kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۹۵۰۶
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۰
مقام شامخ معلم و نقش تعلیمی و تربیتی فرهنگیان- بخش دوم

ای تو کشتی نجا ت روح ما ...




معلم تنها ضامن گرفتن نمره عالی نیست، معلم کسی است که با ایجاد شور تفکر در ذهن دانش‌آموزانش، جهاد اندیشه ورزی را رقم زده و زندگی عالی برای فرزندان این مرز و بوم را پایه‌ریزی می‌کند. از این روست که نقش تربیتی معلم را کمتر از نقش والدین نمی‌دانند. اهمیت کار تعلیم و تربیت و معلمى به اندازه‌اى است که ساختن و هدایت یک فرد مساوى زنده کردن همه افراد جامعه است. خداوند در آیه 32 از سوره مائده مى فرماید: «هر کس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.» و این معلم است که با دم مسیحایی خود روح را حیاتی جاودان می‌بخشد.
می‌توان در سایه آموختن
گنج عشق  جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد  آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم 
از معـلم جان روشن  یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح  ما
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم  یقین
از: استاد محمد حسین شهریار
معلمی یک شاخصه شخصیتی
 ممتاز است
نقش تربیتی معلم تا به آنجا والاست که می‌توان تنها همین معلم بودن را یکی از بزرگترین شاخصه‌های شخصیتی دانشمندان دانست. مقام معظم رهبری درباره شخصیت بزرگ شهید مطهری می‌فرمایند: «شهید مطهری خیلی خصوصیات ممتازی داشت، لکن به نظر من شاخصه شخصیت او معلمی بود.» (سخنان مقام معظم رهبری در جمع فرهنگیان 16/2/94)
محمد فیضی یک فرهنگی درباره نقش با‌اهمیت تعلیمی و تربیتی معلم می‌گوید: «از میان تمامی عوامل آموزشی و تربیتی، نقش معلم به‌عنوان مهم‌ترین عامل نظام تعلیم و تربیت، جایگاه و اهمیت بسزایی دارد. معلم در رشد و پرورش دانش‌آموزان، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. تمامی فعالیت‌های معلم، مانند شناخت فرآیند رشد کودکان و نوجوانان، شیوه‌های تدریس و علاقه‌مندی به رشته تدریس خود، از عواملی هستند که در آموزش و پرورش دانش‌آموزان، دخالت زیادی دارند. معلمانی که در تدریس خود از شیوه‌های متعددی استفاده می‌کنند، بر محتوای رشته تدریس خود تسلط دارند و به کار خود عشق می‌ورزند، اغلب دانش‌آموزانی توانا و خلاق پرورش می‌دهند. معلم برای کسب موفقیت در تدریس، باید از نظریه‌های نوین آموزشی و روانشناسی آگاهی و اطلاعات لازم و کافی داشته باشد. روش تدریس معلم باید با اصول و اهداف آموزش و پرورش و ویژگی‌های شخصیتی دانش‌آموزان هماهنگ باشد، تا بتواند ضمن جهت دادن به فعالیت‌های تربیتی و آموزشی خود، شاگردان را به سوی اهداف تعلیم و تربیت هدایت و راهنمایی کند. فراگیرندگان در هر یک از دوره‌های آموزشی نیازهای ویژه‌ای دارند. بنابراین آشنایی مربیان و معلمان با خصوصیات رشد و نیازهای دانش‌آموزان در هریک از دوره‌های تحصیلی می‌تواند در پیشرفت یادگیری و رشد و تکامل شخصیت آنها مؤثر باشد.‌»
وی ادامه می‌دهد: «معلم باید توانایی یادگیری و به کار بستن دانش، مهارت، اصول و نتایج حاصل از تحقیقات روانشناسی را در تدریس داشته باشد. همچنین معلم باید بداند، که مفهوم یادگیری چیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ چگونه حاصل می‌شود و چه شیوه‌ها و عملکردها و راهکارهایی در فرایند یاددهی و یادگیری تأثیر بیشتری می‌گذارند؟ علاوه‌بر این معلم باید در جریان تدریس، زمینه و شرایطی را برای دانش‌آموزان فراهم کند تا یادگیری و آموزش برای آنها آسان شود. از آنجا که معلم با روح و روان شاگردان سر و کار دارد، باید درد و رنج آنان را بشناسد، در حفظ اسرار و جلب اعتماد و اطمینان آنها بکوشد، مسائل و مشکلاتشان را ببیند و سعی کند علت مشکلات را بررسی و کشف کند، به ویژه به دنبال عواملی باشد که شاگردان را از درون متحول کند و به فعالیت و کوشش مناسب وا دارد. به‌طور کلی باید گفت معلم مهم‌ترین عامل نظام آموزشی است و نقش تربیتی و آموزشی او در هدایت دانش‌آموزان، بسیار بارز و قابل توجه است.»
