kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۷۷۷
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۲
پژوهشگر کانادایی در گفت‌و‌گو با کیهان:

پنتـاگون تـروریست اسـت نه سپاه / آمریکا نعل وارونه می‌زند




 ‌اشاره
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا روز دوشنبه 19 فروردین 98 و در آستانه سالروز تولد امام حسین(ع) سرور و سالار شهیدان و روز پاسدار، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به این بهانه که «سپاه در اقدامات تروریستی در سراسر جهان حضور دارد» در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا قرار داد و این اقدام عجیب و غریب در حالی است که سپاه بیشترین نقش را در مبارزه با گروه‌های تروریستی تکفیری مثل داعش در منطقه طی چند سالیان اخیر داشته است.
کمتر کسی است که در دنیا نداند گروه‌های تروریستی در جهان و به خصوص در غرب آسیا از القاعده گرفته تا داعش همواره در حمایت مستقیم و غیر مستقیم آمریکا بوده‌اند. آمریکا هر وقت منافع نامشروعش در این منطقه‌ایجاب کند سازمان‌های تروریستی را ایجاد و از آنها حمایت می‌کند و از تروریست‌ها برای مقابله با دولت‌های مستقل در منطقه و جهان استفاده می‌کند و هر زمان که تاریخ مصرف این سازمان‌ها تمام شد؛ ائتلاف مبارزه با گروه‌های تروریستی تشکیل می‌دهد! البته به شکل نمایشی.
 برای بررسی این اقدام دولت آمریکا به سراغ پروفسور «دنیس رنکورت» رفتیم. وی کارشناس مسائل سیاسی، عضو هیئت‌علمی و استاد سابق فیزیک دانشگاه اوتاواست. پرفسور رنکورت سال 94 پس از انتشار نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی طی نامه‌ای به ایشان نوشت: «نامه‌ شما به جوانان غربی را با شیدایی و علاقه‌ بسیاری خواندم. این نامه قلب و فهم مرا به هیجان آورد. ایران واقعاً از اینکه رهبری مانند شما دارد، خوشبخت است. ما در کانادا فقط سیاستمداران کوچک دورو، مغرض و خودشیفته‌ای داریم که برای نفع شرکت‌های بزرگ و خواسته‌های ایالات‌ متحده رقابت می‌کنند. من واقعاً از تحلیل عمیق روان‌شناسانه و ژئوپلیتیکال شما در مورد ریشه‌های تروریسم بین‌الملل قدردانی می‌‌کنم. من باور دارم که تفسیر شما به‌شکلی بنیادین صحیح است و من از ارتباطی که شما با این حقیقت برقرار کرده‌اید، شگفت‌‌زده‌ام.» در ادامه این مصاحبه را می‌خوانیم.
مصاحبه از: سید محمد امین آبادی

هدف واقعی آمریکا از اینکه «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده چیست و ترامپ چه قصد و نیتی از این اقدام مضحک در حقوق بین‌الملل دارد؟
آمریکا به دنبال این است که منطقه خاورمیانه را تحت کنترل خود داشته باشد به خاطر اینکه می‌خواهد هم قیمت بالای نفت و هم دولت‌هایی که از فروش نفت و گاز سود می‌برند را کنترل کند. بیائید از آغاز شروع کنیم. آمریکا از سال 1971 در حال مذاکره بر سر یک معضل و معما است زمانی که به طور یک جانبه موافقت‌نامه تجاری «برتون وودز» را با متحدین بعد از جنگ جهانی دوم و حوزه‌های تحت کنترل خود لغو کرد. این متحدین به سرعت در حال توسعه بودند. من این وضعیت را در گزارش اخیر خود تحت عنوان «ژئو اکونومیک و ژئوپلوتیک در گذر دوره‌های پیاپی جهانی سازی غارتگر و مهندسی اجتماعی» توضیح داده‌ام. معضلی که آمریکا از سال 1971 با آن رو به رو شد این بود که از یک طرف باید نفت بهای بالایی داشته باشد و قراردادهای نفتی با دلار آمریکا به منظور تضمین دلار به عنوان پول رایج جهانی به عنوان مهم‌ترین ابزار مالی استثمارگری جهانی آمریکا بسته شود، از سوی دیگر همزمان دولت‌هایی که تحت کنترل آمریکا نبودند می‌توانستند نفت و گاز تولید کنند و به شدت از قیمت‌های بالای آن بهرمند شوند و در نتیجه استقلال و توسعه خود را به دست آورند.
