آفتاب تابان از وین تا توکیو! (یادداشت روز)
این روزها خبر سفر نخستوزیر ژاپن به ایران با تعابیری همچون «واسطهای از سرزمین آفتاب تابان» به موضوع داغ رسانههای زنجیرهای تبدیل شده است. این رسانهها با آب و تاب، سفر مقام ژاپنی را یک «سفر تاریخی»! نامیده و آن را «عامل دورشدن سایه جنگ از ایران»! و «مسبب بهبود اقتصاد کشور»! و «نشانه دیپلماسی قوی دولت»! جا میزنند.
در این میان، کلیدواژه «آفتاب تابان» ماجرای قابل تأملی دارد. توافق هستهای میان ایران و 1+5 (برجام) در تیرماه 94 در شهر وین، پایتخت اتریش امضاء شد. آقای روحانی- اسفند 94- (حدود 2 ماه پس از اجرای برجام) گفت:«برجام یک، مانند آفتاب تابان بود و اگر کسی چشمانش را میبندد و میگوید شب است، باید چشمانش را باز کند تا آفتاب را ببیند».
رئیسجمهور محترم، برجام را آفتاب تابان نامیده بود و منتقدان را به انکار دستاوردهای این توافق متهم کرد. رسانههای زنجیرهای نیز در آن مقطع با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست»، «فروپاشی تحریم»، «خلاص شدیم؛ سلام بر ایران بیتحریم»، «صبح بدون تحریم»، «تحریمها تمام شد» و... به تعریف و تمجید از برجام پرداخته و مدعی شدند که به واسطه برجام سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و مشکل رکود و بیکاری و گرانی نیز رفع میشود.
دولتمردان تاکید کرده بودند که به واسطه رویکرد دولت در دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی، ارزش پول ملی افزایش یافته و چنان رونقی در کشور ایجاد میشود که دیگر مردم هیچ نیازی به پول یارانه نداشته باشند. منتقدان با دلایل فنی و کارشناسی تاکید کردند که گره زدن معیشت مردم به توافق با آمریکا، اقدامی اشتباه و خسارتآفرین است؛ اما متاسفانه از جانب دولتمردان به جهنم حواله داده شدند!
قریب به سه سال از امضای برجام گذشت، آقای روحانی- اردیبهشت ۹۷- گفت:«چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم، در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم، در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم... صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند؟ جنسهایی هست در میوهفروشی، وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلاً فروختم! پرتقال خوب زیر میماند برای از ما بهتران»!
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه- اسفند 97- در مصاحبه با روزنامه سوییسی «بازلرتسایتونگ» صراحتا اعلام کرد که فروش نفت ایران در مقایسه با قبل از توافق هستهای، کمتر شده است.
«عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر امور خارجه- آذر 97- در سومین سمینار همکاریهای هستهای ایران و اتحادیه اروپا گفت:«مزایای برجام نزدیک به صفر شده است».
قیمت دلار که تا پیش از برجام حدود 3 هزار تومان بود، در پسابرجام تا حدود 20 هزار تومان افزایش یافت. قیمت پراید از 20 میلیون در پیش از برجام به حدود 50 میلیون در پسابرجام افزایش یافت. سکه از یک میلیون تومان به حدود 5 میلیون تومان رسید. بر همین اساس در پسابرجام، ارزش پول ملی کاهش و سفره مردم نیز کوچک شد.
در اردیبهشت 97، دولت آمریکا از برجام خارج شد. مقامات ارشد دولت پیش از آن اعلام کرده بودند که در صورت وقوع چنین اتفاقی، پاسخ ایران فوری، غیرقابل تصور، پشیمانکننده و دردناک خواهد بود. اما در نهایت آقای روحانی اعلام کرد که مزاحم رفت و ما برجام را با دیگر اعضاء و از جمله اروپا ادامه میدهیم.
25 اردیبهشت97 – یک هفته پس از خروج آمریکا از برجام- رسانههای منطقهای محتوای مذاکرات دولت آمریکا با اروپا را فاش کردند که نشان میدهد آمریکا قبل از خروج از برجام از اروپا برای ادامه فشار به ایران درخصوص اجرای یکطرفه برجام و مقدمهچینی برای اجرای برجام موشکی و منطقهای تضمین گرفته است.
منتقدان تاکید کردند که تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) در توافق سعدآباد- از سال 82 تا 84- و همچنین در توافق برجام- از سال 94 تا 97- مردود شده و ثابت کردهاند که در مقابل آمریکا هیچ ارادهای برای احقاق حقوق ایران ندارند.
