مبارزه با مفاسد اقتصادی نقش رسانهها و جایگاه افکار عمومی
هر مفسده اقتصادی شلیک تیری زهرآگین بر قلب اقتصاد و زخمی بر پیکره اعتماد مردم و برانگیزاننده اضطراب و دلهره در روح و جان ملت است. به همین دلیل است که مبارزه با مفاسد اقتصادی همواره به عنوان یکی از معیارهای قضاوت افکار عمومی مردم در مورد سلامت هر نظام حاکمیتی شناخته میشود.
وقتی عاملان فساد اقتصادی و به تاراج برندگان اموال مردم به پای میز محاکمه کشانده میشوند موجی از ارتعاشات امید و اعتماد به آحاد مردم منتقل میشود و سوال و جوابهای دادخواهانه رئیس دادگاه و نماینده دادستان از متهمان پروندههای فساد اقتصادی و تصاویر متهمان در لباسهای راهراه زندانیان آهنگ دلنشین عدالت و امانتداری حکومت در صیانت از اموال مردم را در گوشها جاری میکند.
وقتی مردم از ماجرای کشف و رسیدگی به پروندههای فساد اقتصادی باخبر میشوند بر حسب غریزه کنجکاوی و نیاز به آگاهی بیشتر از موضوعات مرتبط با حقوق اساسی خود به جستوجوی آخرین خبرها برمیآیند. آنها مشتاقانه و با هیجان اجتنابناپذیر به سراغ رسانهها میروند. رسانهها هم بالا بردن تب هیجان و هرچه داغتر کردن خبرها را از وظایف ذاتی و حرفهای خود میدانند.
امواج رسانهای شکل میگیرند و اصحاب رسانه با این نگاه و اندیشه که به راه افتادن سیل امواج خبری و تحلیلی موجب بالا رفتن سطح هوشیاری مردم و افزایش امیدواری آنها به صیانت حکومت از اموال دولت و داراییهای عمومی مردم میشود بر طبل هیجانات میکوبند و کیوسکهای مطبوعاتی و شبکههای سمعی - بصری و صفحات اینترنتی را به ویترین خبرهای داغ و توجهبرانگیز تبدیل میکنند. در ظاهر همه چیز عالی پیش میرود. قاطعیت دستگاه قضا مثالزدنی و کارکرد رسانهها هم در اوج است. اما نکتهبینها در اوج این جشنهای شادمانی فریاد برمیآورند «موها را ببینید ولی از پیچش موها غافل نشوید».
امواج رسانهای همچون داروهایی هستند که باید به رفع بیماریها و ناهنجاریها کمک کنند. سیل سنگین آنها باید مفسدهها را بشویند و بستر جامعه را پاکسازی کنند. آنها قرار است بسیج افکار عمومی و مشارکت مردم را در این شستشوها و درمانگرها به ارمغان بیاورند.
ولی گویی چند مشکل بزرگ وجود دارد. داروها بسیار بادقت و کاملاً تخصصی تجویز شدهاند. اما در نحوه مصرف آنها دقت نمیشود. افکار عمومی با خطرات بزرگی چون مسمومیت دارویی و تداخل داروها مواجه میشود.
از افکار عمومی نمیتوان ایراد گرفت مردم عادی قرار نیست از سواد تخصصی قضایی برخوردار باشند. از آنها نباید توقع داشت از موضوعات تخصصی مطرح در پروندههای قضایی همچون «حجم اموال تحت رسیدگی» و تفاوت آن با «میزان اموال اختلاسشده» اطلاع داشته باشند و تفاوتهای بین «اختلاس» و «اخلال» را دقیقاً بدانند و حتی افراد متهم را از «مجرمان محکوم» تفکیک کنند.
