اخبار ویژه
15 هزار میلیارد لیتر بنزین به خاطر حذف کارت سوخت از بین رفت
بیژن زنگنه با تعطیل کردن کارت سوخت در چند سال گذشته، دهها هزار میلیارد تومان به کشور خسارت زد.
روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: دولت درصدد باز گرداندن سهمیهبندی بنزین است، رشد بیرویه مصرف بنزین موضوعی است که اخیرا دولت در گزارش سازمان برنامه و بودجه ضمن اشاره به آن، به 123 هزار میلیارد تومان یارانه پنهانی اشاره کرده که 54 درصد آن عاید سه دهک ثروتمند میشود و مهمتر از همه، این مقدار یارانه پنهان که معادل سه برابر مجموع یارانه نقدی یکسال کشور است، ماحصل حذف کارت سوخت بوده. دولتیها در حالی خواستار اصلاح ساختار توزیع سوخت در کشور هستند که مردم ایران یکبار هزینه این اصلاح ساختار را در سال 86 داده بودند. اعتراف دیرهنگام دولتیها به اقدامات بیبرنامه و البته لجوجانه خود بیش از آنکه گواه صداقت دولت باشد، نشان میدهد طی این سالها که دولت روحانی سکان اداره کشور را به دست گرفته، همه تلاطمها بهنوعی با لجاجت و بیبرنامگی کابینه مرتبط بوده و شرایط امروز اقتصاد ایران ماحصل همه این لجاجتها و بیارادگیهاست.
از سال 93 دولت همه تلاشهای خود را صرف ناکارآمد جلوه دادن کارت سوخت کرد و درنهایت نیز این تلاشها در سال 94 نتیجه داد و مجلس مجاب به تصویب حذف کارت سوخت شد. بررسیهای آماری نشان میدهد برخلاف ادعای دولت مبنیبر عدم تاثیر کارت سوخت و طرح سهمیهبندی بنزین، طی دوره 9 ساله (94-86) که طرح سهمیهبندی بنزین اجرا شده است، مصرف بنزین از 75/7 میلیون لیتر در سال 85 به روزانه 71 میلیون لیتر در سال 94 رسید که حکایت از کاهش 3/6 درصدی مصرف بنزین در این دوره 9 ساله است. همچنین طی پنجسال اخیر که کارت سوخت حذف و بنزین تکنرخی شده است، میزان مصرف از 69 میلیون لیتر در پایان سال 93 به 91/2 میلیون لیتر در فروردین 98 رسیده است که حکایت از رشد 31 درصدی طی این سالها دارد. به عبارت دیگر اگر کارت سوخت حذف نمیشد، در سال 95 حدود 876 میلیارد لیتر، در سال 96 حدود 4/1 هزار میلیارد لیتر و در سال 97 حدود 5/4 هزار میلیارد لیتر در مصرف بنزین صرفهجویی میشد.
براین اساس اگر طی پنج سال کارت سوخت حذف نمیشد، حدود 15 هزار میلیارد لیتر در مصرف بنزین صرفهجویی میشد.
اگر بنزین صرفهجوییشده فقط به قیمت هر لیتر 1000 تومان عرضه میشد، ارزش ریالی 15 میلیارد لیتر بنزین حدود 15 هزار میلیارد تومان میشد؛ اما از آنجاکه قرار بود ارزش بنزین مصرفی خارج از سهمیه بیشتر از مصرف سهمیهای باشد، در آن صورت با میانگین قیمت 1500 تومان برای هر لیتر، ارزش میزان بنزین صرفهجوییشده به 22/4 هزار میلیارد تومان میرسید که معادل 50 درصد بودجه عمرانی محققشده کشور در سال 96 است. همچنین اگر ارزش 15 هزار میلیارد لیتر بنزین صرفهجوییشده را به قیمت منطقه خلیجفارس (با لحاظ نرخ ارز دولتی در همه سالها) محاسبه کنیم، ارزش آن به بیش از 30/2 هزار میلیارد تومان میرسد.
نظرسازی گالوپ برای منفینمایی علیه ملت ایران
انتشار نظرسنجیهای دروغین خارجی برای منفیبافی علیه ملت ایران صدای روزنامه اصلاحطلب را هم که جزو همین ترویجکنندگان منفیبافی است درآورد.
