمیم نظام از سوی فعالان سیاسی یا کارشناسان را نمیتوان حمل بر نادانی یا جاهل بودن آنها دانست.»
سخن آیتالله جنتی اینگونه بوده است: «منافع عدهای دلال سودجو باعث شده که تولید در این کشور رونق نگیرد.» بحث دیگر اینکه، رئیسمجلس خبرگان رهبری کسانی را که دنبال مذاکره با آمریکا هستند، سست عنصر دانسته و از همین رو، تعبیر وی مؤدبانه و رسا بوده است زیرا از سویی، به قول رئیسجمهور، مذاکره با آمریکا دیوانگی است و از سوی دیگر افرادی که در شرایط تحریم و فشار حداکثری آمریکا، تساوی مذاکره و تسلیم و همزمان چیرگی و پیروزی زنجیره مقاومت اسلامی به رهبری ایران، دم از مذاکره میزنند، یا دیوانهاند یا خائن. کنایه ارگان دولت با عبارت «رئیس93 ساله مدعی جوانگرایی مجلس خبرگان رهبری» نیز در حالی است که نهادهایی مانند شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری، نهاد اجرایی نیستند که شرط سنی در آنها لازم به لحاظ باشد. روزنامه ایران بهتر است نوک پیکان انتقاد خود را به سوی نهادی که ارگانش است، بگیرد که عنوان پیرترین دولت پس از انقلاب بر پیشانیاش میدرخشد.
ایجاد حاشیه امنیت برای متهمان امنیتی
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی پیرامون محیط زیست و فعالیتهای محیطزیستی آورده است: «هیچ از خود پرسیده اید که چرا وقتی در بیش از دو هزار شهر و 150کشور جهان راهپیماییهای چندصدهزارنفری نوجوانان، دانشآموزان و دانشجویان در اعتراض به انفعال رهبران جهان در مواجهه با خطر جهان گرمایی برگزار میشود در ایران کسی دعوت گرتاتونبرگ را جدی نمیگیرد؟ آن هم کشوری که خود بیش از همه قربانی جهان گرمایی است؟»
این یادداشت در ادامه با طرح جملات سؤالی دیگر در حقیقت تلاش کرده تا به بیان پاسخ سؤال فوق بپردازد: «آیا محافظهکاری بیش از حد و غربالگریهای افراطی گزینشی به همراه تشدید نگاه امنیتی[!!] به کنشگران محیط زیستی سبب شده تا نسل نوجوان و جوان امروز وطن با توصیه موکد والدینشان کمترین تعلق به جنبشهای اجتماعی را از خود بروز دهند؟» در این باره توجه به چند نکته لازم است: نخست آنکه چرا دستگاه حافظ امنیت در کشورمان باید با تلاش برای حفظ محیط زیست مخالف باشند؟ حال آنکه نظام برای حفظ محیط زیست سالیانه مبالغی را هزینه میکند. هر چند ممکن است این نقد مطرح شود که این هزینه کم است. بخشی از این هزینه شامل تشکیل نیرویی است که به عنوان حافظ محیط زیست شناخته میشود و نهادی برای این امر. تصور کنید کسانی که واقعا برای حفظ جنگلها و طبیعت و گونههای حیوانی و گیاهی تلاش میکنند چه خطری برای نظام ممکن است داشته باشند؟
در این باره باید گفت دسترسی به اطلاعات در دنیای امروز بسیار پیچیده و مبتنی بر روشهایی حساب شده است. برای نمونه در نظر آورید که کسانی که با نام حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در مناطق حساس کشور اقدام به نصب دوربین میکنند قطعا کمترین توجه را به خود جلب خواهند کرد. سپس از تصاویر و اطلاعاتی که از این راه به دست میآید برای تکمیل دادههای جاسوسی علیه کشورمان به کار گرفته میشود. متاسفانه در این مسیر یک طیف خاص در کشورمان همواره با سادهلوحی با مسایل برخورد کرده است. زمانی که در دهه 70 تازه موضوع تهاجم فرهنگی مطرح شد همین جماعت میگفتند فرهنگ ابزار هم زیستی مسالمتآمیز است و مگر میشود با آن به تهاجم پرداخت؟ دست کم نزدیک به دو دهه زمان لازم بود تا این موضوع تا حدودی برای این جماعت قابل درک و فهم شود.