اخبار ویژه
ایران به توافق عمل کند اما انتظاری از اروپا نداشته باشد(!)
وزیر مشاور امور خارجه آلمان در اظهاراتی متناقض گفت: مطالبات ایران از اروپا واقعبینانه نیست، اما «انتظار داریم ایران همچنان به آنچه در توافق مقرر شده عمل کند»!
نیلز آنن در گفتوگو با روزنامه دی ولت در رابطه با اولتیماتوم ایران برای کاهش تعهداتش از یکشنبه میگوید انتظار داریم ایران همچنان به آنچه در توافق اتمی مقرر شده عمل کند، اما به نظر میرسد ایران مدتهاست میخواهد به خروج آمریکا از برجام واکنش نشان دهد.
به گزارش دویچهوله او میگوید سرخوردگی ایران را به خاطر برآورده نشدن انتظارات موجود برای کسب منافع اقتصادی از توافق اتمی درک میکنم و به همین خاطر هم سازوکار مالی اینستکس بنیان نهاده شده که دستکم کمک میکند تا با وجود تحریمهای آمریکا ارسال کالاهای دارویی و انسانی به ایران امکانپذیر باشد. اما اگر ایران به این توافق پایبند نباشد برای حامیان این توافق هم مشکل است تا آن را پا بر جا نگه دارند.
نیلز آنن افزود: نباید به سادگی از توافق اتمی گذشت، زیرا این توافق مکانیزمی برای کنترل و بازرسی در ایران ایجاد کرده که تاکنون وجود نداشته است. در صورت صرفنظر از این توافق و بیتفاوت بودن به عدم اجرای تعهدات توسط ایران تندروها در ایران، بهرهبرداری خواهند کرد.
آنن گفت: توافق اتمی باعث شده که طبق گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تاکنون به برجام عمل کرده است و بنابراین، این پیماننامه به هدفش که ممانعت از دستیابی ایران به اسلحه اتمی بوده رسیده است.
خبرنگار «دی ولت» پرسید: «ایران برای ماندن در توافق اتمی شرطهایی برای اروپاییها گذاشته که بسیار فراتر از سازوکار اینستکس است. ایران در نهایت میخواهد اروپا تحریمهای آمریکا را جبران کند. آیا این مطالبات قابل اجرا
هستند؟»
نیلز آنن میگوید: «نه، این انتظارات واقعگرایانه نبودند. این موضوع را هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان، در سفر اخیرش به تهران یک بار دیگر روشن کرد. فرانسه، بریتانیا و آلمان با درست کردن سازوکار مالی اینستکس به تلاشی بیمانند دست زده بودند!!»
او میگوید برخلاف آنچه برخی در آمریکا ترسیم میکنند توافق اتمی، با ایران قرارداد دوستی نیست. این توافق مسئلهای را که برای امنیت اروپا مهم است یعنی مسئله هستهای را قاعدهمند میکند.
خبرنگار «دیولت» از آنن میپرسد: «در آمریکا اشاره میکنند به اینکه ایران در زمان توافق اتمی فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکیاش را گسترش داده است. آیا آمریکا دلایل خوبی ندارد برای اینکه به ارزش توافق اتمی شک کند؟»
نیلز آنن درباره افزایش نفوذ ایران در منطقه گفت: افزایش نقش ایران یکی از پیامدهای سیاست آمریکا در خاورمیانه است. در عراق هم ایران توانسته این همه نفوذ به دست بیاورد چون با مداخله آمریکا در سال ۲۰۰۳ و سرنگونی صدام حسین در این کشور خلأ قدرت ایجاد شد.
اظهارات این مقام آلمانی نشان میدهد که اروپاییها به چیزی بهعنوان تعهد متقابل و توافق طرفین قائل نیستند.
تاگس سایتونگ: اروپا برای حفظ برجام بیش از اندازه ضعیف است
یک روزنامه آلمانی نوشت شاهد شکست توافق هستهای با ایران هستیم.
تاگس اشپیگل سایتونگ با اشاره به پایان ضربالاجل دو ماهه ایران به اروپا نوشت: جهان شاهد شکست آرام آرام توافق ایران بوده است. هنگامی که آمریکا بیش از یک سال پیش از توافق خارج شد و تحریمهای جدید علیه ایران اعمال کرد، آشکار بود که در نهایت چه خواهد شد. با وجود این، اروپاییها ماهها تلاش کردند تا تاثیر تحریمها را کاهش داده و ایران را در توافق حفظ کنند. اما اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی و سیاسی برای چنین کاری بیش از حد ضعیف است.
