نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
بی اخلاقی مدعیان اصلاحات در روایت یکطرفه پاسخ مستدل جلیلی به ادعای زنگنه
روزنامه شرق که نسبت به حمایت همواره از وزارت نفت و حمله به منتقدان این وزارتخانه کارنامه پُر و پیمانی دارد دیروز گزارشی را با عنوان «پاپوش برای وزیر نفت» منتشر کرد. دراین مطلب توئیتی که به جلیلی تعلق ندارد بهعنوان رویکرد و تفکر او آورده شده اما یادداشتی را که خود جلیلی نوشته کنار گذاشته شده است.
سرویس سیاسی-
در بخشی از این گزارش آمده است: «[شایعات علیه وزارت نفت] اینبار در قالب نفوذ یك زن به بدنه وزارت نفت و همكاری با یك باند 16نفره در وزارت نفت، خود را نشان میدهد...»
روزنامه شرق در حالی این موضوع را شایعه خوانده است که همین دیروز سخنگوی دولت خبر دستگیری یک زن که برای شرکتهای خارجی اطلاعات جمعآوری میکرده را تایید کرده است. همچنین «حجتالاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری» در گفتوگوی ویژه خبری در پاسخ به سؤالی درباره حضور یک زن نفوذی در وزارت نفت و دستگیری یک مقام مسئول در این وزارتخانه ضمن تایید این خبر سخن گفتن در مورد این پرونده را تا زمانی که تحقیقات کامل نشده به صلاح ندانست و افزود: «یک جرمی واقع شده است و دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی به آن ورود پیدا کردهاند بنابراین باید تحقیقات تکمیل شده و زمانی که به مرحلهای برسد که قابل انتشار باشد قطعاً منتشر خواهد شد.»
نگاه روزنامه مدعی اصلاحطلبی به نقد و انتقاد قابل تامل است چنانکه در این گزارش انتقاد منتقدان کنونی دولت را به وزارت نفت «حمله» نامیده و انتقاد هم جناحیها را «خودزنی» عنوان کرده است. در ادامه با این دیدگاه نوشته شده است: «سعید جلیلی در توییتی نوشته بود: در سالهای ۹۱ و ۹۲ با وجود تحریمها ماهانه یک تا ۱۵ میلیون بشکه نفت و میعانات به فروش میرفته این حرف در حالی مطرح شد که به نظر میرسد بیانکننده این حرف، اطلاعی درباره چگونگی فروش نفت ندارد و نمیداند که صادرات نفت در روز مطرح میشود...»
این در حالی از سوی این روزنامه زنجیرهای که ترورشخصیت را اصلیترین کارویژه خود میدانند مطرح شده است که طی روزهای قبل سعید جلیلی اعلام کرد که در توئیتر صفحه ای ندارد و صفحاتی که آنچه به نام وی وجود دارد توسط دیگران ایجاد شده و اداره میشود.
در ادامه شرق نوشته است که «با این حال این سخن جلیلی را زنگنه بیجواب نگذاشت...» و به جوابیه زنگنه به توئیتی پرداخت که به سعید جلیلی تعلق ندارد. با همه اینها سعیدجلیلی به رغم این هجمههای غیراخلاقی پاسخی برای زنگنه در قالب یادداشت کوتاهی نوشت. اما نکته قابل تامل اینکه روزنامه زنجیرهای به توئیتی که به جلیلی تعلق ندارد را آورده اما پاسخ جلیلی به زنگنه را نیاورده است.
سانسور تقدیر روحانی از سپاه پاسداران در روزنامههای زنجیرهای
قدردانی رئیسجمهور از اقدام غیورمردانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سرنگون کردن پهپاد جاسوسی و متجاوز آمریکا در شماره دیروز روزنامههای دولتی و همچنین روزنامههای اصلاحطلب سانسور شد.
روحانی چهارم تیرماه در دیدار با وزیر و مدیران ارشد وزارت بهداشت با اشاره به انهدام پهپاد جاسوسی آمریکایی توسط سپاه پاسداران گفته بود: «اگر این پهپاد به وسیله سامانهای مانند اس ۳۰۰ مورد هدف قرار میگرفت آنقدر اقدامی حائز اهمیت بشمار نمیرفت اما این سامانه، موشک و رادار آن ساخت ایران است و من دست همه آنهایی که این صنعت داخلی را در وزارت دفاع ساخته و آنهایی که از این ابزار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خوبی استفاده کردند، میبوسم».
