هنرمندان و اهالی فرهنگ چگونه به تحقق بیانیه گام دوم انقلاب کمک کنند؟
هنرِ تمدنساز و تصویرسازی از ایرانِ آینده
آرش فهیم
40 در فرهنگ ما، از قدیم تاکنون، معنا و حس خاصی داشته است. رسیدن به این رقم، مفهوم اتمام یک دوره و شروع عصری جدید است.
40 یعنی قرار داشتن در مسیر تکامل و تجربه؛ مرز بین جوانی و میانسالگی، آغاز دورانی باشکوه و حرکت به سوی قله زندگی! البته این دوران معمولا با دشواری و پیچیدگیهایی هم همراه است. همه از پدیدهای به اسم «بحران 40 سالگی» شنیدهایم و برخی نیز این وضعیت را تجربه کردهاند. اما این مقطع، به «بلوغ دوم» نیز مشهور است. یعنی بحرانی است که در پس آن، نه تنها یأس و انحطاط وجود ندارد، که شروعی دوباره با توشهای از تجربه و آموخته است.
به همین دلیل هم بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، آثار ماندگار خود را پس از 40 سالگی خلق میکنند و خیلی از مخترعین و مکتشفین و دانشمندان، تازه از این سن به بعد، کارهای بزرگ خود را به انجام میرسانند. پس این زمان را میتوان تاریخ تولد دوم هم دانست؛ به شرط پندار نیک و کردار نیکو؛ آسیبشناسی گذشته و حال، شناخت همزمان کمبودها، فرصتها و ظرفیتها و طراحی چشماندازی روشن برای آینده، حیاتی تازه را به فرد یا جمع 40 ساله میبخشد.
بهار 98 علاوه بر شروع یک سال نو برای ملت ایران، آغاز یک دوره جدید هم هست؛ اولین سال در چله دوم انقلاب و چهلمین سال تشکیل نخستین حکومت بر پایه دین و آئین و رأی مردم در این سرزمین. در مقطعی قرار داریم که کم شباهت به دوره بلوغ دوم و 40 سالگی یک فرد نیست.
با درک این شرایط و معنای 40 سالگی انقلاب، میتوان به اهمیت نگارش بیانیه «گام دوم انقلاب» پی برد. بیانیهای که در آن توسط رهبر انقلاب، ضمن مرور گذشته و مسیر پشت سر، هم افتخارات و دستاوردها معرفی شده و هم نقاط ضعف و آسیبها برشمرده شدهاند و نیز اهداف و ظرفیتها و بایستههای پیش رو شناسانده شدهاند.
اما چله دوم انقلاب نیز همچون چهل سال اول، بدون در نظر داشتن «فرهنگ» و اجزای آن، بهویژه هنر و رسانه، امکانپذیر نیست. نقش فرهنگ و اهالی فرهنگ در تبدیل این بیانیه به عمل چیست؟ گزارش پیشرو، جستوجویی برای یافتن پاسخ این پرسش است.
تصویرسازی از آینده
طبق بیانیه گام دوم، ایران در این دوره وارد «مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است.» «خودسازی»،«جامعهپردازی» و به ویژه «تمدنسازی» سه مفهومی هستند که بدون «آیندهشناسی» امکان به وقوع پیوستن ندارند.
آیندهشناسی و ترسیم جامعه و جهان آینده، یکی از کارکردهای آثار هنری و بهویژه سینماست. در هالیوود، هر سال دهها فیلم با مضامین آخرالزمانی ساخته میشوند. بهطور مثال، در بسیاری از این فیلمها، پیشرفتهای جامعه آمریکا در 50 سال یا مثلا یک قرن بعد بازسازی میشود. برخی از این آثار نیز به بحرانهای جهان آینده میپردازند و از هماکنون اذهان عمومی را نسبت به آن بحرانها آماده میکنند یا جهانبینی و ایدئولوژی خاصی را در قالب فرجام جهان نمایش میدهند. متأسفانه این رویکرد پرجاذبه و تأثیرگذار در سینمای ایران نادیده گرفته شده است و بهجز تعداد انگشتشماری، طی همه سالهای اخیر، آثار چندان قابل ملاحظهای با گرایش به تصویرسازی آینده ساخته نشده است.