اثر بخشی تشویق معلم
 در سرنوشت تحصیلی دانش‌آموزان
سعید حیدری یک فرهنگی با ورق‌زدن خاطرات ذهنی خود به تاثیرتشویق معلمان در سرنوشت تحصیلی دانش‌آموزان ‌اشاره کرده و برایمان می‌گوید: «حدود 8 سال پیش وقتی در مدرسه پست مدیر آموزگاری داشتم، هنگام گرفتن املا از دانش‌آموزان متوجه دانش‌آموزی شدم که تقریبا همه کلمات را ‌اشتباه نوشته بود و فقط «به در از با آن» را درست نوشته بود. دور کلمات صحیح خط کشیدم و به او نمره 11 دادم.  دانش‌آموز با شادی به هوا پرید و گفت همیشه معلمان برایم عبارت غیرقابل تصحیح می‌نوشتند، اما الان 11 گرفته‌ام و خیلی خوشحال هستم. به او گفتم سعی کن تعداد کلمات صحیحی که می‌نویسی بیشتر شود تا نمره بالاتری بگیری. کم کم اعتماد به نفس دانش‌آموز افزایش پیدا کرد و در سایر دروس نیز نمرات بالاتری کسب کرد تا جایی که بعضی اوقات در درس ریاضی از دانش‌آموز زرنگ کلاس زودتر به سؤالات پاسخ می‌داد. در امتحانات نوبت اول اگرچه در نوشتن جواب سؤالات‌ اشتباهات املایی زیادی داشت، اما مفهوم جواب را رسانده بود و من به او نمره می‌دادم، بنابراین امتحانات آن نوبت را بدون تجدید پشت سر گذراند. پس از گرفتن کارنامه در پوست خود نمی‌گنجید و با نشان دادن کارنامه به دوستانش گفت؛ امسال خیلی خوشحالم چون همه نمراتم بالای 10 است.»
وی با افسوس ادامه می‌دهد: «قسمت بد ماجرا این بود که در سال بعد وقتی به عنوان مسئول آموزش از کلاسی که دانش‌آموزم در آن درس می‌خواند، بازدید کردم، متوجه شدم که همان دانش‌آموز به عنوان دانش‌آموز تنبل رها شده است. سال‌های بعد دانش‌آموز ترک تحصیل کرد و من بسیار حسرت خوردم که استعداد دانش‌آموز به دلیل بی‌توجهی‌های بعضی از معلمان به هدر رفته است.»
