کارشناس روس در گفتوگو با کیهان
هدف آمریکا از مذاکره چیزی نیست جز تسلیم شدن ایران
گفتوگو از: محمد حسن نیک بین
اشاره
با به اوج رسیدن خصومت آمریکا علیه کشورمان و باطل شدن معافیت خرید نفت از ایران ، ظاهرا تنشهای جبهه استکبار در برابر جمهوری اسلامی اوج گرفته، هر چند که به زعم بسیاری آمریکا توانایی رویارویی نظامی با ایران را ندارد و تحریمهای نفتی واشنگتن قطعا به هیچ نتیجهای نخواهد رسید و سیاست تهاجمی واشنگتن قطعا شکست خواهد خورد.
در هر حال، این روزها موضوعاتی مثل قضیه صفر شدن صادرات نفتی ایران، جرات کاخ سفید برای جنگ افروزی علیه کشورمان، سیاست اروپاییها در قبال برجام، ظرفیتهایی که ایران برای بهبود شرایط برای بهبود شرایط اقتصادی خود دارد و احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا در محافل سیاسی و رسانهای مطرح هستند. این موضوعات از جمله سؤالاتی هستند از «آندره کوریبکو» کارشناس مشهور روسی، پرسیدیم و نظرات وی را درباره آنها جویا شدیم.
این کارشناس و تحلیلگر ارشد «راشا تی.وی» و «اسپوتنیک»، نویسنده تعداد زیادی مقاله و تحلیل در حوزه بینالمللی است. وی همچنین کارشناس «انقلابهای مخملی و رنگی» بوده و نام آخرین اثر پرفروش وی، «جنگهای ترکیبی».
کوریبکو مذاکره با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا را در شرایط کنونی اقدامی نسنجیده میداند. برای فهم چرایی این مسئله و دیگر نظرات کوریبکو، گفتوگوی کیهان با وی را از نظر میگذرانیم.
سرویس خارجی
* با توجه به افزایش تنش بین آمریکا و ایران تا چه میزان وقوع جنگ بین این دو کشور را محتمل میدانید؟
آمریکای تحت حکومت «دونالد ترامپ» تبدیل به کشوری کاملا غیرقابل پیشبینی شده و واقعا مشکل است که بدانیم در آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد.
با این وجود، خیلی بعید به نظر میرسد که او جنگ جدیدی را در خاورمیانه آغاز کند، مخصوصا اینکه انتخابات 2020 هم پیش روی آمریکاست و وی با این کار، شانس خود را برای پیروزی کم میکند. ترامپ با تمام ابزارهایی که دارد باید کاری کند تا شانس خود را برای پیروزی مجدد در انتخابات از دست ندهد. آغاز یک جنگ جدید از محبوبیت وی کم میکند. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که وی کنترل کامل دولت خود را در دست ندارد. عناصری «متخاصم» در دولت ترامپ وجود دارند که در حوزههای مختلفی همانند نظامی، اطلاعاتی و دیپلماسی فعالیت میکنند و «دولت عمیق» را شکل میدهند. احتمال این وجود دارد که افراد تندرو کابینه با دادن سرنخ اشتباه به ترامپ، او را وادار به دخالت نظامی در منطقه بکنند. درست همانند اتفاقی که در سوریه رخ داده و حمله شیمیایی ادعا شده در این کشور، باعث حمله موشکی آمریکا به سوریه شده است.
بر این اساس ، هر سر نخ گمراهکنندهای ممکن است ترامپ را به حمله علیه ایران بکشاند. اما موضوع این است که ایران قابل مقایسه با سوریه نیست و هیچگونه حملهای را بیپاسخ نمیگذارد. شرایط مشابهای برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود دارد و شاید آنها بر اساس یک مدرک اشتباه حملهای را آغاز کنند. هرگونه حمله چه از جانب آمریکا و یا هر کشور دیگری، با واکنش قاطع ایران روبهرو خواهد شد.
* ترامپ در طول زمامداریاش نشان داد که شخصیت باثباتی ندارد. آیا ایرانیها میتوانند بار دیگر به میز مذاکره بروند، در حالی او یک بار توافق را رها کرده است؟
«اعتماد» واژهای کا ملا بیربط در روابط بینالملل است، چراکه در این عرصه، منافع حداکثری حرف اول را میزند، همانطور که قبلتر هم گفته شد، ترامپ دولت خود را به طور کامل تحت کنترل ندارد و «دولت عمیق» همچنان یک عامل تاثیرگذار در سیاستهای ترامپ محسوب میشود. با این حال، مسئولیت خروج از برجام به گردن ترامپ است، چرا که او بارها، چه قبل از انتخابات و حتی بعد از آن، وعده داده بود که از برجام خارج میشود. ترامپ مثل برخی از سران آمریکایی، واقعا فکر میکند که آمریکا در برجام ضرر کرده است.
در این مورد، قابل توضیح است که در دوران «باراک اوباما» نقشه راه این بود که برجام را به عنوان یک مقدمهای مطرح کنند تا ایران را به طور کامل به خود وابسته نمایند و استقلال این کشور را از بین ببرند. غرب به زعم خود، قصد داشت با وصل کردن ایران به اقتصاد جهانی، مقدمات وابستگی این کشور به خود را ایجاد کند.
همانطور که اکنون میدانیم، ترامپ خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد از برجام خارج شد. تلاش آمریکا این بود که در تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی ایران نفوذ کند ، ولی ایران در حال تقویت زیر ساختهای دفاعی خود بود و این به ضرر آمریکا تمام میشد. آمریکاییها حس کرده بودند که ایران خود را در برابر وقوع جنگهای «ترکیبی» ایمنسازی میکند. آنها همچنین رضایت نمیدادند مبلغی که از ایران ربوده بودند، باز پس بدهند.
برای توضیح بیشتر، ایران باید بپذیرد که در مذاکره با آمریکا نمیتواند دست برابر را داشته باشد. تنها چیزی که آمریکا میخواهد این است که تهران بر اساس میل واشنگتن و در راستای سیاست «خاورمیانه بزرگ»، باید مذاکره کند. ترامپ در عوض امتیازاتی که به ایران میدهد، میخواهد چیز ملموسی از این کشور دریافت کند، و اگر این امتیاز را دریافت نکند، حاضر به نشستن پای میز مذاکره نیست. این خصوصیت به خاطر این نیست که او بیثبات است، بلکه به این دلیل است که او شدیدا در پی منافع خود است.
* اروپا تا چه میزان به برجام متعهد بوده و تا چه اندازه به تعهدات خود در این رابطه عمل کرده است؟
ایران نباید امیدوار باشد که اروپا بر خلاف میل آمریکا رفتار کند. اگر اروپا همکاری خود را با ایران ادامه دهد و از دستورات آمریکا سرپیچی کند، متحمل «تحریمهای ثانویه» خواهد شد. اقتصاد اروپا تا حدود زیادی بر اقتصاد آمریکا تکیه دارد و واشنگتن اگر اروپا را تحریم کند، به طریقی اقتصاد این قاره را فلج میکند. بنابراین خیلی بعید به نظر میرسد که اروپا مسیری بر خلاف میل آمریکا بپیماید، چراکه در این صورت، تحت شدیدترین تحریمها قرار خواهد گرفت و اقتصاد کشورهای اروپایی در ورطه نابودی قرار میگیرند. اروپا ظاهرا اصرار دارد که به برجام پایبند است، اما در عمل به هیچوجه اقدامی در مسیر توافق انجام نمیدهد و ثابت کرده که خلاف آن عمل میکند. آمریکا و اروپا به خوبی نقش «پلیس خوب و پلیس بد» را بازی میکنند تا ایران را به گونهای گیج کنند.آمریکا «جنگ ترکیبی» تمام عیاری را علیه ایران آغاز کرده است.
* واکنش جمهوری اسلامی در برابر بدعهدیهای غربیها چه باید باشد؟
ایران باید بپذیرد که خروج غرب از برجام به دلیل «خیانت» اروپا نبوده است. بلکه به دلیل ورود غیرمنتظره ترامپ به کاخ سفید، روند خروج آمریکا از برجام شدت گرفته است. پس از آن بود که اروپا در سایه تهدید آمریکا، مجبور به عقبنشینی شده و نتوانست به تعهدات خود پایبند باشد. آنها به زعم خود، اقدامات مختلفی را برای حفظ برجام انجام دادهاند، اما به خاطر ترس از تهدیدات آمریکا، نمیتوانند اقدامات جدیتری را انجام بدهند.
تنها وقتی که واقعیتها را بپذیریم و متوجه شویم که منافع آمریکا با ایران، بسیار در تعارض است و همخوانی ندارد، آنگاه ایران میتواند پاسخ مناسبی را به بدعهدی غرب بدهد. حقیقت این است که آمریکا به شدت به دنبال تکمیل یک ائتلاف همهجانبه منطقهای علیه ایران است. این ائتلاف غیررسمی شامل اسرائیل ، کشورهای حاشیه خلیجفارس و اروپا میشود. ائتلافی که با فشار علیه ایران، به دنبال تامین منافع آمریکا است. هر کدام از اعضای این ائتلاف در دشمنی با ایران وظیفه مشخص و خاصی دارند و باید آن را به طور کامل انجام دهند.
پاسخ ایران به بدعهدی غرب قطعا نباید عقبنشینی باشد. البته این بدین معنا نیست که حتما باید با این کشورها جنگید. تهران باید بداند که ائتلاف ضدایرانی به دنبال هر ابزاری میگردد تا هزینه حضور و نفوذ ایران در منطقه را به شدت افزایش دهد. در عین حال، با توجه به بیشتر شدن دشمنیها، ایران باید زیر ساختهای دفاعی خود را توسعه دهد و آن را قدرتمند سازد.
البته، سیاستهای دفاعی محض هم نمیتواند به طور کامل از منافع ایران حفاظت کند. ایران متحدان بسیار خوبی در ائتلافهای گوناگون دارد. برای مثال در بین کشورهای اسلامی یا در امتداد جاده بزرگ ابریشم، میتواند روابط اقتصادی، تجاری و سیاسی خود را با کشورهایی نظیر ترکیه، هند، چین و روسیه گسترش دهد. ارتباط مستمر و خوب با همسایگان هم در این شرایط نقش کلیدی دارد چرا که خود همسایگان هم میتوانند برای دشمن به یک ابزار فشار علیه ایران تبدیل شوند.
* راهکار برون رفت از شرایط سخت اقتصادی در بازه زمانی کنونی چیست؟
تنها راهحل اقتصادی برای ایران که در این شرایط میتواند به کمک آن از شرایط سخت اقتصادی خارج شود و در مسیر مثبت اقتصادی گام بردارد، آن است که به جای تکیه کردن به غربیها و کشورهای اروپایی، به دنبال تعامل اقتصادی با کشورهای شرقی و کشورهای عضو «حلقه طلایی» باشد. ایران بخشی از راه بزرگ ابریشم است و در این میان، میتواند سود بسیار زیادی کسب کند. ایران باید منافعی را برای شرکتهای روسی تامین کند تا آنها هم «تحریمهای ثانویه» آمریکا را بپذیرند.
* متشکرم.