تبلیغ ناخواسته برای مدارس غیردولتی با دغدغه عدالت آموزشی!
آیا کسب رتبههای برتر کنکور به عملکرد مدارس ارتباط دارد؟
اعلام نتایج آزمون سراسری دانشگاهها و ترکیب منحصر به فرد نفرات برتر کنکور که بیشتر دانشآموزان مدارس خاص هستند، واکنشهای مختلفی را در پی داشته است.
سرویس اجتماعی-
بیش از 70 درصد رتبههای برتر کنکور امسال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی، دانشآموزان مدارس سمپاد هستند، سهم غیردولتیها 14 درصد و نمونه دولتیها 13 درصد است؛ در میان 40 نفر اول کنکور سراسری، 19 دانشآموز اهل تهراناند که 66 درصدشان در مدارس غیردولتی و نمونهدولتی و 33 درصد در مدارس سمپاد درس خواندهاند.
این موضوع تا حد زیادی در روزهای اخیر مباحثی همچون انتقاد از دستهبندیهای مختلف مدارس و جداسازی دانشآموزان، تأثیر آن در بازتولید نابرابری آموزشی، طبقاتی شدن آموزش در کشور و در نهایت ناکام ماندن دانشآموزان از طبقات پایینتر جامعه در چرخه رقابت و ورود به دانشگاهها و رشتههای برتر و به عبارتی بیعدالتی آموزشی را در پی داشته است.
در این بین برخی معتقدند این موضع نشان از وجود بیعدالتی آموزشی و طبقاتی شدن آموزش است و برخی نیز معتقدند نوع مدارس نقش صددرصدی در موفقیت دانشآموزان ندارد و علیرغم وجود نابرابریهای کیفیتی در مدارس دولتی و مدارس خاص، نوع مدارس نفرات برتر کنکور ملاک مناسبی برای قضاوت در مورد کیفیت مدارس و اعتقاد به بیعدالتی آموزشی نیست.
نیاز مدارس دولتی به تقویت و توجه
با توجه بهنظرات مطرح شده مختلف باید گفت وجود بیعدالتی آموزشی در سطح کشور قابل کتمان نیست و با وجود اینکه برای خانوادههایی که درگیر کنکور میشوند، نوعی بیعدالتی کاملاً ملموس و آزاردهنده است و بسیاری از جوانان هم که درگیر این مسئله میشوند بر اثر سرخوردگی دچار نوعی ذهنیت منفی میشوند اما نباید در تحلیل این واقعیت دچاراشتباه شد.
طی روزهای اخیر تحلیلهای برآمده از روی دغدغه، کیفیت آموزشی مدارس دولتی را هدف گرفته و به سمت نوعی تبلیغ ناخواسته برای مدارس غیردولتی رفته است.
با وجود اذعان به این نکته که نسبت به تقویت و توجه به مدارس دولتی طی سالهای گذشته کمکاری شده است و شاید دولتها نیز بیمیل به خصوصیسازی آموزش و پرورش نبودهاند، ذکر این نکته هم ضروریست که جدای از برخی مدارس خاص از جمله سمپاد و نمونهدولتی، برخی مدارس غیردولتی خاص و. .. و پذیرش نقش امکانات و کیفیت آموزشی در موفقیت دانشآموزان، لزوما هر مدرسه غیردولتی از کیفیت بالا و قابل قبولی برخوردار نیست.
اینکه کمکاری دولتها در تأمین بودجه و سرانه مدارس دولتی و برخی تبلیغات و فضا سازیها باعث گسیل خانوادهها به سمت مدارس غیردولتی به قیمت صرف هزینههای هنگفت و تحمل فشار مالی شده است لزوما نباید منجر به این نتیجه شود که راه عبور از سد کنکور تنها فرستادن دانشآموزان به مدارس غیردولتی است.
توجه به این نکته نیز نباید فراموش شود که طی سالهای اخیر همواره دانشآموزانی از مناطق محروم هم موفق به کسب رتبههای برتر کنکور شدهاند که این نشان از اهمیت داشتن استعداد و تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف است و صرف تکیه به هزینه و مدارس غیردولتی راه موفقیت نیست، در مقابل چه بسیار از دانشآموزانی که علیرغم هزینههای سنگین و تحصیل در مدارس خاص اما هیچ موفقیت تحصیلی چشمگیری به دست نمیآورند.
موضوع عدالت آموزشی بسیار قابل توجه و مهم است که لازمه تحقق آن توجه به مدارس دولتی و نگاه حمایتی مسئولان کشور به دانشآموزانی است که با وجود استعداد فراوان تنها به دلیل محرومیت مالی یا منطقهای از برخی امتیازات و امکانات خاص محرومند اما میتوانند با اندکی توجه خلأهای موجود را با اراده و کوشش پر کنند.
