kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۷۴۱۰
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۹
پرتوی از حُسن ساقی در جام الغدیر- بخش نخست

پرورده مکتب ولایت

علامه بزرگوار آیت‌الله شیخ عبدالحسین امینی، صاحب دایرهًْ‌المعارف گرانسنگ الغدیر در سال ۱۲۸۱ خورشیدی (۱۳۲۰ قمری) در تبریز دیده به جهان گشود. پدر او شیخ میرزا احمد امینی از فقیهان و مجتهدان وارسته‌ای بود که از غبار شهرت طلبی دامن افشانده و بر قله‌های بلند زهد و تقوا مأوی گزیده بود و مام پارسایش بانویی بود که در دامان پاک خویش هیچ‌گاه بدون وضو او را شیر نداد.

عبدالحسین با سرمایه‌ای که از هوش و استعداد سرشار داشت، تحصیلات مقدماتی را نزد پدر و علمای تبریز فرا گرفت و پس از گذرانیدن دوره سطح، در سن ۲۲ سالگی به نجف‌اشرف مهاجرت کرد. وی در جوار امام العارفین به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و از محضر علمای آن سامان استفاده نمود و بعد از چند سال به تبریز بازگشت. ولی شوق نجف و عشق به بارگاه امیرمؤمنان راحت و آرام را از او ربوده بود تا آنکه سرانجام زادگاه خود را برای بار دوم ترک کرد و برای همیشه در نجف سکونت یافت. علامه با پشتکاری بی‌مثال در درس عالمان و مراجع وقت حضور یافت و خیلی زود به اجتهاد رسید و از بزرگانی چون سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمد حسین نائینی، محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم اجازه اجتهاد دریافت کرد.
علامه امینی در پرتو هیبت و وقار خود چهره‌ای ملکوتی، چشمانی نافذ، بیانی فوق‌العاده زیبا و منبری گیرا و تأثیر گذار داشت. وجود وی مالامال از عشق به امیرالمؤمنین و در توسل به ساحت مقدسش مثال زدنی بود. او پیوسته زیارت مولایش را با آدابی خاص به جا می‌آورد؛ در حرم مطهر با همه بیگانه بود و روی دل به کعبه آمال داشت، متواضعانه در مقابل ضریح می‌نشست، سیلاب‌اشک بر محاسن جاری می‌کرد و صدای‌گریه و ناله‌های جانسوزش در فضای معنوی حرم می‌پیچید. این زیارت عاشقانه و عارفانه گاه بیش از یک ساعت به طول می‌انجامید. آنچه که ‌اشک‌های این عالم فرزانه را جاری می‌ساخت، تصور مظلومیت امام متقین بود. او خود می‌گفت من پس از تألیف الغدیر عمری دراز می‌خواهم که بر مصائب و مظلومیت‌های علی علیه‌السلام بگریم.
 از جمله اعمال عاشقانه علامه شور و حال او در زیارت کربلای معلی است که با پای پیاده از نجف حرکت می‌کرد و پس از سه روز پیاده‌روی به کربلا می‌رسید. در حایر حسینی نیز زیارت‌هایی همسان نجف به همراه‌اشک و آه فراوان داشت.
علامه امینی با‌اشتغالات سنگین علمی از زیارت و عبادت خسته نمی‌شد. در ماه رمضان کارهای دیگر را تعطیل می‌کرد و در نجف یا کربلا برای عبادت کمر همت می‌بست و از جمله پانزده بار قرآن را ختم می‌نمود و ۱۴ ختم را به معصومین و یکی را  به پدر و مادر خود اهدا می‌کرد. زمانی یک ماه در مشهد اقامت گزید و هر شب در حرم مطهر رضوی هزار رکعت نماز بجا آورد. وی پس از ۴۰ سال سکونت در نجف، خانه شخصی از خود نداشت.
علامه بزرگوار در کنار فعالیت‌های علمی و عبادی، خدمت به خلق را فراموش نمی‌کرد و حتی برای رفع نیاز ارباب حاجت، خود را به تعب می‌انداخت. دست رد به سینه سائلی نمی‌زد، امیدواری را نومید نمی‌ساخت و افراد ضعیف را می‌نواخت. او اخلاقی نیکو و خیری کثیر داشت.