 توسعه ملت‌های مستقل بیرون از کنترل آمریکا به صورت اجتناب ناپذیری، منجر به یک جهان چند قطبی با منافع منطقه‌ای رقابتی متوازن می‌شد آن هم به جای دنیایی که تحت سلطه آمریکاست و عمدتا در عقب‌ماندگی به سر می‌برد. آمریکا از به تاخیر انداختن ظهور طبیعی و اجتناب ناپذیر یک سیستم چند قطبی نظامی و اقتصادی نا امید شده است. این کشور نا امن، از منطقا هراسان از انتقام و مست از قدرت است. سرگی لاورف وزیر خارجه روسیه این وضعیت را در عبارتی خاص و دیپلماتیک این گونه بیان کرد: «آمریکا از رقابت عادلانه می‌ترسد.»
کالاهای گران قیمتی غیر از نفت و گاز وجود دارند که به طور مصنوعی، دلار آمریکا را به عنوان واحد پول جهان حفظ می‌کنند. این موارد شامل تمایل به پرداخت وام‌های اجباری با دلار آمریکا، فروش سخت‌افزارهای نظامی آمریکا به متحدان تابع و مطیع و سود حاصل از کشت تریاک (افغانستان) و داروهای ثبت شده آمریکایی هستند. حالا ایران این سلطه آمریکا را از دو منظر تهدید می‌کند؛ اول اینکه ایران لنگر و ستون محور مقاومت در مقابل سلطه آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه است. این کشور به عنوان یک نمونه کمیاب و نادر از یک حکومت کاملا مستقل و قوی است. دوم اینکه ایران به عنوان یک تولید‌کننده نفت می‌تواند از پول حاصل از نفت به عنوان بودجه و سرمایه لازم جهت تقویت امنیت، توسعه مطلوب، نفوذ دفاعی و پیوند با کشورهای همسایه مثل عراق؛ سوریه و لبنان به خوبی استفاده کند. همین ایران توسط رژیم ایالات متحده آمریکا به عنوان منبع اصلی تهدید علیه سلطه آمریکا -  اسرائیل در منطقه خاورمیانه شناخته شده است. ایران کانون مرکزی مخالفت با هژمونی آمریکا است. بنابراین تجاوزگری آمریکا علیه ایران تا زمانی که یک واکنش شدید و یک عکس‌العمل مناسب از سوی دنیای متعادل نبیند ادامه خواهد داشت.
حالا می‌توان هدف واقعی آمریکا از قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی این کشور را بهتر فهمید. این اقدام بی‌سابقه بخشی از جنگ تحریم‌های آمریکا با هدف بی‌ثبات سازی و تضعیف ایران به منظور ایجاد فرصت‌هایی برای مداخله سیاسی، اقدامات تروریستی، حملات نظامی و حتی فروپاشی است. حمله نظامی به ایران هدف دولت جمهوری خواه در دوره بوش هم بود. این هدف توسط دولت دموکرات اوباما به دلیل ریسک خیلی بالای آن رد شد. دموکرات‌ها خواستار مهار هستند هر چند خود هیلاری کلینتون یک جنگ طلب است. جمهوری خواهان هم به دنبال جنگ هستند. از لحاظ جناح بندی‌های حزبی جنگ در خاورمیانه (یا در ونزوئلا) به منافع جمهوریخواهان در بخش‌های انرژی (نفت و گاز شل) و بخش سلاح کمک می‌کند. در حالی که مهار و ثبات با حفظ برتری آمریکا به پایگاه دموکراتیک سرمایه‌داران(وال استریت) کمک می‌کند. جنگ در خاورمیانه همچنین باعث تقویت اسرائیل شده و نقش آن را در رژیم آمریکا گسترش می‌دهد.
این نکته را هم یادآوری کنم که آمریکا جنگ وحشیانه تحریم‌های خود را علیه ملت‌هایی با دولت‌های مستقل که منابع انرژی نیز دارند، تا زمانی که سود حاصل از این نفت و گاز و این منابع را در اختیار و کنترل خود و متحدانش قرار دهد ادامه خواهد داد. آمریکا همچنین هرکاری می‌کند تا توسعه چین را محدود کند. چین نیز با توسعه تجارت خود با اورآسیا، با توسعه منابع عظیم زغال سنگ خود و توافق نامه‌های امنیت انرژی با دولت‌های مستقل به این اقدام آمریکا پاسخ می‌دهد.
