kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۹۱۱۰
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۰
گزارش خبری تحلیلی کیهان

اصلاح‌طلبان گرفتار بحران ناکارآمدی و توجیهات بی‌مشتری

جریان مدعی اصلاحات مدتی است در بحران «بی‌هویتی» و «ناکارآمدی» خود گیر کرده و با تأکید بر انتقاد و فاصله گرفتن از دولت، «شورای شهر پنجم»، «دولت روحانی» و «فراکسیون امید مجلس» را مصداق ناکارآمدی و بی‌برنامگی و شکست اصلاحات می‌دانند.



سرویس سیاسی-

پس از اظهارات خاتمی در مورد «کم‌اقبالی مردم به اصلاح‌طلبان» در اسفند ماه 97 بود که نگرانی عناصر و رسانه‌های اصلاح‌طلب در شیب تندتری قرار گرفت و طی دو ماه گذشته، بخش قابل توجهی از آنها ضمن اعتراف به بی‌هویتی و بی‌فروغی اصلاح‌طلبان و به‌ویژه ناکارآمدی لیست امید و شورای عالی سیاست‌گذاری به انتقاد از دولت روحانی و جریان اصلاح‌طلبی پرداختند. گفتنی است اطلاح‌طلبان که از احتمال شکست در انتخابات فرارو به طرز قابل توجهی هراسان و ناامید به نظر می‌رسند هر‌ازگاهی با طرح مسائلی چون «انتخابات مشروط»، «پارلمان اصلاحات» و «تأکید بر فاصله گرفتن اصلاح‌طلبان از دولت» و ... به ارائه راهکارهای تاکتیکی و رسانه‌ای در این خصوص می‌پردازند. آنچه در پی می‌آید گزارش مختصری پیرامون برخی تحرکات تاکتیکی اصلاح‌طلبان در یک ماه گذشته است.
اعتراف به ناکارآمدی «لیست امید»
و «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان»
اصلاح‌طلبان پس از آنکه دیدند ماحصل سازوکارهای انتخابی و فعالیتهای تشکیلاتی و رسانه‌ای آنها در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با راهبری «شورای عالی سیاست‌گذاری» و صحنه‌گردانی ماکیاولیستی آقای «تکرار می‌کنم» در «لیست امید» خلاصه شده است و حال آنکه به قول عبدالله ناصری مشاور خاتمی، این ظرفیت اسمی اصلاح‌طلبان در حدود 40، 50 نفر بیشتر نیست و اساساً از سال 94 تاکنون، به ۵ تا ۶ نماینده خلاصه شده‎ و آبی از آنها گرم نشده است، لب به اعترافات صریحی گشودند و بر مرده اصلاحات تیغ انتقاد کشیدند.
بررسی اظهارات و موضعگیریهای عناصر فعال این جریان گویای این واقعیت است که آنها «شورای شهر پنجم»، «دولت روحانی» و «فراکسیون امید مجلس» را مصداق ناکارآمدی و بی‌برنامگی و شکست اصلاحات می‌دانند.
میرلوحی، از مسئولین ارشد ستادهای خاتمی و روحانی و عضو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با روزنامه زنجیره‌ای آرمان گفته است: «ایشان[خاتمی] اخیراً هم با اشاره به نارضایتی‌های مردم بیان کردند، معلوم نیست که مردم به دعوت اصلاح‌طلبان پای صندوق رأی بیایند. این نشان می‌دهد که نگرانی‌ها جدی است.»
