راهکارهای تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در مورد سیاستهای کلی جمعیت بخش دوم( بخش دوم) (گزارش روز)
اقتدار ملی در گرو بالندگی جمعیت جوان کشور
در آموزههای قرآنی، یکی از مهمترین فلسفههایی که برای ازدواج بیان شده افزایش جمعیت است. افزایش جمعیت نقش بسیار تاثیرگذاری در روند رفاه فردی و جمعی بشر دارد و این برخلاف باوری است که در جامعه از سوی سکولارها رواج داده شده است.
خداوند به صراحت در آیه 12 سوره نوح، اقتدار و ثروت فرد و جامعه را به افزایش جمعیت پیوند زده و آن را به عنوان یک متغیر اصلی و اساسی مطرح میکند، به این معنا که با کم شدن جمعیت، قدرت و ثروت، خانواده و جامعه کاهش مییابد و با افزایش آن رشد فزایندهای پیدا میکند.
اصولا بقای جامعه بشری به زاد و ولد است و هرگونه رفتاری برخلاف آن موجب نابودی بشر میشود.
عشق به فرزند در نهاد انسان سرشته شده تا این گونه بقای بشر تضمین شود. انسانی که فرزند نداشته باشد گویی ابتر و دمبریده است (تکاثر سوره 3) و وارث و دنبالهای ندارد. از این روست که حتی افراد نازا یکی از دعاهایشان درخواست فرزند است چرا که کانون خانواده به وسیله فرزندان گرمتر میشود، از این رو از خداوند میخواهند به معجزهای هم شده ایشان را دارای فرزند کرده و از نازایی رهایی بخشد (سوره مریم آیات 4 تا 6) در این میان البته کسانی که مدعیاند رفاه و آسایش و آرامش در بیفرزندی یا کمفرزندی هستند، اصولا بیرون از دایره عقاید و اعتقادات قرآنی فکر و عمل میکنند، چرا که خداوند بارها در قرآن از جمله آیه 22 سوره نور کسانی که به سبب فقر و نداری ازدواج نمیکنند را سرزنش میکند و فرمان میدهد که شما ازدواج کنید و از نداری نهراسید، چرا که ما از فضل خود شما را بینیاز و غنی میسازیم.
ادعای واهی بچهداری= دردسر
سمیه- ف، کارمند یکی از بانکهای دولتی است که او را به همراه دوستش هر روز بعد از ظهر در مترو صادقیه میبینم. ظاهرا ساعت خروج ما همزمان است. از روی قیافه مدتهاست که او را میشناسم. چند باری که بر حسب اتفاق کنار هم در واگن مترو ایستاده بودیم، به صورت اتفاقی و نه به قصد استراق سمع خیلی از صحبتها و بگومگوهای او و دوستش را میشنیدم. خیلی جالب است که در مورد مسائل روزمره و مهم زندگی ساعتها با هم گفتوگو میکنند. چند روز قبل محور یکی از صحبتهایشان بچهدار شدن بود. ادب حکم میکرد که با کسب اجازه وارد بحثشان شوم. خودم را معرفی کرده و سوژه گزارشم را به آنها گفتم. مسئله نه برای این دو دوست بلکه برای خیلی دیگر از مسافران مترو جالب به نظر آمد. همه کارشناس شده بودند و صاحبنظر. اغلب مسافران در این ساعت روز کارمندی هستند مثل من. اکثرا مخالف بچهدار شدن بودند. و در حالی که 8 یا 9 سال از ازدواجشان گذشته بود ولی به دلیل ترس از بزرگ کردن بچه، و دست و پاگیر بودن برای سر کار آمدن خود را از مادر بودن محروم کرده بودند. خانم سمیه- ف 7 سال است که ازدواج کرده و به قول خودش با همسرش زندگی آرامی دارد. او با این باور غلط که اگر بچهدار شود دیگر باید قید آسایش و راحتی را در زندگی بزند رو به دوستان کرده میگوید: «خانم! خدایی خود شما بچه دارید؟ آیا بزرگ کردن بچه برایتان سخت نبود؟...»