آلمان و شرکای اروپایی آن، فقط به این علت که یک بار شکست خوردهاند، نباید اکنون از تلاش دست بکشند. حامیان این توافق با ماموریت جدیدی مواجه هستند که این بار شانس بیشتری برای موفقیت دارد؛ آنها باید از وقوع بدترین حالت جلوگیری کنند.
بدترین حالت چگونه خواهد بود؟ ایران اورانیوم با غنای بیشتری تولید خواهد کرد و از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای خارج خواهد شد. عربستان سعودی به نوبه خود یک بمب اتمی فراهم خواهد کرد. تنشهای موجود در منطقه تشدید شده و احتمال اینکه خاورمیانه درگیر جنگ بعدی شود هر روز بیشتر خواهد شد.
آلمان و شرکای اروپایی آن میتوانند ایران را به انتخاب مسیر دوم ترغیب و تشویق کنند. آنها باید یک نقشه راه برای برقراری دوباره توافق را ایجاد کنند و باید بدترین و جدیترین تاثیرات تحریمهای جدید را به هر شکل ممکن کاهش دهند.
به گزارش خبر آنلاین، روزنامه انگلیسی گاردین نیز در این باره نوشت: رهبران اروپا از ایران خواسته بودند برجام را نقض نکند، ولی اکنون توجه آنها بر این است که مانع ایران در اتخاذ گامهای جدیتر شوند.
برای اثبات ناکارآمدی اقتصاد لیبرالیستی تورم 50 درصدی کافی نیست؟!
وزیر مستعفی راه و شهرسازی در حالی از توهم توطئه علیه لیبرالها سخن میگوید که سیاست اقتصادی این طیف موجب تورم 50 درصدی در دولت سازندگی و دولت روحانی (موسوم به اعتدال) شد.
روزنامه فرهیختگان ضمن نقد اظهارات عباس آخوندی نوشت: عباس آخوندی، وزیر مستعفی دولت روحانی دوباره در قامت مدافع سیاستهای لیبرالی ســـخن گفته است. او نیز شیوه یکســـانی را برای مخفیسازی اثرات سیاســـتهای لیبرالیسم اقتصادی پیگیری میکند. فارغ از اینکه عباس آخوندی چه جایگاه آکادمیک و علمی در بیان این اظهارات دارد، اما این دست اظهارات پیشتر از ســـوی چهرههای برجســـته علمی این جریان مطرح و حتی نقدهای اساسی هم به آن وارد شده است؛ با این حال آخوندی به شیوهای کاریکاتوری همان استدلالهای تاریخ مصرف گذشته را برای درمان شرایط امروز کشور نسخهپیچی میکند.
اصل اســـتدلال اقتصاددانهای لیبرالی این است که اثرات سوءاندیشه لیبرالی نه در گوهر نظام سرمایهســـالارانه، بلکه نتیجه دخالت گروههای ذینفعی ازجمله دولت یا بانـــک مرکزی یا اتحادیههای مختلف در نظام بازار اســـت که برای تحقق منافع خود در نظـــام بازار ورود کرده و اگر مشـــکلی ایجاد شـــد و بحرانی بـــه وجود آمد، محصول مداخلههای آنها در نظم بازار اســـت که اگر آن مداخلهها نبود، همگان از ثمرات نظام بازار خودتنظیمگر استفاده میکردند!
جالب اینکه استنادات و شواهد بسیاری میتوان ردیف کرد که نشان میدهد مشکلات نظام سرمایهســـالارانه چیست و چه پیامدهای منفیای ایجاد کرده و اتفاقا همین آثار منفی بوده که حتی منجر به مداخلههای دولتهای لیبرال مســـلک شـــده، اما اصرار رادیکالی وجود دارد که زیر بار این استدلالها نمیرود.
یک نمونه از آثار زیانبار اقتصاد بازار آزاد در دولت ســـازندگی تحت عنوان سیاســـت تعدیل اقتصادی عیان شـــد تا جایی که این سیاســـتها (با نشانه تورم 50 درصدی) در نیمه دوم ســـال 1373 و نیمه اول سال 1374 منجر به برخی ناآرامیها در شهرهای مختلف شد. با این حال روایتی که طراحان سیاستهای تعدیل در توجیه آثار شکستخورده این سیاستها عنوان کردند این بود که مجموعه گروههای ذینفعی برای حفاظت از منافع خودشـــان، نگذاشتند سیاست تعدیل اجرا شود! نکته جالبتر اینکـــه این اقتصاددانهای لیبرال، هنگامی که در حوزه تاریخ هم ورود میکنند تمام ناکارآمدیهای گذشتگان خود را هم در همین پازل ارزیابی میکنند.
