نقش وسایل ارتباط جمعی در زندگی انسانها - بخش پایانی
رسـانهها ابزاری در دست دیپلماسی جهانی
فریده شریفی
رسانهها به عنوان موثرترین ابزار انتقال پیام در تاثیرگذاری و شکلدهی سبک زندگی امروزی جایگاه ویژهای دارند.
در حوزه دیداری و شنیداری و مکتوب و مجازی، رسانهها دارای کاربردهای ویژه هستند و با شیوههای گوناگونی باعث تغییر یا تقویت باورها در زمینههای مختلف میشوند.
در چارچوب امنیت ملی نیز مهمترین پدیدهای که به صورت مؤلفهای قابل توجه در آمده است، رشد شبکهها و رسانههای ارتباطی فراملی است. چرا که خطرناکترین پیامد این حادثه، تضعیف روابط فرهنگی و اجتماعی درونی و ایجاد روابط جدیدی در بیرون از مرزهاست که در این صورت تهدیدی جدی در زمینه امنیت ملی محسوب میگردند اما در عین حال نباید از این قابلیت نیز غافل شد که با اتخاذ سیاستهای سنجیده و فعال، میتوان از فرصت انتقال و مبادله اطلاعات و فرهنگ نیز به خوبی بهره برد و از همین ابزار برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان استفاده کرد.
جمهوری اسلامی ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی ممتاز، دارا بودن منابع پرارزش نفت و گاز، نظام اسلامی استکبارستیز و ورود به عرصههای دانش و فناوری همواره مورد غضب و کینه دشمنان منطقهای و فرامنطقهای قرار داشته است و همین مسئله باعث شده که با ابزارها و روشهای مختلف در پی مقابله با این نظام و مردم همیشه در صحنه آن باشند.
کارشناسان معتقدند اگر ابزارهای نظامی هنوز کارآیی خود را حفظ کرده بودند، چه بسا بارها به ایران حمله میکردند، اما تجربه 8 سال دفاع مقدس نشان داد که شیوههای نظامی منسوخ شدهاند و کارایی ندارند به خصوص مقاومت قهرمانانه مردم ایران، این واقعیت را بیش از پیش ثابت کرد که با سلاح و ادوات نظامی نمیتوانند اراده مردم را در حمایت از نظام جمهوری اسلامی تضعیف سازند. به همین دلیل با روشهای دیگر از جمله شبکههای اجتماعی، ابزارهای فرهنگی و قدرت نرم سعی در نفوذ بر ساختار فرهنگی کشورمان دارند بنابراین شناخت این ابزارها و تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر هویت ملی و فرهنگی کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تاثیر در دستگاه دیپلماسی
امروزه فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات، گستره دیپلماسی و سیاست خارجی را به تحریریه خبرگزاریها، روزنامهها، شبکههای اینترنتی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی کشانده است. این همان عاملی است که در عصر جامعه اطلاعاتی، فضای روابط متعامل دیپلماتها و رسانهها را الزامی ساخته است. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست خارجی و دیپلماسی بیش از پیش به میزان تاثیرگذاری تاکتیکهای خبری و رسانهای وابسته شده است.
به اعتقاد کارشناسان سیاسی هر قدر این تاکتیکها و پوششهای خبری پر قدرتتر و تاثیرگذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخهای سیاست خارجی روانتر میچرخد. در واقع رسانههای جهانی همزمان با اعمال فشار بر مقامات رسمی و دیپلماتها، به آنها کمک میکنند تا به اهداف خود دست یابند. آنها به طور روزافزونی به منبعی پرسرعت برای انتقال پیامهای دیپلماتیک رهبران و دیپلماتها تبدیل میشوند و نقش ابزار تبلیغات سیاسی، دیپلماتیک دولتها را نیز بازی میکنند. آنها با دفاع از سیاست خارجی و با ارزشگذاری و ارزشسازی در گفتمانها و تصاویر رسانهای دیپلماتیک، نسبت به مشروعیتبخشی به سیاستهای حکومتی و رساندن پیامهای دستاندرکاران دیپلماسی کشورها به افکار نخبگان و عامه جهانیان، نقش انتقالدهنده توجیهگر را در عرصه سیاست خارجی ایفا مینمایند.