اما در مقابل دولتمردان و رسانههای زنجیرهای تاکید کردند که «اروپا پشت ماست» و «حمایت اروپا از برجام بهتر از انتظارها بود» و «حمایتهای اروپا از ایران تا آبان 97 عملی میشود» و موگرینی گفته است «هر چه تهران بگوید» و...
یک سال از خروج آمریکا از برجام گذشت. ظریف- اردیبهشت 98- اعلام کرد: «اروپا کمتر از یک درصد از تعهدات برجامی خود را انجام داده است». شورای عالی امنیت ملی در سالگرد خروج آمریکا از برجام (اردیبهشت 98) ضربالاجل 60 روزهای را خطاب به اعضای باقیمانده در برجام صادر کرد. این اقدام دولت، دیرهنگام و حداقلی ولی مهم و تاثیرگذار بود.
پیش از آن روزنامه زنجیرهای شرق- بهمن 97- در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «کمکاری اروپا در تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام در اطمینان آنها از عدم خروج ایران از این توافق ریشه دارد».
همزمان با ضرب الاجل 60 روزه ایران، آمریکا به تکاپو افتاد. از لافزنی و گزافهگویی درباره حمله نظامی به ایران و سپس عقبنشینی مفتضحانه از این لاف زنی و اعلام شماره تلفن از سوی کاخ سفید برای تماس مقامات ایرانی با ترامپ و پس از آن فرستادن دلالها-نخستوزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان- به ایران.
روزنامه «ماینیچی» ژاپن در گزارشی به نقل از مقامات آگاه در دولت این کشور با اشاره به سفر نخستوزیر ژاپن به ایران نوشت: «هدف اصلی این سفر، تشویق تهران به مذاکره با واشنگتن است». همزمان با انتشار این خبر، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه اختصاصی با «یورونیوز» در پاسخ به پرسشی درباره مذاکره بدون پیششرط با ایران گفت: «در یک سال گذشته رئیسجمهور ترامپ اعلام کرده که ما حاضریم بدون هیچ پیششرطی درباره مسائل مختلف از برنامه هستهای گرفته تا برنامه موشکی و فعالیتهای نظامی و منطقهای ایران گفتوگو کنیم و این موضوع تازهای نیست».
پیش از این مقامات دولت اوباما (رئیسجمهور سابق آمریکا) بارها به صراحت اعلام کرده بودند که بدون شلیک حتی یک گلوله، توان هستهای ایران را از کار انداختیم و حال نوبت دولت بعدی (دولت ترامپ) است که همین روش را برای از کارانداختن توان موشکی و قدرت منطقهای ایران به کار گیرد.
با کنار هم قرار دادن سه مقطع «امضای برجام»، «خروج آمریکا از برجام (آغاز برجام اروپایی)» و «فرستادن واسطهها به ایران» به این نتیجه میرسیم که هدف اصلی طرف مقابل- به سرکردگی آمریکا و نوچههایش (آلمان و ژاپن و...)- دائمی کردن محدودیتهای برجامی ایران و تعمیم خسارت محض توافق هستهای به حوزههای راهبردی از جمله موشکی و منطقهای است.
در این میان بهبود اوضاع اقتصادی ایران و رفع مشکلات معیشتی مردم هیچ جایگاهی در این پروژه ندارد.
تجربه ثابت کرده است که دولت آقای روحانی در حوزههای مختلف و به خصوص حوزه سیاست خارجی، حداقل پس از یکسال تازه، به حرف منتقدان رسیده و مستقیم یا غیرمستقیم بر اشتباه بودن رویکرد خود اذعان میکند.
همانقدر که برجام (در دولت اوباما و سپس ترامپ) و بستههای اروپا (تحت عنوان اس پی وی و اینستکس) به بهبود اقتصاد کشور کمک کرد، سفر افرادی همچون نخستوزیر ژاپن نیز معیشت مردم را بهبود خواهد داد.
رهبر معظم انقلاب- 9 اردیبهشت 94- فرمودند:«کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی به عنوان «تنها راه علاج مشکلات اقتصادی» انجام دهند».
موکول کردن حل مشکلات اقتصادی کشور به مذاکره با آمریکا، و سپس دلخوشی به برجام اروپایی و پس از آن موکول کردن همه چیز به سفر چند دلال- که کشورهایشان به توسری خوردن از آمریکا شهره هستند- در حقیقت، ارسال پالس ضعف به دشمن و گستاخ کردن طرف مقابل در دیکته کردن زیادهخواهی خود است.
