مراتب ایـمان و کـفر
کفر و ایمان دارای مراتب متعددی است؛ از این رو در آیات قرآن از ازدیاد ایمان سخن به میان آمده است: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهًْ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ؛ اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.(فتح، آیه 4) یا میفرماید: بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند گناهى در آنچه [قبلا] خوردهاند نیست در صورتى که تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند و کارهاى شایسته کنند سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند، آنگاه تقوا پیشه کنند و احسان نمایند و خدا نیکوکاران را دوست مىدارد. (مائده، آیه 93)
دستیابی به مراحل بالای ایمان نیازمند موفقیت در آزمونهای متعدد الهی در راستای اطاعت از خدا و رسولالله(ص) است؛ چنانکه میفرماید: برخى از بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم؛ بگو ایمان نیاوردهاید، لیکن بگویید: اسلام آوردیم؛ زیرا هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است؛ و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از ارزش کردههایتان چیزى کم نمىکند. خدا آمرزنده مهربان است. (حجرات، آیه 14)
قرآن درباره ازدیاد کفر و مراتب آن با افزایش گناه از سوی کافران میفرماید: البته نباید کسانى که کافر شدهاند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مىدهیم براى آنان نیکوست؛ ما فقط به آنها مهلت مىدهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابى خفتآور خواهند داشت. (آل عمران، آیه 178)
با آنکه میتوان همه افراد انسانی را از نظر اعتقادی به دو دسته اصلی: مومن و کافر تقسیمبندی کرد؛ اما چنانکه گفته شد، مومنان و کافران مراتبی دارند که برخی از آن مراتب عبارتند از:
1. مقربان سابقون: اینان از برترین سطح ایمانی برخوردار هستند، بهطوریکه نامه اعمال آنان را با دو دست تقدیمشان میکنند؛ زیرا همان طوری که خدا دو دستش به عطیه باز است: «بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّهًْ »(جنهًْ الأمان الواقیهًْ ، المصباح کفعمی، ص647)؛ یا اینکه هر دو دست خدا یمین و راست و میمنت است: «کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِین»(الکافی، الإسلامیهًْ، ج2، ص126) مقربان نیز اینگونه هستند؛ چنانکه در روایت است: «...صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ کِلْتَا یَدَیْهِ یَمِین». (قرب الإسناد، الحدیثهًْ، ص309) پس مقربان که همان سابقون هستند(واقعه، آیات 10 و 11) با دو دستی که هر دو یمین است میدهند و میگیرند؛ آنان دو دستی چیزی را به کسی میدهند و با دو دست ادب نیز از خدای متعال چیزی را میگیرند؛ زیرا در دنیا هر فرمان الهی را با دو دست قوت گرفتند و انجام دادند و چیزی از احسان کم نگذاشتند. اینان البته چیزی به نام نامه اعمال ندارند؛ چون خودشان ترازوی حق تعالی هستند؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: نحن الموازین القسط (بحارالانوار، ج 7، ص 243؛ تفسیر صافی، ج 2، ص 182؛ علم الیقین، فیض، ج 2، ص944.) همین مقربان هستند که به عنوان میزان و شاهدان اعمال در قیامت مطرح هستند و دیگران با ایشان سنجیده میشوند. مقربان خودشان بهشت و بهشتآفرین هستند و هر چیزی را که بخواهند ایجاد و خلق میکنند و ابرار از آفریدههای آنان بهره میبرند.(انسان، آیات 5 تا 11؛ مطففین، آیات 18 تا 28)
2. ابرار و محسنان: این گروه در درجه دوم ایمان قرار دارند، از این رو نامه اعمالشان را به دست راستشان میدهند و ایشان نیز از دست راست میگیرند. اینان را اصحاب یمین میگویند که با میمنت دست یافتند و میمون و مبارک زندگی میکنند.(واقعه، آیه 8) این ابرار نامه اعمالشان را که «علیین» است از دست مقربان دریافت میکنند که میزان قسط و شاهدان قیامت هستند.(مطففین، آیات 18 تا 28؛ توبه، آیه 105) ابرار از بهشتی که مقربان میآفریند بهرهمند میشوند؛ چنانکه انواع شربتها از انهاری است که مقربان میآفرینند.(انسان، آیه 8؛ مطففین، آیات 18 تا 28) از ابرار میتوان بهعنوان اهل احسان نیز یاد کرد؛ زیرا اینان تابع همان اسوههای الهی یعنی مقربان هستند؛ خدا درباره ایشان میفرماید: وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِاِحْسانٍ؛ و کسانی که از سابقون با احسان پیروی کردند و آنان را اسوه خویش قرار دادند.(توبه، آیه 100)
3. اهل رجا: خدا درباره این گروه میفرماید: وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِاَمْرِ اللَّهِ اِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ اِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ؛والله عَلیم حَکیم؛ و عدهاى دیگر کارشان موقوف به فرمان خداست یا آنان را عذاب مى کند و یا توبه آنها را مىپذیرد و خدا داناى سنجیده کار است.(توبه، آیه 106) اینان با آنکه اهل خطا و گناه هستند، هرگز از رحمت الهی مایوس نشدهاند و اهل رجا و امید به توبه و عنایت و رحمت الهی بودند. شاید بتوان گفت که این گروه و گروه چهارم در انتظار شفاعت هستند که بیان میشود.