«داوود شجاعی» کارشناس ارشد روابط بینالملل و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «دخالت رسانهها در روابط بینالملل، ماهیتی پیچیده در دیپلماسی است. رفتار رسانهها در عصر جدید تغییر کرده است، آنها میتوانند به عنوان یک بازیگر سیاسی مستقل و تاثیرگذار ظاهر شوند. از طرفی، از رسانهها به عنوان یک ابزار پیشرفته در دست مقامات و در قالب مدلهای دیپلماسی رسانهای استفاده میشود. امروزه استفاده از رسانهها برای توسعه ارتباطات، مذاکره و حل اختلافات، امری غیر قابل انکار است. درنتیجه حذف رسانه از دیپلماسی میتواند تاثیر بسیار منفی در مذاکرات رهبران سیاسی داشته باشد.»
وی اضافه میکند: «دیپلماسی، دیگر پدیدهای در پشت اتاقهای دربسته نیست، بلکه پدیدهای آشکار است و اصولا همین آشکار بودن و علنی بودن باعث میشود که سیاستمداران و اعضای دستگاه دیپلماسی با شجاعت و اختیار بیشتری از ارزشها و خواستههای مشروع نظام و مردمشان دفاع کنند. در واقع سیاست خارجی و دیپلماسی هرچه علنیتر باشد بهتر است چرا که مردم آن خط مشی و سیاست را متعلق به خود میدانند و با علاقه و اشتیاق بیشتری از آن حمایت خواهند کرد. امروزه سیاست خارجی به عنوان یکی از بخشهای مهم در محتوای رسانهها خود را نشان داده است و دو نهاد رسانه و دستگاه سیاست خارجی، تأثیر و تأثرات متقابلی بر هم به جای گذاشتهاند.»
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با مسئولان سازمان صدا وسیما در 15 بهمن سال 1381 به این مسئله اشاره فرمودند که« ما رسانههای بزرگ دنیا را در اختیار نداریم اما آنچه را هم که در اختیار داریم چیز کمی نیست. ما باید از سرمایه و موجودی خود که متعلّق به دنیای اسلام است حداکثر استفاده را بکنیم.»
یا در همایش بینالمللی رسانههای جهان اسلام در 11 بهمن سال 1380 فرمودند: «همه در این زمینه مسئول و موظف هستند. روشنفکران، سیاستمداران، شاعران، نویسندگان، هنرمندان و دانشگاهیان مسئول هستند. اینها قشرهای اثرگذارند، اینها کسانیهستند که میتوانند رسانهها را بهدرستی تغذیه کنند. شما که در اینجا جمع شدهاید، همین اجتماعتان یک حادثه بزرگ است. در این اجتماع، شما میتوانید این را پایهای برای یک حرکت هماهنگ رسانهای در همه دنیای اسلام قرار دهید. این کار ممکن است. چرا ما از ابزارهای خود استفاده نمیکنیم؟ چرا از سرمایه عظیم علمی و روشنفکری، چنانکه باید و شاید، استفاده نمیشود؟ گاهی یک شعر و یک قصیده تأثیری میگذارد که بسیاری از پولها و ثروتها نمیتواند آن اثر را به وجود آورد. یک روز یک شاعر فلسطینی قصیدهای گفت و دلهای دنیای عرب را به شورش وادار کرد. این مربوط به سال ۶۷ یا ۶۸ است، گاهی یک شگرد خوب رسانهای یا یک حرکت هماهنگ تبلیغاتی، از بستن شیرهای نفت اثرش بیشتر میشود.»
مدیریت بحران
در مورد بحران یک تعریف واحدی که مورد اتفاق همه باشد وجود ندارد، لیکن تعریفی که غالب کارشناسان سیاسی و اجتماعی درباره آن اشتراک نظر دارند عبارت است از وضعیتی ناپایدار و متزلزل که در چهارچوب آن وضع موجود در حال تغییر و توام با تنش و اصطکاک و نارضایتی است.
بحرانها انواع و اقسام دارند. بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی که تا حد زیادی قابل پیشبینی نیستند. مثلا زلزله، طوفان و سیل یا بحرانهای ناشی از دخالت انسانها مانند شروع جنگ، كودتا، سقوط يك دولت، احتمال بروز ناآرامي و شورش، ترور چهرههاي سرشناس سياسي، ناكامي اقتصادي در سطح وسيع ، ساقط كردن يك هواپيما، غرق كردن يا توقيف يك كشتي، به هر حال بحران در حقیقت وضعیتی است که مدیریت بر آن بسیار ضروری و لازم است، یعنی اگر بحران مدیریت نشود، آسیب و خسارت به مراتب بالا میرود.
