اخبار ویژه
ارز 4200 تومانی دادید که گرانی را به مردم تحمیل کنند؟
آقای جهانگیری! سوال مردم از دولت این است که گرانی تا کی قرار است پیش برود و چرا مردم باید هزینه ناتوانی دولت را بپردازند.
وبسایت الف ضمن طرح این پرسشها نوشت: نگاهی به جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت نرخها و تغییرات قیمتی در سبد معیشت خانوار طی فروردینماه امسال نشان میدهد که نرخ تمامی اقلام پُرمصرف در سبد مصرفی خانوار افزایش داشته است.
بنا به اعلام مرکز آمار ایران، از 25 تا 459/5 درصد افزایش قیمت در اقلام مصرفی طی فروردین ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل اتفاق افتاده است.
ناتوانی در تنظیم بازار و کنترل نرخها، سوءاستفادههای پیدرپی برخی دلالان از نوسانات قیمتی، کسری درآمدی خانوار و ناتوانی دولت در تثبیت بازارها؛ چالشهای عمیقی را در اقتصاد ایجاد کرده است.
مهمترین سوالی که این روزها مردم از یکدیگر میپرسند این است که نرخها تا کجا و تا چه زمانی قرار است رشد داشته باشد؟ چرا دولت توان ایجاد رابطهای منطقی بین نرخ اقلام مصرفی ودرآمد خانوار را ندارد؟ آیا دستهایی در میان است که به بازار خط میدهد؟ مگر مردم تا چه حد تحمل افزایش قیمتها را دارند؟
فرامرز توفیقی؛ نمایندگان کارگران در شورای عالی کار در گفتوگو با الف با اشاره به مشکلات معیشتی حقوقبگیران و بیاثر شدن افزایش دستمزدها گفت: مگر دولت برای تأمین گوشت قرمز مورد نیاز خانوارها ارز 4200 تومانی اختصاص نداد؟ پس چرا تفاوت قیمت چندانی در بازار مشاهده نمیشود؟ آیا جامعه کارگری و حقوقبگیران مشکل تأمین 10هزار تومان اختلاف قیمت گوشت با ارز 4200 تومان و ارز آزاد را داشتند؟
به گفته توفیقی، دولت در فضای هیجانی صادرات برخی اقلام را آزاد و واردات برخی دیگر را ممنوع میکند و اقدامات غیرکارشناسی باعث تحریک بازار و کمبود میشود. از آنسو با تغییر سیاستهای ارزی باعث جهش قیمتها میشود. بنابراین قوه قضاییه باید پایش کند که آیا دولت در انجام وظایف نظارتی و کنترلی خود در بازار موفق عمل میکند و یا خیر؟
وی گفت: معاون اول رئیس جمهور میگوید بخشی از ارز 4200 تومانی که اختصاص داده شد در جای خود هزینه نشده است. آیا مسئول این امر مردم هستند و آنها باید هزینه ناتوانی دولت در کنترل و نظارت را بپردازند؟
اگر طرف اصلی برجام آمریکا بود چرا همچنان در برجام ماندهاید؟
معاون وزیر نفت در اظهاراتی متناقض میگوید: برجام بسیار توافق خوبی بود اما اروپاییها نتوانستند پای آن بمانند.
امیرحسین زمانینیا در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد تهران گفت: اروپا از معاهده چندجانبه هستهای حمایت میکند اما در عرصه عمل کار زیادی نمیتوانند انجام دهند. وی افزود: طرف اصلی ما در برجام آمریکا بود و حتی اروپاییها هم در مذاکرات به این موضوع خرده میگرفتند که ایران مذاکرات خود را با آمریکا تمام کرده است و اکنون از ما میخواهید آن را تایید کنیم. وی گفت: برجام فایده زیادی داشت اما در بخش نفت نتوانستیم از این مزایا استفاده کنیم.
معاون وزیر نفت در امور بینالملل و بازرگانی افزود: در هنگام جلسه معارفه خود گفتم به زودی برجام نهایی میشود، قراردادها را آماده کنید تا بلافاصله اجرایی شود تا ضرر و زیان ناشی از تحریم نفت جبران بشود، برجام اجرایی شد اما در صنعت نفت قراردادی امضا نشد. مدل قراردادی آیپیسی را معرفی کردیم که به دلیل اختلافات بچهگانه داخلی این مدل به مدت یک سال زمینگیر شد تا سرانجام توانست اجماع داخلی را شکل دهد.