به نظر شما قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان‌های تروریستی چه تبعاتی برای ثبات و امنیت منطقه غرب آسیا خواهد داشت؟
آمریکا به یک رژیم سرکش یاغی غیر مشروع تبدیل شده است. این رژیم با توهم باطلی که در سازمان ملل نیز ایجاد کرده، نیات خود برای مرعوب ساختن و بی‌ثبات سازی با هدف به تاخیر انداختن ظهور دولت‌ها و مناطق مستقل را عیان کرده است.
رفتارهای غیر قانونی، جنایتکارانه، شریرانه و سرکشانه آمریکا در حال حاضر در بسیاری از حوزه‌ها دیده می‌شود که برخی از آنها عبارتند از:
تحریم‌های تجاری و اقتصادی آمریکا همواره به عنوان سلاح تنبیه دسته جمعی و جنگ‌های مخفیانه با حمایت از تروریست‌ها مثل حمایت از تروریست‌ها در سوریه، حمایت از جنگ علیه یمن و قتل عام مردم این کشور، تحریک برای بروز بی‌ثباتی در اوکراین، اخیرا کشتار مردم لیبی، مداخله و تهدید به جنگ و حمله مستقیم به ونزوئلا، تصمیم‌گیری در مورد اینکه می‌تواند از دادگاه‌های خود برای پیگرد جرایم منتسب به کشورهای مستقل استفاده کند؛ به طوری غیابی درخواست برای دستگیری شهروندان دولت‌های مستقل خارجی (جولیان آسانژ، منگ وان ژو)، اداره اردوگاه‌ها شکنجه(گوانتانامو) اعلام حاکمیت بر سرزمین‌های تحت‌اشغال نظامی(بلندی‌های جولان) و...
ایالات متحده آمریکا در حال حاضر و در شرایط کنونی بدون هیچ رقیب نزدیکی تهدید اصلی برای امنیت جهانی است. نامگذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی هنجار جدیدی در رفتار ظالمانه آن است. تصور کنید: آمریکا به طور یک جانبه تصمیم می‌گیرد که یک سازمان ملی نظامی ایجاد شده برای مقابله و دفاع در برابر رژیم اصلی سرکش و یاغی در این سیاره یک سازمان تروریستی است! این یعنی آمریکا ادعا می‌کند که آنهایی که از خود دفاع می‌کنند تروریست هستند.
این یک تحول عجیب و غریب است و به این معنی است که آمریکا در حال تنظیم سابقه‌ای است که یک ارتش ملی را می‌توان یک سازمان تروریستی نامید. هیچ پایه و اساسی در حقوق بین‌الملل برای این اقدام مزخرف و خارج از منطق وجود ندارد. اما اگر چنین قوانینی وجود داشته باشد که بتوان یک ارتش و سازمان دولتی را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد؛ مطمئنا و قطعا بزرگترین سازمان تروریستی در حال حاضر که مناطق زیادی را در قاره‌ها تحت ‌اشغال خود دارد ارتش آمریکا و سازمان سیا است.
به عبارت دیگر اقدام غیر مسئولانه ترامپ، ‌اشغالگران و نیروهای عملیاتی مخفی آمریکا را در همه جا در معرض خطر بازداشت و تعقیب به عنوان تروریست قرار می‌دهد. به همین دلیل مقامات ارشد اطلاعای و نظامی آمریکا شامل ژنرال «جوزف اف دانفورد» رئیس ‌ستاد مشترک ارتش آمریکا مخالف نامگذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی بود. آمریکا در تلاش برای کند کردن روند توسعه جهان مستقل است و این‌ اشتباه محاسباتی است که پشت سر هم از سوی آمریکا تکرار می‌شود. اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی یکی از این‌اشتباهات محاسباتی بود که البته آخرین آن نیز نخواهد بود.
سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در عملیات‌ ترور در بسیاری از مناطق جهان دخالت دارند، همچنین دولت آمریکا از بسیاری از سازمان‌های تروریستی نیز حمایت می‌کند همزمان نیز سپاه پاسداران را که در حال مبارزه با گروه‌های تروریستی مثل داعش در سوریه و عراق است را به عنوان یک سازمان تروریستی در جهان معرفی می‌کند در کشورهای غربی این تناقض چگونه توجیه می‌شود؟
تعریف من از حماقت، ناتوانی مزمن در درک یک واقعیت عینی است. پارادوکس (واقعیت) به دلیل وفاداری و سرسپردگی خود به رژیم ایالات متحده درک نمی‌شود. بنابراین هیچ پارادوکسی وجود ندارد. هیچ واقعیت درک شده‌ای وجود ندارد که بتواند باعث اختلال شناختی در آمریکا شود.
