kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۳۲۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۹

حریم خصوصی یا تحقیر جامعه ایرانی؟



رضا صفری

برخی گلایه می‌کنند که چرا در زندگی خصوصی سلبریتی‌ها دخالت می‌کنید؟ شما چه کار دارید که یک مجری معروف و یا بازیگر تلویزیون و سینما چه کار می‌کند و چرا فرزندش را در کانادا و کشورهای غربی به دنیا می‌آورد؟
 جای هیچ‌گونه شکی نیست که خداوند انسان‌ها را مختار آفریده است. هر چند که این اختیار به معنای یله و رها بودن نیست، اما اختیار داریم تا اختیار و انتخاب داریم تا انتخاب! زمان، مکان، افراد و سایر مؤلفه‌ها، می‌توانند به انتخاب انسان معنا دهند.
فرزند انسان چه در ایران متولد شود، چه در کانادا و آمریکا و یا در فقیرترین کشور آفریقایی، در ذات خود نه گناه و نه جای سرزنش دارد. مگر همین الآن، ایرانی‌هایی که به دلایل موجه در سایر کشورهای دنیا زندگی می‌کنند، سرزنش می‌شوند که چرا فرزند آنها در ایران متولد نشده است؟
برای مثال، طلبه‌ای را می‌شناسم که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده و برای تبلیغ اسلام، مدتی به کشور برزیل در قاره آمریکای جنوبی رفته است. اتفاقاً یکی از فرزندان او نیز آنجا به دنیا آمده است. اما شاید هیچ یک از دوستانش یک بار هم او را سرزنش نکرده‌اند که چرا فرزند تو آنجا به دنیا آمده است؟ زیرا برای هر انسانی ممکن است این اتفاق بیفتد و طبیعی است.
اما چرا به سلبریتی‌ها انتقاد می‌کنیم؟
معمولاً جنس کار سلبریتی‌ها با موردی که ذکر شد و موارد مشابه آن، زمین تا آسمان تفاوت دارد. کار سلبریتی‌ها یک چاشنی هم دارد و آن، تحقیر جامعه ایرانی و خودباختگی ملی است که به عنوان یک پیام – خواسته یا ناخواسته- به جامعه مخابره می‌شود. علاوه‌بر آن در بعضی موارد نشان از یک شخصیت دوگانه نیز می‌تواند داشته باشد.
فرض کنید یک سلبریتی وقتی به عنوان مهمان به تلویزیون دعوت می‌شود و یا در مصاحبه با مجلات، روزنامه‌ها و سایت‌ها، از عشق به وطن و آماده جان دادن در راه ایران دم بزند یا یک خواننده مشهور برای ایران و وطن، کنسرت اجراء کند و آواز بخواند. آیا باز هم می‌توان در برابر رفتار غیرارزشی او در مورد میهن بی‌تفاوت بود؟ اما نمود بیرونی این عشق به سرزمین ایران کجاست؟ حتماً که نباید تیر و تفنگی باشد تا بگوییم جنگ شده است و مردم باید برای دفاع از میهن به خط شوند.
امروز همان تیر و تفنگ و میدان جنگ به عرصه اقتصادی و فرهنگی کشیده شده است. معنا ندارد که یک سلبریتی آن هم در این شرایط حساس کشور، پول مملکت را تبدیل به ارز کند و برای هیچ، به کشوری ببرد که بارها دشمنی‌اش با ایران ثابت شده است. آن هم برای چه؟ برای اینکه بگوید فرزندم متولد ایران نیست! و یا به مردم بگوید که من با شما فرق دارم و فرزند من هم با فرزند شما فرق دارد.
اگر کانادا برای اختلاسگران بد است، برای سلبریتی‌ها هم بد است! چگونه از نظر عده‌ای، اظهار نظر در مورد مسئولین و فرزندان آنها حریم خصوصی نیست، اما اظهار نظر در مورد سلبریتی‌ها دخالت در حریم خصوصی است؟ باید توجه داشت که هر یک از آنها نماینده مردم ایران هستند. زیرا با حمایت مستقیم و یا غیر مستقیم مردم به نان و شهرتی رسیده‌اند. اگر کسی فیلم و تئاتر و تلویزیون نبیند، هیچ سلبریتی هم وجود نخواهد داشت. نگاه‌های مردم است که به سلبریتی‌ها هویت بخشیده است. هر چند باید توجه کنیم که حریم خصوصی داریم تا حریم خصوصی!