راه علاج مشکلات کشور، اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توان عظیم داخلی است.
در این میان، کلیدواژه «آفتاب تابان» ماجرای قابل تأملی دارد. توافق هستهای میان ایران و 1+5 (برجام) در تیرماه 94 در شهر وین، پایتخت اتریش امضاء شد. آقای روحانی- اسفند 94- (حدود 2 ماه پس از اجرای برجام) گفت:«برجام یک، مانند آفتاب تابان بود و اگر کسی چشمانش را میبندد و میگوید شب است، باید چشمانش را باز کند تا آفتاب را ببیند».
رئیسجمهور محترم، برجام را آفتاب تابان نامیده بود و منتقدان را به انکار دستاوردهای این توافق متهم کرد. رسانههای زنجیرهای نیز در آن مقطع با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست»، «فروپاشی تحریم»، «خلاص شدیم؛ سلام بر ایران بیتحریم»، «صبح بدون تحریم»، «تحریمها تمام شد» و... به تعریف و تمجید از برجام پرداخته و مدعی شدند که به واسطه برجام سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و مشکل رکود و بیکاری و گرانی نیز رفع میشود.
دولتمردان تاکید کرده بودند که به واسطه رویکرد دولت در دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی، ارزش پول ملی افزایش یافته و چنان رونقی در کشور ایجاد میشود که دیگر مردم هیچ نیازی به پول یارانه نداشته باشند. منتقدان با دلایل فنی و کارشناسی تاکید کردند که گره زدن معیشت مردم به توافق با آمریکا، اقدامی اشتباه و خسارتآفرین است؛ اما متاسفانه از جانب دولتمردان به جهنم حواله داده شدند!
قریب به سه سال از امضای برجام گذشت، آقای روحانی- اردیبهشت ۹۷- گفت:«چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم، در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم، در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم... صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند؟ جنسهایی هست در میوهفروشی، وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلاً فروختم! پرتقال خوب زیر میماند برای از ما بهتران»!
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه- اسفند 97- در مصاحبه با روزنامه سوییسی «بازلرتسایتونگ» صراحتا اعلام کرد که فروش نفت ایران در مقایسه با قبل از توافق هستهای، کمتر شده است.
«عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر امور خارجه- آذر 97- در سومین سمینار همکاریهای هستهای ایران و اتحادیه اروپا گفت:«مزایای برجام نزدیک به صفر شده است».
قیمت دلار که تا پیش از برجام حدود 3 هزار تومان بود، در پسابرجام تا حدود 20 هزار تومان افزایش یافت. قیمت پراید از 20 میلیون در پیش از برجام به حدود 50 میلیون در پسابرجام افزایش یافت. سکه از یک میلیون تومان به حدود 5 میلیون تومان رسید. بر همین اساس در پسابرجام، ارزش پول ملی کاهش و سفره مردم نیز کوچک شد.
در اردیبهشت 97، دولت آمریکا از برجام خارج شد. مقامات ارشد دولت پیش از آن اعلام کرده بودند که در صورت وقوع چنین اتفاقی، پاسخ ایران فوری، غیرقابل تصور، پشیمانکننده و دردناک خواهد بود. اما در نهایت آقای روحانی اعلام کرد که مزاحم رفت و ما برجام را با دیگر اعضاء و از جمله اروپا ادامه میدهیم.
25 اردیبهشت97 – یک هفته پس از خروج آمریکا از برجام- رسانههای منطقهای محتوای مذاکرات دولت آمریکا با اروپا را فاش کردند که نشان میدهد آمریکا قبل از خروج از برجام از اروپا برای ادامه فشار به ایران درخصوص اجرای یکطرفه برجام و مقدمهچینی برای اجرای برجام موشکی و منطقهای تضمین گرفته است.
منتقدان تاکید کردند که تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) در توافق سعدآباد- از سال 82 تا 84- و همچنین در توافق برجام- از سال 94 تا 97- مردود شده و ثابت کردهاند که در مقابل آمریکا هیچ ارادهای برای احقاق حقوق ایران ندارند.
اما در مقابل دولتمردان و رسانههای زنجیرهای تاکید کردند که «اروپا پشت ماست» و «حمایت اروپا از برجام بهتر از انتظارها بود» و «حمایتهای اروپا از ایران تا آبان 97 عملی میشود» و موگرینی گفته است «هر چه تهران بگوید» و...