با این حال، یک جریان سینمایی دست به کار شد و آیندهشناسی را سرلوحه کار خود قرار داد. جشنواره فیلم عمار در دوره اخیرش که دیماه سال گذشته برگزار شد «ایران آینده» را بهعنوان موضوع ویژه خود معرفی کرد. در این جشنواره همچنین یک رمان مختص کودک و نوجوان با رویکرد آیندهشناسی با عنوان «زایو» معرفی شد که داستان آن به ایران 1420 میپردازد. اما آیندهشناسی و به بیان بهتر، تصویرسازی از آینده در آثار هنری، بهطور خاص در سینما باید چه ویژگیهایی داشته باشد که اهداف بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را جلا دهد؟
وحید جلیلی، نظریهپرداز فرهنگی و دبیر شورای سیاستگزاری جشنواره عمار در اینباره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «نگاه به آینده، یکی از مهمترین عناصر فرهنگ است. واژه culture در فارسی به فرهنگ تعبیر شده. فرهنگ، اضافه مقلوب است. یعنی آهنگِ فر، که به معنای قصد قلهها را داشتن و در مسیر شوکت و شکوه بودن است. وقتی فرهنگ در زبان ملی ما مترادف با حرکت به سمت آینده درخشان و پرشکوه است، قطعا کار فرهنگی در 40 سالگی انقلاب باید به این معنا وفادار باشد. اما کمتر میبینیم که با این زاویه دید به فرهنگ و کار فرهنگی نگاه شود.»
وی میافزاید: «واقعیت این است که در عین اینکه حتما باید دستاوردهای تا به امروز انقلاب را در مقایسه با آنچه در گذشته بوده و در مقایسه با آنچه امروز در کشورهای دیگر دنیا وجود دارد تبیین کنیم اما به نظرم بزرگداشت 40 ساله انقلاب نباید صرفا به این مقوله اختصاص پیدا کند؛ بلکه نگاه به آینده و ظرفیتی که انقلاب اسلامی برای یک جهش تاریخی در ایران اسلامی ایجاد کرده حتما باید یکی از محورهای گرامیداشت 40 سالگی انقلاب باشد. حتما در نگاه به آنچه داریم باید نگاه به قلههایی هم که در پیش داریم مدنظر باشد. این هم باعث میشود که ما تلاش کنیم نعمتهایی را که انقلاب برای ما آورده بهتر بشناسیم و هم ما را از محافظهکاری دور میکند و روحیه آرمانخواهی، تحرک و همت را برای رسیدن به قلهها، تقویت میکند.»
جلیلی تصریح میکند: «متأسفانه شاید بتوانیم بگوییم یکی از مهمترین آسیبهایی که امروز در جامعه ما وجود دارد ناشکری است. با نگاه قرآنی هم اگر بخواهیم بررسی کنیم میفرماید: «...لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ...» (بخشی از آیه 7 سوره مبارکه ابراهیم) یعنی یک نسبت خیلی جدی بین شُکر و پیشرفت وجود دارد. اگر شما قدر آنچه را خدا داده است دانستید و شکرش را بجا آوردید به وعده قطعی الهی پیشرفتهای روزافزونی خواهید داشت.»
رضا اسماعیلی، نویسنده و شاعر به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «بیانیه گام دوم بر این تأکید دارد که انقلاب شکوهمند اسلامی با ایمان و وحدت کلمه ملت ما با قدرت به مسیر خودش ادامه میدهد و همه فراز و نشیبها و تهدیدات، پشت سر میگذاریم و با سربلندی و افتخار این راه را ادامه میدهیم. در ادامه راه باید تجدید قوا کنیم و در جهت محورهایی که رهبر انقلاب تبیین کردند بتوانیم انقلاب را استمرار بخشیم. بهطور طبیعی هنرمندان متعهد و مسئول باید با زبان هنر، این آرمانها را تبیین کنند و جامعه را برای ادامه مسیر و حضور در صحنههای انقلاب آماده نمایند. خدا را شکر که ملت ما گوش به فرمان ولایت است و در همین روز جهانی قدس دیدیم که با همه تهدیدها حضور حماسی و باشکوه خود این پیام را فرستادند که ایستاده ایم و پرقدرت از قبل راه را ادامه میدهیم. امیدواریم که همه در توان خود بتوانیم در حمایت و صیانت از انقلاب گام برداریم و آنچه در توان داریم کوتاهی نکنیم.»
وی میافزاید: «بیانیه گام دوم چند محور دارد که به نظرم هنرمندان و بهخصوص شاعران و نویسندگان میتوانند این محورها را برجستهتر کنند. ازجمله مبحث توجه به معنویت و اخلاق که اهمیت زیادی دارد. همچنانکه در آثار بزرگانی چون عطار، سعدی و مولانا، بحث معنویات و اخلاقگرایی همیشه مطرح بوده است و این بزرگان سعی کردهاند که با آفرینش آثار منثور و منظوم خود حکمتها و فضایل و دقایق معنوی را بیان کنند.»
جوانگرایی در فرهنگ و هنر
یکی از کلیدواژههای اصلی و اساسی بیانیه گام دوم انقلاب، «نسل جوان» است. بهطوری که مخاطب اصلی رهبر انقلاب اسلامی در این بیانیه نیز، جوانان هستند.
