دری به باغ کتاب ...
دری بگشاییم به باغ کتاب
پنجرهای به بوستان شعر
دریچهای به گلستان ادب
و روزنهای به دنیای نور و معرفت
و در سفری به بیکران حقیقت
بگذریم از تنگنای مجازی و برهوت بیخبری
و از شیراز کنیم آغاز
و در همسایگی بهار نارنج
مشام جان را بنوازیم
از عطر خوش سعدی
از شمیم روحپرور حافظ
و سپس در ادامۀ راه
به عزم دیار افسانهها
سری به سپاهان زنیم
و چراغ دل برافروزیم
از آتش نامیرای علم و فقه و فلسفه
و آنگاه به شوق خواندن کتاب معرفت
به پای سر برویم مشهدالرضا(ع)
آنجا که گنجینۀ نور است و مهد صفا
و در حاشیهاش حکیم طوس
گذشته از هفت خوان و نبرد دیوان
نشسته بر قلۀ قاف
............
و در ادامۀ راه، همسفر با عطار
در گذر از هفت شهر عشق
گوش بسپاریم به نغمۀ مرغان
که نیشابور را به گنجه وصل میکنند
و عطار را به نظامی
و درمینوردند بلخ را
تا به همنوایی نی و همکلامی با مولانا
شیرین کنند تلخ را
و برسند به دیار آفتاب
به شهر نور، به سرزمین کتاب
علیرضا چخماقی