روزنامه اعتماد نوشت: پیش از این هم درباره نظرسنجیهای دروغین و پخش نتایج عجیب آنها در رسانهها نوشته بودیم یکی، دو روز پیش در وبسایتهای معتبر داخلی خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه: «یک پژوهش بینالمللی عصبانیترین مردم جهان را به ترتیب لیست کرده است و ایرانیان نیز جایگاه سومین مردم عصبانی جهان را در این فهرست به خود اختصاص دادهاند.» این پژوهش بینالمللی توسط موسسه گالوپ انجام شده است. بهموجب این تحقیق، 34 درصد مردم جهان بهطور روزانه احساس غم دارند(!).
ملاحظه بفرمایید که در اینجا یک تکنیک بسیار قدیمی، بهکار رفته، ایرانیان را درجایگاه سوم مردم عصبانی جهان نشانده و نه اول. پس کسی نمیتواند ادعا کند این رتبهبندی برای خدشهدار کردن و بدجلوهدادن چهره ایران است. بعد بلافاصله رقم پرت و بیحساب وکتاب 34 درصد مردم جهان را آورده تا نشان دهد که این تحقیق اساسی علمی و ریاضی دارد و مو لای درزش نمیرود! تا اینجا عیبی ندارد، آنها تکلیفشان با ما معلوم است، دشمن هستند و هر کار که بتوانند میکنند، اما چرا رسانههای خودی خبری چنین بیپایه و اساس را نقل میکنند؟
راستی کدام شاخصها برای بهدستآوردن جایگاه سوم عصبانیترین مردم جهان برای ایرانیان درنظر گرفته شده؟
موسسه گالوپ بهصورت تصادفی به خانههای ایرانیان زنگ زده و پرسیده آیا امروز عصبانی هستید؟ یا در هفته گذشته عصبانی شدهاید؟ کمی که فکر کنیم، ادعا بیپایه و اساس است. بدبینکردن مردم جهان به ایرانیان و تضعیف روحیه آنها از اهداف روشن ارایه این آمارهای دروغین هستند. نگاه کنید که در این هفته چندخبر درباره این نظرسنجیهای جعلی منتشر شده است؟ بهنظر میرسد، رسانههای ایرانی که منافع ملی برایشان محور و اساس کار است باید با دقت بیشتری خبر نقل کنند تا خود تبدیل به وسیلهای برای اشاعه ناامیدی و بیانگیزگی نشوند.
- از ابزارهای عملیات روانی برای متقاعدسازی مردم غرب به دشمنانگاری کشور و ملتی خاص، جعل اخبار و آمار دروغین است. برنایز و رهروان راه او سالهاست که از این ابزار برای توجیه اعمال خلاف اخلاق و عرف و قانون بهره میجویند. سالهاست که با دروغگفتن به مردم، پول از جیبهای آنان میدزدند، از آنها مالیات میگیرند و فرزندانشان را راهی جنگهایی میکنندکه با افسوس برنده اصلی آنها سرمایهداران بزرگ هستند. در این میان و با درنظر گرفتن این واقعیات، باید بدانیم که وضعما بد نیست. اگر به ما میگویند شما خشن و بداخلاق وخطرناک هستید و «نظم جهانی» را بههم زدهاید، اگر به مردم القا میکنند که شما عقب ماندهاید و هیچکس به فکر شما نیست، دلیل دارد. دلیلش این است که نباید الگوی مستقلی بدون تایید غرب شکل بگیرد و از دایره مصرف و فرهنگ جهانی و سیطره اقتصادی آنها بیرون بایستد. واقعیت دیگر این است: وضع ما از بسیاری از کشورهای جهان نهتنها بدتر نیست بلکه بهتر هم هست.
بعد از سال ها بی تدبیری باید یک مدیر رئیسجمهور شود
در پی اظهارات علی مطهری مبنی بر اینکه احتمال دارد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، روزنامه جمهوریاسلامی مخالفت کرد. این روزنامه هر چند غالباً با مواضع مطهری در مواردی نظیر برجام هم نظر بوده اما در واکنش به اظهارات مطهری نوشت:
از آقای علی مطهری که فاقد هرگونه تجربه اجرائی است خواهش می کنیم از این اقدام خودداری نماید و اجازه بدهد بعد از سالها بیتدبیری، یک فرد مدیر زمام امور اجرائی را در دست بگیرد بلکه مشکلات کشور حل شود.
گفتنی است روزنامه جمهوری اسلامی تا همین اواخر از مواضع وعملکرد دولت روحانی جانبداری میکرد.