عضو تیم مذاکره هستهای درباره صحبتهای وزیر خارجه در خروج از برجام هم خاطرنشان کرد: دکتر ظریف نگفته آمریکا نمیتواند خارج شود بلکه گفته است در صورت خروج هزینه بسیاری برای آمریکا به وجود میآید که همانطور که مشاهده کردیم آمریکا در حال دادن این هزینهها است. اکنون همه در فکر استقلال از آمریکا هستند که پارادایم شیفت مورد نظر با خروج آمریکا از برجام شروع شده است.
معاون وزیر نفت همچنین گفته است: اروپاییها هم پس از خروج آمریکا از برجام متوجه شدند که گروگان آمریکا از نظر مالی و اقتصادی و سیاسی هستند. برای استقلال تلاش میکنند اما این موضوع 50 و 60 سال طول خواهد کشید.
درباره این اظهارات، چند پرسش مطرح است:
1- اگر اروپا کار زیادی نمیتواند انجام دهد (یا هیچ کاری نمیتواند انجام دهد) چرا با او توافق و تعهد متقابل کردید؟ و چرا ادعا میکنید میشد با آنها شراکت کرد؟
2- اگر طرف اصلی شما در برجام آمریکا بوده، اکنون که آمریکا آن را زیرپا گذاشته، چرا باز هم به شکل یک طرفه به تعهدات عمل میکنید و برنامه هستهای را همچنان معطل و متوقف نگه داشتهاید؟!
3- اگر قراردادهای IPC شاهکار بود چنان که ادعا میکنید، چرا در قبال بدعهدی بعدی شرکت توتال هیچ جریمه و خسارتی تعبیه نکردید که بازدارنده باشید؟ و چرا اطلاعات سری و ذیقیمت نفتی را به این شکل دادید و باز هم مدعی ارزشمندی قراردادهای IPC هستید؛ با ارزش برای ما یا طرف فرانسوی؟!
4- آمریکا با خروج از برجام چه هزینهای میدهد که آقای ظریف مدعی آن بوده است؟ آیا جز این است که هم امتیاز مورد نظر خود را از برجام گرفته - و همچنان از دولت روحانی میگیرد- و هم به حداقل تعهدات خود عمل نمیکند؟!
5- شما که اذعان میکنید از همان ابتدا اروپا را جدی نمیگرفتهاید و طرف اصلی خود را آمریکا میدانستهاید، چگونه باور میکنید اروپا دنبال استقلال از آمریکا باشد یا با شما شراکت کند؟ اگر استقلال کذایی اروپا از آمریکا، 60 سال طول میکشد، تمام این 60 سال را میخواهید در تعلیق و انتظار به سر ببرید؟ یعنی نوههای شما هم باید منتظر باشند که کی بخت برجام باز میشود و اروپا، آمریکا را ترک میکند و به طرف شما اقبال میکند؟!
شما اگر در کره و ژاپن بودید حتما تویوتا و هیوندا را به زمین میزدید
معاون وزیر ارتباطات میگوید پیامرسانهای داخلی شکست خوردند.
فتاحی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر گفت: اگر در برابر ورود نرمافزارهای خارجی مقاومت کنیم اولا حاکمیت سیاسی خود را از دست دادهایم و دوما بازار کار داخلی دچار مشکل خواهد شد و از طرف دیگر اگر بگوییم فقط نرمافزار و پیامرسان داخلی باز هم شکست خواهیم خورد، زیرا فیلترینگ راهحل نیست و تاریخ نشان داده که فیلتر همواره با شکست مواجه میشود البته اگر لازم باشد از فیلترینگ هم استفاده خواهیم کرد.
معاون وزیر ارتباطات با بیان اینکه برخی میگویند وزیر با دست یا پا روی دکمه فیلترینگ بنشیند راه حل درستی نیست، گفت: برای فیلتر هم باید سلسله مراتب طی شود در غیر این صورت با شکست مواجه میشویم.
وی ادامه داد: به قطعیت میگویم که پیامرسانهای داخلی ما امروز شکست خوردهاند، زیرا مورد استقبال قرار نگرفتند و شاید مهمترین علت آن مصادف شدن با فیلتر تلگرام بود و در ذهن مخاطب این گونه شکل گرفت که تلگرام فیلتر شد تا پیامرسانهای داخلی مورد استقبال قرار گیرند.
فتاحی یادآور شد: استفاده از محصول داخلی پیامرسانها یک کلید واژه به عنوان اقناع کاربر دارد، جنس فضای مجازی محدود کردنی نیست بلکه باید کاربر اقناع شود.
