نظرسازی گالوپ برای منفینمایی علیه ملت ایران(خبر ویژه)
انتشار نظرسنجیهای دروغین خارجی برای منفیبافی علیه ملت ایران صدای روزنامه اصلاحطلب را هم که جزو همین ترویجکنندگان منفیبافی است درآورد.
روزنامه اعتماد نوشت: پیش از این هم درباره نظرسنجیهای دروغین و پخش نتایج عجیب آنها در رسانهها نوشته بودیم یکی، دو روز پیش در وبسایتهای معتبر داخلی خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه: «یک پژوهش بینالمللی عصبانیترین مردم جهان را به ترتیب لیست کرده است و ایرانیان نیز جایگاه سومین مردم عصبانی جهان را در این فهرست به خود اختصاص دادهاند.» این پژوهش بینالمللی توسط موسسه گالوپ انجام شده است. بهموجب این تحقیق، 34 درصد مردم جهان بهطور روزانه احساس غم دارند(!).
ملاحظه بفرمایید که در اینجا یک تکنیک بسیار قدیمی، بهکار رفته، ایرانیان را درجایگاه سوم مردم عصبانی جهان نشانده و نه اول. پس کسی نمیتواند ادعا کند این رتبهبندی برای خدشهدار کردن و بدجلوهدادن چهره ایران است. بعد بلافاصله رقم پرت و بیحساب وکتاب 34 درصد مردم جهان را آورده تا نشان دهد که این تحقیق اساسی علمی و ریاضی دارد و مو لای درزش نمیرود! تا اینجا عیبی ندارد، آنها تکلیفشان با ما معلوم است، دشمن هستند و هر کار که بتوانند میکنند، اما چرا رسانههای خودی خبری چنین بیپایه و اساس را نقل میکنند؟
راستی کدام شاخصها برای بهدستآوردن جایگاه سوم عصبانیترین مردم جهان برای ایرانیان درنظر گرفته شده؟
موسسه گالوپ بهصورت تصادفی به خانههای ایرانیان زنگ زده و پرسیده آیا امروز عصبانی هستید؟ یا در هفته گذشته عصبانی شدهاید؟ کمی که فکر کنیم، ادعا بیپایه و اساس است. بدبینکردن مردم جهان به ایرانیان و تضعیف روحیه آنها از اهداف روشن ارایه این آمارهای دروغین هستند. نگاه کنید که در این هفته چندخبر درباره این نظرسنجیهای جعلی منتشر شده است؟ بهنظر میرسد، رسانههای ایرانی که منافع ملی برایشان محور و اساس کار است باید با دقت بیشتری خبر نقل کنند تا خود تبدیل به وسیلهای برای اشاعه ناامیدی و بیانگیزگی نشوند.
- از ابزارهای عملیات روانی برای متقاعدسازی مردم غرب به دشمنانگاری کشور و ملتی خاص، جعل اخبار و آمار دروغین است. برنایز و رهروان راه او سالهاست که از این ابزار برای توجیه اعمال خلاف اخلاق و عرف و قانون بهره میجویند. سالهاست که با دروغگفتن به مردم، پول از جیبهای آنان میدزدند، از آنها مالیات میگیرند و فرزندانشان را راهی جنگهایی میکنندکه با افسوس برنده اصلی آنها سرمایهداران بزرگ هستند. در این میان و با درنظر گرفتن این واقعیات، باید بدانیم که وضعما بد نیست. اگر به ما میگویند شما خشن و بداخلاق وخطرناک هستید و «نظم جهانی» را بههم زدهاید، اگر به مردم القا میکنند که شما عقب ماندهاید و هیچکس به فکر شما نیست، دلیل دارد. دلیلش این است که نباید الگوی مستقلی بدون تایید غرب شکل بگیرد و از دایره مصرف و فرهنگ جهانی و سیطره اقتصادی آنها بیرون بایستد. واقعیت دیگر این است: وضع ما از بسیاری از کشورهای جهان نهتنها بدتر نیست بلکه بهتر هم هست.