علی مطهری اخیراً به شفقنا گفته بود، برای ریاست جمهوری که از بسیاری افراد درخواست بوده و هست درباره من هم بودهاست. صحبتهایی وجود دارد. ولی من جایی وارد شدهام که احساس ضرورت کردهام واحساس اینکه از غیر من برای این کار بر نمیآید... در بحث ریاست جمهوری هم همین طور است. باید به شرایط آن روز نگاه کنیم و بسنجیم چه افرادی در میان کاندیداها وجود دارد.اگر احساس کنم آنجا،جایی است که باید بیایم و ممکن است رای داشته باشم ولی کس دیگری رای ندارد در چنین شرایطی حضور پیدا میکنم.
مرعشی: استانی کردن انتخابات مجلس یعنی فرار نمایندگان از مردم
حسین مرعشی عضو شورای مرکزی کارگزاران هم به مخالفان طرح استانی شدن انتخابات پیوست و نوشت: نمایندگان ظاهراً از مراجعات مردم خسته شدهاند و قصد دارند تا در پناه انتخابات استانی خودشان را پنهان کنند.
وی مینویسد: هفتهای که گذشت نمایندگان در جریان بررسی طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس با کسب کرسی استانی و تناسبی توسط نامزدهای انتخاباتی در پی اخذ حداقل 18 درصد آرای صحیح مأخوذه آن حوزه موافقت کردند. آنچه اکنون مجلس با آن موافقت کرده است و باید برای مغایرت یا عدم مغایرت با قانون اساسی به شورای نگهبان برود، انتخابات و حوزه انتخابیهاش نه شهرستانی است و نه استانی، بلکه مخلوطی از تجربه این دو انتخابات است که نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها نیز وجود ندارد.
در مجلس اعلام کردهاند که هر کاندیدایی باید برای یک حوزه انتخابیه ثبتنام کند. اما رأیگیری در سطح استان انجام میشود و باید حداقل 15 درصد آرا را در هر حوزه انتخابیه داشته باشد. حال اگر کسی در حوزه انتخابیه 85 درصد آرا را کسب کرد و رقیب او 15 درصد آرا را در حوزه انتخابیه به دست آورد هر دو به مجلس میروند. لذا 85 درصد مردمی که به آن کاندیدای 15 درصدی رأی ندادهاند چطور میتوانند کاندیدای مورد نظر را به عنوان نماینده خودشان بپذیرند. این مسئله به طور حتم باعث تضعیف جایگاه مجلس میان عامه مردم میشود و به هیچ عنوان نیز افزایش کیفیت قوه مقننه را به دنبال نخواهد داشت.
اینکه هر کاندیدایی باید برای یک حوزه انتخابیه ثبتنام کند اما رایگیری در سطح استان انجام شود و حداقل 15درصد آرا را در هر حوزه انتخابیه کسب کند، این فکر را به ذهن میرساند که نمایندگان مجلس قصد دارند تا از نوع مراجعاتی که در حوزههای انتخابیه به آنها میشود و مردمی که با نمایندگانشان زندگی میکنند و مطالباتی دارند، روی برگردانند. نمایندگان ظاهرا از مراجعات مردم خسته شدهاند و میخواهند در پناه انتخابات استانی خودشان را پنهان کنند و چهره نمایندگان سیاستمدار را به خود بگیرند. در حالی که کسی که آمادگی این را ندارد که به خواستههای ریز و درشت مردم پاسخ دهد و از مراجعه مردمش خسته میشود چه ضرورتی به نماینده مجلس شدنش است. میتواند کارهای دیگری را برعهده بگیرد. چه دلیلی دارد که لباس نمایندگی ملت را بر تن کنند اما حوصله پاسخگویی به مطالبات مردم را نداشته باشند. لذا تصمیم قوه مقننه مناسب نبود و منجر به افزایش کیفیت مجلس نیز نخواهد شد. نباید این خصلت مردمی بودن را از نمایندگان بگیریم. استانی شدن انتخابات باعث حذف تصمیم و اراده مردم شهرهای کوچک و مناطق حاشیهای کشور از اثرگذاری در سیاستهای کشوری میشود.
فارین پالیسی: قدرت ایران با فشار آمریکا بیشتر تثبیت خواهد شد
یک مجله آمریکایی تأکید کرد ترامپ در فشار بر ایران شکست میخورد اما این کار موجب تثبیت بیشتر قدرت ایران خواهد شد.