از سوی دیگر راههایی دیگر از جمله توجه به تغییر روش برگزاری کنکور و اتخاذ روشی که بر اساس آن دیگر هزینه کردن چند میلیونی برای یادگیری روشهای تستزنی جای توانمندی واقعی علمی را نگیرد میتواند به عدالت آموزشی و صلاح کشور نزدیکتر باشد چرا که اکنون در مواقع زیادی دانشآموزی که راههای تست زنی را به لطف پرداخت چندین میلیونی به موسسات فرا گرفته، ممکن است با وجود سطح علمی پایینتر نسبت به دانشآموزی که درس را بهتر فراگرفته اما وارد چرخه موسسات کذایی نشده در کنکور موفقتر باشد.
این زنگ هشداری است برای آینده کشور که دانشآموزان عالم و توانمند در مسیر سازندگی و رشد کشور مسئولیت داشته باشند یا تستزنان حرفهای!
باید دقت کنیم که تحلیلهای همراه با نگرانی برای عدالت آموزشی ما را به سمت تبلیغ ناخواسته برای برخی مدارس کمکیفیت غیردولتی سوق ندهد. جالب اینکه بسیاری از مدارس غیردولتی در ساختمانهایی دایر شدهاند که استانداردهای لازم فضای آموزشی، رفاهی و ورزشی و... را ندارند و در مواقعی طی سالهای اخیر سطح نمرات دانشآموزان برخی مدارس غیرانتفاعی در امتحانات نهایی که دیگر مدرسه برگزارکننده آن نیست پایینتر از مدارس دولتی بوده است. حال به جای تبلیغ برای این مدارس بعضاً کم کیفیت باید درخواست از دولت و مجلس برای سرمایهگذاری بر روی مدارس دولتی با اختصاص بودجه تأمین نیازهای مختلف این مدارس در سطح کشور به یک مطالبه جدی تبدیل شود، چراکه وظیفه حاکمیت تأمین تحصیل رایگان و با کیفیت است و شاید در کمتر کشوری دولتمردان این همه برای خصوصیسازی آموزش و پرورش و خلاصی از مسئولیت آن ولع داشته باشند.
این نکته که دانشآموزان مدارسی همچون سمپاد یا نمونه دولتی نفرات برتر کنکور شوند چیز عجیب یا جدیدی نیست، سؤال این است که چرا همه دانشآموزان مستعد و استعدادهای درخشان مناطق محروم امکان دسترسی به این مدارس را ندارند؟
مافیای صنعت کنکور
درباره لزوم تجدید نظر در شیوه برگزاری کنکور که اشاره شد باید به این نکته توجه کرد که این موضوع سالهاست تبدیل به یک وعده توخالی شده است و قطعا یکی از دلایل تعویق یا بیتوجهی به آن هم گردش مالی هنگفت در صنعت کنکور با محوریت موسسات آموزشی، انتشاراتی، مشاوران تحصیلی و... است که امروزه تبدیل به یک شبکه مضر و شاید مافیایی شدهاند و البته برخی رسانهها از جمله صداوسیما نیز در این راه تنها به علت مسائل مالی تسلیم آنها شدهاند.
اتخاذ روشی علمی و مبتنی بر توانمندیهای واقعی دانشآموزان برای ورود به دانشگاهها و قطع دست شبکههای اقتصادی با ظاهر علمی- آموزشی فرصتطلب میتواند مصداق بارزی از تحقق عدالت آموزشی و اجتماعی باشد که توجه دولت و مجلس را میطلبد.
در پایان باید گفت همچنان این باور وجود دارد که علیرغم همه فضاسازیها، دانشآموزان مستعد مدارس دولتی در صورت تحقق وظایف دولت و توجه حاکمیت به این مدارس به جای زمینهسازی رشد قارچگونه مدارس غیردولتی یا افزودن به لیست بلند بالای بیست و چند مدل مدرسه عجیب و غریب، میتوانند در بالاترین جایگاه علمیکشور قرار بگیرند که بارها شاهد چنین واقعیتی بودهایم.
شاید دغدغههای مطرح شده طی روزهای اخیر و نگرانی از آسیب جدی به عدالت آموزشی و اجتماعی در موارد زیادی نزدیک به واقعیت باشد، اما نتیجه آن باید اصلاح نقصهای موجود و مطالبه از مسئولان برای توجه بیشتر به همه دانشآموزان و مناطق مختلف و رفع کمبودهای مدارس دولتی باشد نهترغیب خانوادهها به سمت مدارس غیردولتی آن هم در شرایط اقتصادی کنونی.