اما روزنامههای ایران، همشهری، شرق، اعتماد،سازندگی، ابتکار، اطلاعات، جمهوری اسلامی، آرمان، آفتاب یزد، همدلی، مردم سالاری، دنیای اقتصاد، صدای اصلاحات و جهان صنعت، تشکر روحانی از سپاه را سانسور کردند.
نکته قابل تامل اینکه برخی از این روزنامههای اصلاحطلب طی روزهای گذشته، اقدام اقتدارآفرین سپاه در سرنگون کردن پهپاد جاسوسی آمریکا، را تنش آفرین خوانده بودند!
مدعیان اصلاحات همچنین پس از بلوف ترامپ در واکنش به سرنگونی پهپاد جاسوسی این کشور مقاله ای آگهی گونه منتشره کرده و بر آن بودند تا تهدیدهای ترامپ را جدی و ترسناک وانمود کنند و این تصویر را بسازند که ایرانیها میترسند و در به در مذاکره مجدد هستند.
از همینرو است که مقامات آمریکایی از دولت بوش و اوباما تا ترامپ، همواره نگاهی خاص به مدعیان اصلاحطلبی داشتهاند. آقای ظریف میگوید تیم ب ترامپ (بولتون، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید) او را به جنگ تحریک میکنند. اما به نظر میرسد تیم «ب» ایرانی، با نمایش بز دلی بیجرئتی و ترس، و انتساب آن به ملت ایران، نقش مکمل در تحریک مقامات آمریکایی به دشمنی بیشتر دارند.
اعضای لیست امید، «فاقد آموزش»، «بیتجربه» و بعضاً «منفعتطلب» هستند
روزنامهسازندگی در یادداشتی به قلم عضو شورای مرکزی حزب متبوع خود نوشت: «بعد از ورود چهرههای لیست امید وارد مجلس شدند، افراد درجه 1 جریان اصلاحات نبودند بلکه افرادی کمتر شناختهشده و فاقد آموزشدیده تحت تشکل سیاسی و حزبی منسجم بودند. این افراد به دلیل عدم آموزش حزبی بعضاً نمیتوانستند جهتگیریهای سیاسی خود را در مسیر درست و همسو با جبهه اصلاحات تنظیم کنند. یک قسمت این مسئله به بیتجربگی افراد و... بازمیگردد و از طرفی نیز بعضی از این افراد چهرههایی هستند که ...منافعی را برای خود رقم بزنند و عاقبتاندیشی و بعضاً منفعتطلبی را در تصمیمگیری خود مدنظر قرار دهند.»
پیمانه صبر مردم لبریز شده است
نویسنده در ادامه آورده است: «اکنون پیمانه صبر مردم لبریز شده است زیرا در قبال آن تهییجات، طرح و برنامه مناسبی برای بهبود وضعیت مردم نبوده و مشکلات همچنان باقی است.»
جالبتوجه آنکه روزنامهسازندگی بهتازگی متوجه این شده است لیستی که موردحمایت آنها و آقای «تکرار میکنم» بوده، ناکارآمد است و جز منفعتطلبی، فعالیتهای رانتی، بازی و سیاستبازی که ریشه در جریان اصلاحات دارد، چیز دیگری نیاموختهاند! ناگفته نماند از سال گذشته تاکنون مدعیان اصلاحات انتقادات خود به دولت، فراکسیون امید و شورای شهر پنجم را علنی کرده و با گلایه از تصمیمات شورای عالی اصلاحطلبان، گاهی از ضرورت تشکیل اتاق تصمیمگیری تحت عنوان پارلمان اصلاحات سخن گفتهاند.