همچنین عبدالله ناصری، از چهره‌های رسانه‌ای و مشاوران نزدیک خاتمی در گفت‌وگو با ایرنا بیان می‌کند: «در مقایسه با انتظاری که نسبت به لیست امید در جامعه به‌وجود آمد، دستاوردی برای جامعه مدنی و جامعه رأی‌دهنده به اصلاحات نداشت». وی در گفت‌وگو با روزنامه زنجیره‌ای آرمان امروز نیز می‌گوید: «اکنون برای همه مردم، کنشگران و جریانات سیاسی مشخص شده که اصلاح‌طلبان محدود مجلس به‌طور غیررسمی فعالیت‌های خود را دنبال می‌کنند، اما کارآمدی جدی ندارند... همین فراکسیون محدود غیررسمی اصلاح‌طلبان در این دوسال کار جدی شکل نداد» یا آنکه در گفت‌وگوی دیگری ضمن اعتراف به کم اقبالی مردم به اصلاح‌طلبان تأکید می‌کند: «شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از حیّز انتفاع افتاده است... با تجربه مجلس فعلی و لیست ناکارآمد امید معتقدم که این دوره دیگر نمی‌توان راهبرد اقلیتی را به‌کار برد.»
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب، هر چند خواست بگوید که این نوع برداشت‌ها چندان علمی و کارشناسانه نیست اما نتوانست از واقعیت نگوید و در نهایت نوشت: «برخی از تحلیل‌ها نسبت به شرایط جامعه اینگونه است که مردم به نوعی انفعال و بی‌تفاوتی نسبت به جریانات سیاسی به‌خصوص اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات رسیده‌اند که عده‌ای این شرایط را ناشی از عملکرد انتقادآمیز فراکسیون امید مجلس و شورای شهر تهران می‌دانند و اساساً عملکرد این دونهاد انتخابی را بر شرایط حاضر بسیار مؤثر می‌پندارند ».
محمود صادقی، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس نیز در مصاحبه با سالنامه نوروزی روزنامه شرق گفته بود: «فراکسیون امید مجلس نتوانسته ساختاری ایجاد کند و نمایندگانش را به بدنه کارشناسی وصل کند و با برنامه عمل کند. بخشی از این مسئله مربوط به خود فراکسیون است، اما بخش مهم‌تر این است که این فراکسیون چطور تشکیل شده و از چه فرآیندی به چینش امروز خود رسیده است».
البته ناگفته نماند که تا پیش از این روزنامه‌های زنجیره‌ای از ادامه برجسته‌سازی انتقادات و اعتراضات داخلی به ویژه پس از نامه انتقادی ۳۰ تشکل دانشجویی و جمعی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب به محمد خاتمی برای ضرورت اصلاح اصلاحات خودداری می‌کردند.
طرح «پارلمان اصلاحات»
و درگیریهای داخلی اصلاح‌طلبان
اظهارات فعالین و نوشته‌های رسانه‌های زنجیره‌ای جریان اصلاحات درخصوص ایده «پارلمان اصلاحات» به عنوان یک نهاد بالادستی تأکید بر این دارد که این طرح قرار است جایگزین «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» شود و در انتخابات فرارو، احزاب و جریانات اصلاح‌طلب را زیر یک پرچم واحد جمع کند. البته به زعم خود آنها، این موضوع یک ایده واحد نیست و مسائل مختلفی حول آن مطرح می‌شود.
دی ماه 97 بود که خبر تصویب کلیات تشکیل پارلمان اصلاحات در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در خروجی رسانه‌های آنها قرار گرفت اما به اعتراف منابع اصلاح‌طلب، آنچه از شواهد امر پیداست، توافق بر سر پارلمان اصلاحات در حد همان کلیات باقی مانده و روایت‌های مختلفی از جزییات تشکیل آن از سوی احزاب و چهره‌های مختلف اصلاح‌طلب به‌اشکال مختلف ارائه می‌شود.
گروهی مانند کواکبیان (طراح این ایده)، برخی عناصر حزب همبستگی ایران اسلامی و همچنین برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب مانند جلودارزاده و ... موافق این طرح بوده و «پارلمان اصلاحات» را طرحی برای بازسازی اعتماد مردم به اصلاح‌طلبان و پایان دوره فعالیت شورای عالی سیاست‌گذاری می‌دانند.
اما گروهی مانند کرباسچی (دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی) و شکوری راد (دبیرکل حزب اتحاد ملت) معتقد به وجود موانع متعددی برای تشکیل و نقش‌آفرینی این طرح دارند.
