kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۸۱۴
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۲
تیم ملی ایران در جام جهانی حضوری آبرومندانه داشت

پیش به سوی فردای بهتر

تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی برزیل، حتی بالاتر از واقعیت‌های فوتبال و فراتر از بضاعت‌های فرهنگی و فنی آن ظاهر شد، حضور و ظهوری روحیه‌بخش که استعداد «توانستن» برای «بهتر شدن» را بار دیگر بروز داد.

سرویس ورزشی-

بازار فوتبال جهان کماکان با جام جهانی گرم است. حالا و از امشب این رقابت‌ها وارد مرحله 1/8 نهایی می‌شود که از مصاف رویاروی 16 تیم باقیمانده، چهره هشت تیم مرحله بعدی نمایان می‌شود، مسابقات هر چه جلوتر می‌رود، حساس‌تر و تماشایی‌تر می‌شود و... با این همه جام جهانی بیستم از چهارشنبه شب گذشته و بعد از اینکه آقای ولاسکو داور اسپانیایی بازی ایران- بوسنی، به نشانه پایان بازی در سوت خود دمید، برای ما تمام شد. خوب هم تمام شد. ما اگر چه دوست داشتیم و می‌خواستیم و حتی می‌گفتیم که هدفمان کاری فراتر از دوره‌های قبلی حضور ایران در جام جهانی، یعنی صعود به مرحله بعدی است، اما اگر نتوانستیم به این هدف دست یابیم، بی‌تردید به هدف مهمتر و بزرگتر رسیده‌ایم و آن «حضور آبرومندانه» بود. فوتبال ما در جام جهانی حضوری آبرومندانه داشت. این را هر کارشناس و ناظری که براساس علم و آگاهی و انصاف- نه غرض و مرض- حرف می‌زند، حتما تایید و تصدیق می‌کند. ما اینجا می‌خواهیم فراتر از آن بگوئیم، تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی برزیل، حتی بالاتر از واقعیت‌های فوتبال و فراتر از بضاعت‌های فرهنگی و فنی آن ظاهر شد. حضور و ظهوری روحیه‌بخش که استعداد «توانستن» برای «بهتر شدن» را بار دیگر بروز داد. فوتبال ما نشان داد که با همه کم‌لطفی‌ها، بی‌توجهی‌ها و جفاهایی که به آن می‌رود، باز هم می‌تواند در میدانی بزرگ و نفسگیر و در مصاف با حریفان بزرگی چون آرژانتین خود را جمع و جور کند، فن و هنر را در خدمت یک هدف به کار بگیرد و با غیرت و روحیه ایرانی باعث خشنودی و حتی غرور یک ملت شود. آری، فوتبال بیش از هر چیز در آوردگاه ریو، «توانستن» را ثابت کرد. بار دیگر ثابت شد که این فوتبال می‌تواند بهتر از این باشد. سقف و توان بالقوه فوتبال ایران بیش از جایگاه و شرایطی است که در آن قرار دارد. این شاید مهمترین پیام جام جهانی برای فوتبال ما باشد. پیامی که باید آن را دریافت کرد و از آن به نفع آینده فوتبال ایران استفاده نمود. باید از همین امروز، یعنی از فردای پس از بازی بوسنی، برای به فعلیت درآوردن «توان بالقوه» برای تحقق عینی آن «توانستن» به همت و کار و تلاش اقدام کرد. آینده پیش روی ماست. جام ملت‌های آسیا در راه است، مقدماتی جام جهانی بیست و یکم دیر یا زود شروع می‌شود و... باید در این مسابقات به توقع‌ها و انتظارات به حق پاسخ داد. باید در این رقابت‌ها فوتبال ما به آنچه که حقش است و سزاوار آن است برسد.
