kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۵۴۱
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۸
موسوى خوئينى‌ها :

ما پيرو امامیم ولی ولایت فقیه واقعاً یک امرغیرعقلایی است!؟ (پاورقی)


محمدعلى ابطحى : خاتمى مى‌گفت اگر ما تعبير جامعه مدنى را زياد به كار بگيريم، بى‌آن كه در داخل هزينه بدهيم به غربيها اعلام مى‌كنيم كه قصد ما و روش ما در حكومت، مخالفت روش ولايت فقيه است. سيستم مركز تحقيقات استراتژيك در تمام نقدهاى سياسى، فقط حوزه‌هايى را مورد توجه قرار مى‌دهد كه دقيقآ به سياستهاى رهبرى برمى‌گردد و نه سياستهاى دكتر احمدى‌نژاد. موارد ديگرى هم همين مضمون كه با شكست اصولگرايان بايد قدرت [. . .] را مهار كرد و باز هم از سوى خاتمى و هم از سوى هاشمى و هم از سوى خوئينى‌ها و بسيارى از اعضاى مجمع شنيده شده است امّا توطئه اصلى را من درآوردن مهندس موسوى مى‌دانم.
آقايان خاتمى و هاشمى مقصر اصلى بودند، آقاى خاتمى با نيروهاى جوانى كه در اختيار داشت مثل گروه 88 و يا كمپين حمايت از خاتمى موج سوم و يارى نيوز و يا علاقه‌مندان عمومى‌اش، فضا را چنين كردند كه موسوى بِالكل توهّم ديگرى شد. [. . .] با حمايت مالى موسوى را هدايت كرد. هردو به يك چيزى انديشيدند [خاتمى و هاشمى]. يك اصلاح‌طلب رئيس‌جمهور شود تا رهبرى در جامعه قدرت مطلق نباشد، بر هر قيمتى. امّا [. . .] با اعلام نتيجه رأى به نفع احمدى‌نژاد، خيلى عصبى شده بود و به همين دليل تصميم گرفت در يك عمليات ايذايى نسبت به رهبرى زير پر و بال مهندس موسوى را بگيرد.
در كارگزاران سازندگى هم مى‌توان بخوبى رگه‌هاى جدى مخالفت با رهبرى را ديد. با اين كه در جلساتشان نبودم امّا در ملاقاتهاى شخصى و دوستانه كه با افراد آنها داشته‌ام نقد و حتى تمسخر رهبرى رواج دارد. مصطفى تاج‌زاده معتقد است كه رهبرى در برابر فشارها عقب‌نشينى مى‌كند و لذا سعى مى‌كند كه با حداقل تنش دو سازمان را در مسائل مختلف به شكلى مديريت كند كه نتيجه بيانيه‌ها و كارهايشان وادار كردن رهبرى به عقب‌نشينى باشد و يا در بعضى از مسائل جلوى موضع‌گيرى رهبرى را بگيرند.
در مشاركت، رضا خاتمى معمولا صريح‌تر از ديگران در مورد رهبرى حرف مى‌زند. اصل ديدگاه رضا خاتمى در مورد رهبرى اين است كه بايد تا جايى كه ممكن است در برابر نظرات ايشان مقاومت كرد تا ايشان در موضوعات مختلف عقب‌نشينى كنند. معتقد است رهبرى در برابر فشارها عقب‌نشينى مى‌كند. از روز شنبه كه مقام معظّم رهبرى اعلام صحت انتخابات را كردند حملات چه به صورت علنى و چه به صورت ضمنى به طرف مقام معظّم رهبرى بود. بيانيه موسوى و يا مجمع روحانيون مبارز، بعد از آن كه رهبرى صحت انتخابات را تعيين كرده بودند و يا دعوت به تظاهرات، على‌رغم اين كه رهبرى صحت و اتقان انتخابات را اعلام كرده بودند به معناى رويارويى مستقيم با رهبرى نظام تلقى مى‌شد.
تاج‌زاده در جلسه مشاوره آقاى خاتمى گفت شما به عنوان رئيس دولت بايد اين موضع را مى‌گرفتيد تا به جاى اين كه مقابله با احمدى‌نژاد تلقى شود مقابله با رهبرى تلقى شود و شما مى‌بايست صريحآ در آن بگوييد كه همه چيز را با اجازه رهبرى انجام داديد تا مشكلاتى كه احمدى‌نژاد مى‌گويد به پاى رهبرى نظام نوشته شود».763
موسوى خوئينى‌ها :
«اين ولايت فقيه يك امر غيرعقلايى است كه واقعآ هم هست. عقلايى به معنى امروز دنيا».
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 19/10/ 87:
«ما پيرو خط امام هستيم ولى بايد تكليف خودمان را با اين رژيم مشخص كنيم. ما مديون امام هستيم ولى امام چيزهايى فرموده كه با گذشت زمان نتيجه مى‌گيريم كه موفقيتى در آن نيست و حكومت دچار مشكل شده است».764
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 26/3/ 1388:
«من به دوستان گفتم اگر مى‌خواهند در شوراى نگهبان مطلبى را در مورد انتخابات شروع كنند ابتدا از آقاى خامنه‌اى شروع كنند و بگويند تخلفات از ايشان شروع شده است. ايشان (رهبرى) مى‌داند اگر يك قدم به عقب برود (ابطال انتخابات) بايد تا آخرش عقب برود».765
 حذف احمدى‌نژاد به هر قيمت!
محمدعلى ابطحى :
«دو سال پيش كه تازه كار تبليغات انتخابات آغاز شد شعار مشترك هاشمى و خاتمى اين بود كه احمدى‌نژاد همان رهبرى است. اين را در جلسات مجمع روحانيون دوشنبه‌هاى دفتر خاتمى و مجمع تشخيص مى‌گفتند. هدف در اين مرحله اين بود كه اثبات كنند احمدى‌نژاد و رهبرى داراى يك محتوا هستند و فشار بر احمدى‌نژاد به معناى فشار به رهبرى تلقى مى‌شود».766
موسوى خوئينى‌ها در تاريخ 21/4/ 1388:
«مجمع روحانيون مبارز نبايد موضع خود را جلوتر از آقاى هاشمى اعلام كند و همواره بايد پشت سر ايشان و به آرامى حركت كند».767
محمدعلى ابطحى :
«بيت هاشمى رفسنجانى از خودش تا فرزندانش و همسرش فشار اصلى را داشتند كه احمدى‌نژاد رأى نياورد. نظريه هاشمى اين بود كه هركس كه مى‌تواند احمدى‌نژاد را به زمين بزند بايد مورد حمايت قرار گيرد. هيچ شرطى هم نداشت. تمام سرمايه مالى اين كار را هم متقبل شده بود».768

763ـ تكيه‌گاه، صص 596-598.
764ـ همان، صص 598.
765ـ همان، صص 599-600.
766ـ تكيه‌گاه، صص 600.
767ـ همان، ص 601.
768ـ همان، ص 603.