با دیپلماسی برد-برد، نرخ تورم به زیر 30 درصد میرسد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اگر شرایط سیاسی کشور ما و منطقهای که در آن قرار داریم، آرام بگیرد قطعا ثبات به اقتصاد بازمیگردد و درنتیجه نرخ تورم به زیر 30 درصد نیز میرسد. ما در این زمینه به یک دیپلماسی قوی احتیاج داریم. یعنی اگر بتوانیم روابط خودمان را با همسایگان ارتقا دهیم و یک شرایط برد-برد ایجاد کنیم، اقتصاد ما نیز رونق میگیرد. بعد از آن هم، نوبت به روابط با جامعه بینالمللی میرسد که اگر روابطی مبتنی بر عقلانیت حاکم شود، قطعا سود آن عاید کشورمان خواهد شد».
متأسفانه مدعیان اصلاحات همچنان مشغول شرطیسازی جامعه و گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی هستند.
سیاست خارجی بر اقتصاد اثر مثبت دارد، اما به شرط آنکه مبتنی بر «عزت،حکمت و مصلحت» باشد. وقتی از موضع انفعال و ضعف با طرف خارجی مواجه شویم، جز خسارت نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
مدعیان اصلاحات و دولتمردان پیش از این تاکید کرده بودند که اگر با آمریکا مذاکره کنیم و توافق هستهای امضا شود، تمامی تحریمها یکباره لغو شده و سرمایه خارجی به کشور سرازیر میشود. اما برجام در نهایت – همانطور که منتقدان از ابتدا به درستی هشدار داده بودند- سفره مردم را کوچک کرد.
تمجید روزنامه زنجیرهای از وزیر ساواکی و طاغوتی!
روزنامهسازندگی در گزارشی به مناسبت درگذشت علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد رژیم پهلوی در دهه چهل، به تمجید از وی پرداخته و با تیتر «حامی بورژوازی صنعتی» نوشته است: «عالیخانی یکی از مدرنترین و جوانترین وزرای دولتی به حساب میآمد که موفق شد ساختارهای جدیدی در اقتصاد ایران پایهگذاری کند. او جمعی از نیروهای متخصص را کنار هم قرار داد و درنهایت مهمترین دوره حرکت صنعتی اقتصاد ایران را ساخت».
نویسنده این گزارش در حالی از شیوه تفکر او بهعنوان مولد صنایع نوین در ایران یاد میکند که مروری بر لایههای پنهان مدیریت وی و اثرات بعدی آن نشان میدهد، عالیخانی را باید پدر «سرمایهداری صنعتی وابسته» نامید. وی در سال ۱۹۵۷ دعوت استخدام کنندگان ساواک را پذیرفت و بهعنوان تحلیلگر اقتصادی درسازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) مشغول شد.
این اقتصاددان ساواکی بعد از تشکیلسازمان برنامه و بودجه در ایران و تسلط نگاه توسعهگرایی آمریکایی که با روی کارآمدن حسنعلی منصور همراه بود، توانست بخش خصوصی دستچین شدهای را بهوجود آورد که برحسب میزان نزدیکی به دربار از اعتبارات دولتی بهرهمند میشدند.
ادای دین تکنوکراتهای داخلی به پدر سرمایهداری رانتی
همچنین اقدامات عالیخانی و اقتصادی که بنیان گذاشت از دید کارشناسان اقتصادی علیرغم موفقیت اولیه، یکی از دلایل اصلی رکود در کشور از اواسط دهه پنجاه بدین سو است. بعدها و با شروع به کار دولتسازندگی و حضور نهادهایی همچون بانک جهانی وسازمان بینالملی پول شاهد تولد دوباره «سرمایهداری صنعتی وابسته» در قالب «یقهسفیدها» هستیم که در بعد سیاسی با نام «کارگزاران» شناخته میشوند. رپورتاژ این روزنامه برای علینقی عالیخانی را باید ادای دین تکنوکراتهای داخلی به پدر سرمایهداری رانتی دانست!
گفتنی است، خاندان یهودی عالیخانی بهعنوان عضو مهمی از شبکه جاسوسی رژیم صهیونیستی در ایران شناخته میشوند. مسعود عالیخانی که از وی بهعنوان معتمد درجه اولسازمان موساد در ایران نام میبرند و مهرداد عالیخانی، رئیس شاخه سیاسی کودتای نافرجام نقاب، از برادران وی بودند.