kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۱۷۷۰
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۷

آسیب‌شناسی سمینار آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر فجر




 سید کمال‌الدین حسینی ساوجی
تنها چند روز پس از اینکه روزنامه کیهان 16 اردیبهشت مطلبی درباره آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر فجر به چاپ رساند، شاهد برگزاری سمینار آسیب‌شناسی تئاتر فجر از سوی اداره کل هنرهای نمایشی و دفتر پژوهشهای جشنواره بودیم.
 اما مسئله مهم این است که اصولا چرا سمینار برگزار می‌شود و با چه کیفیتی و از چه کسانی برای ارائه مقالات و سخنرانی‌ها دعوت شد؟ آنچه از ظواهر امر پیداست ترکیب مدعوین و سخنرانان در این سمینار کم و بیش همان ترکیب همیشگی بود که در این گونه سمینارها بارها شاهد آن بوده و هستیم؛ یعنی دوستانی که بعضا به واسطه روابط خاص با مدیران انتخاب می‌شوند. حالا از حق الزحمه‌ای که پرداخت می‌شود چیزی نمی‌گوئیم!
 مسئله اینجاست ، باید دید اولا فردی که انتخاب می‌شود آیا می‌داند که آسیب‌شناسی چیست؟ دوم اینکه آیا صلاحیت حرفه ای، تجربی ، علمی و... را برای اینکه نظراتش را درخصوص موضوع سمینار ارائه دهد دارد یا نه؟ متأسفانه در این سمینار از افراد با سابقه و با صلاحیت که ده‌ها سال از عمر خود را صرف تئاتر کرده و حتی دنیا دیده هم هستند و در خارج از کشور تحصیل کرده بودند و با رتبه علمی بالا فارغ‌التحصیل شده و به کشور بازگشته بود ، دعوت نکرده بودند! چرا؟
متاسفانه برگزار کنندگان سمینار حتی نگاهی کوتاه به نشریات داخلی طی سال‌های اخیر نمی‌اندازند تا ببینند چه کسانی از افراد صاحب نام و صاحب نظر تئاتر درخصوص موضوع سمیناری که می‌خواهند برگزار کنند مقالاتی نگاشته‌اند تا هم به اطلاعات خودشان افزوده شود و هم زحمتشان کمتر گردد و هم کار تکراری انجام ندهند و از آنان دعوت به عمل بیاورند که در سمینارشان شرکت کرده و ازنظرات تخصصی و دانش وتجاربشان بهرمند شوند.
نتیجه این شد که در این سمینار فقط سخنرانان حضور داشتند و این یعنی یک نقص و فاجعه در برگزاری سمیناری با چنین موضوع مهمی! به قول معروف؛ «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی»
سخنرانان نیز حرف‌های تکراری سال‌های قبل را باز هم تکرار کردند! یعنی حرف‌ها ونظراتی که اغلب در نشست‌های این چنینی می‌گویند. در واقع این سمینار برگزار شد تا فقط بگویند سمینار برگزار کرده‌اند؛ همین و بس. وگرنه آنچه اتفاق افتاد این بود که مقداری حرف‌های تکراری زده شد، چند تا عکس و فیلم و خبر توسط خبرنگاران تهیه کرده و به این ورآن ور ارسال شد، بعد هم هر کسی رفت پی کار خودش؛ روز از نو و روزی از نو!
برخی از سخنرانان این سمینار که دو سه سالی هم در کشوری دیگر درس خوانده‌اند، کارها و اتودهای کلاسی آن دیار را «اشتباها» با تئاتر روز و مدرن رایج دنیا «‌اشتباه» گرفته‌اند و آن را نص‌العین خود قرار داده‌اند و هیچ جوره رضایت نمی‌دهند! این دوستان در سمیناری چنین مهم که قرار بود در پی یافتن راهکارهای اساسی و زیربنایی و بکر و نوین باشد در پی همان درک ‌اشتباه از نظریات آن طرف آب بودند. به طور مثال در یکی از سخنرانی‌ها گفته شد: در سه یا چهار کشور صاحب تئاتر دنیا شبی 200 نمایش هم روی صحنه نمی‌رود! مشخص نیست این آمارهای‌اشتباه را از کجا آورده‌اند و اینکه در خارج از کشور چند نمایش روی صحنه برود یا نرود چه دخلی به ما دارد؟ مگر هر کاری که آنها می‌کنند ما هم باید بکنیم؟ در حرف‌هایشان آنقدر تناقض وجود داشت که هم گفتند باید تجارب تئاتری و اجراهای عمومی زیاد شود و هم اینکه از تعدد نمایش‌ها انتقاد شد!
آسیب‌شناسی، مقوله‌ای بسیار خاص، حساس و حرفه‌ای است که از عهده هرکسی بر نمی‌آید. با بن اندیشه ، تفکر، تحلیل‌های ژرف، جهان‌بینی و دارا بودن تجربه کافی علمی و عملی سر وکار دارد نه با آمار های‌اشتباه و یا فقط با داشتن مدرک و یا مثلا کارگردانی چند نمایش!
