کادرسازی برای آینده انقلاب؛ یک ضرورت حتمی(زلال بصیرت)
در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ازیک سو باید در مقابل دشمنان نظام، پیروزی این انقلاب و موفقیتها و پیشرفتهایش را تبیین کرد و نشان داد که این پیروزیهای دشمن کورکن به برکت انقلاب به دست آمده است، اما از سوی دیگر لازم است که اهداف انقلاب دائما یادآوری شود و ببینیم نسبت به تحقق اهدافی که مردم برای آن جانفشانی کردهاند، تا چه حد موفق بودهایم و آسیبها و کمبودهای آن، چه بوده است تا در صدد رفع آنها برآییم. بخش اول را باید به رخ دشمنان انقلاب بکشیم، اما بخش دوم باید به خوبی مورد توجه و رصد خودمان قرار بگیرد.
انگیزههای شروع انقلاب اسلامی
هرچقدر با دستاوردها و کمبودها بیشتر آشنا باشیم، بهتر میتوانیم به تقویت انقلاب کمک کنیم. انقلابی که حرکت آن به دست مبارک حضرت امام(ره) آغاز شد، دو دلیل داشت؛ یکی وجود کمبودهای عادی جامعه که نظام دستنشانده، وابسته، خودکامه و نوکر اجانب، سبب آن بود و تنها به دستور اربابان خود عمل میکرد؛ برخی سیاسیون و حتی علما برای رفع این کمبودها معتقد بودند که شاه فقط سلطنت کند و دولت ملی بر سرکار آمده و طبق قانون اساسی عمل کند! این امر شعار ملیگرایان بود.
دلیل دوم حرکت امام(ره) برای ایجاد نهضت اسلامی و انقلاب، کمبودهای معنوی جامعه بود، مصدق نیز به نوعی خواهان انقلاب بود و آن را شروع نیز کرد؛ اما سؤال این است که فرق امام(ره) و دکتر مصدق در چیست؟ حقیقت این است که امام(ره) حتی با ملیگرایانی که صادق بوده و واقعا دنبال اصلاح بودند، تفاوت داشتند؛ ملیگرایان تنها به کمبودهای مادی و اقتصادی توجه میکردند! اما دغدغه امام(ره) بیشتر ضعفهای دینی و معنوی جامعه بود؛ از روز اول که میگفت اسلام در خطر است تا روزهای آخر که واژه اسلام و خداوند تبارک و تعالی از دهانش نمیافتاد، همیشه دغدغه اسلام را داشت؛ وقتی میخواست اوج دغدغه خود را منتقل کنند، میفرمود: من برای اسلام احساس خطر میکنم!
امام(ره) برای احیای دین قیام کرد تا در سایه آن، دنیای مردم نیز تأمین شود. برای این انقلاب، امام(ره) و یاران فداکارش سختیهای زیادی کشیدند، حال که ما در چهل سالگی انقلاب قرار داریم، بهتر است بررسی کنیم تا چه حد به اهداف انقلاب نزدیک شدهایم؟ آیا به آنچه امام(ره) میخواست رسیدهایم یا خیر؟ اگر نرسیده ایم، چه ضعفهایی داشتهایم و چگونه باید آنها را جبران کنیم؟
بعد از انقلاب، طبیعتا قرار نیست در مدت کوتاهی همه ضعفهای گذشته جبران شود؛ ازاینرو امام(ره) قصد انجام کارهای اساسی در دو بخش را داشت؛ یکی عوامل فساد را تغییر دهد؛ یعنی ساختارها وجود داشته باشند، اما افراد فاسد یا فسادهای موجود در آن را اصلاح کند؛ دیگر اینکه برای سعادت حقیقی و جاودانی مردم زمینهسازی کند. طبیعتا نهادهایی برای ساماندهی این امر وجود نداشت و اساسا تفکر مردم این بود که دین به سیاست ربطی ندارد و منحصر در امور فردی مانند نماز و روزه است.
امام(ره) این مسئله را تبیین کرد که اسلام برای همه شئون اجتماعی برنامه دارد، نهادهای جدیدی باید تأسیس میشد تا متصدی امور معنوی باشد و وظیفهاش اصلاح فکر و باورهای مردم باشد؛ البته این نهادها میبایست به صورت رسمی وجود داشته باشد. شاید به صورت غیررسمی قبل از انقلاب نیز وجود داشت و وجود همینها باعث شد تا افرادی تربیت شوند که آماده فداکاری و دادن جان در راه خدا باشند.
