kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۹۵۰۴
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۰

تکلیف پژوهش و نوشتن



انوشه میرمرعشی
نزدیک به سه سال است که به هر دری زده ام تا برای دو کتاب پژوهشی‌ام انتشاراتی پیدا کنم. اما به دلیل اوضاع بسیار بد نشر و گرانی شدید کاغذ تمام انتشاراتی‌هایی (بیش از 13 انتشارات) که کتابها را برایشان ارسال کردم؛ اعلام کردند که چون کتاب‌های پژوهشی تاریخی مشتری خاص دارد و به راحتی فروش نمی‌روند، شرایط خرید دو اثرم را ندارند.
مدتها برای این موضوع ناراحت بودم و از وضعیت فرهنگی موجود –که البته دستپخت دولت تدبیر و امید است- بسیار سرخورده... تااینکه خواندن دو کتاب دریچه جدیدی نسبت به این ناکامی و وضعیت نابسامان فرهنگی پیش‌رویم گشود.
دو کتابی که با خواندن آنها و آگاهی پیدا کردن از سرنوشت چاپ دو اثر پژوهشی ارزشمند و نگاه مخلصانه مألفان آن، تلنگری برایم ایجاد شد که نگران چاپ نشدن کتابهایم نباشم و باانگیزه همچنان به کار پژوهش و نوشتن ادامه بدهم...
اما ماجرای چاپ و نشر آن دو اثر پژوهشی ارجمند:
تکلیف علامه برای نوشتن...
از آنجا که از دو استاد بزرگوار یعنی حاج قاسم تبریزی و دکتر محمدحسن رجبی تعریف‌های زیادی از علامه «حاج شیخ آقابزرگ تهرانی» شنیده بودم، کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی حاج شیخ آقابزرگ تهرانی» را از کتابخانه امانت گرفتم و مشغول خواندنش شدم. در بخشی از کتاب مرحوم حجت‌الاسلام علی دوانی در مقاله‌ای با عنوان «خاطراتی از علامه شیخ آقابزرگ تهرانی» بیان کرده بودند که موقع دیدار با علامه در نجف اشرف از ایشان می‌پرسند که این رساله‌هایی که نوشته‌اید چیست؟ علامه جواب می‌دهند که مجلدات کتاب «الذريعه الی تصانيف الشيعه»-بزرگترین فهرست نویسی کتب شیعیان- است که توانایی چاپ کردنش را ندارم. استاد دوانی می‌پرسند اگر نمی‌توانید این کتابها را چاپ کنید، چرا می‌نویسید؟ علامه پاسخ می‌دهند که من تکلیف دارم بنویسم؛ بقیه‌اش بر عهده من نیست.(1)
اما این همه ماجرای کتاب گرانبهای «الذریعه» علامه آقابزرگ تهرانی نبود. گرچه ایشان 25 سال از عمرش را برای نوشتن و تالیف این اثر صرف کرد و در سال 1348شمسی در نجف وفات کرد و انتشار کامل آن را ندید اما پس از گذشت سالها و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همه مجلدات این اثر ارجمند یکجا و به شکل کامل منتشر شد.
او به تکلیفش عمل کرد و نوشت و دیگران هم بعدها به تکلیف شان عمل کردند و اثر بسیار ارزشمند او را چاپ کردند.  
داستان پیدا شدن رساله‌ای که گم شده بود...
اما در زمان پژوهش درباره حوزه‌های علمیه در ایران کتابی بسیار جالب و ارزشمند که نوشته مقام معظم رهبری بود، به دستم رسید. کتابی با عنوان «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد». با خواندن مقدمه کتاب از ماجرای چاپ شدن این اثر پژوهشی بسیار عالی- آن هم بعد از گذشت سالها از تالیفش و گذراندن حوادث عجیب- مطلع شدم...
آنچنان که رهبر انقلاب در مقدمه کتاب توضیح داده‌اند(2) داستان تالیف این کتاب به این شکل بوده که در سال 1346 شمسی یکی از دانشجویان موسسه علوم اجتماعی (وابسته به دانشگاه تهران) برای بخش تحقیقات دینی این موسسه از حضرت آقا به اصرار می‌خواهند که رساله‌ای را درباره حوزه‌های علمیه مشهد تهیه کنند. ایشان هم کار تحقیق و پژوهش را شروع می‌کنند و جزوه خوبی تهیه و برای آن موسسه فرستاده می‌شود. البته بعد از آن قرار می‌شود که تحقیقات دیگری در همین زمینه انجام بدهند و برای آن موسسه بفرستند.
اما پس از مدتی حضرت آقا به وسیله شهید مطهری از وابستگی مسئول بخش دینی آن موسسه به دربار پهلوی و انحرافات عقیدتی او مطلع می‌شوند. اطلاع از این موضوع باعث می‌شود که رهبر انقلاب ادامه پژوهش برای موسسه را متوقف کنند؛ و در عین حال از اینکه این رساله پژوهشی به دست یک فرد منحرف و وابسته به دربار افتاده بوده، ناراحت بودند.
تااینکه با تماس فردی از همان موسسه متوجه می‌شوند که اصل پاکنویس آن رساله گم شده و موسسه تقاضا دارد که آن رساله دوباره بازنویسی شود؛ که البته ایشان بهانه می‌آورند و با خیال راحت از زیر بار این تقاضا شانه خانه می‌کنند.
سالها می‌گذرد و به سال 1364 شمسی و دوره ریاست جمهوری ایشان می‌رسد. روزی جوانی تقاضای ملاقات می‌کند و در ملاقات اعلام می‌کند که در جریان مصادره اموال یکی از ضدانقلابیون وابسته به دربار پهلوی، و در کتابخانه او رساله‌ای پیدا شده که به خط و تالیف شماست!
به این شکل رساله پژوهشی گمشده، صحیح و سالم پیدا می‌شود و سال بعد از آن یعنی تیر 1365 شمسی توسط کنگره جهانی حضرت رضا(علیه السلام) چاپ میشود.
***
پژوهشگران و نویسندگان جوان متعهدی را می‌شناسم که در حال حاضر مانند خودم کتابهای تالیف شده آماده چاپ دارند ولی شرایط چاپ اثرشان فراهم نیست... و گرچه مسئولین فرهنگی در دولت باید در این دنیا و آن دنیا پاسخگوی عملکرد بد خود و نقش شان در ایجاد وضعیت موجود باشند؛ ولی دو ماجرای فوق این انگیزه و امید را در وجود نویسندگان و پژوهشگرانی چون بنده ایجاد می‌کند که:
«ما به تکلیف خود در پژوهش کردن و نوشتن عمل می‌کنیم و خداوند هم به حکمت و قادریت خود زمینه نشر آثارمان را فراهم می‌کند.»
انشاءالله
__________________
1- کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم حاج شیخ آقابزرگ تهرانی»، به کوشش انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول 1378.ش
2- کتاب «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، تالیف آیت‌الله سیدعلی خامنه ای، چاپ موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول 1365.ش