رضا اسماعیلی درباره جوانگرایی نیز میگوید: «یک محور دیگر بیانیه گام دوم که به نظرم مهم است جوانگرایی و زمینهسازی برای حضور پرقدرت جوانان در عرصههای گوناگون است. ضرورت دارد که این محور مورد توجه هنرمندان قرار بگیرد. چرا که جوانان قابلیت و ظرفیت بسیار بالایی دارند و قشری هستند که با ایمان و خصلت پاک خودشان میتوانند در خدمت آرمانهای انقلاب بدرخشند. در ادبیات نیز ما باید سعی کنیم زمینه برای حضور پررنگتر و بیشتر دیده شدن فراهم شود. بهویژه اینکه در دیدارهای سالانه رهبر معظم انقلاب اسلامی با شاعران میبینیم که ایشان توجه خاصی به جوانان دارند و سعی میکنند شاعران جوان را بیشتر تشوق کنند. هنرمندان، بهویژه پیران و پیشکسوتان نیز باید سعی کنند دستشان بر سر جوانان باشد.»
وحید جلیلی هم درباره نسل جوان سینمای انقلاب بیان میکند: «نسل جدید سینماگران انقلاب هم اعتماد به نفس خیلی بالایی از خود نشان دادند. اینها مثل مخملباف آنقدر خام نیستند که دو سفر خارجی بروند و برگردند و کل ایدئولوژی شان 180 درجه بچرخد و یا آنقدر از نظر شخصیتی حقیر نیستند که تا یک مقدار پولدار شوند به یک نوکیسگی اشمئزازآوری برسند. نسل جدید انقلاب اسلامی الگوها و عبرتهای زیادی از این 40 سال را ذخیره کرده و تلاش میکند تا با تکیه بر همه داشتهها سینمای ایران را به اوج برساند. یک نمونه را بخواهم مثال بزنم این است که شهید آوینی بنیانگذار مستند انقلاب اسلامی بود. اتفاقا تجربه آوینی هم مورد تمسخر و تحقیر روشنفکرها قرار میگرفت و میگفتند اینها مستند نیست و پروپاگانداست. اما میبینید که یک جریان هوشمند و خوشفکر جوان آمد ظرفیت روایت فتح را چگونه وارد سینمای داستانی کرد. ظرفیتی که در روایت فتح ایجاد شده بود، شد «آخرین روزهای زمستان» بعد شد «ایستاده در غبار» و بعد کار درخشان «ماجرای نیمروز». نسل جوان میتوانند همه داشتههای سینمای انقلاب را نقد و فرآوری کنند و تجربیاتی که در این 40 سال نسلهای پیشکسوت اندوختهاند را بازآفرینی کرده و به یک تراز بالاتری در سینمای ایران برسانند. از دل تجربیات امروز همین جشنواره عمار که شاید در نگاه اول جدی گرفته نشوند، شاید در آینده سبکهای جدیدی ظاهر شود یا سرفصلهای موضوعی و ابتکارات تازه خواهد جوشید و سینمای انقلاب را در فرم و محتوا و مخاطب به تراز بالاتری خواهد رساند.»
تولید آثار هنری
درباره محورهای بیانیه
توجه به محورهای هفتگانه بیانیه گام دوم انقلاب، پیشنهاد وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی به هنرمندان است.
سیدمحمد حسینی، چندی پیش در یک سخنرانی گفته بود: «وظیفه جریان هنری فقط پرداختن به مسائل اقتصادی، علمی و پژوهشی نیست بلکه هنرمندان باید جریانسازی فرهنگی داشته باشند تا بیانیه گام دوم دچار فراموشی نشود. بیانیه گام دوم ابعاد مختلفی دارد؛ در ابتدای آن، آرمان بزرگ تشکیل تمدن نوین اسلامی مطرح شده است. سؤال این است که اصلاً هنرمندان چه ایده و نگاهی نسبت به تمدن اسلامی دارند؟ تک تک هفت دستاورد مطرح شده در بیانیه گام دوم انقلاب میتواند سوژه برای کار هنری باشد.»
رئیسکانون دانشگاهیان ایران همچنین دلیل صدور بیانیه گام دوم را ضعف فعالیت مجموعههای فرهنگی عنوان کرده و بیان نموده بود: «شاید یکی از دلایلی که رهبری تصمیم به صدور بیانیه گام دوم گرفتند، ضعف و کمکاری مراکز پژوهشی ما بود. تک تک واژههای ایشان در بیانیه حساب شده است و انتظار دارند روی این مسائل کار کنیم. امیدواریم در همه زمینههای تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، شعر و داستان و سایر زمینهها بتوانیم در این زمینه کار کنیم و صاحبان فکر، ایده بدهند و هنرمندان نیز تولیدات داشته باشند.»
وی همچنین تأکید کرد: «یک مورد که رهبری خیلی مشخص به آن تاکید فرمودند «سبک زندگی» است. چیزی که خیلی واضح است مربوط میشود به هنرمندان و در همین سریالها و بازیهای رایانهای میبینیم که چگونه فرهنگ و سبک زندگی غربی القا میشود. هنرمندان ما متقابلاً باید کار کنند و از ابزارهای جذاب برای این موضوع استفاده شود.»