kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۳۶۹۹
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۴

ضرورت بیدار بودن برای بهره‌مندی از نسیم‌های الهی(خوان حکمت)



اخلاق درست است كه به خُلق برمي‌گردد لكن خُلق و خَلق جهت مشتركي دارند؛ ما با اخلاقمان خود را مي‌سازيم يعني همان طوري كه ما بدني داريم، خداي سبحان اين بدن را خلق كرد، اين بدن با خصوصيتي در دنيا به سر مي‌برد، ما با اوصاف نفساني‌مان يك بدن ديگري را مي‌سازيم و با آن بدن وارد برزخ مي‌شويم و در قيامت خدا همين بدن ما را به همان صورتي كه ما ساختيم در مي‌آورد يا زشت است يا زيبا. در دنيا انسان رنگ‌هاي مختلفي دارد و اين نه فخر است و نه وهن؛ كساني كه در منطقه‌هاي گرمسير به سر مي‌برند با يك رنگند، كساني كه در منطقه‌هاي سردسير به سر مي‌برند با رنگ ديگر، فخري براي سفید بر غير سفید نيست اما بدني كه ما خودمان مي‌سازيم و با آن بدن وارد برزخ مي‌شويم و خداي سبحان هم در قيامت همين بدن ما را به آن صورت در مي‌آورد و آن صورت يا زشت است يا زيبا، اگر زيبا بود فخرآفرين است و اگر زشت بود وهن‌آفرين است.
رنگ رخساره درقیامت؛ مایه فخر یا وهن
 در دنيا ابيض و اسود فرقي ندارند، نه صهيب رومي فضلي داشت بر بلال حبشي و نه به عكس؛ اما در قيامت كه عدّه‌اي با صورت سياه محشور مي‌شوند، عدّه‌اي با صورت سفيد: ‌«‌يوم تبيض فيه وجوه و تسود فيه وجوه»؛ در روز قیامت چهره‌هایی سفید و چهره‌هایی سیاه هستند.[1]  آن علامت وهن است يا علامت فخر. اينكه به ما گفتند در هنگام وضو گرفتن، در هنگام شستن صورت اين دعا را بخوانيد كه «اللهمّ بَيّض وجهي ... و لا تُسوّد وجهي ...»[2] براي همين است. ما اگر ـ خداي ناكرده ـ سيه‌روي محشور بشويم براي ما ننگ است اگر ـ ان‌شاءالله ـ روسفيد و سفيدروي محشور بشويم براي ما فخر است، اين روسياهي يا روسفيدي را ما با اخلاق فراهم مي‌كنيم يعني اين خُلق، پيوندي هم با آن خَلق دارد، ما آن بدن را در دنيا مي‌سازيم، با همان بدن محشور مي‌شويم و خداي سبحان هم در قيامت عين اين بدن ما را به همان صورت در مي‌آورد، پس اخلاق تنها يك مسئله اعتباري نيست، يك بايد و نبايد اعتباري نيست، اين برهان سوم است كه با آن دو برهان قبلي جمعاً مي‌شود سه دليل. دو برهان قبلي اين بود كه درست است اين بايدها و نبايدها امر اعتباري‌اند، وجوب و حرمت، حليّت و حرمت، صحّت و بطلان، عناوين اعتباري‌اند و در خارج وجود ندارند لكن هم مسبوق به ملاكهاي واقعي‌اند (يك) هم ملحوق به پاداش و كيفر واقعي‌اند (دو) نه آن مصالح و مفاسد مستور، امر اعتباري است، اين يك برهان؛ نه آينده كه جهنم يا بهشت است كه نتيجه همين اعمال است امر اعتباري است، برهان دوم. طبق اين دو برهان‌، اين دليل، دليل سوم است كه اخلاق به يك واقعيّت تكيه مي‌كند نه به امر اعتباري كه بگوييم انسان با اين قوانين اعتباري زندگي مي‌كند و قوانين اعتباري كه وجود خارجي ندارد، چون اين قوانين از يك حقيقت هايي گرفته شده است و به حقايقي هم تبديل مي‌شود، در قيامت اين‌ها حقايقند و گذشته از آن، اين دليل سوم نشان مي‌دهد كه اين اوصاف، سازنده ماست، ما را دارد مي‌سازد يا به صورت بد يا به صورت خوب كه ـ ان‌شاءالله ـ اميدواريم در اثر داشتن اخلاق خوب به صورت‌هاي خوب در بياييم! شما در عمرتان تجربه كرديد‌، خواب‌هايي را ديديد که گاهي با صورت‌هاي خوب محشور مي‌شويد، گاهي با صورت‌هاي غير‌خوب، اين‌ها همان آثار اخلاقي است كه در خواب به صورت رؤياها در مي‌آيد.
