تفنگدار دریایی سابق ارتش آمریکا:
عاشق آیتالله خامنهای هستم حتی اگر من را بکُشند باز هم در «افق نو» شرکت میکنم
تفنگدار دریایی سابق ارتش آمریکا و از دعوتشدگان به کنفرانس افق نو، در پاسخ به این سؤال که دلیل اینکه با وجود تهدیدهای افبیآی باز هم تصمیم دارید در کنفرانس شرکت کنید چیست؟ تأکید کرده است: دلیلش خیلی ساده است. من فقط مقابل حق مسئول هستم. بنابراین اگر میخواهید من را حبس بکنید، شکنجه بدهید، یا اصلاً بکشید.
هفتمین دوره کنفرانس بینالمللی «افق نو» از ابتدای ماه آینده (مهرماه ۹۸) در بیروت لبنان کار خود را آغاز خواهد کرد. این کنفرانس امسال هم بار دیگر شاهد جمع شدن متفکران جهان فارغ از ملیت، نژاد و دین خواهد بود تا ازتریبون افق نو برای استفاده از حق آزادی بیان و اظهارنظرات خود استفاده کنند. این حرکت مهم و تأثیرگذار که به ابتکار نادر طالبزاده شروع شد، سال گذشته میلادی (۲۰۱۸) توسط آمریکا تحریم شد و دولت ترامپ نام برگزارکنندگان آن از جمله خود طالبزاده و همسرش زینب مهنا (که مدیریت روابط بینالملل کنفرانس را به عهده دارد) را در فهرست تحریمی خود قرار داد.
به گزارش مشرق، افق نوی امسال علاوه بر اینکه برای اولین بار در خارج از ایران برگزار خواهد شد و اولین کنفرانس بعد از تحریمهای آمریکاست، یک تفاوت عمده دیگر هم با کنفرانسهای سالهای قبل دارد: مأموران افبیآی از ماهها قبل بهصورت حضوری به خانه مهمانهای آمریکایی این کنفرانس رفتهاند و آنها را تهدید کردهاند که در صورت شرکت در افق نو تا یک میلیون دلار جریمه و تا بیست سال حبس میشوند. این اقدام واشنگتن که نشان از عصبانیت آنها از برگزاری مجدد افق نو و اتفاقاً اینبار در همسایگی رژیم صهیونیستی است، متأسفانه موجب شد تا برخی از مهمانهای آمریکایی تصمیم بگیرند امسال در کنفرانس شرکت نکنند. با این حال، برخی آمریکاییهای دیگر همچنان مصمم به حضور در افق نو در بیروت هستند و برای این تصمیم خود دلایل محکمیهم دارند. یکی از این افراد، «کِن اوکیف» است که پیوستن به تفنگداران دریایی آمریکا را احمقانهترین تصمیم زندگیاش توصیف میکند و پاسپورت آمریکایی خود را آتش زده است.
اوکیف که حتی در جنگ اول خلیج فارس (دخالت آمریکا در جنگ عراق و کویت) نیز خدمت کرده بود، پس از اعتراض به ناعدالتی توسط ردههای بالاتر نهایتاً از تفنگداران اخراج شد.
وی در گفتوگو با مشرق، میگوید: من این را میدانم که [بر خلاف تبلیغات غرب] شما به دنبال سلاح هستهای نیستید. در نتیجه سفرهای متعددم به ایران و آشنایی با بسیاری از ایرانیها، این را درک کردهام که در کشور شما اکثریت عمده، اگر نگویم تقریباً همه، اعتقاد دارند که خداوند سلاحهای هستهای را «حرام» میداند؛ یعنی غیرمشروع و غیرقابلقبول. این واقعیتی است که در آمریکا و غرب کاملاًً از آن غافل هستند؛ اینکه شما بیش از ۶۰۰ سال است با کسی نجنگیدهاید و اعتقاد دارید هیچکس نباید سلاح هستهای داشته باشد، از جمله خود ایران. دلیلش هم این است که خواست خداوند بر همه چیز مقدم است.
اوکیف در پاسخ به این سؤال که دلیل اینکه با وجود تهدیدهای افبیآی باز هم تصمیم دارید در کنفرانس شرکت کنید چیست؟ تأکید کرده است: دلیلش خیلی ساده است. من فقط مقابل حق مسئول هستم. بنابراین اگر میخواهید من را حبس بکنید، شکنجه بدهید، یا اصلاً بکشید.
وی گفته است: یکی از کتابهایی که همیشه درباره تاریخ آمریکا آن را پیشنهاد میکنم، «تاریخ مردمی ایالات متحده» [به عبارتی «تاریخ آمریکا به روایت مردم»] نوشته «هاوارد زین» است. این کتاب بیش از کتاب تاریخ دیگری که من تا کنون دیدهام، به شما درباره تاریخ آمریکا مطلب یاد میدهد. البته اگر هم دوست دارید میتوانید بههاروارد بروید و از آنجا مدرک تاریخ بگیرید و تبدیل به یک «احمق» بشوید.
اوکیف خاطرنشان میکند: من مطالعه کردم و فهمیدم که شهروندی آمریکا یعنی چه: شهروندی آمریکا یک قرارداد اجتماعی است که به موجب آن شما حقوق و وظایفی دارید، که از جمله آن وظایف پرداخت مالیات به نظامی است که بدون تردید و به شکلی انکارناپذیر از مالیات شما برای ارتکاب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسلکشی استفاده میکند، حتی همین امروز. وقتی این واقعیت را فهمیدم و متوجه شدم که من هم پای این قرارداد را امضا کردهام، گفتم حتی یک پِنی دیگر هم در این صندوق خونبهایی نخواهم انداخت که از پولش برای کشتار جمعی مردم استفاده میشود. بنابراین من تابعیت آمریکاییام را سلب کردم.
وی همچنین تأکید کرده است: اگر هدفتان به اندازه هدف من بزرگ است، خدا میداند چه چالشهای بزرگی پیش رو خواهید داشت. من این را تجربه کردهام، اما شکرگزار هستم و [اگر به گذشته هم برگردم] حاضر نیستم هیچ سرنوشت دیگری را برای خودم انتخاب کنم.
اوکیف ابراز میدارد: من عاشق برادران و خواهران مسلمان خودم هستم و برای آنها احترام قائلم و دلم میخواهد یک نکته را هم در انتها بگویم: رهبران عالی ایران، چه رهبر کنونی و چه رهبر قبلی، واو! من فقط و فقط عشق و احترام نسبت به هر دوی آنها دارم. اهمیتی نمیدهم که دیگران چه میگویند؛ این افراد، افراد خاص و بینهایت پاکی هستند؛ هر یک کدامشان. آیتالله خمینی، کسی که ما [آمریکاییها] آنقدر به او تهمت میزدیم، من خانه و داراییهای او را دیدهام. اتاق مطالعه او حتی به اندازه حمام بسیاری از خانههای غربی هم نبود، اما او و همسرش در آن خانه زندگی میکردند و تنها چیزی که داشتند، چند عدد کتاب بود. یک چنین آدمیمیتواند رهبری باشد که من به او احترام بگذارم.