در عین حال، محمود میرلوحی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت تشکیل این نهاد را در شرایط کنونی میسر ندانسته و گفته است: آیا در حال حاضر ما در شرایطی هستیم که همه اصلاح‎طلبان بتوانند به صورت سلسله مراتبی از شهرستان‌ها به استان و منتخبان آن‎ها هم از استان به پایتخت بیایند؟ در تهران نیز افراد براساس سازوکاری انتخاب شوند؟! بطور مثال آقای خاتمی به‌عنوان کسی که رهبری اصلاحات را برعهده‌دارد، می‎تواند در سازوکار این پارلمان نقش داشته باشد؟
عبدالله ناصری، عضو شورای عالی سیاست‌گذاری و از مخالفان ایده پارلمان اصلاحات هم سال گذشته درباره این ایده گفته بود: دوستانی که ایده تشکیل پارلمان اصلاحات را مطرح کردند، تصویر و قالب روشنی از این پارلمان ارائه ندادهاند.
«خودزنی» و «خوداستیضاحی» اصلاح‌طلبان در خزان اصلاح‌طلبی
بی‌تردید می‌توان گفت که اظهارات خاتمی درخصوص کم‌فروغی اصلاحات در افکار عمومی، خواسته یا ناخواسته پایانی بر لاپوشانی آنها نسبت به عملکرد خود و آغازی برای «خوداستیضاحی» و به نوعی علنی‌کردن عزایشان بر مرده اصلاحات بود.
اکنون که مدعیان اصلاحات، به این نتیجه رسیده‌اند که در افکار عمومی منفور و طرد شده‌اند و در خزان اصلاح‌طلبی قرار دارند و دیگر به احیای «تکرار می‌کنم» و پیروزی در انتخابات مجلس شورای اسلامی امیدی ندارند، دست به «خودزنی» و موضع گیری علیه یکدیگر زده‌اند.
 تاجیک، تئوریسین سایه‌نشین دولت اصلاحات در نشستی تحت عنوان «آسیب‌شناسی جریان اصلاحات» گفت: «ما اصلاح‌طلبی را ابزار قدرت قرار دادیم و هر زمان که به قدرت رسیدیم، فراموش کردیم از کجا آمده‌ایم... در فردای قدرت وقتی آب دیدیم مشخص شد شناگران ماهری هستیم و معلوم شد می‌توانیم مستبدان قاهری هم باشیم. این اصلاح‌طلبان امتحان خود را پس دادند و از مردم به عنوان یک تاکتیک و ابزار برای نجات خود بهره برده و می‌برند، تاکتیکی برای عبور از بحران و نه یک استراتژی که به آن باور داشته باشند.» وی اظهار داشته است: «ساختار اصلاح‌طلبان مانند یک عمارت ماسه‌ای در حال فرو ریختن است، با چشم خود می‌بینیم بسیاری از نیروها و نسل جوان اصلاح‌طلب در حال خارج شدن از این دایره هستند و به نظرم اصلاح‌طلبی در این فضا دچار نوعی خودزنی شده است... وضعیت دیگری که وجود دارد حالت استیضاح خود است. چه کسی گناه اول را انجام داد که تمام سرمایه اصلاح‌طلبی را در سبد یک جریان خاص گذاشت؟ تمام مشکلاتی که مردم با آن مواجه شده‌اند یک طرف تقصیر گردن گفتمان اصلاح‌طلبی است، لذا باید مسئولیت کار خود را بپذیریم و پاسخگو باشیم ولی درعوض منتقد شده‌ایم و به حالت استیضاح خود روی آورده‌ایم... اکنون به نظرم در خزان اصلاح‌طلبی قرار داریم...»
