kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۱۶۴
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۷
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام

برجام، دستبند بر دستان ایران



 سهراب صلاحی
 مقام معظم رهبری نیز در دیدار مسئولان وزارت خارجه، سخنان رئیس‌جمهور را در سفر اخیر به اروپا مبنی بر اینکه «اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد» سخنان مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام برشمردند و فرمودند: «وظیفه وزارت امور خارجه پیگیری جدی این‌گونه مواضع رئیس‌جمهور است». در ادامه این سیاست، روحانی در جمع مسئولان وزارت خارجه ضمن تمسخر سخنان ترامپ، اظهار داشت «کسی که اندک درکی از سیاست دارد نمی‌گوید که ما جلوی صادرات نفت را می‌گیریم». وی برای اولین بار و با قاطعیتی ستودنی به آمریکا هشدار داد که «تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آن‌هاست». در همین زمان با انهدام پیاپی کشتی‌های سعودی در تنگه باب المندب توسط انصارالله، عربستان در چهارم مرداد 1397 اعلام کرد که عبور کلیه نفت‌کش‌های سعودی از این تنگه متوقف شده است تا شاید بتواند با ترساندن کشورهای غربی، آنها را مستقیماً به مداخله بکشاند، اما به‌خصوص شکست سنگین آمریکا در عراق و شکست‌های پیاپی این کشور در جنگ‌های نیابتی که یکی از آنها جنگ یمن بوده است، قدرت تصمیم‌گیری را از آمریکا و حامیان آل‌سعود گرفته است. آنها می‌دانند که هرگونه ماجراجویی جدیدی در منطقه، علاوه‌بر اینکه پیامدهای آن کاملاً برای آنها نامشخص است، باید منتظر رشد صعودی قیمت نفت در جهان باشد به‌گونه‌ای که می‌تواند اقتصاد جهانی را فلج نماید. درهرحال با هشدار رئیس‌جمهور ایران نسبت به خباثت‌های آمریکا و تجربه دیگری که مردم از بی‌اعتمادی به آمریکا در برجام بر تجارب قبلی آنها افزوده شد، اکنون ملت بزرگ ایران با انسجامی قوی‌تر از گذشته در پای دفاع از منافع ملی و ارزش‌های خود ایستاده است. ملت فهیم ایران اکنون بهتر از قبل این نکته را تحلیل می‌کند که آمریکایی‌ها و هم‌پیمانان آنها حتی توانایی هماوردی با گروه‌های مقاومت اسلامی چون حزب‌الله و انصارالله را ندارند، جمهوری اسلامی ایران که جای خود دارد و به تعبیر صحیح حسن روحانی، رئیس‌جمهور کشورمان هرگونه درگیری نظامی با آن، بازی با دُم شیر است.
اکنون که با مطرح شدن مباحث گوناگون و استدلالات فراوان این واقعیت مبرهن شد که آمریکایی‌ها در پیگیری سیاست خارجی خود از مباحث هسته‌ای کشورها به‌عنوان یک ابزار استفاده می‌کنند و در این راستا نه به قول و قرارها و حتی نه به توافق‌نامه‌های سیاسی خویش پایبندند و نه حتی به معاهدات بین‌المللی تاآنجاکه در هنگامه‌اشغال عراق اعلام کردند وقعی برای سازمان ملل قائل نیستند و به‌صراحت گفتند ما به بغداد می‌رویم که همراه صدام سازمان ملل را هم ببریم؛ بنابراین حتی اگر آنها در معاهده‌ای بین‌المللی تعهد می‌سپردند که در صورت واگذاری امتیازات درخواستی، به دولت یازدهم تعهد خواهند سپرد که هیچ‌گاه ایران را مورد تهدید و حمله نظامی قرار نخواهند داد، هیچ تضمینی برای عدم وقوع جنگ علیه ایران و پایبندی آمریکا به تعهداتش وجود نداشت و ندارد. درنهایت فصل آخر این تحقیق که اساساً فصلی انضمامی است به‌اشتباهات استراتژیک دولت در مذاکرات هسته‌ای و تدوین برجام اختصاص یافته است که باعث شد حتی دولت یازدهم به امتیازات مادی و اقتصادی که به مردم و نظام قول داده بود که در صورت عقب‌نشینی از حقوق ملت در بعضی مباحث هسته‌ای به آن دست خواهند یافت، محقق نشد.