یک دانشجوی رشته ارتباطات درباره نقش رسانه در هنگام بروز بحران میگوید: «رسانهها میتوانند به مسئولان ذیربط که عمدتاً مسئولان امنیتی کشور هستند یاری رسانند و با درنظر گرفتن ماهیت بحران، راهکارهای لازم را به آنان پیشنهاد دهند. بحرانهایی که ناشی از دخالت یا حمله دشمن خارجی است یا تحت تاثیر ژئوپلتیک منطقه کشور را درگیر میسازند. در هر حال زمان و مکان بحران را نمیشود پیشبینی کرد، لیکن حجم بحران، شدت و خسارت بحران قابل پیشبینی و برنامهریزی است و وظیفه مدیریت بحران در هر دستگاهی این است که وضعیتهای مختلف احتمالی که میتواند منجر به بحران بشود را پیشبینی کند و برای کاهش تلفات و خسارات برنامهریزی کرده و آموزشهای لازم را ارائه نماید.»
به گفته «سیما اشراقی» دانشجوی رشته ارتباطات، رسانهها میتوانند با دورکردن احساس ناامنی، بیاعتمادی وناامیدی فضای ذهنی افراد در جامعه به گونهای عمل کنند که ضمن انعکاس واقعیتها از بزرگنماییها وکاستیها خودداری کرده و به جای بحراننمایی و بحرانافزایی به بحرانزدایی، مهار، کنترل وکاهش خسارت بحران سهم مهمی داشته باشند. یک رسانه زمانی موفقتر از بقیه رسانههای همطراز خود خواهد بود که بتواند قبل از هر کس بحرانهای پیش روی حیطههای مد نظر خود را تشخیص دهد و برای برخورد با آنان و تغییر جریان آن ارائه راهکار و طرحهای جدید ارائه کند.
دانشجویی که خود را «حسینزاده» معرفی میکند و در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل است به پرسش گزارشگر کیهان درباره نقش رسانهها در مدیریت بحران اینگونه پاسخ میدهد: «رسانهها میتوانند در زمینه بحرانهای درحال وقوع جدیدترین اطلاعات را به مردم بدهند و مردم را در جریان آخرین اخبار مربوط به وقایعی که اتفاق افتاده است بگذارند. رسانهها مردم را از جزئیات بحران آگاه میسازند و قادرند آنان را به انجام دادن اقدامات مثبت تشویق نمایند. به طور مثال در جریان سیل اخیر یا زلزله کرمانشاه سرعت انتقال خبر باعث شد که بسیاری از افرادی که برای این بحران آماده نبودند خود را آماده سازند و چه بسا که از وقوع فاجعه بیشتر جلوگیری شد. یا در مورد بحرانهای سیاسی هم مسئله به همین صورت است. در صورت بروز جنگ یا کودتا و غیره مردم آمادگی پیدا میکنند و به سرعت خود را آماده شرایط جدید مینمایند. به عبارت دیگر سرعت انتقال اخبار توسط رسانهها باعث میشود که مردم در جریان آخرین حوادث و اتفاقات قرار بگیرند و از جزئیات آگاه شوند.»
این دانشجو تصریح میکند:«در زمان وقوع انقلاب یا کودتا اولین مکانی که تسخیر و اشغال میشود رادیو و تلویزیون و قطع شبکههای ارتباطی است تا مردم در جریان حوادث قرار نگیرند و با انقلابیون همگام نشوند و این چیزی است که در هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 از سوی ماموران ساواک انجام شد و پدران ما برایمان نقل کردند.»
تجربه نشان داده است اعتماد مردم در پیگیری اخبار بحران، بیشتر به رسانههایی است که در لحظات اولیه بروز بحران اخبار آن را منتشر کردهاند، و به طور طبیعی گرایش مخاطبان در دریافت اخبار مربوط به بحران از طریق رادیو و تلویزیون بیشتر از روزنامه میباشد. اما آنچه مسلم است ارتباطات و امنیت، رابطهای دوسویه، متقابل و جداییناپذیر از یکدیگر دارند.