مسلسلوار سؤال بود که به سویم شلیک میکرد. مجال نمیداد پاسخش را بدهم. دوست دیگری که کنارمان بود، رشته کلام توجیهات این خانم را در دست گرفت و البته با لحنی آرامتر رو به من و بقیه میگوید: «البته ما هم قبول داریم که بچه شیرینی زندگی است و حتی این را هم میدانیم که یک بچه کافی نیست، دو تا یا سه تا خیلی بهتر است ولی به شرط آنکه دولت برای ما خانمهای کارمند تسهیلات ویژهای در نظر بگیرد.»
او خود را منشی یک شرکت و خانم رضایی، 30 ساله معرفی کرده و میگوید: «توی یک خانه 60 متری و یک خوابه آن هم مستاجری چطور میتوان یک بچه را بزرگ کرد؟ تازه با درآمد ماهی 1 میلیون و 200 هزار تومان چطور میتوان از پس هزینههای دکتر و... برآمد!
خانم میانسالی که جای یکی از دختران دانشجو نشسته و تا الان ساکت بود به جمع ما میپیوندند و با رویی خندان خطاب به من و همه زنان جوان اطرافمان میگوید: «ما هم مثل شما جوان بودیم و در پی آرامش و راحتی ولی الآن که نوهها و دختران و پسرانم هر هفته به خانه ما میآیند و دور هم جمع میشویم روز و شب خدا را شکر میکنم که این همه نعمت را به ما ارزانی داشته است و البته استغفار هم میکنم. با تعجب به این مادر خوشرو میگویم استغفار دیگر برای چه؟ میگوید: «من هم روزی مثل این دختر جوان فکر میکردم اگر بچهدار شوم همه مشکلات دنیا روی سرم آوار میشود و با سختی و بیپولی چگونه بچههایم را بزرگ کنم ولی باور کنید با بهدنیا آمدن هر یک از بچههایم درهای نعمت بود که به روی ما باز میشد.»
تهاجم نرم جمعیتی غرب
رهبر معظم انقلاب مدتی است که در مورد دو مقوله جمعیت و سبک زندگی اسلامی صحبت کرده و سیاستهای کلی کار را اعلام کردند. اگر دقیقتر به مسئله نگاه شود ضرورت نوع نگاه به این مقولات را به خوبی درک میکنیم. اگر ایشان این را میگویند به دلیل اهمیت موضوع و لزوم پیگیری بحث و تاکید بر اشتباه مسئولان در دولتهای گذشته و مهمتر از همه تغییر روند نوع مواجهه دولت با این مسئله است که میخواهند موضوع از یک حالت عادی و پیگیری مرسوم اداری بیرون آمده و با توجه به خاص بودن آن قدمهای بلندتری برای سیاستهای افزایش جمعیت برداشته شود.
دکتر محمد ودود حیدری مسئول بسیج دانشجویی کشور در گفتوگو با گزارشگر کیهان با بیان این نکته که براساس آمارهای رسمی، حرکت جمعیت در کشور به سمت مثبت حرکت نمیکند، میگوید: «ما در مقوله جمعیت در وهله نخست با یک جنگ نرم مواجه شدیم که مسئولان دیر متوجه سیاستهای تشویقی، سازمانهای بهداشتی جهانی و بینالمللی شدند، آنها مسئولان ما را مقهور خود کردند غافل از آنکه در یک تهاجم نرم از سوی غرب در مورد جمعیت قرار گرفتیم و با این روند کنترل جمعیت درآینده با مشکلات حادی روبهرو میشویم و این در حالی است که منابع فعلی ما در کشور برای 2 یا 3 برابر جمعیت فعلی جوابگو است به شرط آنکه از منابع درست استفاده شود. ضمن آنکه موضوع جمعیت فارغ از مباحث تخصصی به مقوله فرهنگ و سبک زندگی ارتباط نزدیک و دوسویه دارد.
دکتر حیدری با اشاره به اینکه اگر در دو دهه گذشته جمعیت کم شده دلیل آن لحاظ کردن سیاستهای فرهنگی بوده که با شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر، این سیاستها تحقق یافت، میگوید: «تا وقتی فرهنگ کنترل جمعیت نهادینه نشد، کاهش جمعیت رخ نداد لذا میبینیم این دو مقوله با هم در ارتباط است.»