4. معترفان: از نظر قرآن، گروه دیگری از مردم هستند که در یک حالتی قرار دارند که خوب و بد را با هم مخلوط کردهاند و به این امر اعتراف دارند: وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ و دیگرانى هستند که به گناهان خود اعتراف کرده و کار شایسته را با کارى دیگر که بد است درآمیختهاند، امید است خدا توبه آنان را بپذیرد که خدا آمرزنده مهربان است.(توبه، آیه 102) این گروه در ایمان و عمل، سست و فاقد عزم و اراده قوی هستند. بنابراین، از مصادیق مقربان و ابرار نیستند؛ بلکه میتوان از آنان به عنوان اصحاب اعراف یاد کرد که در انتظار شفاعت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) هستند؛ زیرا عرف به معنای جای بلند و شناختهشده برای همگان است که مقربان در آنجایگاه قرار دارند؛ از این جهت گاه به خود مقربان از این جهت اصحاب اعراف میگویند که هر یک بر درجه بلندی ایستادهاند و اهل قیامت آنان را میبینند و میشناسند. در اینجاست که گروه اختلاطی منتظر هستند که مورد شفاعت قرار گیرند تا با شفاعت وارد بهشت شوند.(اعراف، آیات 47 تا 49) اینانی که هنوز وارد بهشت نشدهاند، ولی امید به آن دارند، همین افراد مومن سست ایمان و سست عزم هستند که در دنیا اختلاطی عمل کردهاند. آنان از شفاعت ماذونان یعنی مقربان الهی برخوردار خواهند شد: مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ(بقره، آیه 255) و نیز میفرماید: وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى؛ و شفاعت نمیکنند، مگر برای کسی که مورد رضایت خدا است.(انبیاء، آیه 28) از نظر قرآن این گروه دوم با توبه و دادن صدقه و دعای پیامبر(ص) میتوانند از مشکلات خویش در همین دنیا نیز عبور کنند.(توبه، آیات 102 تا 104)
5. منافقان: خدا درباره این گروه میفرماید: إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا؛ منافقان در فروترین درجات دوزخند و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت. (نساء، آیه 145) اینان جزو اصحاب مشئمه و اصحاب شمال هستند؛ زیرا کفرشان بدتر و خطرناکتر از کافرانی است که علنی کفر میورزند؛ اینان در اجتماع مومنان، منافقانه و موذیانه فتنهگری میکنند و وجودشان برای اسلام و ایمان امت خطرناکتر است و در پستترین جایگاه قرار میگیرند.
6. کافران: از نظر قرآن، گروه دیگری از مردم همان کافران هستند که معروف و مشهور بوده و نامه اعمالشان نیز به دست چپ داده شده و به دوزخ رانده میشوند.(واقعه، آیات 41 تا 50)
در آیات 100 تا 106 توبه از پنج دسته مقربان و محسنان و مرجون و منافقان و معترفان سخن به میان آمده است.