لزوم داشتن هوشیاری و بیداری در دنیا
 اما آنچه مربوط به بخش‌هايي است كه به ما گفتند شما بايد بيدار بشويد اوّلين مرحله اخلاقي، يَقظه است، ما بايد مراقب باشيم كه خوابيم يا بيداريم، عدّه‌اي در تمام مدت زندگي در خوابند، خواب مي‌بينند كه به مقامي رسيدند، خواب مي‌بينند كه در يك وضع بهتري‌اند، در پايان عمر مي‌بينيد چيزي در دستشان نيست:«الناس نيامٌ فاذا ماتوا انتبهوا»؛ مردم خوابند چون بميرند بيدار شوند [3] اينكه به ما گفتند مراقبت داشته باشيد، اوّلين مراقبت اين است كه ما بررسي كنيم كه آيا خوابيم يا بيدار؛ انسان بيدار مي‌بيند، انسان خوابيده نمي‌بيند. در قرآن كريم فرمود همه اسرار عالم،‌ اشياء عالم آيات الهي است؛ بعضي‌ها مي‌بينند بعضي‌ها نمي‌بينند اينكه فرمود بعضيها نمي‌بينند (كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي؛ همانها که پرده‌ای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود)[4] چرا نمي‌بينند؟ براي اينكه خوابند، اگر ياد خدا، هم ديدني است و هم شنيدني‌، بعضي‌ها هم سميعند هم بصيرند ،در اين آيه فرمود اينها ياد خدا را نمي‌بينند (كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي) مگر ذكر خدا، نام خدا، ياد خدا، ديدني است يا شنيدني؟ آنچه انسان را به ياد خدا مي‌اندازد ذكر خداست و این ذکر هم ديدني است هم شنيدني .اگر كلامي انسان را به ياد خدا متذكّر بكند ذكر است‌، اگر صحنه‌اي انسان را به ياد خدا متذكّر بكند ذكر است‌، آن كه صحنه‌هاي فراوان دنيا را مي‌بيند و به ياد خدا متذكّر نمي‌شود در اين آيه فرمود چشمشان در پوشش است، نام خدا را نمي‌بينند (أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي) ما با اين آزمون ساده مي‌توانيم بفهميم كه خوابيم يا بيدار و هميشه بايد بيدار باشيم، چون درست است كه خداي سبحان فيض عامّه‌اش شامل همه مي‌شود ولي فيضي گاه گاهي نصيب بعضي‌ها خواهد شد كه از وجود مبارک رسول گرامي(ص) رسيده است «إنّ لربكم في أيّام دهركم نَفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها »؛ در طول عمر شما، نسیم‌هایی الهی وزیدن می‌گیرد، پس بیدار باشید و خود را در معرض این نسیم‌ها قرار دهید.[5] گاهي نسيم‌هايي مي‌وزد ،مثلاً ايام شهادت كه شد نسيمي مي‌وزد‌، مواليد ائمه(عليهم‌السلام) كه شد نسيمي مي‌وزد، شب هاي قدر شد نسيم خاصّي مي‌وزد انسان اگر بيدار باشد از آن نسيم حدّاكثر بهره را مي‌برد‌، فرمود: اگر بيدار بوديد نسيم وزيد در معرض آن نسيم قرار بگيرید.
دو راه برای آگاهی از اسرار غیب
ما بالاخره دو راه داريم، اين دو راه به نحو مانعه‌الخلو است يعني جمع را شايد، اگر از هر دو راه استفاده كرديم طوبي لنا و حُسن مآب، اگر نشد لااقل از يكي از دو راه بايد استفاده كنيم. ما باید پشت اين پرده دنيا را بدانيم كه بعد از مرگ كجا مي‌رويم، چه خواهد شد، اين را بايد بفهميم. اين، دو راه دارد: يا راه درس و بحث و فحص و آيات و روايات است كه بالأخره انسان بفهمد بعداً چه خواهد شد يا اگر آن توفيق را نداشت آماده‌باشد كه اگر نسيمي وزيد، اين پرده كنار رفت، او پشت پرده را ببيند، بالأخره انسان يا خودش بايد تلاش و كوشش بكند به كنار پرده برود پرده را كنار بزند و از پشت پرده باخبر بشود ،اين راه درس و بحث است و اگر آن دست و پا را نداشت، آن حركت را نكرد، آن تحقيق را نكرد كه با دست خود پرده را كنار بزند، بايد منتظر باشد نسيمي بوزد كه پرده كنار برود و او پشت پرده را ببيند، اگر نه آن شد نه اين، اين مي‌شود اعمی(کور). برخي‌ها هم توفيقي داشتند كه درس و بحثي داشتند، با دست خودشان پرده را كنار زدند پشت پرده را ديدند و از طرفي تهذيبي و رياضتي داشتند، شب‌زنده‌داري داشتند ،نسيمي وزيد و پرده كنار رفت ديدند بين دو راه جمع كردند، اگر كسي جمع كرد كه خيلي توفيق نصيبش شد، اگر جمع نكرد لااقل يكي از اين دو راه بايد باشد كه ما بفهميم كجا خواهيم رفت وگرنه خوابيم و انسان خوابيده مشخص نيست كه چه كاري دارد انجام مي‌دهد.درپايان عمر مي‌بيند دستش خالي است فرمود: «ألا فتعرّضوا لها» اين نسيم مي‌وزد اين پرده را كنار مي‌برد اگر كسي بيدار باشد مي‌بيند و اگر بيدار نباشد پشت پرده را نخواهد ديد.
بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي (دام‌ظله)
 در جلسه درس اخلاق؛ 17/1/91
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
ــــــــــــــــــــــــــــ
[1]  . الامالي (شيخ صدوق)، ص 191.
[2]  . الكافي، ج 3، ص 70 و 71.
[3]  . خصائص الائمه (سيد رضي)، ص 112.
[4]  . كهف، 101.
[5]  . بحار الانوار، ج 68، ص 221؛ ر. ك: المعجم الكبير (طبراني)، ج 19، ص 234.
*خوان حکمت روزهای یک‌شنبه منتشر می‌شود.