آیت‌الله امینی، عالمی مجاهد و معتقد به ولایت فقیه بود و سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حرکت مقدس امام خمینی را با عبارتی عرشی تأیید کرده بود: الخمینی ذخیرهًْ الله للشیعه؛ امام خمینی اندوخته خداوند برای عالم تشیع است.
الغدیر اثری باشکوه و شگرف
کتاب الغدیر دایرهًْ‌المعارفی عظیم است که علامه برای بررسی اسناد واقعه غدیر خُم، کتابخانه‌های مهم در کشورهای مختلف را جست‌وجو نموده است. علامه امینی ۴۰ سال از عمر خود را صرف نگارش کتاب الغدیر نمود این اثر بی‌همتا به زبان عربی با نثری زیبا و ادبی در ۲۰ جلد تألیف شده است که ۱۱ جلد آن به چاپ رسیده و مابقی به عللی هنوز مخطوط مانده است. مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی که در شمار دوستان علامه امینی بود چنین می‌گوید: «علامه امینی به من فرمود که برای تألیف الغدیر ده هزار جلد کتاب را از ابتدا تا آخر خواندم و به صدهزار کتاب دیگر مراجعات مکرر داشته‌ام.» سپس دکتر شهیدی می‌افزاید: «او اهل گزافه نبود وقتی می‌گفت کتابی را خوانده‌ام به درستی خوانده، به ذهن سپرده و از آن یادداشت برداشته بود. علامه می‌گفت هر گاه پشت میز می‌نشستم که الغدیر را بنویسم، مثل اینکه علی علیه‌السلام را در کنار خود می‌دیدم که مطالب را به من دیکته می‌فرمود.»
الغدیر کارنامه‌ای گویا از حیات علمی علامه امینی است که هر سطر آن به شکلی حیرت انگیز از منابع مختلف در کتابخانه‌های جهان گردآوری شده است. این کتاب ترجمان عشق علامه به ساحت مقدس ولایت و بیانگر انگیزه والای او برای معرفی حقانیت اهل بیت است. علامه برای تالیف کتاب الغدیر، ابتدا در کتابخانه‌های عمومی و خصوصی نجف‌اشرف به کاوش پرداخت و منابع موجود را بررسی کرد و سپس برای دستیابی به مصادر دیگر به ایران، هند، سوریه و ترکیه سفر کرد و در کتابخانه‌ شهرهای مختلف با تلاشی شبانه‌روزی به مطالعه پرداخت و با نبود امکانات در آن روزگار شخصا نسخه‌های نادر فراوانی را استنساخ نمود. علامه غالبا هنگام تعطیلی کتابخانه‌ها از کتابدار می‌خواست وی را تنها گذارده و در را به روی او قفل کند. خودش می‌فرمود: آن وقت‌ها در نجف پنکه نبود و من در آن شرایط سخت برای مطالعه هر روز به حسینیه شوشتری‌ها می‌رفتم که تعدادی کتب ارزشمند کهن داشت. کتابدار در را می‌بست و مرا در کتابخانه تنها می‌گذاشت و من ساعت‌ها به مطالعه مشغول می‌شدم و یادداشت برمی داشتم. غرق شدن در مطالعه مرا به کلی از گذشت زمان غافل می‌ساخت و تنها زمانی به خود می‌آمدم که می‌دیدم فرشی که بر روی آن نشسته ام از ریزش مداوم عرق خیس شده است.
آن بزرگوار چند ماه برای سفری علمی و تحقیقی به هندوستان رفته بود. بعد از بازگشت از او پرسیدند هنگام اقامتتان در هند با گرمای هوای آنجا چه می‌کردید؟ وی لختی تأمل کرد و گفت: عجب! اصلا متوجه گرمای آنجا نشدم! علامه درسفر سوریه روزی ۱۸ ساعت کار می‌کرد و کلید کتابخانه طاهریه [المکتبهًْ الطاهریه] را به او داده بودند. در آنجا صبح‌ها تا غروب یکسره کار می‌کرد و با نان و آب مختصری که به همراه داشت تغذیه می‌نمود.