این اظهارات درحالی است که اولا وزارت ارتباطات بیشترین امکانات حمایتی را در اختیار پیامرسانهای خارجی (نظیر تلگرام) گذاشتند که با امکاناتی ناچیز قرار گرفته در اختیار پیامرسانهای داخلی اصلا قابل مقایسه نیست. ثانیا سال گذشته به هنگام اعلام فیلترشدن تلگرام، نوعی حیله یوم السبتی به کار بسته شد و با ادعای اینکه زندگی مردم مختل میشود و باید یکی دو ماه به آنها برای کوچ از تلگرام زمان داد، طلاگرام و هاتگرام را راهاندازی کردند و حدود 25 میلیون نفری که ازتلگرام کوچ کرده بودند را دوباره با این مسیر انحرافی باز گرداندند و آن فرجه یکی دو ماهه را دائمی کردند. ثالثا اگر قرار بود دولتمردان کرهجنوبی و ژاپنی هم درباره کیفیت محصولات داخلی مانند برخی مدیران مرعوب و منفعل- یا...- ما فکر کنند، هرگز برندهای خودروسازی و صنعتی مانند تویوتا، هیوندا، الجی، سامسونگ و... در این کشورها رشد نمیکرد و امروز پس از 50-60 سال تبدیل به برند جهانی نمیشد. قطعا در دو دهه اول، محصولات صنایع این کشورها کمترین قدرت مقایسه و رقابت با مشابههای خارجی را نداشتند اما دولتمردان با قاطعیت، راه محصول خارجی را بستند و به محصول ملی قدرت رشد و ارتقا را دادند. آنها این کار را با ایجاد برخی الزامات و در عین حال اقناع افکار عمومی مبنی بر ضرورت استفاده از محصول بومی انجام دادند و برای متخلفان هم - حتی در جایگاههای مدیریتی- مجازاتهای سخت در نظر گرفتند.
وکیل مدافع شرور جنایتکار در روزنامه اطلاعات آفتابی شد
روزنامه اطلاعات در اقدامی نفرت برانگیز، به توجیه جنایت یک شرور سابقهدار علیه روحانی سادهزیست همدانی پرداخت.
روزنامه اطلاعات نوشت: «یک طلبه همدانی در بازگشت از محفل درس و بحث، هدف تیر خشونت و رذالت یکی از اوباش میشود. آن تیر، برآیند همه تیرهای خطایی بود که این بار بر هدف نشست؛ اما هدفی بیگناه. آن تیرهای خطا، پیشتر و از کجاها در کمان زه شده بودند؟
حدس و گمانش دشوار نیست. وقتی بر صورت افراد به جرمهای اثبات نشده و مندرآوردی اسید پاشیدند و شبکه اسیدپاشی تشکیل دادند و آشکار و پنهان، بر این نهی از منکر(!) تشویق شدند و پیگیری هم نشدند، باید امروز را میدیدند، که خدنگی از تیرهای در کمان نشسته، به قلب طلبهای بیگناه کمانه میکند.
از این دست فراوان میتوان برشمرد. در سطوحی بالاتر نیز میتوان این تیر و کمانهای بهناروا زِه شده را دید؛ مثلاً آنجایی که خطیبی در بحبوحه مضیقتهای اقتصادی روزمره مردم فریاد برمیآورد که: به جهنم! و یا آن دگری که جمعه بعدش میگوید: اگر نفت نفروشیم، به کجایمان برمیخورَد؟! اینجاست که آن اوباش و دیگر اوباشان در جواب، با شلیک تیر بر بیگناهی از هملباسان آن خطیب میگویند: به جایی از شما برنمیخورَد؛ در عوض به طلبهای حجرهنشین برمیخورانیم!».
این توجیه وقیحانه جنایت علیه یک شهروند بیگناه در حالی است که اولا شرور مرتکب جنایت، دارای سوابق متعدد جنایت بوده و دفاع از او، رذالت و بیشرفی محض است.
ثانیاً نویسنده بیحیثیت روزنامهاطلاعات توضیح نمیدهد که کی و کجا، یک روحانی یا ناهی از منکر، اسید به صورت کسی پاشیده (تا چه رسد به شبکه اسیدپاشی؟!) است. و مگر جنایتکار شرور که سابقه تجاوز بهعنف دارد، ادعایی در این زمینه کرده بود؟!
ثالثاً اگر خطیب جمعهای پاسخ تهدیدها و تحریم دشمن را بدهد، چرا باید به نویسنده روزنامه اطلاعات برخورده باشد؟ آیا او آمریکایی و از پادوهای تیم ترامپ و پمپئو و بولتون یا از ابواب جمعی گروهکهای ورشکستهای مانند سازمان منافقین است؟!
نان به نرخروز خوری سقوط اخلاقی است نه تغییر طبیعی
عضو حزب منحله مشارکت گفت: کسی که میگوید تغییر نکردهام درک درستی از اوضاع ندارد.