چندی پیش، صادق زیباکلام نیز در نامه‌ای به خاتمی، کاهش قابل توجه محبوبیت اصلاح‌طلبان را غیرقابل انکار و «بی‌هویتی» را محصول عملکرد تصمیم‌گیران این جریان عنوان کرد و نوشت: «واقعیت تلخ آن است که اصلاح‌طلبی خلاصه شده در مشتی شعار‌های زیبا و کلی... بعد از گذشت ۲۰ سال ما هنوز نتوانسته‌ایم یک هویت مشخص ترقی‌خواهانه برای خودمان خلق‌نماییم. خواسته‌های مشخص اصلاح‌طلبان که آنها را در جایگاه یک جریان دموکراتیک و ترقی‌خواه قرار می‌دهد، کدام هستند؟ بی‌هویتی جریان اصلاحات را نه می‌توانیم بر گردن اصولگرایان بیافکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی.»
ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق گفته است: «تصویری که برای مردم از انتخابات ۹۶ و وعده‌های اصلاح‌طلبان برای انتخاب روحانی و دولت تدبیر و امید ایجاد شده، این است که وعده‌های اصلاح‌طلبان باد هوا بوده است.»
یا آنکه فائزه هاشمی، در یادداشتی در سالنامه نوروزی روزنامه سازندگی ضمن افشاگری علیه اصلاح‌طلبان نوشت: «در نهادهای اصلاح‌طلب، منافع قبیله‌ای و خانوادگی به منافع ملی می‌چربد.»
روز گذشته نیز، مشاور یکی از سران فتنه در گفت‌وگو با روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد اعتراف کرد: «اصلاح‌طلبان قبل از مردن در حال خودکشی هستند.» هرچند که به نظر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی، اصلاحات پس از دولت دوم خاتمی، مُرد و اساساً سودایی شد که به تاریخ پیوست.
به هر حال، مرور دهها مورد مقاله و مصاحبه در رسانه‌های زنجیره‌ای مبنی بر اعتراف به افول اطلاح‌طلبی و انتقاد از خود گویای دامنه وسیع «خودزنی» و «خوداستیضاحی» آنان در این برهه زمانی است.
تأکید بر انتقاد
و فاصله گرفتن اصلاح‌طلبان از دولت
اکنون واقعیت «رحم اجاره‌ای بودن دولت برای اصلاح‌طلبان» مانند چند سال گذشته، فقط در گوشه و کنار و در محافل سیاسی و رسانه‌ای محدود، مطرح نمی‌شود بلکه «تعیین تکلیف صریح با دولت» و «انتقاد از دولت روحانی» به‌عنوان یک تاکتیک مقطعی، جزو برنامه‌های مهم جریان اصلاحات قرار گرفته است.
قابل تأمل آنکه جریانات مدعی اصلاحات که روزی تمام‌قد زیر پرچم تدبیر و امید روحانی سینه زدند و پیاده‌نظامهای خود را در حمایت و جانبداری از دولت اعتدالی به خط کردند امروز با سیاست یک بام و دوهوا و تناقض‌های رفتاری، از یک‌طرف شمشیر انتقاد از رو بسته و تیغ آن را متوجه دولت روحانی کرده‌اند و از طرف دیگر نیز برای اینکه افکار عمومی رفتار آنها را متناقض نبیند به جای پذیرش مسئولیت تقصیرهای خود، اعلام می‌کنند که دولت ناکارآمد است اما ربطی به ما اصلاح‌طلبان ندارد! و یا آنکه تأکید می‌کنند انتقاد به دولت براي حفظ حيات سياسي اصلاحات لازم است.
مرور بخش‌هایی از این انتقادات شاهد بر این ادعاست:
- مرتضی مبلغ، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفت‌وگو با مهر: اصلاح‌طلبان از عملکرد دولت آسیب دیدند/ دولت این است که دیگر توجه چندانی به حرف اصلاح‌طلبان ندارد و نه از مشورت‌های ما بهره می‌برد.