در گفتوگـــوی اخیر عباس آخوندی با هفتهنامـــه تجارت فردا، او نکته جالبی به زبان میآورد و حتـــی ناکارآمدیهای دولت بازرگان که شناختهشـــدهترین دولت لیبرالی پس از انقلاب اســـلامی است را به چپروی متهم کرده و میگوید: «سیاست گرایش به خودکفایی با تمام شـــقوقش در «نهضت آزادی» پیگیری شـــد و آنها بودند که بند «ب» قانون حفاظت و توســـعه صنایع ایران را به شـــورای انقلاب بردند و تصویب کردند.» او حتی اصلاحات ارضی را هم که اجرای آن به پیشـــنهاد و فشـــار آمریکا به شاه اجرایی شد، کار تودهایها میداند.
تعلل در انتشار حقوق مدیران و تداوم پرداخت حقوقهای نجومی
روزنامه رسمی دولت میگوید با وجود سپری شدن 15 ماه، هنوز هم انتشار حقوق مدیران عملی نشده است.
روزنامه ایران با اشاره به این تاخیر 15 ماهه مینویسد: ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه، چاره مجلس برای جلوگیری از تکرار حقوقهای نامتعارف، با استفاده از رویکرد شفافیت و اطلاعرسانی به مردم بود.
اما با گذشت یک سال و 3 ماه، نه فقط این سامانه راهاندازی نشده است، بلکه به تازگی انتشار حقوقهای نامتعارف مدیران صندوق بازنشستگی کشوری، بار دیگر جامعه را شگفتزده کرد.
درباره علت این تعویق 15 ماهه، جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری و استخدامی گفت که برای جبران این کمکاری، در ماده 21 قانون بودجه امسال، پیشبینی شده که به جای دستگاهها، ذیحسابان وزارت اقتصاد باید این اطلاعات را در سامانه بارگذاری کنند.
امسال در تبصره 21 قانون بودجه، مسئولیت ثبت اطلاعات حقوق و مزایای مدیران همه دستگاهها به عهده وزارت امور اقتصاد و دارایی و خزانهداری کل سپرده شد. این تصمیم به این علت گرفته شد که ذیحسابان، حقوقها را پرداخت میکنند، از این رو ذیحسابان و نیروهای خزانه کل که در دستگاهها حضور دارند، هنگام پرداخت حقوقها، میتوانند این اطلاعات را در سامانه قرار بدهند.
ما با وزیر محترم اقتصاد و دارایی مکاتبه کردیم تا ورود و بارگذاری اطلاعات در سامانه را به آنان تحویل دهیم و این وظیفه، از دستگاههای مختلف گرفته شده و تنها به ذیحسابان محول شود، چرا که آنان به صورت کامل همه اطلاعات پرداختیها را در اختیار دارند. البته توجه کنید که این اطلاعات، تنها شامل پرداختیهایی است که از طریق خزانه صورت میگیرد.
به هر صورت، اگر همکاران ما در وزارت اقتصاد و دارایی در اجرای تبصره 21 قانون بودجه امسال، آمادگی داشته باشند، دیگر به جای اینکه از دستگاهها بخواهیم این اطلاعات را بارگذاری کنند، از ذیحسابان خواهیم خواست تا اطلاعات حقوق و مزایای مدیران همه دستگاهها را در این سامانه قرار دهند.
دستگاهها باید ارادهای برای انجام دادن آن داشته باشند. اکنون حدود 60 درصد کل کارکنان دستگاههای اجرایی و غیراجرایی اطلاعات خود را وارد کردند که به لحاظ تعداد کارکنان در همه قوا و سایر نهادها، اطلاعات حقوق بیش از یک میلیون و 500 هزار نفر از کارکنان ثبت شده است. بنابراین تنها بخش اندکی از این اطلاعات باقی مانده که انجام آن، مستلزم همکاری همه دستگاهها است.
در همین حال روزنامه اصلاحطلب تعادل تصریح کرد پرداخت حقوقهای نجومی در دولت روحانی با وجود اعتراضهای سه سال پیش ادامه دارد.
این روزنامه با اشاره به انتشار فیشهای چند مدیر نجومیبگیر در سال95 و بازتاب وسیع آن در افکار عمومی مینویسد: با گذر بیش از سه سال از ماجرای فیشهای حقوقی اخیرا بار دیگر بحث حقوقهای نجومی داغ شده و به دنبال آن برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله محمدعلی پورمختار طرح سوال از برخی وزرا را پیش کشیدهاند.