عباس عبدی به روزنامه اعتماد درباره چرخش سیاسیون گفته است:
تغییر موضع سیاسی و حتی نگاه کلی به مسائل در همه جای دنیا وجود دارد و طبیعی هم هست. علت تغییرات هم مشخص است؛ جایگاه افراد تغییر میکند؛ اطلاعات او به مرور زمان دچار تغییر میشود. واقعیتها به شکل دیگری نمود پیدا میکند و تجربیات فرد نیز شکل دیگری به خود میگیرد. لذا همه این عوامل باعث میشود هم افراد و هم گروهها دچار تغییر شوند، موضوعی که قابلتوجیه است و ایرادی به آن وارد نیست؛ اما آنچه محل ایراد است اینکه افراد این تغییرات را توضیح نمیدهند.
وی میافزاید: در این رابطه خودم را مثال میزنم. نگاه امروز من درباره دولتیشدن یا آزادبودن اقتصاد با سالهای اول انقلاب تفاوت دارد اما این را توضیح میدهم که چرا این تغییر نگاه ایجاد شده است. طبیعتاً به تبعات آنچه امروز به آن معتقدم ملتزم هستم اما بعضیها 180 درجه تغییر میکنند و میگویند هیچ تغییری نکردهایم و همان که بودیم امروز هم هستیم؛ در حالی که تغییرنکردن ارزش نیست بلکه توضیح و تبیین تغییر است که اهمیت دارد. وقتی یک فردی مدعی میشود، حرفش از 50 سال پیش همین بوده، مشخص است که از اوضاع درک درستی ندارد چون طبیعی است که در طول 50 سال تغییرات زیادی در همه جوامع ایجاد شده و ارزشها تغییر کرده است. او هم باید دانشاش تغییر کرده و اضافه شده باشد. ما که علم لدنی نداریم. اینها عقاید ماوراءالطبیعی نیست که بگوییم تغییر نمیکند مثلاً بگوییم از 50 سال پیش معتقد بودیم، خدا هست و هنوز هم معتقدیم خدا هست. حتی درک از خدا و دین هم دچار تغییر میشود.
بنابراین درباره تغییر مواضع نباید سخت گرفت و این یک موضوع منفی نیست حتی لازم است به افراد توصیه کنیم به دلیل تغییر موقعیت، تغییر جایگاه، تغییر اطلاعات و تغییر پدیدهها آنها هم مواضعشان را تغییر دهند اما باید برای این تغییرات توضیحات و توجیهات کافی و صادقانه ارائه بدهند.
از گوینده این سخنان باید پرسید آیا در دشمنی آمریکا و دیپلماتهای جاسوس آن- در گذر زمان- تغییری رخ داده بود که او با یکی از همانها در پاریس ملاقات کرد و همان جاسوس بعد از ملاقات تصریح کرد «عبدی پشیمان است»!؟ یا مثلاً عدالتخواهی و مبارزه با استکبار و ظلم آن، شعاری فصلی و متعلق به دورهای خاص بود که طیف متبوع وی، یک دوره مدعی آن بودند و دو دهه بعد، با همان کسی که تصریح میکردند مسبب بیعدالتی و شکاف طبقاتی و اعتماد به آمریکا هستند، ائتلاف انتخاباتی کردند؟
آیا اینکه به تصریح عبدی در جایی، اغلب اصلاحطلبان و متهمان جنبش (فتنه) سبز، اشرافیت بالاشهرنشینی انتخاب کرده و از توده مردم جدا افتادهاند، به زیر و روشدن نظام ارزشی در این افراد (سقوط اخلاقی و اعتقادی) مربوط میشود یا امری طبیعی و پسندیده و معقول است؟!
آیا ارزشهای اسلامی و انسانی و اخلاقی، نسبیت بردار است که یک روز مدعی آن شوند و روز دیگر برعلیه همانها بشورند؟ آیا میتوان اسناد جاسوسی مأموران و مزدوران آمریکا را منتشر کرد اما چند دهه بعد، تبدیل به سربازان اجارهای و نیابتی آمریکا در فتنه سبز شد و جای شعبان بیمخها و پری بلندههای کودتای 28 مرداد را گرفت؟
اینگونه توجیه و تأویل اگر مجاز میشد، حتماً شعبان بیمخها و پری بلندههای آلت دست سرویسهای جاسوسی بیگانه هم میتوانستهاند خود را قهرمان ملی و آزادیخواهی بدانند؛ چنانکه امروز امثال عباس عبدی و همحزبیهای بدسابقه آنها خود را معرفی میکنند.