کمیت و کیفیت رابطه معلم و دانش‌آموز
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع کار معلم آتش‌گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش‌گیره از خارج می‌آورید و آن قدر زیر این چوب‌ها و هیزم‌ها قرار می‌دهید که این‌ها کم کم مشتعل شود. (مجموعه‏ آثاراستاد مطهرى، ج‏22، ص: 525)
گیتی ناظری یک مربی تربیتی باسابقه در مورد چگونگی رابطه بین معلم و دانش‌آموز برایمان توضیح می‌دهد: «رابطه دانش‌آموز با معلم یک رابطه باطنی و معنوی است. دانش‌آموز و یا دانشجو، معلم را شخصیتی محترم و ممتاز می‌داند که او را در بزرگ شدن و به استقلال و آزادی رسیدن، و به عضویت رسمی جامعه در آمدن کمک و مساعدت می‌کند. معلم با روح و جان دانش‌آموز و یا دانشجو سر و کار دارد و به همین جهت به عنوان یک الگوی محبوب و مطاع پذیرفته می‌شود. دانش‌آموز اگرچه قبلا در محیط خانواده علوم و اطلاعات فراوانی را کسب کرده، رفتارهایی را آموخته و به اموری عادت کرده و تا حدودی شخصیت او شکل گرفته است، ولی هنوز شکل ثابت به خود نگرفته و تا حد زیادی قابل انعطاف و تغییر می‌باشد. کودک و نوجوان در این سنین از محیط خانواده خارج می‌شود و بطور رسمی در اجتماعی جدید یعنی مدرسه و یا دانشگاه پذیرفته می‌شود. دانش‌آموز در این اجتماع جدید فرصت می‌یابد تا افکار و اندوخته‌های دینی و رفتار و عادت‌های گذشته‌اش را مورد بازنگری قرار دهد و شخصیت خویش را بسازد و تکمیل و تثبیت کند.»
وی ادامه می‌دهد: «با نفوذترین و محبوب‌ترین فردی که می‌تواند در این مرحله حساس او را یاری کند معلم است به همین جهت دانش‌آموزان و یا دانشجویان معلم و استاد خود را به عنوان یک الگو و اسوه می‌پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب یا بد او سرمشق می‌گیرند و خود را با وی همسان و همانند می‌سازند. همچنین دانش‌آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتی سرایدار مدرسه را زیر نظر دارند، و از آنها درس می‌گیرند. دانش‌آموزان از طرز برخورد و تعامل معلمان با مدیر، معلمان با یکدیگر، معلمان با خدمتکاران مدرسه و معلمان با دانش‌آموزان درس می‌گیرند.»
وی در تکمیل صحبت هایش می‌گوید: «دانش‌آموزان از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، از رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی، از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و ادب او، از خیر خواهی و نوع دوستی معلم درس‌ها می‌آموزند؛ همچنین از اخلاق و رفتار و کردار او متأثر می‌شوند و خود را با او همسان می‌سازند. بنابراین، معلم فقط یک آموزگار نیست، بلکه مهم‌تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ است. یک معلم خوب که با رفتار و گفتار پسندیده‌اش دانش‌آموزان را خوب پرورش  می‌دهد، بزرگ‌ترین خدمت را نسبت به اجتماع خود انجام می‌دهد و به عکس یک معلم بد اخلاق و بدرفتار و منحرف که با رفتار بدخود، دانش‌آموزان را به انحراف و تباهی می‌کشد، بزرگ‌ترین خیانت‌ها را نسبت به اجتماع مرتکب می‌شود. بنابراین شغل و حرفه معلمی و استادی از حساس‌ترین و مسئولیت‌دارترین شغل‌های اجتماع می‌باشد.»
این مربی تربیتی تاکید می‌کند: «معلم و استاد نمی‌تواند نسبت به اخلاق و رفتار خود آزاد و بی‌تفاوت باشد، زیرا محدوده اخلاقیاتش فراتر از خود اوست. او تنها مسئول خودش نمی‌باشد، بلکه مسئولیت تعدادی از انسان‌های معصوم را نیز به عهده گرفته است. استاد و معلم باید به این مسئولیت سنگین و ارزشمند و میزان و مقدار نفوذش در دانش‌آموزان خوب بیندیشند و با اصلاح اخلاق و رفتار خویش بهترین الگوها را در اختیار دانش‌آموزان و یا دانشجویان قرار دهد.»