بعد از پایان لیگ سیزدهم نوشتیم، در آستانه شرکت تیم ملی در جام جهانی تاکید کردیم و امروز هم یادآور می‌شویم و تکرار می‌کنیم که فوتبال ما در خیلی جاها به حال خود رهاست. جریانات منفعت‌خواه و دست‌های فرصت‌طلب زیادی گریبان فوتبال را در چنگ خود گرفتار کرده و... فضای فوتبال را آلوده کرده و فضای تنفس سالم را در هوایی مساعد و شرایطی مناسب به آن نمی‌دهند، عنان فوتبال را باید در اختیار گرفت، آن را از «رها بودن» و «بی‌صاحبی» نجات داد، مسئولان باید با توجه و غیرت و اقتدار بیشتری کار و بار آن را زیر نظر بگیرند، بساط دلالی و شارلاتانیزم را از پیرامون آن جمع کنند، از همین «لیگ» شروع کنند، لیگ را جدی بگیریم، با «نگاه ملی» روی آن تمرکز کنیم، اجازه ندهیم هر کسی هر کاری دلش می‌خواهد در آن انجام دهد، لیگ باید در خدمت فوتبال ملی و در نهایت شکل دادن به «تیم ملی» فعالیت کند نه در خدمت دلالیسم و نتیجه‌گرایی به هر قیمت و... لیگ ما کیفیت خود را از دست داده است، باید راه و چاره‌ای برای تقویت کیفی و فنی لیگ بیندیشیم، باید دست از قدرناشناسی برداریم و قدر تماشاگر را و حضور گرم و تأثیرگذار او را در فوتبال بدانیم و برای بازگشت و آشتی او با ورزشگاه‌ها چاره‌ای بیندیشیم و پیش از هر چیز حرمت او را حفظ کنیم و... باید به فکر «فوتبال پایه» باشیم، نوجوانان مستعد و آینده‌دار را درست و حسابی از کانال‌های صحیح کشف و زیرنظر مربیان کارکشته و کارآزموده - این همه چهره‌های پیشکسوت و اسم و رسم‌داری که در این فوتبال بیکار هستند- استعدادهای آنها را شکوفا کنیم و... قدر سرمایه‌های انسانی خود را بیش از گذشته بدانیم، بساط حرمت‌شکنی و لودگی و مسخره‌بازی و تخریب را جمع کنیم، در این باره رسانه‌ها، به ویژه رسانه تاثیرگذاری چون تلویزیون خیلی می‌تواند نقش مهمی داشته باشد، از آنها در جایگاه‌های مختلف فوتبال استفاده کنیم، و کسانی که به ضرب توجه و سفارش و روابط شخصی و فامیلی و... جای آن بزرگان را اشغال کرده‌اند، دفع کنیم و کنار بزنیم و...
تیم ملی را به حال خود رها نکنیم، بهتر و قویتر و حساب‌شده‌تر از قبل برای آینده بهتر برنامه‌ریزی کنیم. از مردم، صاحبان و طرفداران مخلص آن، پنهان و قایمش نکنیم، تیم ملی مال مردم است، بگذارید این تیم جلوی طرفداران خود به میدان برود و رابطه «مردم- تیم ملی» به رابطه‌ای ملموس و نزدیک تبدیل شود و نه فقط رابطه‌ای از طریق تصویر تلویزیون و نوشته روزنامه‌ها و... بدعت غلط و روش ناصحیحی که عده‌ای سال‌ها پیش به خاطر عدم خلوصشان در این فوتبال باب کردند و هنوز متاسفانه ادامه دارد و...
گهگاه با حریفان بزرگ و نام‌های اسمی جهان برای تیم ملی در ورزشگاه‌های مختلف کشور، بازی بگذارید و از لحاظ روحی و ذهنی آن را تقویت کنید، مشکل بچه‌های ما بیشتر در این زمینه‌هاست نه صرفا فن و تکنیک - که از این نظر کمبود فاحشی احساس نمی‌شود- این نکته‌ای است که کی‌روش سرمربی تیم ملی هم بر آن تاکید می‌کند.
حرف در این باره بسیار است. کلام کوتاه اینکه: فوتبال را از حالت «رها بودن» و گرفتار بودن در دست اغیار و نامحرمان و پیروان مکتب دلالیزم و شارلاتانیزم نجات دهید و با در اختیار گرفتن مهار آن، آن را به «مردم» برگردانید و بالاخره اینکه برای آینده بهتر، از همین حالا شروع کنید از امروز حرکتی مدبرانه و جهادی را به سوی فردا تدارک ببینید و...