- صادق زیباکلام: ستاره بخت اصلاح‎طلبان از دولت دوم روحانی کم‎سو شد/ اصلاح‌طلبان دولت آقای روحانی به ویژه شخص ایشان را برای ریزش محبوبیت شان در سال ۹۷ مقصر می‌دانند/ من معتقدم اگر اصلاح‌طلبان تکلیف‌شان را با روحانی مشخص نکنند و همچنین آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی را به عنوان هدف استراتژیک خود جا نیاندازند، به سرعت افول خواهند کرد (در گفت‌وگو با خبرفوری، فرارو)
- عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس‌دولت اصلاحات در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب آرمان امروز: نابسامانی‌ها در مناطق سیل‌زده به دلیل حضور کمرنگ روحانی بود/ مردم از مدیریت بحران اخیر رضایت ندارند/ رفتار آقای روحانی در این زمینه می‌توانست بسیار موثرتر باشد و نمی‌توان به آن نمره خوبی داد. بدون شک این رفتار پیامدهای خوبی برای آقای روحانی به همراه نخواهد داشت.
- روزنامه آفتاب یزد در گفت‌وگو با جوادی حصار عضو حزب اعتماد ملی نوشت: «راهبردهای اصلاح‌طلبانه تغییری نکرده ‌اما آنچه که این جریان را در برابر مردم زیر سؤال برده است آمیختگی ناکامی‌های این دولت با این جریان است... اصلاح‌طلبان باید عامل و دلایل ناکامی‌های دولت را به مردم توضیح دهند. این جریان باید به مردم بگوید که بخشی از مشکلات و شکست‌ها به مخالفان دولت باز می‌گردد یعنی همان افرادی‌که دارای قدرت و برنامه بودند و بر کشور تسلط داشتند و در اجرای برنامه‌های دولت مانع ایجاد می‌کردند. به عبارتی باید به مردم توضیح داده شود که آیا این دولت خود مقصر است و یا افراد دیگری دولت را به این مرحله رساندند.»
- روزنامه آرمان امروز هم در یادداشتی به قلم یکی از اعضای حزب منحله مشارکت نوشت: تصمیمات خلق‌الساعه، سردرگمی در اخذ تصمیمات قاطع، بدنه اجرایی غیرکارآمد و... موجب شده که مردم احساس کنند کشور به‌شکل صحیح و درستی اداره نمی‌شود و مسئول آن را نیز جریان‌های سیاسی می‌دانند و اصلاح‌طلبان بخش مهمی از آن هستند؛ جریانی که مردم با اعتماد به آن در انتخابات‌ اخیر مشارکت داشته‌اند. از طرف دیگر گرچه مطرح می‌شود که عملکرد ضعیف فراکسیون امید موجب ناامیدی مردم از جریان اصلاحات و این فراکسیون شده، اما واقعیت این است که فراکسیون امید تمام ظرفیت جریان اصلاحات نبوده و بدون‌شک نتوانسته انتظارات را برآورده کرده و حرکتی جدی که بتواند طی 4سال در خاطر مردم بماند، در این مجموعه دیده نشد. فقدان مدیریت کارآمد و بدنه منسجم، باعث شده که برخی پیامدها به اسم فراکسیون امید، اما به کام بخش‌هایی از منتقدان جریان اصلاحات باشد»
ناگفته نماند که مدعیان اصلاحات درصدد آنند تا با خط‌کشی و مرزبندی تشکیلاتی بین اصلاحات، دولت و فراکسیون امید، از بی‌فروغی ستاره بخت اصلاح‌طلبان بکاهند و بگویند که «دولت ضعف دارد اما دولت ما نبوده!» و همچنین «فراکسیون امید و... تمام ظرفیت جریان اصلاحات نیست».
اصلاح‌طلبانِ دل‌خوش به فضاهای هیجانی و احساساتی، غافل از آنند که آب در هاون می‌کوبند و افکار عمومی سال‌هاست که نسبت به
خط و مشی مدعیان اصلاحات و عملکرد دولت‌های برآمده از این جریان و یا دولت‌های حامی آنان شناخت کاملی دارند و هرگز به استدلالات و ماست‌مالی‌های آنها وقعی نمی‌گذارند.