جای سؤال است که چرا از کسانی که طی سال‌های مختلف مقالات بسیارعمیق درست و اصولی و تحلیلی درخصوص آسیب‌شناسی تئاتر و جشنواره فجر در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر کرده‌اند و افراد صاحب‌نام و صاحب‌اندیشه‌ای هستند برای شرکت در این سمینار دعوت نشد؟ پاسخ روشن است: چون در باندشان یا عضو حلقه دوستان صمیمی برگزار‌کنندگان سمینار نیستند و رک و صریح حرف می‌زنند و انتقاد می‌کنند!
 جالب است که مثلا دبیر محترم جشنواره که خود سال‌ها داور و متن‌خوان بازبین جشنواره فجر و دیگر جشنواره‌ها بوده است از کارهای سال‌های قبل ایراد می‌گیرد؛ خب خودتان یکی از همان افرادی بودید که داوری می‌کردید یا متن تصویب یا رد می‌نمودید. حال به درستی یا غلطی انتخاب شما به عنوان دبیر جشنواره فجر کاری نداریم که آن نیز جای حرف فراوان دارد... بگذریم.
یکی از نقاط ‌اشتراک نظر سخنرانان سمینار آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر فجر، انتقاد از رقابتی بودن جشنواره است. آنها می‌گفتند در هیچ جشنواره‌ای در اروپا، جشنواره‌ها به طور رقابتی برگزار نمی‌شود و این مشکل بزرگی برای تئاتر فجر است! باید پرسید؛ اولا ما به اروپا چکار داریم؟ ثانیا می‌شود بفرمایید که رقابتی بودن چه مشکلی برای جشنواره فجر و به روز بودن آن و... ایجاد می‌کند؟ مگر به غیر از این است که برای هنرمندان ایجاد انگیزه می‌نماید؟ مثلا اگر رقابتی باشد چه ‌اشکالی ایجاد می‌نماید و چه آسیبی می‌زند و یا چنانچه غیررقابتی شود چه ماحصلی برای تئاتر ما دارد و از چه آسیبی جلوگیری می‌کند؟ متأسفانه هیچ توضیحی در این باره بیان نشد و این پرسش‌ها بی‌پاسخ ماندند!
واقعیت این است که مشکل جشنواره تئاتر فجر اصلا رقابتی بودن یا نبودن آن نیست؛ این مسئله درخصوص فجر محلی از اعراب ندارد. اصلا فرض کنیم که از همین فردا اعلام کنند که جشنواره فجر غیررقابتی است؛ خب چه مشکلی حل می‌شود؟ مگر این کار در برخی دوره‌ها نشد؟ پس از چند دوره همین آقایان فرمودند که ‌ای بابا مگر جشنواره بدون جایزه و رقابت می‌شود و اصلا برای چی باید در جشنواره‌ای که رقابتی نیست شرکت کنیم و انگیزه‌ای نداریم و...!
مسئولین هم که نمی‌دانستند به کدام ساز آنها خود را کوک کنند جشنواره را «رقابتی و غیررقابتی» کردند؛ یعنی هردو مقوله را در جشنواره گنجاندند! بعد مجددا گفتند ‌ای بابا این دیگر چه وضعی است و هیچ کجای دنیا این گونه نیست؛ یا رقابتی کنید یا غیررقابتی و... اما عزیزان! باور بفرمایید جشنواره فجر مشکلاتش بسیار زیربنایی‌تر از رقابتی بودن یا نبودن است.
یکی دیگر از سخنرانان سمینار آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر فجر در کمال تعجب فرمودند که مشکلات ازموقعی پیش آمد که شعار «تئاتر برای همه» باب شد! ایشان در ادامه افزود که تئاتر برای همه نیست و برای قشر خاصی است! اولا باید گفت این حرف از ریشه ‌اشتباه، غلط و نژاد پرستانه و غربزده است. شما لطف کنید از این به بعد روی پوستر و بروشورتان بنویسید «این تئاتر برای خواص است لطفا عوام تشریف نیاورند!» این تفکر تا عمق ریشه‌اش غیرهنری و غیرتئاتری است و با فرهنگ ایرانی اسلامی ما همخوانی ندارد. ثانیا بفرمایید که از نظر حضرتعالی چه کسانی خاص و چه کسانی عام هستند؟ اگر به این سؤال جواب دهید بخشی از این ایرادتان به جشنواره فجر روشن خواهد شد.
کار تئاتر، هدایت و روشنگری و تنویر افکار و ایجاد پرسش‌های درست و بنیادی است. این معضل می‌تواند هم در افراد عام باشد هم خاص. پس چنانچه یک هنرمند تئاتر نتواند در این مسیر گام بردارد مشکل از خود او و از کم‌دانشی‌اش نسبت به تئاتر، هنر، انسان، جامعه، باورها و اعتقادات، هستی و آفرینش، فرهنگ و... است، نه از خاص و عام بودن تماشاکنان!
بنابراین شعار«تئاتر برای همه» درست است؛ اما مدیران و مسئولان نتوانستند آن را به درستی پیاده کنند. فقط شعار دادند و از آن به نفع خودشان و دوستان و گروهشان استفاده کردند.