علامه چنانچه کتابی می‌خواست و آن را نمی‌یافت متوسل به ساحت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌شد. وی نه تنها در مسائل علمی بلکه در مشکلات مؤمنان و شفای بیماران نیز در حرم مطهر علوی متوسل می‌شد و نتیجه می‌گرفت. علامه امینی زمانی سخت بیمار و بستری شد و پزشک او را از فعالیت علمی ممنوع کرد اما یکی از دوستان نزدیک آن بزرگوار در کنار بستر او مقداری از کتاب الغدیر را برایش خواند و علامه با استماع آن مطالب از بیماری حاد خود شفا یافت و از بستر برخاست. این موضوع مورد حیرت پزشک معالج شده بود و نمی‌توانست آن را باور کند.
الغدیر و وحدت بین شیعه و سنی
مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته همگی از کتب علمای اهل سنت است و علامه امینی بر اساس مدارک و مسانید برادران اهل تسنن این واقعه مهم تاریخی را به اثبات رسانیده است. نقد موشکافانه و داوری منصفانه و به دور از تعصب علامه امینی باعث شد که پس از چاپ الغدیر، مقالات متعددی در مجلات فرهنگی مصر، سوریه، عراق و سایر بلاد اسلامی در تجلیل از این کتاب درج گردد و سیل تشکر و تبریک علما از سراسر جهان به سوی او سرازیر شود. دانشمندان شیعه و سنی وقتی این اثر سترگ و جاودانه را مطالعه کردند با عبارات و الفاظ بسیار زیبایی آن را ستودند که حدود ۵۰ نمونه از این اظهارات در مقدمه مجلدات الغدیر آمده است. این نامه‌ها و مقالات همگی بیانگر این مطلب است که بر مفاد و مطالب مستند الغدیر کلیه فِرق اسلامی اتفاق نظر دارند.
علامه امینی از میان عالمان اهل تسنن در سراسر جهان اسلام دوستان فراوانی داشت. اما فرقه گمراهی مانند وهابیت که دست ساخته استعمار پیر است از این اثر بزرگ ابراز انزجار و مطالعه آن را ممنوع کرده است و جالب اینجاست که به علت متانت، استواری و دقت بالای الغدیر تا کنون هیچ کس نتوانسته مستندات آن را رد کند.
خدمت بزرگ دیگر این عالم وارسته تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در شهر نجف است. آن بزرگوار از اینکه می‌دید کتابخانه‌های جهان حاوی صدها هزار کتاب نفیس است اما نجف مهم‌ترین حوزه علمیه جهان تشیع کتابخانه‌ای فقیر با چهار هزار کتاب دارد در رنج بود و در صدد برآمد تا کتابخانه‌ای غنی تأسیس کند. وی عاقبت در عید غدیر ۱۳۷۹ ق با حضور علما و بزرگان نجف این کتابخانه را افتتاح کرد. کتابخانه‌ای با ۷۰ هزار نسخه خطی بسیار نفیس و ۵۰۰ هزار عنوان کتاب به زبان‌های مختلف دنیا.
سرانجام این عالم وارسته پس از عمری سرشار از مجاهدت و تلاش در سن ۶۸ سالگی در ظهر جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ ش مصادف با ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ ق در تهران درگذشت. او در آخرین ساعات زندگی خود فرمود آبی آمیخته با تربت مطهر حسینی بر لبانش برسانند و این آخرین توشه او از دنیا بود. در تشییع باشکوه پیکر مطهرش بازار تهران تعطیل شد. بعضی عمر کوتاه علامه امینی را به جهت تلاش‌های بی‌وقفه، مطالعات زیاد و تلاش علمی بیش از حد او می‌دانند. استاد جلال‌الدین همایی در مرگ زودرس آیت‌الله امینی اظهار داشته است: کثرت کار و زحمت بی‌شماری که آن بزرگوار در راه خدمت به مذهب کشید کم‌کم قوای بدنی او را ضعیف ساخت تا منتهی به مرگ ایشان شد.
 بدن مطهر علامه با هواپیما به کشور عراق منتقل گردید و پس از طواف در حرم‌های مطهر کاظمین، کربلا و نجف به وصیت خودش در کتابخانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خاک سپرده شد.
سیدابوالحسن موسوی طباطبایی