 وقتی مقام معظم رهبری با پاسخ دندان‌شکن و تحقیرانه خود به تقاضای مذاکره از سوی ترامپ، و مردم نیز با وجود بی‌تدبیری و سردرگمی دولت در اداره امور کشور، مسائل را از هم تفکیک می‌کنند و سر ایران را در برابر دشمنان این مملکت بلند نگه داشته و به آنها سیلی زده‌اند، سلبریتی‌ها نباید با رفتارها و نگاه‌های سطحی خود، باعث تحقیر مردم و جامعه ایرانی شوند. واقعاً خارجی‌ها با مشاهده این قبیل کارها از سوی سلبریتی‌ها در مورد ما چه فکر می‌کنند؟
آیا می‌توان از سلبریتی‌ای که به دنیا آوردن فرزند خود در ایران را مایه ننگ و خواری می‌داند، انتظار داشت در هنگام جنگ، ملت و میهنی را که از سر سفره آن به جایی رسیده است، رها نکند؟ واقعاً جواب دادن به این سؤال کمی سخت است. همین الآن هر چند که وضعیت زندگی مردم عادی حال و روز خوشی ندارد، اما حداقل بعضی سلبریتی‌ها حسابی نانشان در روغن است، با این وجود باز هم ایران برایشان تنگ است. برای آینده فرزندان خود نگران هستند که مبادا مهر ثبت احوال ایران بر شناسنامه آنها بخورد. اگر در این وضعیت که مردم نیازمند روحیه فداکاری و ایستادن در برابر زورگو هستند، خود را از مردم جدا می‌کنند و یا راحت‌طلبی را برمی‌گزینند، در آینده چه انتظاری از آنها می‌توان داشت؟
اما جای سؤال است که اگر تا این اندازه ایران برایشان دردآور است، چرا سال‌های سال خود را بر فرهنگ و هنر و سینمای کشور تحمیل می‌کنند؟ مگر ایرانی که حاضر نیستند دردانه‌های خود را در آن به دنیا بیاورند با ایرانی که جیب‌هایشان را پر می‌کند تفاوت دارد؟ اگر مشکل دارد، هر دو باید مشکل داشته باشند! واقعیت این است که اگر این سلبریتی‌ها به خارج از ایران بروند، محلی از اعراب ندارند و فقط در داخل کشور است که می‌توانند برای مردم نقش بازی کنند.
جالب است که بعضی دیگر از سلبریتی‌ها در برابر آماج حملات مردم می‌خواهند در مقام دفاع از همکاران خود برخیزند، و به جای درست کردن ابرو، چشم را کور کرده و توجه ندارند که خود را هم بدنام می‌کنند.
عده‌ای می‌گویند که به جای پرداختن به این امور، به دزدی و اختلاس و گرانی بپردازید. در جواب باید گفت که دزدی و اختلاس و گرانی در کشورهای مختلف دنیا کم و بیش وجود دارد و کسی هم منکر وجود آن در ایران نیست. هر چند که وجود حتی یک مورد آن به ضرر جمهوری اسلامی است. از طرفی معرفی و بررسی تخلفات افراد اختلاسگر و دزد نیز توسط قوه قضائیه همین جمهوری اسلامی صورت گرفته است. نه صدای آمریکا و نه بی‌بی‌سی به جز لجن‌پراکنی، در پستوی خود سندی ندارند که برای مردم رو کنند.
 اما نمی‌توان به بهانه وجود دزدی و اختلاس، ضروریات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه را رها کرد و به آنها نپرداخت. بنابراین نباید مغالطه کرد که به جای پرداختن به این مسائل بروید دزدی و اختلاس را برطرف کنید. فقط دزدی و اختلاس بد نیستند، چیزهای دیگر هم ممکن است بد باشند! نمی‌توان به بهانه وجود یکی دیگری را هم وانهاد.