چندی پیش، فیش حقوق برخی اعضای هیئت مدیره و مدیران صندوق بازنشستگی کشور منتشر شد؛ فیشهایی که تا سقف 28 میلیون تومان دریافتی داشتند. این موضوع بار دیگر موجی از واکنشها را برانگیخت که چرا بار دیگر مدیران حقوقبگیر که با لحاظ حداکثر 7 برابر حداقل، با توجه به افزایش حقوق سال 1398 نباید بیشتر از 12 میلیون تومان حقوق بگیرند، حقوقهایی بسیار بالاتر از 7 برابر حداقلیبگیران دارند.
نیویورک تایمز: نمایش دیوانگی ترامپ خوب بود مشروط به اینکه بنبست درست نمیکرد
یک تحلیلگر ارشد آمریکایی تأکید کرد ترامپ با رفتار دیوانهوارش برای آمریکا بنبست درست کرد و در آن درمانده شده است.
توماس فریدمن در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: اگر بخواهیم به سیاست خارجی رئیسجمهور ترامپ نمره بدهیم، خلاف مطلب این است که او، آمریکا را گرفتار یک چالش بزرگ کرده و آن، از نو شکلدادن به رفتارهای دو مورد از کهنترین تمدنهای جهان یعنی ایران و چین است.
به هیچوجه فکر نکنید این یک فکر خام است که بر هر دو تمدن بزرگ فشار وارد آوریم تا آنها تجدیدنظری در رفتارهایشان بکنند و بهگونهای که در شأن جایگاه رفیع تمدنیشان است عمل و رفتار کنند. این حرکت ستوده و پسندیدهای است که ترامپ آغاز کرده و تصمیم گرفته وارد یک کار عظیم و دشوار شود. اما حماقت در آن است که ترامپ قدم به این عرصه طاقت فرسا گذاشته است، بدون آنکه آرمانی مشخص داشته باشد. بدون آنکه متحدانی برای کمک به نیل به این اهداف داشته باشد. بدون آنکه یک تیم امنیت ملی قوی و منسجم داشته باشد. بدون آنکه طرحی داشته باشد تا همه اهداف متناقض سیاست خارجی رئيسجمهور را همگام و هماهنگ با هم بهپیش ببرد.
هفته گذشته ترامپ 10 دقیقه با حمله به ایران فاصله داشت و از تصمیمش برای اینکار برگشت، که البته کار خردمندانهای بود. این در حالی است که ما هنوز نتوانستهایم ثبات را به عراق بازگردانیم. هنوز نتوانستهایم از باتلاق افغانستان خارج بشویم بدون آنکه آشوب و درگیریها و خونریزیهای بیشتری را پشتسرمان جا نگذاریم. ما در همین افغانستان، به همکاری ایران احتیاج داریم. البته من در یک چیز کاملاً به ترامپ ایمان دارم. او ایران را به درد آورده است. او چین را هم با اعمال تعرفه 250 میلیارد دلاری بر صدور کالاهایش بر آمریکا بهدرد آورده ضمن آنکه جلوی صدور تولیدات بزرگترین شرکت مخابراتی چین «هوآوی» به آمریکا را هم گرفته است.
فریدمن با اشاره به اینکه نمایش دیوانگی ترامپ خوب است اما او بنبست ایجاد میکند و در آن میماند، میافزاید: ما باید با جمهوری اسلامی به یک توافق قراردادی برسیم و با چین، به یک توافق تغییر شکل و تحول بنیادین. اگر ترامپ عاقل باشد؛ باید سریعاً با ایران یک توافق محدود را امضاء کند. نظر به اینکه، حضور ما در خاورمیانه کمرنگ شده؛ بههمین دلیل رغبت چندانی هم به گرفتار جنگ با تهران نیستیم، چه برسد به اینکه بخواهیم ایران را بهطور کل «محو» کنیم.
فریدمن در ادامه مینویسد: ما خارجیها هرگز نمیتوانیم در ایران تاریخساز شویم. هر تلاشی از جانب ما برای تغییر رژیم در ایران اکنون جز به بینظمی حاصلی نخواهد داشت. ما میتوانیم اعراب را مسلح کنیم تا آنها جلوی ترکتازیهای این حکومت دینی حاکم بر تهران بایستند. یقین داریم که جمهوری اسلامی یک بازیگر بد است. اما این عربستان سعودی بود که «جمال خاشقچی» را کشت، قطعه قطعه کرد، و ظاهراً هم جسدش را در اسید جوشاند. این عربستان سعودی است که زنانی را که برای احقاق حق رانندگی مبارزه مدنی میکردند زندانی کرد. «کریم سجادپور» کارشناس مسائل خاورمیانه در موسسه کارنگی میگوید: «آمریکا دشمنان بدی در خاورمیانه دارد. اما متحدان بدی هم همانجا دارد.»