بسیج قدرتهای دنیا برای سرکوب انقلاب
تمام قدرتهای دنیا علیرغم وجود اختلافاتی که با هم دارند، برای از بین بردن انقلاب اسلامی، هم پیمان شدهاند، همه کشورها، در جنگ با ایران به صدام کمک کردند! از چین و شوروی گرفته تا آمریکا و کشورهای غربی! آنها عاشق صدام نبودند، بلکه دشمن ایران اسلامی بودند و هم سلاح و پول به صدام میدادند و هم در مجامع بینالمللی از او دفاع میکردند.
جنگ همه کشورهای دنیا با نظام نوپای کشور، سالها طول کشید و تمام شئون و افراد جامعه را تحت تأثیر قرار خود داد،آنها مطمئن بودند که با این جنگ، حداکثر تا یکی دو سال نظام اسلامی را نابود میکنند؛ اما با اراده الهی، بعد از 8 سال جنگ، ایران سربلند از میدان بیرون آمد و روزبهروز تقویت شد؛ البته هم از نظر نیروهای انسانی و هم از نظر ویرانی زیرساختها و امکانات کشور هزینههای بسیاری دادیم.
بر اساس عوامل ظاهری، ایران با این همه خسارت و ویرانی، محکوم به نابودی بود؛ دشمنان نیز موذیانه منتظر رحلت امام(ره) بودند تا بتوانند نظام را از بین ببرند. اما چیزی شبیه معجزه اتفاق افتاد.
حتی برخی سیاستمداران در همان زمان تحلیل میکردند و میگفتند: بعد از امام(ره) چیزی ازشعارهای امام(ره) باقی نمیماند؛ نهایتا بعد از امام بتوان کاری کرد که ایران مانند لبنان (در آن زمان) شود. یکی از کسانی که چنین تحلیلی داشت، همین امروز یکی از مسئولیتهای مهم را در کشور بر عهده دارد.
همان کشوری که نه تنها از خرید سلاح بلکه از خرید سیم خاردار برای دفاع از مردم مستضعف خود محروم بود و در تحریم قرار داشت، به جایی رسیده است که امروز وقتی آمریکا میخواهد رقیبی برای خود در دنیا و منطقه بیان کند، از ایران نام میبرد و میگوید شکست آمریکا، پیروزی ایران است! البته این عزت، مرهون لطف خداوند است.
باید ارزیابی دقیقی داشته باشیم و ضعفها، کمبودها و اشتباهات را جبران کنیم؛ مثلا ویرانیهای دفاع مقدس و از بین رفتن بسیاری از زیرساختهای کشور، سبب شد که توجه مسئولان بیشتر به جبران این خسارتها جلب شود و فرصتی برای تقویت نهادی که برای دین تأسیس شد، باقی نماند و هدف امام(ره) در این زمینه به طور کامل، محقق نشد. چون نه بودجه بود و نه نیروی انسانی کافی! باید در طول دو نسل، نیرو برای آن ساخته میشد که هم فکر صحیح و هم مدیریت درست و هم ابزارها و تکنولوژی روز در دسترس باشد.
ضرورت کادرسازی برای آینده انقلاب
البته برخی جاها نیز اشتباهاتی رخ داد و کم کاری و غفلت صورت گرفت و نیروسازی برای آینده با برنامه دقیق و صحیح صورت نگرفت. اگر هوشیارانهتر عمل کرده بودیم، امروز نظام ما برای اینکه کسی را برای پستی تعیین کند، ایقدر در تنگنا نبود!
همین امروز چند نامزد ایدهآل برای ریاستجمهوری کشور سراغ دارید؟ چارهای نیست که بین افراد کسی را مدنظر قرار دهیم که نسبت به دیگران بهتر باشد، نه اینکه کامل و ایدهآل باشد. این یعنی به فکر ساختن نیروی معتقد متخصص نبودهایم. یکی از عوامل ضعف ما، همین غفلت بوده است و جا دارد تا فرصت هست، این غفلت را جبران کنیم؛ البته اگر امروز شروع کنیم، 20 سال دیگر نتیجه خواهد داد.
امروز یکی از واجبات نیروهای فهیم، آگاه و دلسوز انقلاب این است که از همین امروز به فکر ساختن نیروهایی برای بیست سال آینده کشور باشند؛ هر چه این کار دیرتر انجام شود، به همان اندازه در نتیجه، تأخیر ایجاد میشود. الگوی این کار نیز همین نهاد عقیدتی سیاسی در سپاه پاسداران است. دین، دشمنشناسی، شناخت موقعیتهای اجتماعی، جلوگیری از ورود نفوذیها از جمله اموری است که این نهاد، تجربهای حدود چهل سال برای آن دارد که باید این تجربه را با رفع نواقص آن، تکمیل و تدوین کرده و در اختیار دیگران قرار دهد.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي(دام ظله)
در دیدار با جمعی از مسئولان عقیدتی سیاسی حفاظت سپاه - قم 10/10/97
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.