فارین پالیسی نوشت: مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا هفته گذشته از تصمیم دولتش به خودداری از تجدید معافیت از تحریمهای نفتی ایران خبر داد که گامی برای افزایش فشار به شمار میرود.
خریداران بزرگ نفت در برخی کشورهایی که هنوز با ایران معاملات نفتی انجام میدهند، درخواست معافیت خواهند کرد یا اعتراض خود را بیان میکنند و آنگاه ساکت خواهند شد و کینه این اتفاق را به دل خواهند گرفت. اما احتمال اینکه خرید خود را به صفر کاهش دهند اندک است چراکه جایگزین در دسترسی وجود ندارد.
ایران به تلافی تهدید میکند. این کشور احتمالا بیشتر از هر زمان دیگری به خروج از توافق هستهای 2015 نزدیک شده است. کشورهای اروپایی و سایر طرفداران توافق خشمگین هستند و تمایل محدود آنها به همکاری با ایالات متحده در مورد مسائل امنیتی کاهش یافته است.
دولت ترامپ قصد دارد نهایتا با اعمال فشار اقتصادی ایران را منزوی و جرقهای برای تغییر نظام در این کشور ایجاد کند. با این حال، شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد اقدام ترامپ توانایی دستیابی به چنین هدفی را دارد.
استراتژی کاخ سفید قرار است به کاهش شدید و قابل توجه صادرات نفتی ایران منجر شود. اما این پیروزی پوشالی بهای سنگینی خواهد داشت.
اول اینکه صادرات نفتی ایران تنها زمانی به شدت کاهش خواهد یافت که بازیگران اصلی از از توافقهای نفت ایران خارج شوند. اما صادرات این کشور ناگزیر ادامه خواهد داشت. بازرگانان کوچکتر همچنان محمولهها را به پالایشگاههای کوچکتر خواهند رساند. بانکها یا شرکتهای تجارتی کوچکتر که کمتر در معرض ارتباط با ایالات متحده و تحریمهای آن هستند، عملیات انتقال نفت و هزینه آن را انجام خواهند داد. ناظران در کشورهایی که از سیاست ایالات متحده خشمگین هستند، احتمالا وقوع این معاملات و فعالیتها را که از نظر ایالات متحده غیرقانونی به شمار میآیند، نادیده خواهند گرفت. نهادهای چینی، هندی و ترکی محتملترین نامزدها برای این نوع جدید تجارت هستند.
در حال حاضر، برای واشنگتن تکیه کردن به همان به اشتراکگذاری اطلاعات بینالمللی و کمک در اجرای قانون که در زمان تحریمهای 2012 تا 2015 وجود داشت، ممکن نیست.
در حالی که میزانی از نفت ایران راه خود را به بازارهای جهانی میگشاید، برخی از ناظران نیز به این نتیجه میرسند که تحریمهای ایالات متحده به اندازه کافی قدرتمند نیستند و همین مساله میتواند به محرکی برای نادیده گرفتن یا نقض آنها تبدیل شود.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ استراتژی ترامپ این است که این پیام را به جهانیان ارسال میکند که همه تحریمهای ایالات متحده که یک حربه مهم بهشمار میرفتهاند، و نه فقط آنهایی که علیه ایران اعمال شده، بیتاثیر هستند و این بهای سنگینی برای ایالات متحده است. با توجه به آغاز رقابتی طولانی مدت با چین نوظهور بر سر نفوذ استراتژیک و اهرم فشار در سطح جهانی، تضعیف تحریمها یک اشتباه اساسی به شمار میرود.
فعلا دولت ترامپ میتواند از آدرنالین ترشح شده در نتیجه رژیم تحریمی و سیاست دستکاری در بازار، سرخوش باشد. اما نسل بعدی رهبران ایالات متحده مجبور خواهند شد در بلند مدت با نتایج مشکلساز تصمیمات او که همان ایرانی با قدرت تثبیت شدهتر و یک زرادخانه اقتصادی تضعیف شده در ایالات متحده است، مواجه شوند. نقش آنها این خواهد بود که مجددا اعتماد شرکا و متحدان ایالات متحده را به دست آورند و برای رسیدگی به چالش تهدید امنیتی ایران و بازیابی اهرم اقتصادی ایالات متحده از آنها درخواست کمک کنند.