باید گفت این آسیب‌شناسی نمی‌تواند دارای وجهات علمی و عملی کافی باشد چرا که نظراتی بسیار شخصی و غیر قابل اجرا در آن بیان شد که بیشتر در حد نظرات دانشجویی است.
 جای سؤال است که برگزارکنندگان سمینار آسیب‌شناسی جشنواره تئاتر فجر از افراد آگاه، باتجربه و اندیشمند استفاده نکردند؟ دعوت از افراد تکراری و ایضا جوانانی که هنوز دارند تجربه می‌کنند برای چنین سمینار مهمی دور از درایت است. بخشی از همین افراد خود از آسیب‌های تئاتر هستند! آنهایی که غوره نشده می‌خواهند مویز بشوند و پا جای پای بزرگان بگذارند. این افراد با ژست‌های شبه روشنفکرانه و غربگرایانه و همچنین با شعارزدگی و حرف‌های تکراری و کلیشه‌ای و از روی دست دیگران نوشتن می‌خواهند خود را اندیشمند هنری و تئاتری نشان دهند!
همچنین ضمن احترام باید گفت نظر ریاست محترم تئاتر شهر درخصوص عدم برگزاری جشنواره‌های منطقه‌ای و استانی قابل انتقاد است. چرا که فضای خالی و مشکلاتی که نبودن جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای طی چند سال اخیر ایجاد کرده است کاملا مشهود است و ناکارآمدی طرح ایشان مسجل شده است. این را خود تئاتری‌های شهرستان‌ها نیز می‌گویند و بدان معترضند اما کو گوش شنوا؟
برای روشن شدن مطلب مراجعه شود به مقاله روزنامه کیهان دوشنبه مورخ 16 اردیبهشت، درخصوص جشنواره فجر با عنوان «ناگفته‌هایی از سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر».
 از سویی مقایسه نمودن جشنواره فجر با جشنواره‌های آوینیون یا ادینبورو و... قیاسی مع الفارق است چرا که هر کشوری شرایط خودش را به ویژه از منظر‌فرهنگی، هنری، اجتماعی، سیاسی، اعتقادی، آئینی و... دارد. فراموش نکنید جشنواره فجر 10 روز است و جشنواره آوینیون یک‌ماه، در فرانسه شهر آوینیون کلا در اختیار جشنواره قرار می‌گیرد پس اصلا آن شرایط قابل قیاس با ما نیست. ضمن اینکه دعوت از تئاترهای خارجی اگر به دست اهلش یعنی حضور مدیری شایسته و مدبر در راس بخش بین‌الملل انجام شود و باز این مسئولیت مهم بین حلقه رفقا تقسیم نگردد خواهید دید که نمایش‌ها و تئاترهای درخور و شایسته و حرفه‌ای به جشنواره دعوت خواهند شد که جنبه‌های آموزشی بالایی نیز دارند و به لحاظ مالی نیز مقرون به صرفه خواهند بود.
در پایان یکی از سخنرانان که خود نیز در دوره‌هایی دبیر جشنواره فجر بوده است بیان نمودند که دیگر، اهداف جشنواره تئاتر فجر با 10 یا 15 سال اول انقلاب بسیار متفاوت است.این حرف یعنی اسناد بالادستی و اهداف از پیش تعیین شده نظام مقدس و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی درخصوص اهداف جشنواره فجر وایضا چرایی وجودی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و هویت آن‌که ابتدا درخصوص بزرگداشت جشن‌های انقلاب اسلامی و اهداف عالیه آن و نظام اسلامی است به هیچ انگاشته شده، در انتها بخشی از سخنان ایشان را عینا می‌آورم که خدای ناکرده انقلتی پیش نیاید.
«....خب طبیعی است که جشنواره ما در این شرایط رو به رشد نخواهد بود و چنین توقعی هم نمی‌توانیم داشته باشیم. درخصوص اهداف جشنواره هم معتقدم ما نمی‌توانیم هدف‌های ثابتی برای همیشه داشته باشیم. اهدافی که در دوره‌های اول جشنواره و حتی تا دوره پانزدهم به آن قائل بودیم، امروز دیگر لزومی ندارد به آنها فکر کنیم. امروز باید به اهداف دیگری فکر کنیم؛ همان طور که تئاتر امروز و جامعه امروز، همچنین مناسبات بین‌المللی ما تغییر کرده است. ما باید برنامه‌های هدفمند و به روز داشته باشیم و برنامه‌ها را با آینده‌نگری و نگاه در لحظه تدوین کنیم.»
به دیگر سخن باید گفت در سمینار آسیب‌شناسی تئاتر فجر از هر دری سخن گفته شد به غیر از اصل ماجرا! باید یاد‌آور شد که هویت وجودی و ذاتی جشنواره تئاتر فجر به دلیل وجود نظام مقدس جمهوری اسلامی و به خاطر بزرگداشت جشن‌های پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی است؛ تنها زمانی می‌توان به آسیب‌شناسی جشنواره دست زد که این اصل اساسی، در نظر گرفته شود.