این موضوع توضیح می‌دهد که چرا برخی شهروندان عادی نیز در آمریکا در واقع با خشونت داخلی و خارجی رژیم آمریکا مخالف نیستند. رژیم هر کاری می‌کند تا از طریق تبلیغات موثر به جای اجازه به تفکر فردی، مردم را با مسائلی که خود دوست دارد‌اشباع کند. به آنها می‌آموزد که آنگونه فکر کنند که رژیم به آنها از طریق تبلیغات تلقین می‌کند. هنگامی که تبلیغات و تلقین نهادینه کافی نبود رژیم آمریکا شهروندان خود را در بالاترین نرخ حبس در جهان(از هر 1000 نفر 7 نفر در زندان هستند) زندانی می‌کند. از سوی دیگر برنامه‌ریزان نخبه آمریکا باید نگران پارادوکسی باشند که شما آن را توصیف کردید زیرا چنین عدم تجانس‌ها و ناسازگاری‌ها، امپراطوری آمریکا را آسیب پذیر می‌کنند. یک امپراطوری می‌تواند به سرعت سقوط کند و فروبپاشد اگر برای چنین واکنش‌هایی زمین بارور و حاصل‌خیز تولید کند.
آمریکا توانایی خود را برای تولید و ارتقای سیاستمداران و دولتمردان بزرگ از دست داده است و به یک ظرف برای منافع خاص عده‌ای تبدیل شده است. در عین حال آمریکا یک مسابقه تسلیحاتی را نیز دنبال می‌کند و برای استفاده از سلاح‌های هسته‌ای وسوسه می‌شود. جهان نیازمند محدود کردن ماجراجویی‌ها و جاه طلبی‌های آمریکا است. این مهم‌ترین و فوری‌ترین مسئله دوران ماست. خوشبختانه روسیه، چین، ایران و دیگر دولت‌های شبیه اینها با نهادهای قوی و رشد درونی رهبران متفکر ملت‌های بسیار بالغی هستند.
در خبرها آمده بود که پنتاگون مخالف این اقدام ترامپ بوده است. به نظر شما علت این مخالفت چیست؟
بله همان‌طور که قبلا ذکر کردم به نظر می‌رسد که پنتاگون صدای خرد و عقلانیت در مورد این موضوع باشد. در آکادمی‌های نظامی مردان نظامی آموزش‌های کلاسیک قوی می‌بینند و این آموزش‌ها شامل شرایط اجتماعی برای ثبات ملی و لشکرکشی‌های موفق نظامی است. جنگها تنها بوسیله تکنولوژی نظامی به پیروزی نمی‌رسند. تکنولوژی پیشرفته را می‌توان به وسیله روش‌های غیر قابل پیش‌بینی شکست داد. علاوه‌بر این سیستم‌های اجباری ذاتا ناپایدار هستند. من فکر می‌کنم پنتاگون اغلب هر کاری را انجام می‌دهد که بتواند اجزای واقعیت را روی زمین پیاده کند. متاسفانه مدل اسرائیل اغلب هم در داخل و هم در پروژه‌های خارجی آمریکا دنبال می‌شود. مدل اسرائیل یک مدل ‌اشغال وحشیانه توسط یک نیروی متجاوز است که با یک سیستم گسترده باج گیری ترکیب می‌شود. از نظر من این مدل شاید در نهایت به نتیجه مطلوب نسل کشی در فلسطین برسد اما مدلی نیست که بتوان آن را به طور واقعی در مقیاس جهانی بدون اعطای امتیازات دیپلماتیک عمده اعلام کرد.
آیا این اقدام آمریکا در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ممکن است به انتخابات اخیر در سرزمین های‌اشغالی مرتبط باشد؟
بله البته؛ نتانیاهو علنا در شبکه اجتماعی توئیتر از ترامپ به خاطر اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی تشکر کرد و در صفحه خود نوشت: «از شما متشکرم که درخواست دیگری از من را پذیرفتید.» این اقدام ترامپ در زمانی که انتخابات پارلمانی اسرائیل در آستانه برگزاری بود اعتماد به نفس را برای نتانیاهو به بار آورد و این مسئله می‌تواند توضیح این سؤال باشد که چرا طراحی این مسئله و اعلام سپاه به عنوان یک سازمان تروریستی توسط دولت ترامپ با این عجله انجام شد.