اینچنین است که امواجی که قرار بوده آرامش و امید و نشاط ایجاد کنند ناخواسته سردرگمی و سرگیجه و حتی ناهنجاری ایجاد میکنند. وقتی روزها و ماههای متوالی پروندههای «تبادلات مالی 6/5 میلیارد یورویی در پتروشیمی» و «سرمایههای 8200 میلیارد تومانی صندوق فرهنگیان» و «وامهای غیرقانونی نجومی در بانکها» در قالب «بزرگترین اختلاس ارزی تاریخ» و «تاراج هزاران میلیاردی اندوخته معلمان» و «خالیشدن صندوقچه بانکها» معرفی میشوند موج ویرانگر اضطرابها و بدبینیها در جامعه بهراه میافتد و هزار و یک سوال بیجواب در افکار عمومی شکل میگیرد. در چنین شرایطی جوانانی که در تأمین هزینههای ازدواج و اجاره مسکن و زندگی روزمره خود مشکل دارند دیگر معطل به نتیجه رسیدن فرآیندهای حسابرسی، بازپرسی، دادرسی و محاکمه متهمان در دادگاه باقی نمیمانند. آنها جوان هستند و پرهیجان، لذا به سرعت مضطرب میشوند و با تکرار خبرهای اختلاسهای چندهزار میلیاردی در ذهن خود در مسیر بدبینی و ناهنجاری و حتی افسردگی قرار میگیرند. آنها دیگر گوششان به توضیحات دادستانها و روسای دادگاهها و مسئولان دستگاههای اجرایی در مورد نتایج هزاران صفحه بازجویی و بازپرسی از متهمان بدهکار نیست. امواج سنگین خبرهای داغ و پرهیجان و تیترهای ویرانکنندهای چون «اختلاس صد هزار میلیارد تومانی سلطان دوتابعیتی پتروشیمی» «فساد 6/5 میلیارد یورویی کاسبان تحریم» «8200 میلیارد تومان پول معلمان را بردار و فرار کن» و «رکورد بابک زنجانی شکسته شد» و... چنان در لابهلای ذهن آنها رسوب کرده است که دیگر برایشان پذیرفته نیست که «اختلاس 6/5 میلیارد یورویی» به «تخلف 22 میلیون یورویی» تبدیل شود.
اینچنین میشود که در بخش بزرگی از کوچه و بازار و محافل عمومی به عوض ابراز خوشحالی از فرآیند مبارزه با مفاسد اقتصادی و قدردانی از زحمات مقابلهکنندگان و محاکمهکنندگان مفسدان و غارتگران بیتالمال صحبت از «بیدر و پیکر بودن بانکها و بنگاههای بزرگ اقتصادی» و «مسابقهگذاشتن مدیران و آقازادهها در تاراج بانکها و اموال عمومی» میشود.
دیگر کسی به این توجه نمیکند که مدیران و کارشناسان صنایع پتروشیمی و شرکتهای تجاری مرتبط با آنها قرار است بیشترین نقش را در ارزآوری و کمک به شکوفایی اقتصاد مقاومتی برعهده داشته باشند و موفقیت آنها در این مسیر پرپیچ و خم رمز تأمین نیازهای روزمره مردم و گردش امور جاری کشور خواهد بود.
گویی یک فرآیند خودزنی و گل بهخودی زدن شکل میگیرد. آتشی برپا میشود و رسانههای بیگانه نیز به این آتش دامن میزنند. بالابودن درجه هیجان و داغی خبرها باعث میشود ناخواسته در دامهایی بیفتیم که بیرونآمدن از آنها بسیار دشوار است. مراقب باشیم همه چیز را در کنار هم و همراه هم ببینیم. از محاکمه و مجازات مجرمان و غارتگران قاطعانه حمایت کنیم. از قاطعیت قوه قضائيه در رسیدگی به پروندههای مفاسد اقتصادی با تمام وجود پشتیبانی کنیم و به آنها دلگرمی بدهیم. اما حواسمان به سلامت روحی- روانی جامعه بهویژه نسل جوان و نیاز جامعه به روحیه امید و نشاط هم باشد، چرا که فرآیندهای قضایی در مسیر تخصصی خود تعریف میشوند. اجازه ندهیم دستاوردهای بزرگ قضایی در رسیدگی به تخلفات و جرایم اقتصادی و به بند کشیدهشدن دزدان و غارتگران در غبار غوغاسالاریهای سیاسی و منافع شخصی و گروهی کمرنگ شوند.
دکتر محمدحسن انصاریفرد/ کارشناس ارشد امور رسانه