یک سال از خروج آمریکا از برجام گذشت. ظریف- اردیبهشت 98- اعلام کرد: «اروپا کمتر از یک درصد از تعهدات برجامی خود را انجام داده است». شورای عالی امنیت ملی در سالگرد خروج آمریکا از برجام (اردیبهشت 98) ضربالاجل 60 روزهای را خطاب به اعضای باقیمانده در برجام صادر کرد. این اقدام دولت، دیرهنگام و حداقلی ولی مهم و تاثیرگذار بود.
پیش از آن روزنامه زنجیرهای شرق- بهمن 97- در اعترافی دیرهنگام نوشته بود: «کمکاری اروپا در تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام در اطمینان آنها از عدم خروج ایران از این توافق ریشه دارد».
همزمان با ضرب الاجل 60 روزه ایران، آمریکا به تکاپو افتاد. از لافزنی و گزافهگویی درباره حمله نظامی به ایران و سپس عقبنشینی مفتضحانه از این لاف زنی و اعلام شماره تلفن از سوی کاخ سفید برای تماس مقامات ایرانی با ترامپ و پس از آن فرستادن دلالها-نخستوزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان- به ایران.
روزنامه «ماینیچی» ژاپن در گزارشی به نقل از مقامات آگاه در دولت این کشور با اشاره به سفر نخستوزیر ژاپن به ایران نوشت: «هدف اصلی این سفر، تشویق تهران به مذاکره با واشنگتن است». همزمان با انتشار این خبر، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه اختصاصی با «یورونیوز» در پاسخ به پرسشی درباره مذاکره بدون پیششرط با ایران گفت: «در یک سال گذشته رئیسجمهور ترامپ اعلام کرده که ما حاضریم بدون هیچ پیششرطی درباره مسائل مختلف از برنامه هستهای گرفته تا برنامه موشکی و فعالیتهای نظامی و منطقهای ایران گفتوگو کنیم و این موضوع تازهای نیست».
پیش از این مقامات دولت اوباما (رئیسجمهور سابق آمریکا) بارها به صراحت اعلام کرده بودند که بدون شلیک حتی یک گلوله، توان هستهای ایران را از کار انداختیم و حال نوبت دولت بعدی (دولت ترامپ) است که همین روش را برای از کارانداختن توان موشکی و قدرت منطقهای ایران به کار گیرد.
با کنار هم قرار دادن سه مقطع «امضای برجام»، «خروج آمریکا از برجام (آغاز برجام اروپایی)» و «فرستادن واسطهها به ایران» به این نتیجه میرسیم که هدف اصلی طرف مقابل- به سرکردگی آمریکا و نوچههایش (آلمان و ژاپن و...)- دائمی کردن محدودیتهای برجامی ایران و تعمیم خسارت محض توافق هستهای به حوزههای راهبردی از جمله موشکی و منطقهای است.
در این میان بهبود اوضاع اقتصادی ایران و رفع مشکلات معیشتی مردم هیچ جایگاهی در این پروژه ندارد.
تجربه ثابت کرده است که دولت آقای روحانی در حوزههای مختلف و به خصوص حوزه سیاست خارجی، حداقل پس از یکسال تازه، به حرف منتقدان رسیده و مستقیم یا غیرمستقیم بر اشتباه بودن رویکرد خود اذعان میکند.
همانقدر که برجام (در دولت اوباما و سپس ترامپ) و بستههای اروپا (تحت عنوان اس پی وی و اینستکس) به بهبود اقتصاد کشور کمک کرد، سفر افرادی همچون نخستوزیر ژاپن نیز معیشت مردم را بهبود خواهد داد.
رهبر معظم انقلاب- 9 اردیبهشت 94- فرمودند:«کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی به عنوان «تنها راه علاج مشکلات اقتصادی» انجام دهند».
موکول کردن حل مشکلات اقتصادی کشور به مذاکره با آمریکا، و سپس دلخوشی به برجام اروپایی و پس از آن موکول کردن همه چیز به سفر چند دلال- که کشورهایشان به توسری خوردن از آمریکا شهره هستند- در حقیقت، ارسال پالس ضعف به دشمن و گستاخ کردن طرف مقابل در دیکته کردن زیادهخواهی خود است.
راه علاج مشکلات کشور، اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توان عظیم داخلی است.
مسعود اکبری