فصل ششم
اشتباهات استراتژیک
 در فرآیند مذاکرات هسته‌ای و برجام
همان‌طور که در فصل اول‌اشاره شد، متأسفانه تحولات بعد از انتخابات 1388 و فتنه‌ای که با جعل دروغین «تقلب» به راه افتاد، باعث تقویت این فرضیه در بین مقامات آمریکایی شد که تشدید فشارها بر ایران می‌تواند باعث تغییر رفتار نظام ایران یا براندازی آن شود در این راستا خانم کلینتون، وزیر خارجه دولت اول اوباما نیز اذعان کرد که آشوب‌های سال 1388 «کورسویی» برای نفوذ آمریکا در ایران باز کرد.
در بُعد منطقه‌ای نیز آمریکایی‌ها برای تکمیل فشار بر جمهوری اسلامی به‌عنوان محور مقاومت تلاش کردند تا به نحوی از تحولات انقلابی و بیداری اسلامی ایجادشده در منطقه استفاده نمایند. از سوی دیگر و درحالی‌که به‌رغم همه تلاش‌های موفقیت‌آمیزی که دولت نهم در همراهی با نهضت‌های آزادی‌بخش اسلامی در پیش‌گرفته بود، دولت دهم به‌خصوص در بحث سوریه دچار‌اشتباه راهبردی شد و اعتراضاتی که در بعضی شهرهای سوریه علیه دولت مرکزی در جریان بود، نه بر پایه طراحی‌های آمریکا که برآمده از خواست مردم سوریه تحلیل می‌کرد. بر این پایه آنگاه که نوبت برچیدن ثمره بیداری اسلامی در منطقه شد، رئیس‌دولت دهم برخلاف سیاست نظام جمهوری اسلامی که می‌بایستی حمایت از بیداری اسلامی را سرلوحه فعالیت‌های سیاست خارجی دولت قرار می‌داد، خانه‌نشین شد. این وضعیت به دولت آمریکا کمک کرد و این کشور توانست با همکاری بعضی دوستان خود در منطقه، بحران سوریه را آغاز نماید. مفروض آمریکایی‌ها این بود که در صورت ساقط کردن دولت بشار اسد به‌عنوان متحد راهبردی ایران، می‌توانند عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران را کاهش داده و ضمن قطع ارتباط میان ایران و حزب‌الله لبنان و گروه‌های جهادی، به تضعیف جبهه مقاومت پرداخته و باعث بر هم زدن قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران شوند. قدرتی که با ورود جمهوری اسلامی ایران به میدان تحولات عراق پس از‌اشغال این کشور از سوی آمریکا و انگلیس و شکست استراتژیک آنها در عراق، اینک حتی مورد تأیید مخالفان جمهوری اسلامی در منطقه و جهان نیز قرار گرفته است.
همچنین برخلاف دولت نهم، متأسفانه در دولت دهم تحلیل‌ها و تفسیرها مبنی بر لزوم سازش با آمریکا شروع شد و بعضی تا آنجا به بیراهه رفتند که وضعیت ایران را تشبیه به «شعب ابی‌طالب» و تقاضای مذاکره با آمریکا نمودند، اما رهبر انقلاب به‌درستی و با پیروزهای حاصل‌شده داخلی و منطقه‌ای، ازنظر زمانی اوضاع ایران را همانند وضعیت مسلمانان در زمان «بدر» و «خیبر» تبیین نمودند و مذاکره با آمریکا به‌جز در رابطه با موضوع عراق را ممنوع اعلام کردند.
درهرحال مشکلاتی که در سال‌های آخر دولت دهم‌گریبان‌گیر کشور شد و به‌خصوص عدم تحرک لازم در حوزه اقتصاد باعث شد که این تفکر که حل مشکلات اقتصادی کشور منوط به رفع تحریم‌های اقتصادی است، در انتخابات 1392 کمی بیش از نیمی از آراء را به خود اختصاص داده و سکان دولت یازدهم را در دست بگیرد. این تفکر معتقد بود که رفع تحریم‌ها بر کشور نه بر پایه توان داخلی بلکه در مذاکره با طرف غربی و به‌خصوص آمریکا میسر است. مفروض که چنین تفکری صحیح می‌بود که گذر زمان خلاف آن را بیش از گذشته ثابت نمود، متأسفانه در فرآیند مذاکرات هسته‌ای و تدوین متن توافق‌نامه نیز‌اشتباهاتی بزرگ اتفاق افتاد که به تعبیر بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس، برجام را به بزرگترین پیروزی غرب در سه دهه اخیر تبدیل نمود. وی همچنین به ترامپ، آن هنگام که برای ستاندن امتیاز بیشتر، تهدید به پاره کردن برجام نموده بود، با ادبیاتی سخیف که برازنده خود اوست، بیان داشت که برجام به دست ایران دستبند زده است، این دستبند را باز نکنید.