kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۷۱۳۰
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۵

با خورشید انقلاب (خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)



متانت؛ ویژگی بارز آقا از ابتدای جوانی
در آغاز انقلاب بود که نیروها همدیگر را یافتند. ایشان را قبل از حرکت امام- به لحاظ اینکه در مدرسه خدمتشان رسیده بودم- می‌شناختم.
خیلی‌ها را ما در مدرسه می‌دیدیم. مدرسه طلبگی در واقع خوابگاه است؛ جای درس، آنجا نیست. شاید جاهای دیگر درس می‌خوانند ولی آنجا خوابگاه است. بنابراین طلاب می‌توانند در سطوح مختلف باشند، اما همزمان در یک مدرسه باشند. این معنایش این نیست که همدرسند. مثلاً در مدرسه حجتیه، حضرت آیت‌الله جوادی آملی، حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی، اخوی آقا، آقا سید محمد هم بودند. حضرت آیت‌‌الله جعفر سبحانی و آقایان دیگر هم بودند. منتها شخصیت رهبر معظم انقلاب برای ما- به‌خصوص ما طلبه‌های تهرانی که حجره‌مان هم در مسیر ایشان بود- برجستگی ویژه‌ای داشت. اصل مطلب این است که علاقه و ارادت من به ایشان از همان سال است و هرچه زمان گذشت، بیشتر شد. پایه این علاقه و ارادت متعلق به همان سال‌هاست. علتش هم این بود که ایشان از همان اول، به‌عنوان یکی از فضلای مدرسه و حوزه بودند. رفتار ایشان با یک متانتی توأم بود. همین متانتی که الآن هم در آقا مشهود است. من می‌توانم شهادت بدهم که منش و رفتار ایشان از همان سال‌های اول که ما آشنا شدیم، همین‌طور بوده؛ البته کامل‌تر شده است. به‌لحاظ اینکه ایشان روی خودشان کار می‌کنند.
من متولد 1322 هستم. سال 40 تقریباً یک طلبه هفده هجده ساله بودم. ایشان سحر، قبل از اذان حتماً بیدار بودند و موقع نماز، اذان می‌گفتند. صدا و آهنگ اذان ایشان هنوز گاهی در گکوش من هست. در همان طبقه اذان می‌گفتند. از همان اول اهل تهجد و نماز شب بودند. این‌ها برجستگی‌هایی بود که برای یک طلبه جوان، خیلی جاذبه داشت. چون جوان‌ها دنبال الگویی برای خودشان هستند. ایشان یکی از الگوهایی بود که وقتی ادم نگاه می‌کرد، احساس  می‌کرد که خوب است آدم این‌طوری بار بیاید. ایشان خیلی متین و سنگین بودند. خیلی باصلابت حرکت می‌کردند؛ اما خوش‌اخلاق هم بودند. یعنی هیچ موقع ایشان عبوس نبودند؛ به‌خصوص نسبت به ما طلبه‌های تهرانی.
جمع دوستان ما آدم‌های متدینی بودند. به‌ هر جهت زیردست آقای مجتهدی بزرگ شده بودند. ایشان یک علاقه و محبت خاصی هم نسبت به ما داشت، اصلاً عنایت داشت. مثلاً وقتی ما در راه، خدمتشان می‌رسیدیم، سلام می‌کردیم؛ ایشان می‌ایستادند، احوالپرسی می‌کردند. به اسم، دوستان ما را می‌شناختند. حتی این سال‌های آخر هم گاهی سراغ آنها را به اسم، از من می‌گرفتند.
* حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری- پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای