نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
خروج از برجام یا کاهش تعهدات منفعتی برای ایران ندارد!
روزنامه اعتماد دیروز طی یادداشتی که محتوایش نسخه ذلت و کرنش در برابر گستاخی دشمنان بود، مدعی شد برجام همچنان دارای منافع اقتصادی است و خروج از آن یا کاهش تعهدات، منفعتی برای ایران ندارد!
سرویس سیاسی-
در این مطلب آمده است: «برجام همچنان دارای منافع اقتصادی است؛ اول آنکه همچنان امتیازات ناشی از رفع تحریمهای شورای امنیت مانند کشتیرانی، بیمه و موشکی پابرجاست. ثانیا اقدامات یکجانبه دولت آمریکا استقلال و حاکمیت سایر دولتها را نشانه رفته و بدیهی است آمریکا همدلی این دولتها را در اجرای تحریمهای یکجانبه خود ندارد؛ چیزی که قبل از برجام در بالاترین میزان خود وجود داشت. چنین وضعیتی امکان «مقاومت مدنی جهانی» را در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا قطعی میکند. اینستکس نمود علنی این «مقاومت» و «اغماض»های پنهانی نسبت به معاملات تجاری با ایران نمود پنهانی مقاومت مزبور است. این مقاومت فرصتها وگریزگاههای اقتصادی فراوانی را برای دور زدن تحریمها در اختیار کشور قرار خواهد داد.»
در بخش دیگری از مطلب مذکور آورده شده است: «با وجود کاهش قابل ملاحظه منافع اقتصادی برجام، سایر منافع آن همچنان باقی است. از این رو تداوم عضویت در برجام جز در صورت رخداد جنگی «تمام عیار» علیه کشور، اعاده تحریمهای شورای امنیت یا بدعهدی سایر طرفهای برجام و حرکت رقبای منطقهای ایران به سوی سلاح هستهای همچنان به منفعت کشور به نظر میرسد. به هر حال در صورت انکار این منافع، این سؤال مطرح خواهد شد که در مقطع کنونی چه منفعتی در خروج یا کاهش تعهدات برجامی ایران متصور است؟»
وجود چنین افراد خودباختهای در اطراف مصادر تصمیمگیری دورههایی مانند قاجار بود که منجر به کشاندن ایران به تله پذیرش قراردادهای ننگین استعماری و پذیرش گستاخی و زیادهخواهی غربیها شد. حتی معماران برجام هم به بیدستاوردی ایران در برجام اعتراف کردهاند.
باید مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم تا حقانیت ایران ثابت شود!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «تماس تلفنی مهم «رئیسجمهور روحانی» با امیر قطر و سفرهای پرشمار «محمدجواد ظریف» به آمریکا، اروپا و روسیه، همه نشان از تمایل برای مذاکره دارد. اما مشخص نیست که چرا این مذاکرات باید از طریق واسطه صورت بگیرد؟ مگر در مذاکرات برجام که ظریف رو در روی «جان کری» وزیر امور خارجه ایالات متحده نشست، چه اتفاقی افتاد؟ آیا انقلاب از مسیر خود خارج شد و آرمانهایش بهخطر افتاد؟ اکنون نیز بهتر است تا فشارهای حداکثری به نقاط پایانی نرسیده و مجبور نباشیم در آن نقطه پای میز گفتوگو بنشینیم، تیم خبره وزارت خارجه بار دیگر رودر روی آمریکاییها بنشیند و از تجارب و تخصص خود در این زمینه استفاده کنند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «نشستن یک کار بلد در مقابل آمریکاییها این حسن را دارد که اگر تیم ترامپ نتواند حریف همتای ایرانی خود در دیپلماسی شود که احتمالا با منطق، نمیشود؛ بار دیگر میز مذاکره را ترک میکند و مانند برجام، نقطه سیاه دیگری در کارنامه خود باقی میگذارد و در آن صورت حقانیت طرف ایرانی و ظالمانه بودن تحریمهای یکجانبه آمریکا بیش از خروج آنان از برجام برایشان عوارض ناخوشایند سیاسی در داخل و خارج از آمریکا دارد.دستگاه دیپلماسی ما این ظرفیت را دارد تا بدون واسطههایی چون قطر، روسیه، چین و...گلیم خود را در مذاکرات سخت و پیچیده در مقابل آمریکاییها از آب بیرون بکشد و تا ظریف پشت فرمان وزارت خارجه نشسته بهتر است کاری را که روز اول میتوانستیم بکنیم و نکردیم، امروز انجام دهیم».
یکی از کارویژههای رسانههای زنجیرهای، کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی است.
آمریکا مشهور به «قاتل زنجیرهای توافقات بینالمللی» است. یک مصداق روشن در این زمینه، برجام و نتایج آن است. آمریکا چه در دولت اوباما و چه در دولت ترامپ به صورت فاحش این توافق را نقض کرد.
طیف مدعی اصلاحات تا پیش از این ترامپ را یک دیوانه و مزاحم معرفی میکرد و با ایجاد دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب- جمهوری خواهان بد» مدعی بود که عامل اصلی بیدستاوردی برجام، شخص ترامپ است. اما حالا این طیف که مدعی تسلط به دیپلماسی نیز هست، برای مذاکره با آن دیوانه مزاحم، سر از پا نمیشناسد!
متاسفانه عزت مردم ایران و منافع ملی هیچ اهمیتی برای طیف مدعی اصلاحات ندارد.
شیپورچیهای ترامپ: آمریکا قدرتمند است، کوتاه بیاییم!
روزنامه آرمان در سرمقاله خود با عنوان «مراقب باشیماشتباه نکنیم» به قلم یک استاد دانشگاه! نوشت: «میتوانیم بگوییم ظرفیت یا امکان درگیری نظامی دارد بیشتر میشود... آرایش نظامی در حال شکلگیری است. آمریکاییها قبلاً از زبان جان بولتون و مایک پمپئو بهنوعی اعلام کردهاند که تمام گزینهها در برخورد با ایران روی میز است»
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر مذاکره صورت نگیرد ما هرچه بیشتر بهطرف یک درگیری نظامی نزدیک میشویم... با توجه به امکاناتی که آمریکا به لحاظ قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی دارد، میتواند هرچه بیشتر به ما فشار وارد کند و ایران هم تحت فشارها، اشتباهاتی انجام دهد که دوباره آمریکا همیناشتباهات را علیه خودمان برگرداند... اگر از برجام به هر دلیل خارج شویم بهخاطر اینکه آمریکا به تعهدات خودش عمل نکرده، عملاً نتیجه این خروج هم مشکلات ما را حل نخواهد کرد.»
در پایان هم آمده است: «آمریکا ما را تست میکند تا ببیند در مقابل تهدیدات و آرایش نظامی چه چیزی را میخواهیم رو کنیم... از آنجاکه آمریکا امکانات قدرتی بیشتری دارد و از قدرت مانور بیشتری برخوردار است، ما باید خیلی هوشمندانه و با رعایت همه جوانب احتیاط و با بهرهگیری از خرد جمعی و مشورت عمومی طوری عمل کنیم کهاشتباه نکنیم.»
گفتنی است بعد از خروج آمریکا از برجام، برخی پیادهنظامهای غربی و مدعیان اصلاحات در مطالب خود، قدرت و امکانات نظامی آمریکا را در بوق و کرنا میکنند و مردم را از سایه جنگ میترسانند.
باید یادآور شویم که خود رسانههای غربی مانند والاستریت ژورنال اعلام کردند که ناو جنگی «آبراهام لینکلن» از یک ماه پیش در خلیجفارس بوده و بیانیه جان بولتن بلوف و دروغی بیش نیست.
ادامه توجیهات بدون مشتری برای ناکارآمدی اصلاحطلبان
روزنامه ایران ارگان دولت به نقل از عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «از آنجا که اختیارات و توان مجلس بشدت کاهش پیدا کرده بیشتر توجهات به انتخابات ریاست جمهوری 1400 است. این موضوع را میتوان از دو منظر مورد تحلیل و تفسیر قرار داد، نخست اینکه، انتخابات مجلس بیمعنی شده زیرا این نگاه وجود دارد که نمایندگان مجلس و عملکردشان برآیند آنچه در جامعه حادث میشود یا مورد نیاز و مطالبه مردم است، نیست... واقعیت این است که اختیارات مجلس و توانش بشدت کاهش پیدا کرده که این را میتوان ناشی از فیلترهای ناکارآمدکننده و سخت و گستردهای دانست که نامزدهای انتخاباتی از آن عبور میکنند تا نماینده شوند بنابراین و در مجموع مجلسهای اخیر نسبت به اول انقلاب بشدت ضعیف و ضعیفتر شدهاند و از این روست که انتخابات مجلس مسئله اصلی مردم نیست که البته این مسئله ناهنجاری سیاسی خطرناکی است چرا که مطابق قانون، مجلس بسیار مهمتر از هر نهاد دیگری است ولی امروز به نهادی دستچندم تبدیل شده. مجلس هم از حیث کیفیت نامزدهایی که تأیید میشوند تا مردم انتخاب کنند».
گفتنی است هرگاه طبل ناکارآمدی اصلاحطلبان به زمین میافتد، اتوپیایی از نیروهای ردصلاحیت شدهشان میسازند و به بهانه نظارت استصوابی، مخالفتها با شورای نگهبان را علم میکنند و مدعی میشوند که این ناکارآمدان به علت دست بسته ما در مقابل تیغ نظارت استصوابی انتخاب شدند، وگرنه ژنرالهای اصلاحات از صدر تا ذیل کارآمدند! نگاهی به عملکرد جریان اصلاحات در شورای شهر، اعتبار این ادعا را عیارسنجی میکند. فارغ از شورای شهر اول تهران -که ژنرالهای ادعایی اصلاحطلبان از سعید حجاریان تا عبدالله نوری به عضویت این شورا درآمدند و درنهایت عملکردشان به انحلال شورا منجر شد، کارنامه شورای شهر پنجم اصلاحطلبان هم پیش روی شهروندان است، 3 شهردار در طول 2 سال و تغییر نام چند معبر و خیابان.
چندی پیش، صادق زیباکلام نیز در نامهای به خاتمی، کاهش قابل توجه محبوبیت اصلاحطلبان را غیرقابل انکار و «بیهویتی» را محصول عملکرد تصمیمگیران این جریان عنوان کرد و نوشت: «واقعیت تلخ آن است که اصلاحطلبی خلاصه شده در مشتی شعارهای زیبا و کلی... بعد از گذشت ۲۰ سال ما هنوز نتوانستهایم یک هویت مشخص ترقیخواهانه برای خودمان خلقنماییم. خواستههای مشخص اصلاحطلبان که آنها را در جایگاه یک جریان دموکراتیک و ترقیخواه قرار میدهد، کدام هستند؟ بیهویتی جریان اصلاحات را نه میتوانیم بر گردن اصولگرایان بیافکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی.»
حل کردن مشکلات تهران با تغییر نام خیابانها
در هفتههای گذشته در همین ستون دیروزنامهها مطلبی با این میان تیتر کار شده بود: «دستاوردسازی اصلاحطلبان؛ از باران آمده و سیل نیامده». در آن بخشی از آن مطلب به سیاق رسانههای طیف موسوم به اصلاحطلب پرداختیم که چگونه از کاه، کوه میسازند و کوه را چون کاهی نشان میدهند. مصداق کوه را چون کاه وانمود کردن، برخورد این طیف با تمام کارهایی است که در 12سالی است که شورای شهر و شهرداری تهران در دست آنها نبود و اما در ذکر از کاه، کوه ساختن همان مطلب مورداشاره است که یکی از کانالهای معروف طیف موسوم به اصلاحطلب اینکه در فروردین امسال در تهران حتی یک روز با میزان آلودگی در مرز هشدار مشاهده نشده را از تبعات وجود اصلاحاتیها در شورای شهر و شهرداری تهران خوانده بود!
اگرچه همان روز به این موضوع پاسخ داده شد و سیاق طیف موسوم به اصلاحطلب در دستاوردسازی ذکر گردید اما دیروز روزنامه شرق در بخشی از گزارش خود که با عنوان «دور زدن مشکلات با دوچرخه» منتشر شده بود؛ نوشت: «خوش شانسی پیروز حناچی بود یا خدا در این اوضاع به فکر مردم تهران بود که در ماههای پایانی سال گذشته و این دو ماه ابتدایی سال هوا در بهترین حالت است...»
اما در بخشی دیگر از این گزارش آمده: «شهردار تهران که حالا بیش از پنج ماه است در این مسئولیت قرار گرفته، به باور بسیاری از مخاطبان بیرونی عملکردی جز حضور در برنامههای عمومی و نمایشی، افتتاحهای از قبل مانده از قبل، جلسات دورهای و البته دوچرخهسواری نداشته است.»
به نظر میرسد در میان دعواهای حزبی جناح موسوم به اصلاحطلب که موجب شده تا آنها نتوانند حتی بر سر یک شهردار به توافق برسند، لازم است که این نکته را در نظر داشته باشند که دلیل همه این مسایل که شرق برخی از آنها را ذکر کرده مواردی است که روزنامههای زنجیرهای نیز در آن دخیل هستند.
یکی از این مواردی که بسترساز این شرایط است، دست و جیغ و هورای زنجیرهای هاست برای اقدامات نمایشی شورای شهر. وقتی شورای شهر تهران که غرق در سیاسی بازی و زد و خوردهای حزبی است میکوشد تا کارنامه خالی خود را با تغییر نام چند خیابان پر کند و این عمل نمایشی مورد ستایش وسیع روزنامههای طیف اصلاحطلب قرار میگیرد ناخودآگاه این طیف به همان کار نمایشی نیز خشنود و راضی میگردد و همان را کافی میداند. پس به قول قدیمیها خطاب به شرق باید گفت «یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران»!
ترامپ با بولتون یا بیبولتون؟!
روزنامه سازندگی در شماره دیروز در مطلبی نوشت که «مرز ترامپ / بولتون هنوز روشن نیست» اما روز دوشنبه با فونت درشت تیتر زده بود «جدایی ترامپ از بولتون»[!]
آنقدر با دستپاچگی از ترامپ هراسی به بزک ترامپ رسیدند که تیتر صریح خود با عکس تمام صفحه از بولتون را نقض میکنند.