مسئول بسیج دانشجویی کشور با اشاره به اینکه سبک زندگی دوران انقلاب باعث شد که سبک زندگی اسلامی از پستوها خارج شود، اگر از ابتدای انقلاب میتوانستیم سبک زندگی انقلابی را در ساختارهای اصلی کشور، نهادینه کنیم، وضعیت فرهنگی و مؤلفههای آن از جمله جمعیت متفاوت با الآن بود.»
حیدری با بیان این موضوع که انقلاب سال 57 انقلابی در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مناسبات اجتماعی بود میگوید: «در سالهای اولیه صرفا یک انقلاب سیاسی اتفاق افتاد و نظام اسلامی جایگزین نظام شاهنشاهی شد اما در خصوص فرهنگ نیاز به یک زمان بیشتر داریم. در سال 57 شعار انقلاب فرهنگی سردادیم ولی تغییر فرهنگ زمان بر است و الآن هرچه از انقلاب میگذرد نباید اهداف اولیه فراموش شود. باید به سمت کامل شدن انقلاب اسلامی 57 در زمینه اقتصاد و فرهنگ و اجتماع حرکت کنیم.»
مسئول بسیج دانشجویی کشور فرهنگ را یکی از ستونهای اساسی جوامع بیان کرده و خاطرنشان میکند: «حتما سبک زندگی اسلامی ایرانی میتواند در ثبات و پایایی نظام و انقلاب کمک کند. و الآن در دهه چهارم انقلاب وقت آن رسیده که ما مفاهیم انقلاب را به نسلهای بعد منتقل کنیم.» وی با بیان وظایف نسلهای اول، دوم و سوم و چهارم انقلاب، از ایجاد تا بیان انتقال مفاهیم انقلاب اسلامی اضافه میکند: «در مقوله جمعیت اتفاقی که افتاده این است که در دهههای اول و دوم و سوم انقلاب به درستی نتوانستیم مفاهیم اساسی جمعیت را که یکی از مؤلفههای اقتدار برای کشورمان در دنیای اسلام است تبیین کنیم و از این رو دچار بحران جمعیت شدیم.»
امیدی به اصلاح جمعیت کشور هست؟!
با توجه به تبلیغات گسترده غرب و تحت تأثیرقرار گرفتن شدید خانوادهها به سبک زندگی غربی آیا امیدی به اصلاح جمعیتی هست؟ ظاهرا ما امروز از دو قشر نخبه در عرصه جمعیت آزار میبینیم.
دکتر حیدری در مورد این دو قشر این طور توضیح میدهد: «دسته اول کسانی هستند که معتقدند هنوز اتفاق خاصی نیفتاده و معتقد به کنترل جمعیت و نسل میباشند و اعتقاد به زندگی به مدل غربی دارند، نگاه این دسته فراتر از نگاه مادی زودگذر و لذتهای دنیوی نیست. این دسته کسانی هستند که خیلی اعتقادی به تهاجمی که به ما صورت گرفته ندارند، اینها بعد از دو دهه از کنترل جمعیت هنوز هم بر این مسئله پافشاری میکنند و اگر نگوییم مغرض هستند، قطعا نگاه کوتهنگرانهای به مسئله جمعیت دارند.
پاسخ دکتر حیدری به دسته دوم و کسانی که وضعیت جمعیت کشور را در حالت بحرانی میبینند، کار را از دست رفته میپندارند و امیدی به اصلاح ندارند چنین میباشد: «ما ضمن آن که باید تهدید جمعیت را جدی بدانیم و بدانیم تداوم این روند اثرات سوء و نامبارک برای نظام و اقتدار اساسی کشور در پی خواهد داشت، در عین حال از روند قابل اصلاح هم غفلت نکنیم.
اگر توانستیم با فرهنگسازی مردم را به خطرات کنترل زیاد جمعیت آگاه کنیم، میتوان این موج جمعیتی را برگرداند و به مسیر اصلی و اساسی خود برگرداند. این مسئله کاملا قابل احیاء است.
براساس آمار نموداری جمعیتی دریافتیم که روند کنترل جمعیت قابلیت اصلاح را دارد. فقط نباید فرصت را از دست داد.»
موضوع جمعیت و ارتباط آن با یک زندگی اسلامی ایرانی آن قدر جدی است که به گزافه نگفتهایم، اگر بگوییم صرفا با تبیین دقیق و درست و اشاعه سبک زندگی اسلامی، مشکل جمعیت حل میشود.
دکتر حیدری ضمن مقایسه نگاه غرب به مقوله جمعیت و سبک زندگی غربی با سبک زندگی اسلامی- ایرانی خاطر نشان میکند: «در نگاه غرب نگاه روزمره و رفاهزدگی و اشرافیگری و تجملگرایانه به زندگی است، این نگاه حاکم است که لذایذ فردی و خصوصی افراد مورد توجه قرار میگیرد و بنیان خانواده را لذتهای فردی تحتالشعاع خود قرار میدهد و صرفا نگاه کوتاه مدت به زندگی ترویج میشود و زندگی مجردی نیز مدنظر آنهاست و این تفاوت اصلی سبک زندگی اسلامی و غرب است و متاسفانه باتوجه به آن که 35 سال از انقلاب اسلامی میگذرد به دلیل وجود مشکلات زیاد از جمله تثبیت انقلاب، دفاع مقدس دوران سازندگی، چالشهای 2خرداد در جهت ترویج سبک زندگی اسلامی نتوانستیم قدمهای محکمی در این زمینه برداریم.»
آقای حیدری از نگاه پرسش گرم میخواند که با این پاسخ هنوز در مورد قصورهای صورت گرفته و کم کاری برای تبیین سبک زندگی اسلامی در کشورم قانع نشدهام. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد میدهد و میگوید: «35سال برای تغییر فرهنگ زمان کوتاهی است. انقلابهای بزرگ دنیا حتی برای تصویب قوانین خود به سالها زمان نیاز دارند و این در حالی است که ما در ایران در زمانی کمتر از دوماه پس از انقلاب قانون اساسی را تصویب کردیم.
ضمن آن که توقع ما از انقلاب بالاست هنوز فرصت برای سامان دادن به مناسبات اسلامی داریم.»
مسئول بسیج دانشجویی کشور به مشکلات دولت در دوران سازندگی اشاره کرده و میگوید: «دولت در آن دوران خلاف جهت سبک زندگی اسلامی حرکت کرد، در دوران سازندگی فرهنگ ما تحتالشعاع شعار توسعه قرار گرفت و بهپای آن قربانی شد و در دولت فعلی هم که رنگ و بوی کارگزاران دارد و به توسعه غربی توجه بیشتری دارد، باز از فرهنگ غفلت میشود. دولت باید به فرهنگ توجه بیشتری کند تا اشتباهات گذشته تکرار نشود.
منافع جمع فدای منافع شخص شود
دکتر لاله افتخاری نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم در گفت و گو باگزارشگر کیهان ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی را بر نرخ رشد جمعیت کشور موثر دانسته و در تعریف این سبک زندگی خاطر نشان میکند: «سبک زندگی اسلامی- ایرانی یعنی حرکت به سمتی که هم کمک افراد خانواده نسبت به هم را به دنبال دارد و هم بحث همگرایی بین افراد به وجود میآید و هم ساده زیستی رواج مییابد.»
با اظهار تاسف از زندگی بدون تجملات و تشریفات و مصالح خانواده امروزه رنگ باخته اضافه میکند: «تجملات در خیلی از خانوادهها حتی قشر ضعیف هم جایگزین سبک زندگی اسلامی- ایرانی که شامل قناعت و سختکوشی و حیا و... است، گردیده، کمک و تعاون اعضای خانواده که در روایات بر آنها تاکید شده امروزه کم رنگ شده است. در گذشته مادر و فرزند و بالعکس خیلی کمک به حال هم بودند ولی امروزه هر کس دنبال کار خود میرود، نفع جمعی، فداکاری، ایثار در زندگیها ضعیف شده است و اگر چنانچه قرار باشد بار مسئولیت یک خانه فقط بر دوش زن باشد طبیعی است که هم سن ازدواج بالا میرود و هم کنترل جمعیت بیشتر رعایت میشود. راهکار مهم و تاثیرگذار از دید خانم افتخاری تبیین بهتر و بیشتر سبکهای زندگی اسلامی- ایرانی از طریق رسانهها به خصوص رسانه ملی برای مردم و جوانان است.»